مازندنومه،سیاوش اسلامی سوادکوهی:فرمایش های آقای وزیر نسبت به حادثه ی "شین آباد"،عرق شرم و خجلت را بر پیشانی معلمان و فرهنگیان نشاند.

ما همچنان در بهت و حیرت این آبروریزی هستیم که درپی هویداشدن بی تدبیری های حاکم بر فضای آموزش و پرورش (که همواره فرهیختگان فرهنگی نسبت بدان هشدارمی دادند و پاسخ های ناروائی را ازهمین آقایان پرمدعا می شنیدند)پاسخی به این ظلم مضاعف برجامعه ایرانی و فرهنگی داده نشد.

جامعه و مسولانش بدانند که اگربچه های معصوم "شین آباد"در آتش بی تدبیری آشکار متولیان آموزش و پرورش سوختند و کسی خویش را پاسخگونمی داند و به طعن و کنایه از"حوادث آینده" عذرخواهی می کنند و نسبت به فروافتادن جامعه از مرگ دانش آموزان با بی خیالی ازآن سخن می رانند،تعجب نکنند،زیراهمین هاسال هاست که آتش درخرمن زندگی معلمان انداخته اند و باهمین ادبیات با معلمان سخن می گویند!

باتاسف و ازسرناچاری باید گفت که مماشات ومصلحت بینی های نسنجیده بعضی ازنمایندگان درسوال نکردن و به استیضاح نکشاندن آقای وزیر،او را در بیان این عبارات،تشجیع نموده است!

آنهایی که پایان کار دولت را دلیلی برعملی نکردن استیضاح عنوان می نمایند،مگرمصلحت دولت را ازخود دولت بیشتربلدند که نمونه اش عزل وزیر بهداشت در روزهای اخیراست!؟

درهیچ کجای قانون نیامده که قصوری اگر ثابت شد و بی کفایتی اگر مشاهده شد،صرف اینکه چندماه مانده به آخردولت ،باید با آن مماشات شود،این عین بی عدالتی وعین بی قانونی است.

وزیری که درقبال مرگ نوگلان دانش آموز با نیشخند نزد افکارعمومی ظاهرشود،شایستگی ماندن در وزارت آموزش وپرورش راندارد؛بماند که دیدیم چگونه حاکمان کشور آمریکا-که دشمن می نامیمش-در قبال مرگ دانش آموزان کشته شده به تیرغضب دیوانه ای،آبروداری کردند.

باتاسف بایدگفت فضای حاکم بر این مجموعه ی عظیم مورد اعتراض قاطبه ی فرهنگیان است، اماکاری ازدست کسی برنمی آید و فقط مزید اطلاع است!

 فرهنگیان خیررسانی به افراد هم قبیله و اعضای خانواده و تشکیل رانت و دادن حق برادرانه را درمدیریت آموزش و پرورش سال هاست فریادمی کنند،اما کسی را پاسخگو نمی بینند.

آقایان! حتما"باید آوار و آتش برسرمان فرود آید و مثل "دانش آموزان شین آباد"بسوزیم تا از این مصائب برهیم؟

سکوت نمایندگان نسبت به مواضع و رفتار آقای وزیر،در حوادثی چون "شین آباد" ظاهرا"نوعی قدرقدرتی کاذب را در مدیریت آموزش و پرورش برجسته نمود که هرکاری را بخواهد می تواند انجام دهد!

چه کسی است که نداند آرامشی را که به ظاهر در مدیریت آموزش وپرورش می گذرد و ندیدن ها و نگفتن هاو نخواستن هائی که با ظاهری آرام اما طوفانی در درون مشهوداست،محصول ناکارآمدی مدیریت ناتوان آموزش وپرورش است؟

توقع داریم دلسوزان "بصیر"و"بیدار"نظام این مصیبت و بلاهتی را که دامنگیر آموزش و پرورش شده است،برهانند!

ای نمایندگان محترم وکسانی که ازشما کاری برمی آید،جای سوال جدی است که که چرا در قبال شکل گیری ناهنجاری هایی که تار و پود بنیان های جامعه را نشانه رفته، سکوت می کنید؟

چرا د مقابل انحصارگرائی و ناکارآمدی که به جان وتن معلمان و فرزندان تان در آموزش وپرورش افتاده و معلم و دانش آموز را بی انگیزه و بی علاقه به بسیاری ازمفاهیم اخلاقی و انسانی و...کرده،سکوت می کنید؟

نگاهی به سخنان آقای وزیر کنید!به رغم اینکه سایه ی غول آسای تورم داد مراجع عظام را درآورده و زندگی معلمان را به زیرصفر برده،آقای وزیر اعلام می کند که آموزش و پرورش ما می تواند الگوئی مناسب برای دیگر کشورها باشد!

باید دانست هرگونه قضاوت بدبینانه و متوهمانه نسبت به معلمان و دانش آموزان خیانتی نابخشودنی نزد ملت و تاریخ ایران عزیزاست.

ندیدن پتانسیل ها و شایستگی ها و سپردن امور به دست برخی از منصوبان ناموفق اداری و به کاربردن ادبیاتی که شان معلمان و حیثیت وزارت آموزش وپرورش را خدشه دار نماید،بدون ملاحظه بایدگفت خیانتی است نابخشودنی!