پنجشنبه 27 مهر 1391-0:24

که مازندران شهر ما یاد باد

آمادگی خود را برای برگزاری کنسرت به نفع سیل زدگان اعلام می کنم/به راستي اگر نعمات الهي ( دريا و جنگل سرسبز) كه شوربختانه هر دوي آنها در اثر سوء رفتار عمومي و مديريتي، در معرض نابودي هستند، نبودند،براي اين ديار چه خدمت در خور توجهي از سوي دولت مركزي صورت عيني به خود گرفته است؟


مازندنومه؛یادداشت مهمان،سیدعبدالحسین مختاباد:تماشاي تصاوير جانكاه از خانه و كاشانه همشهريان عزيزم،روح و قلب مرا در هم پيچاند و در كنار آن عدم اطلاع رساني درست رسانه ها و خصوصا رسانه ملي نمكي بيشتر بر اين زخم درون افزود.

فردوسي بزرگ در ماجراي بر تخت نشستن كيكاووس داستان مازندران عزيز را بدين گونه مي سرايد:

چو کاووس بگرفت گاه پدر

مر او را جهان بنده شد سر به سر

همان تخت و هم طوق و هم گوشوار

همان تاج زرین زبرجد نگار...

چنین گفت کز شهر مازندران

یکی خوشنوازم ز رامشگران...

بگفتا که رامشگری بر درست

ابا بربط و نغز رامشگرست

بفرمود تا پیش او خواندند

بر رود سازانش بنشاندند

به بربط چو بایست بر ساخت رود

برآورد مازندرانی سرود

که مازندران شهر ما را یاد باد

همیشه بر و بومش آباد باد

که در بوستانش همیشه گل ست

به کوه اندرون لاله و سنبل ست

هوا خوشگوار و زمین پرنگار

نه گرم و نه سرد و همیشه بهار...

چو کاووس بشنید از او این سخن

یکی تازه اندیشه افگند بن

دل رزمجویش ببست اندران

که لشکر کشد سوی مازندران

چنین گفت با سرفرازان رزم

که ما سر نهادیم یکسر به بزم

اگر کاهلی پیشه گیرد دلیر

نگردد ز آسایش و کام سیر...

فزون بایدم زان ایشان هنر

جهانجوی باید سر تاجور...

که جمشید با فر و انگشتری

به فرمان او دیو و مرغ و پری

ز مازندران یاد هرگز نکرد

نجست از دلیران دیوان نبرد

فریدون پردانش و پرفسون

همین را روانش نبد رهنمون

اگر شایدی بردن این بد بسر

به مردی و گنج و به نام و هنر

منوچهر کردی بدین پیشدست

نکردی برین بر دل خویش پست...

همانگونه كه در اين "گلچين" از فردوسي حكيم برمي آيد، انگار فراموشي "مازندران هميشه بهار " رسمي ديرينه در تاريخ ايران زمين از سوي حاكمان بوده،و شوربختانه اين سنت نابخردانه همچنان بر حيات خود دليري مي ورزد.

 به راستي اگر نعمات الهي ( دريا و جنگل سرسبز) كه شوربختانه هر دوي آنها در اثر سوء رفتار عمومي و مديريتي، در معرض نابودي هستند، نبودند،براي اين ديار چه خدمت در خور توجهي از سوي دولت مركزي صورت عيني به خود گرفته است؟

اين جانب به عنوان عضو كوچكي از مردم بزرگ و فرهيخته مازندران عزيز ، ضمن اظهار همدردي با حادثه ديدگان اين بلاي طبيعي از همه مردم ايران بزرگ مي خواهم كه كمك هاي مادي و معنوي خود را نثار حادثه ديدگان نموده و اين حقير نيز  " چونان موري كه پاي ملخي را نثار بارگاه سليماني اين مردم صبور و بزرگوار مي نمايد" آمادگي خود را براي اجراي چندين كنسرت اعلام مي نمايم.

یکی چاره باید کنون اندرین

که این بد بگردد ز ایران زمین