چهارشنبه 29 شهريور 1391-17:33
اصل اختلاف در شط العرب است/میشد جلوی جنگ را گرفت
در مناظره زیباکلام و کوثری بیان شد:خیلی از صحبتهای کوثری را تایید نمیکنم/اختلافات بین ما و عراق از زمان عثمانی وجود داشت/تغییر نام شط العرب به اروند رود درست نیست/یک فرد کور و بچه کلاس اول هم میداند اول عراق حمله کرد/حرفهای زیباکلام از نظر تاریخی را قبول دارم/ پس از آزادی خرمشهر هنوز پنج تا 10 هزار کیلومتر از خاک ما در دست دشمن بود.
مازندنومه،کلثوم فلاحی:صادق زیباکلام و محمداسماعیل کوثری عصر چهارشنبه در رابطه با بررسی مدیریت و فرماندهی در دفاع مقدس و جریان شناسی عملکرد توده مردم و گروههای ملی و لیبرال در جنگ تحمیلی، به مناظره پرداختند.
شکرالله رضازاده ،مدیرمسئول روزنامه حرف، مدیریت این مناظره را بر عهده داشت و محمد حسین منصف هم به عنوان کارشناس مناظره حاضر شده بود.
در میانه این مناظره، یکی از حاضران به مدیر مناظره اعتراض کرد که تو مدیر مناظره هستی یا طرف مقابل مناظره؟
این برنامه طبق زمان اعلام شده باید در ساعت 16 و 30 دقیقه شروع میشد که حدود ساعت 18 آغاز شد.
مدیر مناظره در نظر داشت که برنامه را با صحبتهای کوثری آغاز کند که کوثری گفت: زیباکلام بحث را شروع کند.
زیباکلام گفت:کوثری باید بحث را شروع کند ولی من فرمان غیرنظامی را گردن مینهم.
*سخت است درباره جنگ صحبت کنم
زیباکلام با بیان اینکه برای من سخت است درباره جنگ صحبت کنم، اظهار داشت: از مناظره، بحث و گفتو گو ابا ندارم و حرف میزنم اما در خصوص جنگ مشکل است.
این تحلیل گر مسایل سیاسی با اشاره به این که جنگ برای من دو وجه حماسی-تقدسی و آرمانی دارد، ادامه داد:این که چرا جنگ شروع شد و آیا جنگ اجتناب ناپذیر بود ، سوالاتی است که تا به امروز به آن نپرداختیم.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه تصور ما بر این بود که جنگ اجتناب ناپذیر بود، متذکر شد: اینکه عراق به ما حمله کرد، این روایت تا چه اندازه درست است؟
وی تصریح کرد: پس از دوم خرداد سال 76 زمزمههایی بود که آیا بهتر نبود پس از فتح خرمشهر، جنگ به پایان میرسید و ادامه پیدا نمیکرد؟
زیباکلام با بیان اینکه عدهای هم گوشه چشمی به آقای هاشمی داشتند که نقش زیادی در ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر داشت، افزود: نکته دیگر پذیرش قطعنامه 598 است که در مورد آن هم خیلی بحث نکردیم.
وی با اشاره به اینکه گاهی جرقههایی زده میشود، گفت: بعضی مسئولان و فرماندهان سپاه از جمله آقای رضایی گفتند که پایان جنگ و پذیرش قطعنامه 598 کار آقای هاشمی بوده و این را با کنایه و گلایهآمیز میگویند که وی باعث شد امام قطعنامه را بپذیرد و ما همچنان میخواستیم دفاع کنیم و به اهداف جنگ وفادار بودیم و هاشمی نگذاشت و جنگ را به پایان رساند.
زیباکلام با بیان اینکه اینها موضوعات علمی است و جا دارد در جمع این چنینی در این مقوله صحبت شود، اظهار داشت: آیا هاشمی باعث پذیرش قطعنامه 598 بود و آیا مسبب ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، هاشمی بود و آیا مسئله جنگ اجتناب ناپذیر بود؟
اینها مسائلی است که باید پاسخ داده شود.
*جنگ به ما تحمیل شد
محمد اسماعیل کوثری در این مناظره اظهار داشت: در زمان جنگ بر خلاف امروز، کسی به دنبال مسئولیت نمیرفت که مسئولیتی بگیرد بلکه مسئولیت را به آنها تکلیف میکردند.
وی با اشاره به اینکه جنگ به صورتی بود که به ما تحمیل شد و ما دفاع کردیم، ادامه داد:به همین دلیل دفاع مقدس نامگذاری شد.
این مسئول خاطرنشان کرد:ما نه تنها به دنبال جنگ نبودیم، از جنگ پرهیز میکردیم و اکنون هم همین گونه است.
وی با بیان اینکه هیچوقت در دکترین نظام کشور به هیچ وجه حتی قصد تعرض به ضعیفترین کشور همسایه را هم نداریم، افزود:مگر آنها کوچکترین تعرضی به کشور ما داشته باشند و در این صورت است که آنها را رها نمیکنیم.
کوثری در توضیح مهاجم و مدافع در جنگ ایران و عراق گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توطئههای استکبار این چنین شروع شد که به هیچ وجه چشم دیدن یک نظام دینی را نداشتند و ابر قدرت شرق و غرب در این زمینه، یک عقیده داشتند.
یادگار هشت سال دفاع مقدس در ادامه متذکر شد: ابرقدرت شرق و غرب، همه کشورها را بین خود تقسیم کرده بودند و پدیدهای که امام به وجود آورد اصلا برای آنها خوشایند نبود.
وی با بیان اینکه این توطئهها از 23 بهمن سال 57 شروع شد، اضافه کرد:شخصیتهای ما بدون محافظ تردد میکردند اما از زمانی که ترورها شروع شد، بحث محافظت از شخصیتهای نظام هم پیش آمد.
کوثری با اشاره به اینکه تسخیر لانه جاسوسی برای آمریکا بسیار سخت بود، اظهار داشت:ابرقدرتی که هیچ کشوری نمیتوانست در مقابل آنها قد علم کند، دانشجویان ایرانی سفارت آنها را تسخیر کردند.
وی با بیان اینکه آمریکا منافع بسیاری را از دست داده بود، تصریح کرد: نمیخواستند این منافع را در ایران از دست بدهند چراکه ایران برای آنها کلید بسیار مهمی در منطقه بود.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه استکبار صدام را در تیرماه سال 58 سرکار آورد، افزود: تصور میکردند فقط صدام میتواند خواسته آنها را عملی کند.
وی با بیان اینکه استکبار در کشورهای مختلف کادرسازی میکرد، اذعان داشت: استکبار صدام و ارتش بعث عراق را تقویت کرد.
کوثری با اشاره به اینکه در نهایت اینها به طبس حمله کردند، گفت:وقتی شکست خوردند و به نتیجه نرسیدند، جنگ و تهاجم را به ما تحمیل کرده و حدود 20 هزار کیلومترمربع از کشور ما را به اشغال خود درآوردند.
*تغییر نام شط العرب به اروند رود درست نیست
زیباکلام در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه خیلی از صحبتهای کوثری را تایید نمیکنم، تصریح کرد: علت به وجود آمدن جنگ را مستقل از اینکه بگوییم جمهوری اسلامی مدافع بود و عراق مهاجم، نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن پیشینههای تاریخی و مناسبات ایران و عراق ، تبیین کنیم،در غیر این صورت مجبور میشویم پناه ببریم به تئوریهاس سردار کوثری.
زیباکلام خاطرنشان کرد:واقع مطلب این است که همواره اختلافات مرزی زیادی بین ما و عراق بوده و الان هم وجود دارد.
وی ادامه داد:وقتی رژیمهای دو کشور مناسبات خوبی دارند این اختلافات خود را نشان نمیدهد.
زیباکلام در همین راستا افزود:ماهها است که نشنیدیم عراق باید به ما غرامت بپردازد اما اگر فردا دولت دیگری در عراق سر کار بیاید، احتمالا اولین کسی که میگوید عراق باید به ما غرامت بدهد سردار کوثری است.
وی با بیان اینکه اختلافات بین ما و عراق از زمان عثمانی وجود داشت، یادآور شد: وقتی امپراتوری عثمانی از هم پاشید و عراق از دل آن بیرون آمد، اختلافات ما با عراق هم به وجود آمد.
زیباکلام با اشاره به اینکه من شط العرب را با نام اروند رود، نمیگویم، گفت:همانگونه که تغییر نام خلیج فارس در مناسبات سیاسی درست نیست پس تغییر دادن نام شط العرب به اروند رود هم درست نیست.
وی با بیان اینکه اصل اختلاف در شط العرب است، افزود:چون عراق معتقد است تمام شط العرب مربوط به خودشان است اما ما معتقدیم عمیقترین قسمت رودخانه باید مرز بین دو کشور باشد که در مناسبات بینالمللی هم این گونه است.
زیباکلام خاطرنشان کرد:از بخت بد عراقیها، نقطه عمیق رودخانه، خیلی نزدیک به مرز عراق است و اگر آن خط را در نظر بگیریم بخش زیادی از این رود مربوط به ایران می شود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه فقط مشکلات مرزی بین ما و عراق نبود،گفت: رژیم عراق، وابسته و آمریکایی نبود و تقریبا تمام کشورهای خاورمیانه اعم از اردن، کویت، عربستان، امارات، ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و ... وابسته به غرب بودند و فقط دو کشور سوریه و عراق چپ گرا و ضد غرب بودند.
وی با بیان اینکه شاه یک رژیم کاملا متمایل به غرب بود و میتوان حدس زد که اختلافات بین دو کشور زیاد میشد، ادامه داد: شاه از مخالفان رژیم صدام حمایت میکرد و البته برعکس، صدام هم به مخالفان رژیم شاه کمک میکرد و این اختلافات بالا گرفت.
زیباکلام اظهار داشت: عقیده صدام بر این بود که کشورهایی که از شط العرب عبور میکنند باید بر اساس قوانین بینالمللی پرچم عراق را برافرازند.
وی با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، صدام سودای حمله به ایران را نداشت، گفت:چراکه ارتش ایران از هم پاشیده شد و خلخالی هم به دنبال فرماندهان ارتش بود تا آنها را اعدام کند.
زیباکلام با بیان اینکه در سال 59 مجموعه نیروهای سپاه 20 هزار نفر بودند، ادامه داد:مسئله دیگری هم در این سو اتفاق افتاد که هیچ وقت آن را مطرح نمیکنیم و آن صدور انقلاب بود و عراقیها از تبلیغات ما واقعا نگران شدند.
وی با اشاره به اینکه داستان رژیم شاه پس از پیروزی انقلاب مجددا مطرح شد، اضافه کرد: از جهت اینکه چه کسی جنگ را شروع کرد، مشخص است، یک فرد کور و بچه کلاس اول هم میداند اول عراق حمله کرد اما بحث مهم عوامل آن است.
زیباکلام در بخش دیگری از سخنان خود، اظهار داشت: آنچه موجب شد عراق به ایران حمله کند در حقیقت به نیابت از مجموعه کشورهای حاشیه خلیج فارس این کار را کرد چون این فقط عراق نبود که تصور کرد شیعیان به پا میخیزند و حکومت او را سرنگون میکنند.
وی با بیان اینکه ما در آن سالها به صراحت میگفتیم که حکومت فاسد عربستان برای چه روی کار است و چه کسی به کویتیها، بحرینیها و اماراتیها حق صحبت کردن داده، تصریح کرد: سال 58 تعداد زیادی بحرینی آمده بودند و شعار میدادند که حکومت بحرین باید سرنگون شود.
زیباکلام با یادآوری این که احساس خطری که به وجود آمد فقط مربوط به صدام نبود،ادامه داد:عرض من این است که آیا نمیشد با یک سیاست معقولتر و پختهتر در خصوص صدور انقلاب اقدام کنیم؟
زیباکلام استدلال کرد: ما بیکار ننشسته بودیم و کارهایی انجام دادیم که باعث نگرانی شده بود،وگرنه عراق بنا داشت به ما کمک کند.
وی با اشاره به اینکه در سال 58 کردستان در دست دموکراتها و خوزستان در دست خلق عرب بود و در این سال اوضاع بدتری داشتیم، تصریح کرد: در سال 59 نظام تثبیت شده و قانون اساسی نوشته شده بود و اوضاع بهتری داشتیم.
این استاد علوم سیاسی با بیان اینکه به نظرم میشد جلوی جنگ را گرفت، افزود: اما در آن زمان کسانی در ایران بودند که بدشان نمیآمد رو در روی عراق بایستند.
وی ادامه داد: مرحوم امام به صراحت گفته بود که"نمیخواستیم با عراق جنگ کنیم اما وقتی این حماقت را انجام داد ما هم نشانش میدهیم"؛ این جمله یعنی ما بدمان نیامد که عراق به ما حمله کرد.
زیباکلام اظهار داشت:در خرداد سال 61 وقتی خرمشهر را پس گرفتیم، آیا پس از آن هم میتوانیم بگوییم جنگ به ما تحمیل شد، دنیا گفت آتش بس را بپذیرید و عراق هم دستها را بالا برده بود اما ما گفتیم باید تکلیف حق و باطل را مشخص کنیم.
وی بیان کرد: طی سالهایی که از جنگ گذشته همیشه این گونه به جنگ نگاه کردیم که جنگ توطئه آمریکا بوده علیه ایران؛ باید به این موضوع برسیم که چه شد جنگ به وجود آمد و آیا نمیشد جنگ به وجود نیاید؟
زیباکلام با اشاره به اینکه بودند مسئولان تراز اول جمهوری اسلامی که از 22 بهمن 57 میخواستند با همه وجود به کمک شیعیان عراق، رژیم صدام را سرنگون کنند، متذکر شد: برگردیم به سال 57 و فقط روزنامهها را بخوانیم، ببینید چقدر انفجار صورت گرفت، من نمیتوانم چشمم را به روی این مسائل ببندم.
وی با بیان اینکه جنگ را عراق شروع کرد، اذعان داشت: اما زمینهها را نمیتوان نادیده گرفت.
*میشد جلوی جنگ را گرفت
کوثری در بخش دیگری از مناظره گفت: فرض را بر این بگذاریم در سال 58 و 59 ما میخواستیم انقلاب را صادر کنیم آیا این کار با اسلحه بود یا میخواستیم پیام بفرستیم ، آیا پیام دادن اشکالی دارد و آیا بیداری اسلامی را با اسلحه گفتیم که بپذیرید؟
وی با بیان اینکه میشد جلوی جنگ را گرفت، تصریح کرد: اما منافعی که آمریکاییها و حتی شوروی در ایران از دست دادند به هیچ وجه نمیخواستند حکومت مستقل داشته باشیم چه برسد به اسلامی.
کوثری ادامه داد: شوروی دین را افیون میدانست و غرب هم معتقد بود دین باید به گوشه کلیسا برود.
وی با اشاره به اینکه بیشترین شیعیان در عراق بودند و امام هم چند سال در عراق سکونت داشت ، یادآور شد: حرفهای زیباکلام از نظر تاریخی را قبول دارم اما ما داریم جنگ را ریشهیابی میکنیم.
این سردار دفاع مقدس ادامه داد:امام که فرمود ما به آنها نشان خواهیم داد، این بعد از تجاوز بود و سازمان ملل هم قطعنامه صادر کرد که فقط توصیه بود، آیا اگر ما آنجا میپذیرفتیم و جنگ را ادامه تمیدادیم خود شماها که آن روزها سن تان اقتضای حضور در جنگ را نداشت به ما خرده نمیگرفتید که چرا کوتاه آمدید؟ باید در مقابل کسی که زور میکوید مقاومت کرد.
وی با بیان اینکه امام این سیاست را به ما آموخت که اول مدارا کنیم، گفت: پس از آزادی خرمشهر هنوز پنج تا 10 هزار کیلومتر از خاک ما در دست دشمن بود.
کوثری تصریح کرد:امام رهبر بود و تصمیم میگرفت و اگر کسانی در بعضی مسائل، خودسرانه کاری میکردند این گونه نبود که امام قبول کند.
وی افزود:اینکه شیعیان در برخی نقاط کارهایی کردند، به ما ربطی نداشته است.
نماینده مردم تهران در مجلس، با اشاره به اینکه امام اصلا به دنبال این مسائل نیود، متذکر شد: امام حتی در رابطه با جنگ هم ابتدا مدارا کرد و نمیخواست مسلمانان بین هم باشند، سود این کار را چه کسی میبرد، وقتی مسلمانان عراق با ما درگیر میشدند آیا آمریکاییها کشته میشدند؟
وی با بیان اینکه امام 10 سال رهبر بود و حتی یک زیارت هم نرفت و برای خود نخواست، گفت: امام آمد و کار پیامبرگونه انجام داد و ما هم محکم ایستادیم و هیچ ابایی نداریم و اگر دشمن بخواهد به کوچکترین قسمت از خاک کشور تعرض کند، ما میایستیم.
این نماینده مجلس با بیان اینکه در برخی از اسناد نوشته شده که پس از فتح خرمشهر، 2500 کیلومتر مربع از زمینهای ما در دست عراق بود، گفت: خطرات و حاشیههایی وجود داشت و مردم نمیتوانستند مستقر شوند و ابعاد در دست دشمن بیش از این و حدود پنج تا 10 هزار کیلومتر مربع بود.
کوثری با اشاره به اینکه نفت شهر تا آخرین روز در دست عراقیها بود، خاطرنشان کرد: قصر شیرین و برخی ارتفاعات هم در محاصره عراق قرار داشت.
وی با بیان اینکه مگر مردم میتوانستند در این مناطق زندگی کنند، گفت:پس از پذیرش قطعنامه، مردم کم کم این مناطق را در دست گرفتند.
کوثری در بیان مبنای ایستادگی در جنگ با اشاره به اینکه نیروهای مردمی و بسیج که اصلا هیچ کاری به این مسائل نداشتند و حقوق بگیر نبودند و شغل آنها چیز دیگری بود برای چه به جنگ آمده بودند، اظهار داشت: اگر ملی گرایی، وابستگی و خودفروختگی باشد، اصلا قبول ندارم.
وی با اشاره به اینکه بعضی افراد در زمان جنگ، خیانت هم کردند، افزود: ملی گرایی یعنی حداقل به کشور، مردم و خاک خود به معنای واقعی وفادار باشیم.
کوثری با بیان اینکه فکر میکنید بسیجیها بیکار بودند که به جنگ آمدند، تصریح کرد: نه، این گونه نبود که بچهها خوشحال باشند عراقیها را میکشند اما اینکه دشمن در خاک ما باشد را اصلا نمیپذیرفتند.
*چیزی که عراقیها محاسبه نکرده بودند
زیباکلام در این قسمت از مناظره اظهار داشت:به نظر من صدام و فرماندهان عراقی وقتی در 31 شهریور به ایران حمله کردند، بسیاری از محاسبات آنها درست بود.
وی ادامه داد:فکر میکردند ارتش شاه از بین رفته که البته این اتفاق افتاده بود، به اختلاف بین مسئولان فکر میکردند که این را هم داشتیم، فکر میکردند که هیچ یک از قدرتها به دفاع از ایران نمیپردازد که این هم بود و تصور میکردند چه کسی میخواهد در مقابل ارتش عراق که پس از ارتش شاه قویترین ارتش خاورمیانه بود بایستد.
زیباکلام یادآور شد:چیزی که عراقیها ندیده بودند این بود که جنگ در ایران به سرعت تبدیل میشود به آنچه که به آن جنگ میهنی میگویند.
وی با بیان اینکه در جنگ میهنی، مردم یک کشور اسلحه به دست میگیرند و در مقابل ارتش کشور دیگر، میجنگند، گفت:این چیزی بود که عراقیها اصلا محاسبه نکرده بودند.
زیباکلام با اشاره به اینکه آب ، خاک، پرچم و میهن برای یک عده از نظامیان بود، اظهار داشت:معتقدم آنچه کمر ارتش عراق را را در ایران خرد کرد و انگیزه اسماعیل کوثریها شد نه پرچم، نه خاک و نه آب بود بلکه ابوالفضل بود، امام حسین، کربلا و عاشورا بود.
وی تصریح کرد: نمیخواهم به حرفهای من گوش کنید، به چشمان رزمندگان در عکسها توجه کنید که در چشم آنها خاک و پرچم نیست، فکر میکردند کاری میکنند که یاران امام حسین کردند.
زیباکلام با بیان اینکه این ها به عراقیها به چشم متجاوز، عراقی و عرب نگاه نمیکردند، اذعان داشت: به چشم عمر سعد و لشکر یزید نگاه میکردند و این بود که آن حماسه را آفریدند.
* چه تضمینی بود که عراق مجددا حمله نکند؟
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در رابطه با اینکه چرا پس از فتح خرمشهر آتش بس را نپذیرفتیم، گفت: ابتدا اینکه هنوز قسمتهایی از خاک ما در اختیار دشمن باقی مانده بود و بعد هم هیچ کسی برای پادرمیانی قدم جلو نگذاشت که متجاوز را معرفی کند.
کوثری افزود: چه تضمینی بود که عراق مجددا حمله نکند و خسارت جنگ را که عراق شروع کرده چه کسی میخواهد بدهد؟
وی با بیان اینکه همه مستحضریم که پس از پذیرفتن قطعنامه، عراق حتی فراتر از روزهای نخست جنگ در سال 59، حمله کرد، ادامه داد: اگر اینها به دنبال صلح بودند پس چرا دوباره حمله کردند؟ معلوم شد که اینها به دنبال این نبودند که ایران به عنوان پیروز جنگ معرفی شود.
کوثری با اشاره به اینکه تصور میکردند ایران قطعنامه را از روی ترس و ناتوانی قبول کرده است، اظهار داشت: در صورتی که این گونه نبود و ما به دنبال این بودیم که قطعنامه منصفانهای صادر شود.
وی با بیان اینکه 9 قطعنامه قبل از قطعنامه 589 صادر شد که به هیچ وجه به خواستههای ما توجه نشده بود، ادامه داد: قطعنامه 598، قطعنامه دهم بود که ما قبول کردیم.
کوثری خاطرنشان کرد:وقتی مردم را آواره کردند ما گفتیم باید مقابله کنیم.
*تنها کسی که با ادامه جنگ مخالفت کرد مرحوم بازرگان بود
ادامه مناظره با پخش اذان همزمان شد، زیباکلام گفت: اگر نگران نماز اول وقت امشب هستید، گردن من! کمی دیرتر بخوانید.
وی سپس اظهار داشت: بعد از دوم خرداد برای نخستین بار فضایی به وجود آمد که مباحث جدید مطرح شد، عملکرد ما در دوران جنگ، آن موقع بود که مطرح شد.
زیباکلام با اشاره به اینکه فتح خرمشهر همه مسئولان جنگ را غافلگیر کرد، افزود: ما در فتح خرمشهر 20 هزار اسیر عراقی گرفتیم و در خواب هم نمیدیدیم که خرمشهر را در خرداد سال 61 پس بگیریم، بهترین تحلیلها هم در این زمینه در پایان سال 61 بود.
وی با بیان اینکه پس از فتح خرمشهر و اولین عملیان پس از آن،مدتی فاصله افتاد، تصریح کرد: در این مدت داشتیم فکر میکردیم که چه بکنیم و در نهایت اجماع بر این بود که وارد خاک عراق شویم.
زیباکلام با اشاره به اینکه بعد از دوم خرداد 76 بعضیها میگویند که ما پس از فتح خرمشهر با ادامه جنگ مخالفت کردیم، گفت: باید بدانید که اینها دروغ میگویند و تنها کسی که با ادامه جنگ مخالفت کرد مرحوم بازرگان و نهضت آزادی بود و غیر از آن هیچ کسی با ادامه جنگ مخالفت نکرد.
وی با بیان اینکه اتفاقا کار دست هم این بود، افزود: باید جنگ را ادامه میدادیم چون هیچ ارتشی در دنیا وقتی در حال پیروزی است، جنگ را متوقف نمیکند.
زیباکلام خاطرنشان کرد:نفس اینکه باید جنگ را ادامه میدادیم از نظر نظامی درست بود.
وی با بیان اینکه پس از آن یک سری اتفاقات افتاد که ما پیش بینی نکردیم، اذعان داشت:فکر کردیم عراقیها در کشور خودشان همان گونه میجنگند که در ایران جنگیدند.
زیباکلام با اشاره به اینکه عراقیها در کشور ما در مقابل کوچک ترین حمله، کوتاه میآمدند، گفت: اما در داخل خاک خود، تا آخرین فشنگ میحنگیدند و بعد تسلیم میشدند.
وی در بخش پایانی سخنان خود اظهار داشت: دوستان سردار کوثری هر از گاهی به آقای هاشمی میگویند که تو باعث شدی امام قطعنامه 598 را بپذیرد و جنگ تمام شود.
زیباکلام ادامه داد: من طرفدار هاشمی بودم و از مواضع او دفاع کردم و هیچ وقت هم این مسئله را کتمان نکردم.
وی تصریح کرد:معتقدم هاشمی بهترین خدمتی که در طول 80 سال عمرش به ایران کرده، اتفاقا خاتمه جنگ بوده است.
زیباکلام این جمله را تکرار کرد و گفت: دوباره تکرار میکنم تا همه بشوند و فردا نگویند خبرنگار اشتباه نوشت و منظور زیباکلام چیز دیگری بود!
وی اظهار داشت:شاید بعدها متوجه شویم که وی با وجود مخالفت فرماندهان و مسئولان، امام را مجاب کرد که قطعنامه 598 را بپذیرد، چه خدمت بزرگی بوده است و این سخن اغراقی نیست.
*امام بر اساس روحیه مشورتی، قطعنامه را پذیرفت
یادگار هشت سال دفاع مقدس در بخش پایانی سخنان خود، ادامه داد: بچههای جنگ واقعیتی را خلق کردند که نتیجه آن، منجر به مقابله حزبالله در مقابل رژیم صهیونیستی شد و اسرائیل را شکست دادند.
کوثری با بیان اینکه ما یک پدیده و نظریه جدید به دنیا ارائه دادیم، گفت: امام مستقل بود و وقتی آقای هاشمی نظرات 40 نفر از مسئولان را به ایشان اعلام کرد، امام بر اساس روحیه مشورتی، قطعنامه را پذیرفت.
وی با اشاره به اینکه آیا رزمندگان پس از پذیرش قطعنامه کوچکترین اعتراضی به امام داشتند، یادآور شد: رزمندگان میخواستند بدانند چرا امام از امضای قطعنامه به سر کشیدن جام زهر یاد کردهاند.
کوثری با بیان اینکه امام تکلیف کردند که باید به جنگ بروید و ما هم به ایستادیم، گفت: در دفاع مقدس یک بعد اعتقادی و یک بعد ملی داشتیم.