چهارشنبه 15 آذر 1391-3:6

نترسید،قپوز در کردند!

به بهانه قضاوت های شتاب زده و انتقادات عجولانه علیه سریال پایتخت 2/خوب است روابط عمومی استانداری که این گونه در برابر یک سریال تلویزیونیِ غیرمازندرانی ها که هنوز ساخته نشده،تنها بر اساس پیشداوری و قضاوت قبلی،موضع می گیرد،در مورد برخی کوتاهی های فرهنگی و هنری سیستماتیک داخل استان نیز حساس باشد؛مثلا" همین کنسرت های موسیقی که تنها به بهانه هایی چون کمک های خیریه آن هم با هزار دشواری و مرارت به آت ها مجوز داده می شود،یا مشکلات ناشران استان و... 


مازندنومه،سردبیر:1-سری دوم سریال «پایتخت» که نوروز 90 از شبکه اول سیما روی آنتن رفت، برای پخش نوروزی امسال وارد مرحله پیش‌تولید شد.

الهام غفوری، تهیه‌کننده در گفت‌وگویی با ایسنا اعلام کرد: ما وارد پیش‌تولید «پایتخت» شده‌ایم و کارهای مربوط به این سریال را انجام می‌دهیم.

او درباره‌ی روند نگارش متن این سریال توسط محسن تنابنده هم توضیح داد: متن هنوز تمام نشده و قرار است به صورت همزمان با دیگر مراحل سریال پیش‌ برود.

سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی الهام غفوری درباره یک خانواده است که به تهران مهاجرت می‌کنند. سری دوم این سریال نیز روایت‌گر همین خانواده است که قرار است یک محموله بار را از طریق سفر جاده‌ای تحویل دهند.

قرار بود این سریال پرطرفدار نوروز 91 پخش شود که به دلیل حضور محسن تنابنده در فیلم محمد(ص)مجید مجیدی،ساخت این پروژه به نوروز 92 موکول شد.

2-در پي درخواست از روابط عمومي استانداري در جهت همكاري با عوامل تهيه سريال پايتخت2 ، مدير روابط عمومي استانداري، طي نامه اي تاكيد نمود كه با سازندگان اين سريال همكاري نخواهد شد. 
 
به گزارش روابط عمومي استانداري، مدير روابط عمومي استانداري در اين نامه خطاب به روابط عمومي وزارت كشور آورده است:
 
ضمن عرض خداقوت به تمامي عزيزان پرتلاش صدا و سيماي جمهوري اسلامي و كليه ي هنرمندان و فعالان فرهيخته و عزيز عرصه ي فرهنگ و هنر، همان گونه كه استحضار داريد، مازندران نخستين پايگاه شيعيان و پرچم برافراشته ي اولين حكومت علوي، مهد كهن ترين و تاثير گذارترين  عناصر فرهنگ بشكوه اسلامي ايراني، زادگاه برجسته ترين علما، مفسرين قرآن مجيد، انديشمندان، هنرمندان و زادبوم سرداران و شهيدان سرافراز و پايگاه سترگ انقلاب شكوهمند اسلامي ايران به رهبري امام راحل (ره) مي باشد.

متاسفانه با توجه به سوابق سريال پايتخت 1 در كوچك شماري فرهنگ اصيل، ديرمان و تاثير گذار مازندراني، از همكاري با عوامل سريال مذكور معذوريم.

3-به باور بسیاری از فعالان و هنرمندان و منتقدان آثار تلویزیونی،سریال پایتخت که نوروز 90 از تلویزیون سراسری پخش شد،جزو خوش ساخت ترین و بهداشتی ترین و مرغوب ترین تولیدات طنز تلویزیون ایران در سال های اخیر بوده است.

پخش این سریال همان زمان بسیاری از خانواده ها را پای تلویزیون نشاند و توانست عنوان پرمخاطب ترین سریال نوروز آن سال را به خود اختصاص دهد که البته هنوز برخی تکیه کلام ها و ترانه های آن مجموعه بین مردم رد و بدل می شود.

پخش آن سریال بازتاب متفاوتی در استان ما داشت و برخی از رسانه ها و فعالان فرهنگی،سیاسی و حتی مذهبی به انتقاد شدید از آن مبادرت ورزیدند؛چرا که پایتخت را مروج توهین به زبان و فرهنگ مازندرانی قلمداد کرده بودند،در حالی که ما همان زمان با انتشار یادداشت های مختلف از هنرمندان عرصه سینما و تلویزیون و اهالی قلم و رسانه گفتیم که تاکنون هیچ تولید هنری نتوانسته همپای سریال پایتخت به فرهنگ مازندران خدمت کند؛هر چند منتقدان هم چنان پای شان در یک کفش است و در مقابل این اثر فاخر طنز،ساز مخالفت می نوازند!(کلیه مطالب  در آرشیو مازندنومه موجود است.)

بسیاری از منتقدان این مجموعه تلویزیونی،نه تنها در حوزه فیلم و سینما و برنامه سازی تخصص ندارند،طنز را هم خوب نمی شناسند و هر موقعیت کمیک را به نام قوم گرایی مقدس و فرهنگ دوستی،به توهین و  تمسخر تعبیر می کنند.

 طنز ماهیتی تفكر برانگیز دارد،برای همین پیچیده و چند لایه است. گرچه طبیعت طنز مثل موقعیت‌های كمیك بر خنده استوار است، اما سینمای طنز بر عكس سینمای كمدی، خنده را وسیله‌ای برای نیل به هدفی برتر می‌داند.

در حالی كه خنده در سینمای كمدی یك هدف است نه یك وسیله،در طنز خنداندن صرفا یك وسیله است برای رسیدن به هدفی مقدس.

طنز گرچه در ظاهر می‌خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ وجود دارد كه در نهایت، خنده را می‌خشكاند و انسان را به تفكر وا می‌دارد.

به همین خاطر در باره طنز گفته اند: «طنز یعنی گریه كردن قاه قاه، طنز یعنی خنده كردن آه آه!»(مقایسه كنید كارهای چاپلین را با كارهای مثلا «لرل و هاردی». كارهای چاپلین به طنز بسیار نزدیك‌تر است.)

البته در این مجال نمی توان بحث جدی درباره طنز در تولیدات سینمایی ارایه داد و اثبات کرد که مجموعه هایی چون پایتخت را نباید چشم بسته توهین به زبان،قومیت و فرهنگ قلمداد کرد،چه این آثار در درون خود حاوی واقعیت هایی پنهان و آشکار از خرده فرهنگ ها،عادات درست و نادرست،سلیقه ها،اشکالات کلامی و رفتاری و...ماست و نباید از دیگران خرده بگیریم که در فضایی طنزآلود برخی ويژگی های ما را به تصویر کشیده اند!

تعارف نداریم،ما همینیم!فارسی را با لهجه محلی صحبت می کنیم،نزدیک هم هستیم و بلند با یکدیگر حرف می زنیم،از صفا  و سادگی روستایی خاصی برخورداریم ولی از آن طرف غیرتی هستیم،خانواده دوستیم،عاشق امام رضا(ع) هستیم و....که در پایتخت 1 به خوبی و بدون اغراق و دروغ نشان داده شد.

در واقع آن مجموعه بر اساس یک پژوهش جامعه شناختی از رفتارها و اندیشه ها و ارتباطات و اعتقادات بخشی از طبقات اجتماعی مازندران ساخته شد که البته نماینده کل استان نبود وقابل تعمیم به آحاد مردم مازندران نیست.

و اصلا" در یک اثر هنری(فیلم،داستان و...) برشی از بخشی از طبقات اجتماع صورت گرفته و راجع به آن اثری تولید می شود،مثلا" از زندگی یک پرستار یا یک کارگر یا دستفروش یا...می توان رمان نوشت و فیلم ساخت و نمی توان کل طبقات  واقشار مردم را در یک اثر خاص جای داد.

پایتخت هم زندگی همان چند نفر را برش زده بود و ایرادی به آن مترتب نبود که چرا مثلا" زندگی یک اندیشمند و شاعر و یا ورزشکار مازندرانی را دستمایه کار قرار نداده بود.

اساس فیلم و فیلم نامه از برخورد قهرمان و ضد قهرمان شکل می گیرد؛آدم بده و آدم خوبه! نه این که همه کسانی که در جامعه،شبیه و هم طبقه و هم کار شخصیت منفی هستند بدند و بر عکس در جامعه واقعی،هم ردیف های شخصیت مثبت،همگی خوب و منطقی و نیک اندیش نیستند.

به هر حال با هزار و یک دلیل می توان اثبات کرد که انتقادات آن سال به پایتخت و موضع گیری شتاب زده کنونی(در حالی که هنوز مجموعه در مرحله پیش تولید است و معلوم نیست چه چیز ساخته خواهد شد)بعضا" از روی احساسات و تعصبات شبه روشنفکرانه و غیرمنطقی و به خصوص ایجاد موج و برخی جریان سازی ها بوده است.(شبیه مخالفان این روزهای برخی فیلم های سینمایی که بر اساس موج ایجاد شده،ندیده و ندانسته تجمع و با یک فیلم قانونی مخالفت می کنند.)

4-توضیح روابط عمومی استانداری مازندران هم عجولانه نوشته شده و فحوای سریال پایتخت هیچ ربطی به "نخستين پايگاه شيعيان و پرچم برافراشته ي اولين حكومت علوي، مهد كهن ترين و تاثير گذارترين عناصر فرهنگ بشكوه اسلامي ايراني، زادگاه برجسته ترين علما، مفسرين قرآن مجيد، انديشمندان، هنرمندان و زادبوم سرداران و شهيدان سرافراز و پايگاه سترگ انقلاب شكوهمند اسلامي ايران" ندارد که از این مفاهیم ارزشمند خرج کرده ایم تا به نتیجه مد نظرمان که همانا مخالفت با ساخت یک مجموعه تلویزیونی شاد و مفرح است،دست یابیم!

مگر در آن سریال یا این یکی که در حال ساخت است به مفاهیم پرارج بالا توهین و تقدس زدایی صورت گرفت که در صدر نامه این گونه مقدس نمایی کرده ایم و از مفهوم های ارزشی برای اثبات خواسته ی شخصی خود بهره برده ایم؟!

چه استانداری با عوامل ساخت این مجموعه همکاری کند و چه نکند-اگر اراده صدا  وسیما باشد-این سریال ساخته و پخش خواهد شد،پس بهتر است استانداری با عوامل مجموعه همکاری کند تا حداقل از طریق ارتباطاتی که بعد از این همکاری حاصل می شود،بتواند بخشی از دغدغه های خود را به سازندگان کار منتقل کند.

روابط عمومی استانداری به جای قهر و کینه،هم اکنون که کار در مرحله پیش تولید است، نشستی را با سازندگان مجموعه به خصوص الهام غفوری(تهیه کنننده)،سیروس مقدم(کارگردان) و محسن تنابنده(نویسنده و بازیگر اصلی) ترتیب دهد تا با حضور برخی منتقدان استانی،موارد به صورت شفاف به گروه سازنده انتقال داده شود؛هر چند ساخت یک مجموعه شبیه همین پایتخت،مراحل مختلفی را در صدا و سیما از ارائه و تصویب طرح تا کارشناسی ها و دروازه بانی ها و نظارت های گوناگون -حتی اعمال نظارت تا چند دقیقه قبل از پخش-پشت سر می گذارد و هیچ چیز بدون نظارت و چکش کاری چند لایه روی آنتن نمی رود. 

خوب است روابط عمومی استانداری که این گونه در برابر یک سریال تلویزیونیِ غیرمازندرانی ها که هنوز ساخته نشده،تنها بر اساس پیشداوری و قضاوت قبلی،موضع می گیرد،در مورد برخی کوتاهی های فرهنگی و هنری سیستماتیک داخل استان نیز حساس باشد؛مثلا" همین کنسرت های موسیقی که تنها به بهانه هایی چون کمک های خیریه آن هم با هزار دشواری و مرارت به آت ها مجوز داده می شود،یا مشکلات ناشران استان و دردل ناشر برتر مازندران که چندی پیش به مازندنومه گفته بود:

« سال گذشته در نمایشگاه کتاب استانی با استاندار صحبت کردم که شماره تلفن منو خواستند و گفتند که تماس می‌گیریم.بعد در نمایشگاه صنایع دستی هم استاندار رو دیدم و گفتم که نیاز به حمایت داریم و مجددا شماره تلفنم رو خواستند.اگر قراره از حوزه کتاب حمایت نشه اعلام کنند که از هیچ کتابی حمایت نمی‌کنیم اما وقتی نویسندگان می‌بینند که از برخی کتا‌ب‌ها حمایت می‌شه، اون ها هم این انتظار رو از ناشر دارند.‌در حوزه نشر کتاب، نمی‌توان کاسه "چه کنم" به دست گرفت بلکه باید یک حامی باشه تا ناشر دلگرم بشه و این دلگرمی رو به نویسندگان و پژوهشگران منتقل کنه....بودجه کم رو در حوزه حمایت از کتاب مازندران لحاظ می‌کنه که کافی نیست. الان حدود 70 ناشر در استان فعالیت می‌کنند،‌سال گذشته بودجه خرید کتاب 20 میلیون تومن بود،شما بگید که این بودجه رو به کدوم ناشر باید اختصاص بدن؟»(گفت و گوی مازندنومه با فریده یوسفی،مدیر نشر شلفین)

می گویند:دولت عثمانی از توپی به نام قپوز در جنگ با ایران استفاده می کرد.این توپ اثر تخریبی نداشت،چراکه گلوله در آن به کار نمی رفت و فقط مقداری باروت داخل آن می ریختند و بعد قپوز را در مناطق کوهستانی که انعکاس صدا داشت،آتش می کردند.

با آتش کردن قپوز صدایی مهیب ایجاد می شد که نیروهای دشمن را می ترساند و تا مدتی جنگ را تحت الشعاع قرار می داد،ولی کاری صورت نمی داد،چون گلوله نداشت!

در جنگ های اولیه بین ایران و عثمانی صدای عجیب و مهیب آن در روحیه سربازان ایرانی اثر می گذاشت و تا حدودی از پیشروی آنان جلوگیری می کرد،ولی بعدها که ایرانیان به ماهیت توخالی قپوز پی بردند،هرگاه صدای آن به گوش می رسید،می گفتند:نترسید،قپوز در کردند!(همان قمپز امروزی)!