پنجشنبه 12 ارديبهشت 1392-7:48

همگرایی یا واگرایی؟توسعه مازندران و مجمع نمایندگان

در شرایط کنونی همه حرف از توسعه می زنند اما کمتر کسی می گوید «چه توسعه ای و چگونه ؟»/به نظر می رسد دغدغه توسعه نخست باید در ذهن جمعی نخبگان به پارادایم واحد مورد توافقی تبدیل شود که بتواند با نگاه واقع گرایانه به شرایط استان در چارچوب الگوی مدون و مشخصی قرار گیرد.


مازندنومه،یادداشت مهمان،احسان شریعت،کارشناسی ارشد جامعه شناسی: کتاب های توسعه در سالیان اخیر حجم گسترده ای از سرفصل های درسی دانشگاهی از علوم اجتماعی تا مدیریت و ... را در برگرفته اند.

این در حالی است که نظریات و تحقیقات توسعه پا را از این فراتر گزارده و قدم به وادی های غیر دانشگاهی از قبیل روزنامه ها و مجلات روزانه، نطق سیاستمداران و مدیران، دستمایه ی نشست ها و هر گفتگوی ساده ای گذاشته اند.

حجم بالای مطالب، کتب، مقالات، و پژوهش های بسیاری که در این زمینه انجام می گیرد هیچ هنگام جرقه ای از شگفتی را در ذهن اندیشمندان روشن نمی کند؛ چه، طبیعی می نماید ملتی که انقلاب بزرگ سیاسی و اجتماعی مهمی را در اواخر قرن بیستم انجام می دهد منطقاً تصمیم می گیرد تا کشورش را بر اساس آرمان های جدیدش بسازد و با تکیه بر اندیشه های توسعه محور نه تنها قدم در مسیر خطیر توسعه و تعالی نهد، بلکه با جهشی بلند خاطره ی سالیان وابستگی و خمودی پیش از انقلاب را از تاریخ کمرنگ کرده و نقش مستقل خود را در قطار جهانی توسعه بیابد.

اما آنچه در این میان گاهی جرقه ی شگفتی را می زند تعاریف، برداشت ها، و دیدگاه های متنوع و متفاوتی است که در بازار توسعه ی ایرانی وجود دارد، به طوری که وقتی به کلیت رویکرد توسعه نگاه می شود می توان دید که اندیشمندان، سیاستمداران، دست اندرکاران، مشاوران، مدیران، و مجریان توسعه هر یک دیدگاه مجزایی داشتنه و مطابق با آن دیدگاه در زمینه ی خاصی فعالیت کرده اند.

مراد، تخریب تنوع آرا و ایجاد وحدتی اجباری نیست؛ که این با هر رویکرد اندیشه محوری در تضاد است. مقصود آن است که تنوع آرا گاه به حدی رسیده است که یافتن الگویی واحد بس دشوار می شود.

چنین وضعیتی در سال های گذشته در مورد توسعه ی استان مازندران کاملاّ مشهود بوده است. وقتی بیانیه ها، سخنرانی ها، تیتر روزنامه ها، و گفتمان کلی مدیران تحلیل محتوا شود مشاهده می شود که کلیدواژه ی «توسعه استان» بارها توسط مدیران استانی به کار گرفته شده و به نوعی می توان آن را اصلی ترین دغدغه ی ایشان نامید.

اما در این میان آنچه حلقه گمشده دغدغه ی توسعه می باشد الگوی واحدی است که با استفاده از اجماع همه گان و با توجه به ظرفیت ها و محدودیت های استان مازندران طرح ریزی شده و با نگاه کلان و بلندمدت اجرا شود.

به عنوان مثال قصه «کشاورزی یا صنعت» قصه پرماجرایی است که سالیان سال گریبان توسعه استان را گرفته است. در شرایط کنونی همه حرف از توسعه می زنند اما کمتر کسی می گوید «چه توسعه ای و چگونه ؟».

به نظر می رسد دغدغه توسعه نخست باید در ذهن جمعی نخبگان به پارادایم واحد مورد توافقی تبدیل شود که بتواند با نگاه واقع گرایانه به شرایط استان در چارچوب الگوی مدون و مشخصی قرار گیرد.

به زعم آگوست کنت –از بانیان علم جامعه شناسی- تغییر در سازمان اجتماعی و شرایط مادی جامعه متأثر از شرایط ذهنی و وضعیت مسلط ذهنیت است، به طوری که با تغییر هر یک از مراحل ذهنی سه گانه «ربانی، فلسفی، و علمی» شرایط ساختارها و نهادهای مادی جامعه نیز تغییر می یابد.

توسعه، فراگرد مادی خودکاری نیست که خودش جامعه را به پیش برد. توسعه ابتدا در ذهن ها (به ویژه ذهن نخبگان) حل شده و سپس وارد شرایط مادی جامعه می گردد.

با تشویش و سردرگمی ذهنیت جمعی و تشتت تعاریف در مورد توسعه منطقاً شرایط مادی نیز آشفته شده و الگوی حرکت مشخص نخواهد داشت.

اگر ماتریالیستی نیندیشیم و هستی اجتماعی را تعیین کننده آگاهی ندانیم، به طور منطقی باید با رویکرد کنت یا وبر همراه شده و فرآیندهای ذهنی و روبناهای اجتماعی همچون دین و فرهنگ را تعیین کننده شرایط مادی جامعه بدانیم.

برای مثال وبر ذهنیت حاکم بر اندیشه پروتستانی که به کار و ریاضت و صرفه جویی اهمیت می دهد را اصلی ترین عامل توسعه غرب می داند.

از این در سخن از توسعه ابتدا باید به سراغ ذهنیت جمعی و برداشت ها رفت. در شرایط کنونی که برداشت های متنوع بسیاری وجود دارد حرکت جدیدی در استان مازندران آغاز شده تا مسائل خطیری همچون توسعه استان با استفاده از هم اندیشی های عالمانه و کارشناسانه در سطح نخبگان استانی مورد بازنگری جدی قرار گیرد.

طرح اولیه مجمع نمایندگان استان مازندران، نهادی را در نظر دارد که با نگاه کلان و فرافردی اندیشه ها را گرد هم آورده تا برای فرداهای استان تمهیدات مناسبی اندیشیده شود. حال این مهم تا چه حد در اذهان نخبگان حل شود، به همگرایی یا واگرایی تعاریف بستگی دارد.

ایمیل نویسنده: (abie_malakouti_2008@yahoo.com)