جمعه 25 اسفند 1391-1:10
سفرنامه بی پایان
شعر طنز مازندنومه/تومان پشيز گشته و او چون فضانورد / با مادر چاوز به سمت سيه چاله مي رود/ف.ر چه خوب گفت كه در عرض 8 سال / اين معجز هزاره ، راه دو صدساله مي رود...
مازندنومه،کیشو: اين شعر طنز بيان برخي رويدادها،نتايج و عملكردها در 8 سال گذشته است.اغلب اين موضوعات از لابه لاي خبرها و مشاهدات انتخاب شده و سراينده تنها كار تلطيف اين تراژدي تلخ، قافيه بندي، انتخاب واژه و "طنزيم" سطر ها را به عهده داشته ، تلاش كرده اتهامي بركسي وارد نياورد!
با درك ملاحظات و كارحساس عزيزان،تصور مي كنم بيان وقايع تلخ زمانه به طنز كه شايد بتواند تبسمي را برلبي بنشاند و ضميري را به انديشيدن وادارد،توهين تلقي نشود.
***
شكرشكن شوند همه ماهيان رشت / قندرژيمي است و به "چمخاله" مي رود
گويي شفيع ملت مازندران به حشر / در راس جنبش"نم" با سر پر هاله مي رود
بحرخزر شكافت همانند رودنيل / آب كوير لوت ز "ميانكاله" مي رود
علم اداره دنيا به دست اوست / دنيا خلاص ز دنباله مي رود
جنگل كچل شده درياچه، آبگير / كارون شده است چشمه و باناله مي رود
خوش باد تور غرب كه داماد و باجناق / با مادر عروس و پسر خاله مي رود
آن قدر گوشت گران شد كه دامدار / با احترام خدمت گوساله مي رود
بنگربه خط فقر كه از ابتداي شوش / تا انتهاي "فوزيه" و"ژاله" مي رود
كوروش نخواب كه نسل نديده ات / درصدر نشئه گان جهان،باله مي رود
بر روي چاه نفت جوانت چه پرنشاط / با كليه خدمت دلاله مي رود
عرعر درخت گشته و خرزهره دلفريب / خار است مهرتو و خون به دل لاله مي رود
يا كله پاچه و يادسته بيل و مرغ / يا مافيا سراغ ارزن و كنجاله مي رود
درجنگ غول تورم روان پزشك / سرخوش سراغ آلت قتاله مي رود
تومان پشيز گشته و او چون فضانورد / با مادر چاوز به سمت سيه چاله مي رود
درجست وجوي دوست درم بخش و نقل ريز / تامصر و قندهار و كنگو و بنگاله مي رود
دشمن به قصد سرقت اسرار اين نبوغ / حيران سراغ خط كش و نقاله مي رود
آخر زمان شده شايد كه دادخواه /سفياني است و با خر دجاله مي رود
ف.ر(فاطمه رجبی!) چه خوب گفت كه در عرض 8 سال / اين معجز هزاره ، راه دو صدساله مي رود
ایمیل شاعر (mehrdadhadi462@yahoo.com)