چهارشنبه 29 خرداد 1392-2:10

آمل در کشاکش روحانی طلبان و فرصت طلبان

این گروه از اصلاح طلبان و بعضی از دیگر کسانی که اساسا اصلاح طلب و روحانی طلب نبوده و در دقیقه نود(و حتی وقت اضافه) وارد بازی شده و داعیه روحانی طلبی پیدا کردند، فرصت طلبانه به سهم خواهی از قدرت سیاسی در دولت روحانی - که هنوز تعیین نشده است - برخاستند.


مازندنومه:این سومین یاددشت ما در سه روز متوالی است که در زمینه سهم خواهی عده ای فرصت طلب و اصلاح طلب نما از پیروزی نامزد اعتدالیون یعنی دکتر حسن روحانی انتشار می دهیم.

در یادداشت های پیشین(نگاه کنید به :هشدار! ابن الوقت ها از راه می رسند http://www.mazandnume.com/?PNID=V15554  و: مردم فرصت طلبان را می شناسند http://www.mazandnume.com/?PNID=V15555) اشاره کردیم که عده ای که سال های سیطره اصولگراها را در ثروت اندوزی و سکوت گذرانده بودند،اینک با برانداختن نقاب،از پستو به درآمده،خود را در صف اصلاح طلب و روحانی طلب جا  زده اند و با لطایف الحیل،هر چیز و هر کس را مستمسک قرار می دهند تا در دولت تازه به منصب و آلاف و الوفی برسند.

این ایده سهم خواهی که اغلب از سوی نیروهای تندروی اصلاح طلب و مشارکتی ها پی گیری می شود،برای آینده دولت یازدهم خطرناک است.

اینان که در زمان دولت خاتمی نیز ترمز توسعه کشور بودند،نه تنها از اشتباهات 8 ساله احمدی نژاد درس نگرفته اند،درصددند با نفوذ به دایره مدیران استان و گرفتن منصب و سمت دولتی،در را بر روی همان پاشنه بچرخانند که پیش از این می چرخید.

در همین زمینه یادداشت دیگر را تقدیم می کنیم که آقای «سهراب محمدی» از آمل برای ما ارسال کرده اند و از دریچه دیگری به این موضوع نگریسته اند.

***

پس از اعلام عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان ،در حالی که بسیاری از مردم کشور و آمل در شوک  فرو رفته بودند و نوعی یاس و سرخوردگی در میان بسیاری از علاقه مندان به آیت الله هاشمی از اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان میانه رو به وجود آمد،ناگزیر و با آهنگی آرام ،دکتر عارف منسوب به جبهه اصلاح طلبان و دکتر حسن روحانی از نزدیکان به خاتمی و به ویژه آیت الله هاشمی به عنوان بدیل و آلترناتیو هاشمی در رقابت های یازدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی محل توجه هرچند محدود هواداران آیت الله هاشمی و سید محمد خاتمی قرار گرفتند.

 از مواضع عارف و روحانی از همان آغاز پیدا بود که عارف گزینه اول اصلاح طلبان و روحانی که با گفتمان عقلانیت و اعتدال به میدان رقابت ها قدم نهاد، گزینه دوم  گروهی از اصلاح طلبان اما  گزینه اول گروهی از اصلاح طلبان معتدل علاقه مند به خاتمی و به ویژه اصولگرایان معتدل نزدیک  و علاقه مند به آیت الله هاشمی است.

 در حالی که هنوز سردرگمی در اتخاذ مواضع شفاف در باره چگونگی حضور در انتخابات و انتخاب گزینه اصلی از میان عارف و روحانی وجود داشت، در آمل و مازندران لطف الله آجدانی -مورخ و روزنامه نگار مازندرانی- نخستین یادداشت  شفاف درباره دلایل ضرورت رویکرد اجماع طرفداران هاشمی و خاتمی بر روی یک گزینه و ترجیحا روحانی را در تاریخ 10 خرداد 1392 با عنوان"رایحه خاتمی و هاشمی با عطر روحانی،در مازند نومه منتشر کرد.

پیش از انتشار این یادداشت نیز از آجدانی چندین یادداشت شفاف و صریح در حمایت از نامزدی آیت الله هاشمی در مازندنومه و روزنامه های اصلاح طلب از جمله در روزنامه شرق منتشر شده بود.

در حالی که به تدریج فضای انتخاباتی برای عارف و روحانی و به ویژه برای روحانی مطلوب تر شده بود، اما همچنان  گروهی از اصلاح طلبان تلویحا روحانی  مورد تایید آنان نبود و علاقه مند و مصر به ادامه حضور عارف بودند.

در این حین ستادهای انتخاباتی دکتر روحانی در کشور و از جمله در مازندران و آمل فعالیت های گسترده تری را در مقایسه با فعالیت های ستادی دکتر عارف آغاز کردند.

 در آمل اما ریاست ستاد دکتر روحانی از سوی ستاد استانی دکتر روحانی در مازندران به لطف الله آجدانی که در عرصه فعالیتهای علمی ، فرهنگی و سیاسی در سطح کشوری نام آشنا است سپرده شد.

بر اساس اطلاعات موجود آجدانی در حالی  به ریاست ستاد دکتر روحانی درشهرستان آمل منصوب شد که به شدت از پذیرش  این درخواست و حکم خودداری کرده بود.

شاید این باورکه او هم به سبب موقعیت  و جایگاه علمی - فرهنگی  خود در سطح ملی و هم به سبب ارتباطات نسبی گسترده با بسیاری از طیف های مختلف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان معتدل در آمل ، از قابلیت بیشتری برای ایجاد وفاق گروه های مختلف سیاسی نزدیک به هاشمی و خاتمی در آمل و جذب حداکثری آنان برخوردار است عامل حضور او در مسوولیت ستاد دکتر روحانی در شهرستان آمل بوده باشد.

 ستاد دکتر روحانی در شهرستان آمل با تیم مدیریتی و همکاران آنان در حوزه های مختلف ستادی به زودی و با سرعت توانست فضای تبلیغاتی و روانی رقابت های انتخاباتی در این شهر را که تا  کمی قبل از آن در اختیار ستاد دکتر قالیباف در آمل بود در اختیار خود بگیرد.

ستاد دکتر روحانی در آمل در شرایطی به فعالیت خود با قدرت ادامه  داد که هنوز و تا پیش از اجماع بر روی دکتر روحانی، به رغم حضور و همکاری بسیاری از چهره های اصلاح طلب معتدل در ستاد دکتر روحانی در آمل، اندکی از اصلاح طلبان  آمل  که در زمان قدرت سیاسی به رغم قدرت بسیج گری اندک خود ،بخش اعظم قدرت در تصمیم گیری های سیاسی را برعهده داشتند و به رغم شعار ضرورت گردش نخبگان در اداره امور به انحصار قدرت سیاسی عادت کرده بودند،از حضور و همکاری با ستاد دکتر روحانی در آمل  خودداری کرده و پس از اجماع نیز از نقش پررنگی برخوردار نبودند.

  در حالی که هنوز خبر پیروزی قطعی دکتر روحانی به طور رسمی منتشر نشده بود، این گروه از اصلاح طلبان و بعضی از دیگر کسانی که اساسا اصلاح طلب و روحانی طلب نبوده و در دقیقه نود(و حتی وقت اضافه) وارد بازی شده و  داعیه روحانی طلبی پیدا کردند، فرصت طلبانه به سهم خواهی از قدرت سیاسی در دولت روحانی - که هنوز تعیین نشده است - برخاستند.

بدون اینکه بتوان نقش اصلاح طلبان از طیف های مختلف در پیروزی انتخاباتی دکتر روحانی را انکار کرد، اما سهم خواهی زودرس و انحصارطلبانه و تمامت خواهانه بعضی از آنها  که هم با اصول دموکراسی ناسازگار است وهم  با گفتمان عقلانیت و اعتدال دولت تدبیر و امید منافات دارد، بوی فرصت طلبی را به مشام می رساند.

بدون آن که بتوان امکان وجود برخی انتقادات وارد به مدیریت ستاد دکتر روحانی در آمل و یا استان و سراسر کشور را نادیده گرفت ،اما آنچه مسلم است سیاست غالب در رویکرد  فکری دکتر روحانی با توزیع پست و عزل و نصب های تمامت خواهانه و جناحی همخوانی ندارد.

برخلاف آنچه که از سوی برخی از افراطی گرایان از هر دو جناح چپ و راست  در آمل در باره تلاش ستاد دکتر روحانی برای تعیین  پست های شهری و عزل و نصب های احتمالی در مدیریت اجرایی در آمل ادعا و مطرح شده است، به نظر می رسد  این ادعا سناریوی از پیش طراحی شده  از سوی دو گروه از رقبای بازنده انتخاباتی  و افراطیون فرصت طلب مدعی اصلاح طلبی است.

جدای ازاین واقعیت که در آغاز و درآستانه راه خطیر تشکیل و استقرار دولت تدبیر و امید به عنوان دولتی متعلق به همه ملت و برای همه ملت ،هرگونه سهم خواهی از این دست با منافع ملی ناسازگار است، بدون تردید این تفکر برای پیشرفت و آبادانی کشور خطرناک و ضرورت دارد تا با همدلی و وفاق مبتنی برترجیح منافع عمومی بر منافع شخصی وباندی و حزبی تلاش کرد تا به جای فرصت طلبی و تمامت خواهی،این فرصت را برای دولت تدبیر و امید تسهیل و تسریع کرد که بتواند در فضایی کارشناسانه، شایسته سالارانه، فراجناحی و در چارچوب عقلانیت و اعتدال  گیری برای اداره هرچه بهتر کشور و جامعه ، تصمیم گیری و برنامه ریزی کند.

فرصت طلبان نیز باید بدانند نباید از دولت تدبیر این انتظار و امید را داشته باشند که دولت تدبیر و امید به آنانی که به دکتر روحانی تا دقیقه 90 اعتقاد و اعتماد چندانی نداشتند - و شاید هنوز هم نداشته باشند-چندان اعتماد کند و زمام تصمیم گیری و برنامه ریزی برای اداره اموراجرایی در کشور و استانها و شهرها را به آنها بسپارد.