دوشنبه 10 تير 1392-17:1
رعیت:استاندار آینده باید میانه رو و اهل تعامل باشد
در گفت و گو با ولی رعیت مطرح شد:یعنی چه که مثلا" یک مسئول و مجری انتخابات بگوید من فضا را برای برد روحانی مهیا کرده ام؟/هنوز اتفاقی نیفتاده و کابینه دولت تشکیل نشده،عده ای در استان علیه آقای کشاورزیان و نیازآذری موضع گرفته اند/در انتصابات دولت یازدهم،خیلی گرایش های سیاسی موثر نیست و ما شاهد ظرفیت های جدیدی خواهیم بود/در شرایط دشوار و سخت کنونی،نباید بر سر استاندار شدن و فرماندار شدن دعوا بیفتیم/طاهایی مردی برای تمام فصول است.
مازندنومه،سردبیر:ولی رعیت -نماینده مردم قائم شهر،سوادکوه،جویبار و کیاکلا در مجالس ششم و هفتم-را در حاشیه نشست شونیشت مازندرانی های مقیم پایتخت،ملاقات کردم و ساعتی را به دور از مراسم،در خلوتی به گفت و گو پرداختیم.
رعیت راجع به برخی نامزدهای احتمالی پست استانداری مازندران نظرات جالبی بیان و در پایان نیز اوضاع اقتصادی مملکت را نابسامان و خطرناک معرفی کرد.
گفت و گوی ما را با این فعال سیاسی و مدیر باسابقه بخوانید.
*مردم که خوشحالند،شما به عنوان یک فعال سیاسی،فضا را پس از انتخاب دکتر روحانی چگونه می بینید؟
-فضای کشور به سمت اعتدال و عقل گرایی می رود،به نظر من به سمتی می رویم که کارهای اجرایی به شکل مطلوب تری صورت می پذیرد،به نیروی انسانی اهمیت بیشتری داده می شود و از توان اجرایی همه نیروها استفاده خواهد شد.
در دو دولت قبلی نیروهایی که قابلیت هایی داشتند،در معادلات سیاسی خیلی گنجانده نشدند و فراموش شده بودند.
*تصور می کنید محور انتصابات در این دولت چگونه خواهد بود؟
-در انتخاب مدیران چه در سطح کشور و چه استانی و شهرستانی،مدیران باید منهای تعصبات سیاسی شان انتخاب شوند.
در این دولت اصولگراهای عاقل و اجرایی و اصلاح طلب های عاقل و توانمند و اجرایی که به اصل حاکمیت و نظام و رهبری اعتقاد دارند،می توانند در مصدر امور قرار بگیرند.
به نظر من در انتصابات دولت یازدهم، خیلی گرایش های سیاسی موثر نیست و ما شاهد ظرفیت های جدیدی خواهیم بود.
*موضوعی که پس از پیروزی دکتر روحانی در استان خودمان شاهد بودیم چرخش یک شبه برخی مدیران کل و حتی تعدادی از فرمانداران دولت احمدی نژاد به سمت دولت امید و تدبیر است.حتی شنیده شده که فرمانداری گفته من به روحانی سمپاتی داشتم و در حوزه انتخابیه ام،فضا را برای پیروزی او فراهم کردم!این چرخش های ناگهانی کمی غیر طبیعی به نظر می رسد.
-خب این محل اشکال است.به همان اندازه که وزیر ارشاد این دولت در ستاد دکترجلیلی حاضر شد و آن کار اشکال داشت،اظهارات این مسئولان سیاسی دولت احمدی نژاد هم اشکال و ایراد دارد.
در این صورت شان انتخابات زیر سئوال می رود.یعنی چه که مثلا" یک مسئول و مجری انتخابات بگوید من فضا را برای برد روحانی مهیا کرده ام؟
البته گرایش های قلبی با گرایش های رفتاری تفاوت دارد.هر مسئول اجرایی در قلب و ضمیرش می تواند نسبت به کاندیدایی اظهار علاقه کند،اما نباید آن را در رفتارش بروز دهد که شائبه هایی ایجاد شود.
*البته یکی از مختصات انتخابات این دوره، آزادی کامل رای دهندگان و رقابت سالم نامزدها بود.
-درسته،در این دوره هیچ کاندیدایی به مردم تحمیل نشد و فشاری را نیز از سوی برخی نهادهای خاص و حاکمیتی شاهد نبودیم.احساس نشد حاکمیت،متمایل به فرد یا جریان خاصی است.
رای دکتر روحانی هم به جریان خاصی تعلق نداشت.مردم به صورت خودجوش و دیکته نشده و از ته قلب به او رای دادند.به همین دلیل روحانی به جریان خاصی بدهکار نیست.هر چند مواضع آقایان هاشمی و خاتمی در برد دکتر روحانی خیلی موثر بود،اما بسیاری از مردم برای بهبود اوضاع اقتصادی به او رای دادند.
*اخیرا" اختلاف هایی بین اصلاح طلب های استان بروز پیدا کرده و به رسانه ها نیر کشیده شده است.در جریان هستید که؟
-بله،من مخالف این فضا و کشیده شدن آن به سایت ها هستم.هنوز که اتفاقی نیفتاده و کابینه دولت تشکیل نشده،عده ای در استان علیه آقای کشاورزیان موضع گرفته اند و برخی نیز شروع به تخریب دکتر نیاز آذری کرده اند!
من در کل بنا به دلایلی شانس استاندار شدن هر دو گزینه را محتمل نمی دانم،ولی این موضوع از ارزش های مدیریتی آقای کشاورزیان و آقای نیاز آذری کم نمی کند.
شاید این دو بزرگوار به استانداری مازندران نروند،اما حتما" در منصب دیگری کارایی دارند و می توانند قابلیت های خود را آن جا بروز دهند.جمعی از نیروها شاید در پوزیشن و موقعیتی کارآمدی لازم را نداشته باشند،ولی حتما در موقعیت دیگر می توانند قابلیت های خود را بروز دهند.
در مجلس هفتم، 9 نفر از نماینده های مازندران از احمدی نژاد خواستیم آقای نیاز را استاندار کند،اما رییس جمهوری نپذیرفت و از ما خواست چند گزینه دیگر پیشنهاد دهیم که در نهایت آخرین گزینه پیشنهادی ما آقای شفقت به این منصب رسید.البته همان موقع یکی از نماینده های استان هم علیه آقای نیاز موضع سختی گرفته بود.
ما نباید نیروها را ضایع کنیم.اشکال کار اصلاح طلبان در استان این است که تمرین نکرده اند.شما آقای عارف را ببینید.بهترین نمونه است.اگر بخواهیم به قدرت برسیم باید از خودمان بگذریم و به باز شدن فضا کمک کنیم.
اصلا" یک مورد دیگر بگویم؛همین آقای طاهایی مردی برای تمام فصول است،او در تمام دولت ها کار کرده است.شاید در این دولت هم بخواهند او را نگه دارند،حالا مازندران نشد،در استان دیگر یا در پست دیگری.پس باید نسبت به قضایا هوشمندانه برخورد کرد و به اندیشه و تفکر و عقل جمعی بها داد نه رفتار شخصی و منفعت فردی.
*اگر بر فرض قرار باشد آقای طاهایی برود،جانشین ایشان چه ويژگی هایی باید داشته باشد؟
-استاندار احتمالی آینده باید مرضی الطرفین و میانه رو باشد و هر دو طرف جریان او را قبول داشته باشند.هم چنین باید عاقل و اجرایی باشد و با نهادهای حاکمیتی و سایر کانون های قدرت تعامل داشته باشد.در کشور ما اهرم های قدرت گوناگونند که نباید از سوی استاندار آینده نادیده گرفته شود.
نکته دیگر این است که فرد مورد نظر ظرفیت ها و پتانسیل های استان را بشناسد و برنامه محور باشد.
*نکته پایانی اگر دارید،بفرمایید.
-الان ما با بحران اقتصادی مواجهیم.تحریم ها کشور را فلج کرده و اگر اقدامی در راس صورت نگیرد،بحران اقتصادی ممکن است به مشکل سیاسی و اجتماعی تبدیل شود.
صندوق ذخیره ارزی الان با ده درصد آن چه آمار داده اند،به دولت یازدهم تحویل داده می شود،فروش نفت ما به یک چهارم رسیده و حتی نمی توانیم پول های خودمان را از خریداران نفتی بگیریم.از نظر تامین دارو با مشکلات اساسی مواجهیم،چون مواد اولیه داروها از اروپا و حتی آمریکا تامین می شد.
در جنگ عراق،شورای امنیت این کشور را محکوم کرد که در برابر فروش نفت،غذا و دارو بگیرد،اما این حق اولیه را هم برای ما قایل نشده اند!
حال در این شرایط دشوار و سخت نباید بر سر استاندار شدن و فرماندار شدن دعوا بیفتیم و به اختلاف های درونی دامن بزنیم.