چهارشنبه 11 بهمن 1391-20:45
کتابِ نو/تبصرة الزائرین
تازه های شلفین،به بهانه نمایشگاه بزرگ کتاب مازندران(3)/این اثر که از آن به عنوان یگانه سفرنامة شناخته شده از فردی مازندرانی در دورة قاجار به بیتالله الحرام و عتبات عالیات میتوان نام برد، بخش دوم نسخهای خطی است كه قسمت نخست آن با عنوان «مجمل تاریخ پادشاهان عجم كه در ملك ایران سلطنت كردهاند» ضبط شده است.
مازندنومه:از 14 تا 20 بهمن ماه نمایشگاه بزرگ کتاب مازندران در کیلومتر سوم جاده ساری به قائم شهر(شهرک فرهنگیان)برگزار می شود.انتشارات شلفین با چند عنوان کتاب تازه در این نمایشگاه حضور می یابد.در زیر یکی از این کتاب ها معرفی شده است.
--------------------
- تبصرة الزائرین
-به کوشش: سامان سورتیجی
* بخشی از مقدمه کتاب:
با توصیههای مکرری که خداوند در قرآن کریم و بزرگان دین در احادیث خود در باب سفر داشتهاند، در مییابیم که چنانچه سیر و سیاحت و عبرت گرفتن از دیدهها و شنیدهها با انگیزههاى معنوى همراه شده باشد، فواید بیشتری داشته و گاهی قداست نیز مییابد.
حاجی مصطفی خان سورتیج ملقب به وكیل الرّعایا، از صلحا و اخیار و «از رجال پرهیزگار زمان محمّد شاه و ناصرالدّین شاه قاجار » در مازندران، از محدود کسانی است که در سال 1262هجری قمری با انگیزههای معنوی بهمنظور زیارت مشاهد متبركة بیتالله الحرام و عتبات عالیات، از طریق شش كشور حاضر به نامهای تركیه، سوریه، فلسطین، اردن، عربستان سعودی و عراق سفر نموده و شرح خاطرات مسافرت خود را به رشته تحریر در آورده است.
این سفر که متجاوز از یازده ماه به طول انجامید، از زرینآباد ساری آغاز و از مرز کنونی بازرگان به خارج از ایران ادامه و از مسیر سرپل ذهاب و با ورود به خاک وطن پایان یافت. وقایع این سفر با ذکر مسافت و فاصلة تمامی شهرها و منازل به قول خود حاجی یوماً فیوماً تقریر و توسط مُحرری در رسالهای به نام تبصرةالزائرین ثبت گردید.
حاجی مصطفیخان سورتیج در مقدمة رسالهاش فرمودة خداوند را سرلوحه و زینت کار خود قرار داده مینویسد: باریتعالی، «اصحاب بصیرت را به منطوقِ، فَسیروُا فِی الاَرض فَانْظُروُا كَیفَ كانَ عاقِبَهُ المُكَذِّبینْ ، امر به سیاحت و ضرب در ارض فرمود» او که تبعیت از فرمودة خداوند و عبرت گرفتن از عاقبت دروغگویان و نگریستن به نشانههاى الهى و تدبر در فرجام اقوام و ملتهاى گوناگون را بر سفر و سیر در آفاق مترتب دانست، همچنین در مقدمه از پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) با عنوان مسافر راستین یاد میکند و با جملة مدحیِ «سیاح مناهِج عوالم ربوبیت» نام میبرد.
حاجی هدف از تقریر دیدهها و شنیدههایش را آگاهی دادن به زائران بیان میکند و چنین مینگارد که «چون این عجاله مشتمل بر تشخیص منازل و وقایع رفتن و برگشتن بوده و هكذا اعمال وآداب واجبه و مستحبه نیز به قلم اختصار شد كه در حقیقت موجب زیادتی بصیرت و بینایی مسافرین بیت الله و زائرین قبور ائمه طاهرین بوده، فلهذا مسمی گردانیدیم آنرا به تبصرة الزائرین».
با خواندن مقدمة اثر و همچنین مطالعة متن سفرنامه در مییابیم که او با معنویت مأنوس و در راه رسیدن به هدف خود بسیار مصمم بوده است.
وی برای تنویر اذهان و روشنگری دیگران توانسته با زبانی ساده و مجمل اما نافع و سودمند از شهرها و آبادیها سخن گفته و خواننده را با فرهنگ عامه، عمارات گوناگون و ابعاد، اندازه و تاریخ ساخت و بانیان آنها، خطرهای مسیر، افسانههای محلی، ویژگی ظاهری ساكنان شهرها، واحد پول دولتهای مختلف، میزان هزینهها، تداركات و ملزومات سفر، اعمال واجب و مستحب حج و بسیاری نکات دیگر آشنا سازد تا «زیادتی بصیرت و بینایی مسافرین بیتالله الحرام و عتبات عالیات» مصداق یابد.
این اثر که از آن به عنوان یگانه سفرنامة شناخته شده از فردی مازندرانی در دورة قاجار به بیتالله الحرام و عتبات عالیات میتوان نام برد، بخش دوم نسخهای خطی است كه قسمت نخست آن با عنوان «مجمل تاریخ پادشاهان عجم كه در ملك ایران سلطنت كردهاند» ضبط شده و در مبحث نسخه شناسی تنها اشــاراتی گذرا به آن میشود اما برای تبیین كمّ و كیف مسافرت حاجی، لازم دانستم نخست اوضاع تاریخی و سیاسی این منطقه از خاورمیانه را در زمان سفر بیان و سپس نسخه را به شکل فنی عرضه و سپس تمامت اثر را معرفی نمایم. در اواخر سلطنت محمدشاه قاجار بود كه سفر مرحوم حاجی مصطفی خان سورتیج آغاز گردید.
او در آغاز سفر برای كسب مرخصی و ادامة راه، به دربار رفته و با محمد شاه و وزیر او خداحافظی كرد. چنانكه خود آورده است: «... مقدار توقف در دارالخلافه ده روز شد كه شرفیاب حضور اقدس شهریاری و سایر اركان دولت گشته، مرخصی حاصل كرده از طهران بیرون رفتیم...»
در بازگشت نیز همین دیدارها صورت پذیرفته و آمده است که : «... روز ورود به دارالخلافه، حضرات اهل ولایت از اعیان و اشراف و علما بسیار عزت نموده به استقبال آمده به عزت هرچه تمامتر وارد طهران شدیم و شرفیاب حضور اقدس همایون و جناب آقایی به حمدالله شدیم...»
در روزگار حاجی، بخش اعظم مسیر سفر در محدودة فرمانروایی امپراتوری عثمانی و سرزمینهایی با ساكنان عرب تبار سنی و شیعه مذهب بود. دولت عثمانی که از بدو تاسیس حكومت صفویه در ایران بجای نظم و نسق بخشیدن به حکومت و پاشایان دست نشاندة خود با تکیه بر مؤلفههایی مانند ترك، فارس، شیعه و سنی باعث نفاق دو دولت گردیده بودند، همواره برای سران دولت و خصوصاً زائران ایرانی تضییقات زیادی را پدید آوردند.
با همه این سختیها، مردم شیعه و سنی مذهب ایران رنج همه ناملایمات را به جان خریده و با سفرهای طولانی و جانفرسای خود که گاهی ماهها به طول میانجامید از سرتاسر کشور با پای پیاده، دواب، كشتی و قایقهای بزرگ و کوچک به زیارت اعتاب مقدسه میشتافتند تا فرمان خداوند را به جای آورند.
تمامی رنجها و ناملایمات سفر زوار، که اساساً از تقابل بین پیروان مذهب تشیع و فرق اهل سنت با تحریكات دولت عثمانی، نمایندگان پاشایان و همچنین بیکفایتی سران نظامی دو کشور در مراقبت از سرحدات تعیین تكلیف نشده فی ما بین نشأت گرفته بود، موجبات آزار، تحقیر و نیز غارت اموال زائران را به دست قاطعان طریق و حرامیهایی که این عمل را به عنوان یک درآمد مشروع یا مباح میشناختند پدید میآورد.
در کنار دزدان افسار گسیختة بادیه و نا امنی راهها، هزینههای کلانی را که به عنوان گمرک کالا و تذکره عبور از مرز و ورود به خاک عثمانی و حجاز از مسافر دریافت میگردید و مبالغ هنگفتی که به نام اَخوه به شکل مستقیم و غیر مستقیم به حملهدار، شریف یا والی پرداخت میشد را نباید از قلم انداخت.
افزون بر تقابل پیروان مذهب تشیع و فرق اهل سنت جای دارد تا به اوضاع سیاسی منطقه و دخالت استعمارگرانی که همواره موجبات فتنه را در منطقه پدید آوردهاند نیز اشاره کرد.
در این برهه از تاریخ، دول استعمارگر اروپایی به ویژه بریتانیای كبیر كه منافع اقتصادی خویش را در غارت منابع این سرزمینها میدیدند، با توطئههای زیرکانه، ایجاد نفاق و كشمكش بین مسلمانان و تحریكات مذهبی و فرقه سازیهای دینی، حضور خود را پر رنگتر از پیش میکردند.
آنان سرانجام در بحبوحة جنگ جهانی اول، راهحل نهایی را در تجزیه سرزمینهای مسلمان نشین هر دو كشور یعنی ایران و عثمانی یافتند و نقشه شوم خود را اعمال كردند. بدین ترتیب که در امپراتوری عثمانی و در ساختار حكومتی قلمرو ترکان که توسط برگزیدگان دولت استامبول اداره میگردید، چندین كشور كوچك به وجود آمد و از ایران هم سرزمینهایی تجزیه و جدا شد كه فرمانروایانش همه از دست نشاندگان دولت انگلستان بودند.
در بخشهایی از این کتاب، با توجه به محتوای سفرنامه به سوانح حیات حاجی مصطفی خان سورتیج، مسیر مسافرت و مشخصات فنی رساله تبصرة الزائرین پرداخته و به منظور مقایسه از سفرنامههای نزدیک به زمان سفر مانند سفرنامه حج (سال1260ه.ق) محمد ولی میرزا، سفرنامه حج (سال1261 ه.ق) محمد علی بن محمد رضی بروجردی و سفرنامه حج (سال 1263ه.ق) حاج علیخان اعتمادالسلطنه و دیگران نمونههایی آورده شد.
این سفرنامه مؤلَف و طبق اطلاعات نویسنده آن میباشد. برخی از آگاهیهای نویسنده، گفتهها و شنیدههای عوام آن روزگار بوده است. از آنجایی که این اثر جنبه تاریخی و قدمت دارد آن را منتشر میکنیم.
امیدوارم توجه به آن در راستای شناخت گوشههایی از تاریخ، اماكن باستانی، بقاع اسلامی، آداب و رسوم و باورها از دیدگاه میراث فرهنگی و شناخت شهرها، راههای ایران و كشورهای مطروحه از نظر پیشینه جهانگردی و گردشگری و همچنین معرفی نسخ خطی و اسناد انتشار نیافته مفید فایده واقع گردد.
اصل نسخه در نزد پدر بزرگوارم استاد فخرالدّین سورتیجی محفوظ است لازم می دانم از ایشان به خاطر در اختیار نهادن رساله و امانتداریشان در حفظ این اثر ارزشمند سپاسگزاری نمایم.