شنبه 1 تير 1392-22:38

چالوس از آشفتگي تا آراستگی

امروزه چالوس نه تنها مکانی برای آرامش ذهنی و بصری شهروندان نیست،آشفتگی بصری را نیز برای مردم این خطه ساحلی به همراه داشته است/چالوس  نه در غنای یک شهر با هویت و زیباست نه فراتر از تبیین و تعریف؛ نه شهری است زشت و نه شهری است زیبا، نه شهری است الگوساز و نه شهری است الگوبردار.


مازندنومه؛یاداشت مهمان،یحیی زال نژاد،کاندیدای منتخب چهارمین دوره انتخابات شورای شهر چالوس: شهر(urban): آراسته‌ترین واژه‌ای است که در قرن 21 ذهن بشر را به خود مشغول کرده است.

دل مشغولی‌هایی که امروزه روشنفکران شهری را درگیر مباحث شهری کرده،مؤلفه‌ای به نام شهر زیبا (جنبش شهر زیبا) است.

 کاراکتری که بیش از یک دهه است که چنان رشد لجام گسیخته‌ای یافته که حقارت شهرها را به دنبال داشته و غرور آنها شکسته است.

زیبایی، آراستگی، چهره آرایی، مبلمان شهری، فضای شهری، سیمای شهر و منظر شهری از سرآغازین این مؤلفه تعجب آور است.

شهر زیبا به روایت تکنوکرات‌ها پدیده‌ای است که از عمر آنها بیش از یک سده است که می‌گذرد. امروزه این مفهوم در شهرهای شمالی علی‌الخصوص شهر چالوس، به علت ضعف پیشینه مدیریت شهری نوین،گم شده است که ماحصل آن زشتی و کج دهنی شهروندان را به همراه داشته است.

 چالوس یا شالوس شهری با پیشینه تاریخی سراسر بالندگی است،لیکن امروزه این شهر نه تنها مکانی برای آرامش ذهنی و بصری شهروندان نیست،بلکه آشفتگی بصری را نیز برای مردم این خطه ساحلی به همراه داشته است.

 استفاده نکردن از نیروهای دانش بنیان، ضعف در پیشینه و انتخاب شهردار و شورای شهر، تعصبات قومی و قبیله‌ای در انتخاب شورای شهر، تصمیمات کورکورانه برخی از پرسنل شهرداری در نصب و جانمایی کاربری‌ها و... همه و همه دست به دست هم داده تا این شهر، نتواند آن گونه که باید و شاید به شهروندان خدمات شهری ارائه نماید.

 آنچه که امروزه بیشتر شهروندان به آن احتیاج دارند، داشتن شهری زیبا در راستای توسعه پایدار است.

در دنیای ماشینی که دغدغه‌های روزمره را به همراه دارد، انتخاب یک فضای شهری موفق از ملزومات یک شهر بوده است.

 مع هذا شهر چالوس نه تنها از فضای شهری موفق برخوردار نیست،بلکه مدیریت شهری آن به قدری عملکرد ضعیف داشته است که مؤلفه‌هایی همچون شهر زیبا، شهرداری الکترونیکی، حکمروایی خوب شهری، بافت‌های فرسوده، اسپرال شهری، برندینگ شهری، جهانی شدن شهر، توسعه فیزیکی، مبلمان شهری، فضاهای باز و پنهان شهری، طرح‌های توجیهی و طرح‌های ساختاری راهبردی و طرح‌های امکان سنجی برای شان مؤلفه‌ای گنگ و تعجب‌آور است.

آنچه که امروزه به شهر چالوس حیات می بخشد کاراکتری به نام مبلمان شهری است. مبلمان شهری در واقع بیانگر داستان شهر زیباست. مبلمان واژه‌ای است سهل و ممتنع برگرفته از ریشه لاتین urban furniture که به شهر سامان می‌بخشد؛ شامل نیمکت، گلدان، گلجای، تلویزیون شهری، آبنما، فواره، سرریز آب، جایگاه دوچرخه، صندوق امانات شهری، شبکه‌پای درخت، آشیانه پرندگان، نقاشی‌های دیواری، نورپردازی شهری و غیره که پرداختن بیشتر به آن از حوصله این نوشتار خارج است.

 امروزه این شهر نه در غنای یک شهر با هویت و زیباست نه فراتر از تبیین و تعریف؛ نه شهری است زشت و نه شهری است زیبا، نه شهری است الگوساز و نه شهری است الگوبردار.

مبلمان قلب تپنده شهرهاست، واژه‌ای عملاً بلاتکلیف در شهر چالوس. امروزه شیشه حیات یک شهر، به مبلمان آن شهر وابسته است. چیزی که مدیریت شهر چالوس تا به امروز آن را درک نکرده است. 

اعمال سلیقه‌های شخصی پرسنل شهرداری در طراحی و پراکنش فضای شهری، سمفونی ناهماهنگی در شهر چالوس به بار آورده است که جبران آن دانشی فرا علمی را طلب می کند.

به نظر می‌رسد انگاره زشتی در متن شهر چالوس نه تنها تمام شدني نيست و ماراتن نازيبايي، طلایه‌دار اين بازی بزرگ بوده است.