دوشنبه 24 تير 1392-10:6
ما که آجان نیستیم
گفت و گوی مازندنومه با ع.پاشایی/ما که بخیل نیستیم،خدا کند که یک خروار ادبیات مازندرانی داشته باشیم،لااقل برای پز دادن که خوبه!
مازندنومه،سردبیر:هنگامی که قرار بود به دیدار ع.پاشایی بروم، می دانستم که احمد شاملو او و آیدا را سرپرست مادام العمر آثارش کرده است.
پژوهشگر، نویسنده و مترجمی که دربارهی دین و فرهنگ هند و آسیای خاوری، به ويژه چین و ژاپن، سال ها فعالیت کرده و چندین کتاب منتشر کرده است.
چندی پیش در روزنامهی آرمان خواندم که ع. پاشایی با جمعی از دوستان و خویشان برای کتابخوانی در فضای مجازی،گروهی به نام اندیشهپروران تشکیل داده و سایتی اینترنتی با عنوان"بامداد ساری" راهاندازی کرده که در آن به ترجمهی کتاب و آموزش کتاب خوانی به طریق آنلاین مشغولند.
با این نگاه عصر یکی از روزهای تیرماه با هماهنگی قاسم عباسپور-قهرمان جوان کشتی کشور که اهل دارابکلاست و در امور مربوط به کامپیوتر و اینترنت به استاد یاری می رساند-و به همراه محمد اسماعیل بخشی-همکار مازندنومه- و محمد عظیمی-پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی- و علی هاتفی نیا-قهرمان کشتی جوانان- به منزل ع. (عسکری) پاشایی در دارابکلای میان دورود رفتیم.
بدو ورود، استاد پاشایی پرسید: همه مازندرانی هستید؟
وقتی متوجه شد همه هم زبانیم،گپ و گفت مان را به گویش مازندرانی(به قول پاشایی "زبون گِلکی" Geleki) شروع کردیم و 5/2 ساعت،به مازندرانی از هر دری حرف زدیم.
*از ساری تا ساری
عسكري پاشايي(ع.پاشایی) متولد 1318 ساری است.دوران ابتدايي و دبيرستان را در زادگاهش گذراند. در سال ۱۳۳۸ وارد دانشسراي عالي تهران شد و مشغول تحصيل در رشته فلسفه و علوم تربيتي. سال ۱۳۴۱ هم فارغ التحصيل شد.
در دوره تحصیل براي مقطع كارشناسي،پايان نامه اي در نظر نمي گرفتند اما بايد مقاله اي تهيه مي كردند. پاشايي نيز به پيشنهاد دكتر محمود هومن مقاله اي درباره آيين بودا - كه بسيار مورد علاقهاش بود و در طي سه سال دانش سرا مشغول خواندن آن بود - نوشت و بعدها در حدود دهها كتاب در همين زمينه از پاشايي به صورت تأليف و ترجمه به جامعه دینشناسی و ادبي و هنر دوست عرضه شد.
پاشايي بعد از فارغ التحصیلی از دانشسرای عالی، به مدت يازده سال مشغول تدريس در دبيرستان هاي ساري بود اما بعد از مشكلاتي كه ساواك برايش به وجود آورد، ممنوع التدريس و از نظر اداري به تهران تبعيد شد.
او بعد از آن، تمامِ وقت خود را صرف نويسندگي، ترجمه و ويراستاري کرد و اکنون در این حوزه نامی آشنا به شمار می رود.(برای كتاب شناسي ع. پاشايي نگاه کنید به «به همین قلم» در پایان گفتگو.)
يكي از جنبه هاي تحقيقي پاشايي بررسي آثار شاملو است. در زمينه شعر شاملو كتاب هاي «از زخم قلب...»، «انگشت و ماه» و «نام همه شعرهاي تو» (دوجلد) حاصل پژوهش هاي ع. پاشايي است.
ع. پاشایی اکنون در منزلش در بالای تپه ای مشرف بر روستای داراب کلا زندگی می کند. با دوستان وارد کتابخانه اش شدیم.من سئوال پرسیدم و محمد اسماعیل بخشی نوشت و تایپ کرد.لابه لا محمد عظیمی هم پرسش هایش را مطرح می کرد.
برای کوتاه تر شدن متن گفت و گو، سوال های خود را حذف کردم و تنها پاسخ ها و نظریات ع.پاشایی را در زیر آوردم.
*گلکی،نه مازندرانی/چرا اصرار هست بگویید «مازندرانی»؟
اسم زبان ما یا از نظر زبانشناسها «گویش»، در میان مردم «گلکی» Geleki است. حالا اگر غریبهای از من بپرسد «به چه زبانی حرف میزنید؟» به او میگویم «مازندرانی»، که دلالت به جغرافیای این زبان دارد.
حتا گلکی را «گویش ساری » هم گفتهاند (هم خانم شکری، پژوهشگر همشهری ما و هم خانم دکتر ساتوکو یوشیه ، ایرانشناس ژاپنی. کتاب ایشان را -که به انگلیسی نوشتهاند- آقای ابراهیم (رامین) کاظمی به فارسی برگرداندهاند که به زودی در سایت بامداد ساری خواهید خواند.
فرق بین گویش و زبان را باید از زبانشناسها پرسید. هر چند تا آنجا که من می دانم، هنوز اتفاق نظر قطعی در این زمینه نیست. ورودش ربطی به من ندارد، تازه گره ای هم از کار ما باز نمیکند.
* پیوند این زبان با سنسکریت
در مورد پیوند این زبان با سنسکریت (Sanskrit نه سانسکریت) همین طور با سایر زبانهای ایرانی، و لاتینی باید بگویم دست کم صد و پنجاه سال است که ماکس مولر و آرتور دو گوبینو و همپالکیهاشان به چنین پیوندهایی اشاره کردهاند و بعضی هاشان هم این حرفها را دستمایهی آدرسهای غلط کردهاند که تیغها شد در کف زنگیهای مست، و در تاریخ بشر مایهی سرشکستگی شده است. بگذریم که خیری درش نیست.
*چرا بودا؟
پرسیدید چه طور شد که به مطالعه و تحقیق در آیین بودا رو آوردم. ماجرایش را در کتاب «بودا» آورده ام. تکرار نمیکنم. اما حالا که صحبتش شد یاد موضوعی افتادم، که تا حالا جایی نگفتهام.
من اوایل سال 1333 در یکی از کتابهای صادق هدایت با کلمه ی بودا آشنا شدم. برای این که بدانم چیه یا کیه افتادم به از این و آن پرسیدن.
از جمع دبیرهای دبیرستان فقط یکی می دانست که «نام پیغمبریست که زیر درخت انجیر در هند به پیغمبری رسید.»- البته حالا ما میدانیم که بودا پیغمبر نبود- روان آن دبیر شاد باد! فهمیدم یکی دو کتاب و دو مقاله هم در این زمینه هست که ظرف یک دو سال پیدا کردم و خواندم.
مگر یک مقاله که گیرم نیامد. اسمش بود «بودا در هند» گویا آقایی به نام ادیب نوشته بودند (ببخشید انتظار نداشته باشید که بعد از 60 سال این چیزها به طور دقیق یادم مانده باشد). در نشریهای (از خیر اسمش بگذریم) که ظاهراً در زمان جنگ دوم و در دوره ی رضاشاهی چاپ میشد.
برای من جالب بود که آن مجله را که مقالهی «بودا در هند» را چاپ کرده بود، ببینم. پیدا نکردم. آنموقع ها کار سختی بود. از قضا سی سال بعد روزی در خانهی دوستی آن مجله را پیدا کردم البته نه آن مقاله را. قطع مجله چیزی بود یک کمی کوچکتر از روزنامهی همشهری.
این جالب بود که دست راست و چپ بالای مجله هر کدام یک S بزرگ داشت، بله می شد s s (اس اس). یکیش را که ورق زدم دیدم درباره ی ترفیعات اس اس هاست، با عکس یک ژنرال آلمانی در صفحهی اولش.
از خیر آن مقالهی «بودا در هند» گذشتم. به شوخی به دوستم گفتم «نمی دانستم که بودا هم اس اس بود.» دوستم گفت «از کجا میگی؟» گفتم «آخه اسمش اینجا چیکار میکنه. البته شوخی کردم. من که مقالهی آن بندهی خدا را نخواندهام.»
گفت «خدا وکیلی بگو چرا اسم بودا در یک چنین مجلهای آمده.» گفتم نمیدانم، شاید به خاطر نماد سواستیکا SWASTIKA باشد-همانی که روی همه جای نازیها بود-
گفت «صلیب شکسته»؟ گفتم «بله».
حکایت از این قرار است که در شمایلنگاری بودایی کمابیش تا قرن سوم میلادی تمثال بودا را در هیات انسان نشان نمی دادند و همیشه به جایش یک درخت - که بودا زیرش «بودا» شد - یا یک سواستیکا می گذاشتند که همان موقع هم یک نماد باستانی به حساب میآمد .
برای این که آبش را بیشتر کنم، گفتم تازه تا دلت بخواهد کلمه ی «آریا» هم در متن های سنسکربت و پالی بودایی هست.
دوستم به شوخی گفت: پس آقا بودا هم اینکاره بود، آریایی و با یک صلیب شکسته! اولین نازی شناخته شده (گفتم خدا را شکر که بودایی های برمه فارسی بلد نیستند!) بیچاره بودا! اینها البته محض شوخی بود. (خدا پدر آرتور دو گوبینو را بیامرزد که غزل یاد مستان داد.)
*ادبیات مستقل مازندرانی نداریم
در خصوص وجود «ادبیات مستقل در مازندران» باید بگویم که گویا منظورتان «ادبیات» در گویش گلکی است، آن هم در گذشته؟ که من چنین چیزی نمیشناسم. آقای عظیمی اشاره کردند به مرزباننامه.
یک شعر «مازندرانی» - این «مازندرانی» هم به خاطر شما- یا یک اسم، دلیل میشود که اینجا در این گویش « ادبیات» داشتیه باشیم؟ ما که بخیل نیستیم، خدا کند که یک خروار ادبیات داشته باشیم. (لااقل برای پز دادن که خوبه!)
اگر منظورتان از اصطلاح «ادبیات»، چیزی مثلاً «ادبیات» فارسی است (حالا در اشل کوچکتر)، که چنین چیزی را من در مازندران نمیشناسم. معلومه که شعر داریم ، افسانه داریم، و چیزهایی در این ردیف، که همه سینه به سینه، به اصطلاح شفاهی است،اما اینها ادبیات، در مفهوم فنی، آن نمیشود.
*نیافته ها،نه یافته ها!
شما گفتید «یافته » های برخی محققان، درسته؟ کو؟ به بعضیهاش اشاره کردید. اما اینها «نیافتهها » و خیالبافی نیست؟ همان آدرس غلط گوبینو نیست؟ معلوم است که بین «مازندران» و «مازندرانی» و زبان سنسکریت رابطه هست، همین طور است با فارسی، پهلوی، اوستایی، و خیلی از زبانهای و گویشهای ایرانی، و همین طور با لاتین. یک نگاهی بیندازید به لغت «مازندران»، مقصودم دیدگاه دکتر صادق کیا است. خیلی چیزهای ارزشمند در گویشهای ایرانی هست از جمله در گلکی. تا کی و چه طور به آن نگاه کند.
مثلا واژهی «شالی» -که سنسکریت است- در کشورهای چین،کره، ژاپن و ایران هم هست اما چون در چینی و ژاپنی حرف لام اغلب به ر تبدیل می شود این واژه تبدیل به "شاری" می شود.
من هم برایم جالب است بدانم تکنولوژی برنج چه طوری این جا پیدا شده. راستی، کلمهی «پلا» چه طوری اینجا پیداش شد؟ سوسیس، کالباس، پیتزا چه طور؟ نکند «پلا» را اویغورها آورده باشند؟
شاید «باوُ دوُنه» bau doone را چینیها آورده باشند ساری! چون عین این را من در یک میهمانی چینیها خوردم (شاید هم از ساری خریده بودند! ) و طرز تهیهاش را در یک برنامه ی آشپزی ژاپنی هم دیدم کمابیش به همین شکلی که در مازندران درست میکنند.
راستی «دنگ» یک کلمهی چینی است؟ (قیافهاش که خیلی چینی است.) این یکی شوخی بود. جدی نگیرید. (می توانید همهاش را حذف کنید.) چرا پا تو کفش دیگران بکنیم؟ هر که هر چه دل تنگش می خواهد بگوید. ما که آجان نیستیم. زبون گوشت و لامیزه پوست.
*همه چیز درباره بامداد ساری
سایتی با عنوان "بامداد ساری" و گروهی با نام" اندیشه پروران" در فضای مجازی راه اندازی و مقدمات ثبت موسسهای را هم با نام "بامداد ساری " فراهم کردهایم.
یکی از کارهای این موسسه در این سایت،کتابخوانی در فضای مجازی است. می خواهیم با هم کتاب بخوانیم به شیوهای که چندان همگانی نبوده است.
خوانش متن دانش است و اصولی دارد که باید آن را آموخت و این تنها با از روخواندن متن حاصل نمیشود. متاسفانه آن را در فضای رسمی آموزشی ما یا در خانه به ما یاد نمیدهند. گروه اندیشهپروران در بامداد ساری آن را جدی گرفتهاند، و با آن که در این راه نوپاییم، اما گرمروییم.
البته مسایل مربوط به ساری و مازندران هم در این سایت خواهد آمد. مثلا" اکولوژی مازندران، زبان و فرهنگ بومی؛ مثلاً «گویش ساری»، صنایع دستی، هنر بومی، یافتههای تاریخی، و خیلی از مسایل دیگر.
این سایت را در ساری و به یاری و حمایت اولیه ی مادی و معنوی دوستان و خویشان ساروی راهاندازی کردهایم اما ابداً از هیچ نظر منحصر به ما سارویها نیست، درش به روی همه باز است و دست مهر و یاری همه را می فشاریم و سخت به آن نیازمندیم.
ما همه در خوانش متن مشکل داریم. مثلاً در خوانش متنی که پیش روی ماست غالباً طرح سوال نمیکنیم، از متن چیزی نمیپرسیم، به این کار عادت نکردهایم. کجا باید یاد میگرفتیم، در خانه؟ در مدرسه؟ ما در این خوانش میپرسیم، می خواهد یک لغت باشد یا یک نام یا یک عبارت .
سعی می کنیم کم کم در سایت صاحب یک فرهنگ نامها و مفهومها، و البته مصور ، شویم. و همچنین بخش مقالات مکمل متن را گسترش دهیم. چند نمونه از این مقالهها را داشتهایم. یادمان نرود ما که در ماههای اولیهی این راهیم.
برای کتابخوانی با یکی از شاهکارهای کتاب تاریخ، کتابی از هر نظر نو، به اسم «یک تاریخ جهان در 100 شیء»، از نیل مکگرگور، شروع کرده ایم. کتاب صد فصل دارد در بیست بخش. تاکنون 50 فصل آن ترجمه شده که 15 فصل آن را پست کردهایم و همه میتوانند 12 فصل آن به طور رایگان بخوانند.(اگر می خواهید و دوست دارید، برای بیشتر آشنا شدن خوانندگان مازندنومه میتوانید تمام مقدمه ی کتاب را در سایت تان نقل کنید (ان شاالله که منبع را از قلم نیندازید). ما خوشحال میشویم.
اسپانسر ترجمه کتاب"تاریخ جهان در 100 شیء" همین گروه اندیشه پروران است. کتاب هم در پایان کار متعلق به موسسه ی بامداد ساری خواهد بود که هیات موسس آن همین گروه اندیشهپروران است.
قدم دوم ما در این راه کتاب "جبین بر خاک نه" است که خودنگارهای از سرخ پوستان است، مقدمه و بخشی از فصل اول آن را می توانید در سایت بامداد ساری بخوانید. و از این به بعد مرتباً آن را هم خواهید خواند که خواندنش برای همه رایگان است. برای خواندن این سایت هیچ کس چیزی نمیپردازد، مگر اسپانسرهای سایت، یعنی گروه اندیشهپروران.
یک قدم دیگر در همین صفحه ی اندیشهپروران پست کردن سه کتاب دیگرست. آن ها را به زودی خواهید خواند، البته رایگان:
«گویش ساری» نوشتهی ساتوکو یوشیه، با ترجمهی ابراهیم کاظمی (برای اولین بار)
«نصاب مازندرانی» بتصحیح حسین وندادی (برای اولین بار)
«کارگر سیاه در اعماق سیاهی» نوشته ی هوزیا هادسن، برگردان ع. پاشایی (یک بار چاپ شده است).
بی شک به یاری شما، اندیشه پروران قدمهای بلند دگری برخواهند داشت.
ندیدم که پیشتر به این شکل در ایران در فضای مجازی باب کتابخوانی باز شده باشد که ما حالا بتوانیم از تجربههای آنها بهره بگیریم.
علاقهمندان میتوانند از طریق سایت نسبت به عضویت در گروه اقدام کنند. نشانی سایت هم این است: http://bamdadesari.ir
عکس یادگاری در منزل استاد پاشایی
از چپ:محمد اسماعیل بخشی،استاد عسکری پاشایی،علی صادقی،
محمد عظیمی،علی هاتفی نیا
*به همین قلم(کتابشناسی ع. پاشایی)
درزمینهی آیین بودا
۱. بودا. (۱۳۸۹). (ویرایش سوم، چاپ دهم). ترجمه و تحقیق: نشر نگاه معاصر.
۲. هینهیانه. (۱۳۸۰). از تاریخ آیین بودا. ویرایش دوم، چاپ دوم. تهران: نشر نگاه معاصر.
۳. فراسوی فرزانگی. (۱۳۸۰). (پرَگیاپارَمیتا). از تاریخ آیین بودا. تهران: نشر نگاه معاصر.
۴. راه آیین. (دَمْهپَدَه) (۱۳۸۰) ویرایش دوم، چاپ دوم. تهران: نشر نگاه معاصر.
۵. سخن بودا. نیانهتیلوکا. (۱۳۸۸). ترجمه. چاپ سوم. تهران: نشر میترا.
۶. راه بودا. ب. ل. سوزوکی. (1391) ترجمه. چاپ سوم. تهران: نشر نگاه معاصر.
۷. آیین بودا. (۱۳۷۵). طرح تعلیمات و مکتبهای بودایی، هانس ولفگانگ شوُمان. چاپ دوم. تهران: فیروزه.
۸. بیداری ایمان در مهایانه. (۱۳۸۲) (متن بودایی مهایانه). ترجمه و تحقیق. تهران: نشر نگاه معاصر.
۹. بیدل در ذن. (۱۳۸۳) دی. تی. سوزوکی. ترجمه با همکاری نسترن پاشایی. قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
۱۰. چنین گوید او، بودا. (ایتیووُتّکه، متن کهن بودایی). (۱۳۸۳). ترجمه. قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
۱۱. نگارگری و معماری بودایی. (۱۳۹۰ چاپ دوم). روبرت ایی، فیشر. ترجمه. تهران: فرهنگستان هنر.
12. سورهی نیلوفر سهگانه (سه متن بودایی) (چاپ دوم ۱۳۹۰) قم: نشر ادیان
13. مژههای نادیدنی (سه کتاب در یک کتاب) نیکو نیوانو، نیچیکو نیوانو، ۱۳۹۰، قم: نشر ادیان
14. آیین بودا در سورهی نیلوفر. نیکیو نیوانو (ترجمه) ۱۳۸۹. قم: نشر ادیان
15. پژوهشی در سورهی نیلوفر (ترجمه و تحقیق) ۱۳۸۶. تهران: فراروان
16. فلسفهی بودا. بارت گروزالسکی (ترجمه) ۱۳۸۸. تهران: میترا
در زمینهی ذِن، از آیین بودا
17. ذن چیست؟ (۱۳۹۱) (همراه با کلیدهای ذن) ۱۳۹۱. قم: نشر ادیان.
18. روش ذن. (۱۳۷۶). اویگن هریگل، ویرایش دوم، چاپ دوم. تهران: نشر فراروان.
۱9. ذن در هنر کمانگیری. (۱۳۶۷). اویگن هریگل. ویرایش دوم، چاپ دوم. تهران: نشر فراروان.
20. ذن در هنر گلآرایی. (۱۳۷۶). گوستی ل. هریگل. ویرایش دوم، چاپ دوم. تهران: نشر فراروان.
21. کلیدهای ذن. (۱۳۹۱). تیک نات هان. ترجمه (همراه با ذن چیست). قم: نشر ادیان.
22. ذن و فرهنگ ژاپنی. (۱۳۸۹. د. ت. سوزوکی. ترجمه. تهران: نشر میترا.
23. دعوت به تمرین ذن. (۱۳۷۸). آلبرت لو. ترجمه. تهران: نشر میترا.
درزمینهی هند
24. هندوییسم. (۱۳۸۸). ک. م. سِن. ترجمه. چاپ سوم. تهران: نگاه معاصر.
۲5. هند و همسایگان. (۱۳۸۲). ویل دورانت. (در مجموعهی تاریخ تمدن، مشرقزمین گاهوارهی تمدن). ترجمه. چاپ هشتم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
۲6. نیلوفر عشق. (۱۳۸۸). رابیندرانات تاگور. ترجمه. چاپ سوم. تهران: نشر میترا.
۲7. ماه نو و مرغان آواره. (۱۳۸۹). رابیندرانات تاگور. ترجمه. تهران: ثالث.
۲8. هستی بیکوشش. (۱۳۸۳). (یوگاسوترهی پَتّنجلی). آلیستر شیرر. ترجمه. چاپ دوم. تهران: فراروان.
۲9. آشوکا و تمدن هند. (۱۳۵۹). ه. ا. کانیتکار. (از مجموعهی تاریخ برای نوجوانان). ترجمه. تهران: مازیار.
30. مَندَله (نظریه و عمل) جوزپّه توچّی. ترجمه. تهران ۱۳۸۸. فرهنگستان هنر.
درزمینهی چین
31. تاریخ فلسفهی چین. (۱۳۸۶). چو جای و وینبرگ جای. ترجمه. چاپ سوم. تهران: نشر نگاه معاصر.
32. دانو: راهی برای تفکر (دانو دِه جینگک). (۱۳۹۰). ترجمه و تحقیق. چاپ پنجم. تهران: نشر چشمه.
33. دائوِ رابطهها. (۱۳۸۱). ری گریگ. ترجمه. چاپ دوم. تهران: فراروان.
34. دائو دِه جینگ. اوسولا لگین. ترجمه. چاپ دوم. تهران: نگاه معاصر.
در زمینهی ژاپن
35. هایکو، شعر ژاپنی. (با همکاری احمد شاملو). (۱۳۸۸). ویرایش دوم. چاپ هشتم. تهران: نشر چشمه.
۳6. تاریخ فرهنگ ژاپن ـــ یک دیدگاه. (۱۳۷۵). یوُکاتا تازاوا و دیگران. تهران: بخش فرهنگی سفارت ژاپن در ایران.
۳7. جان ژاپنی. (۱۳۸۱). ویراستار چالز ای. مور. ترجمه. تهران: نشر نگاه معاصر.
۳8. لاک پوک زنجره. (۱۳۸۱) (هایکوی ژاپنی). با همکاری کیمیه مائهدا. تهران: نشر یوشیج.
۳9. ژاپن: روح گریزان. (۱۳۸۲). نلی دله. ترجمه با همکاری نسترن پاشایی. تهران: روزنه.
40. هایکو (شعر ژاپنی) وبراستار دیوید کاب. (ترجمه با نسترن پاشایی) (1390) تهران: نشر نظر.
در زمینهی سرخپوستان
41. چپق مقدس. (۱۳۸۲). اِپس براون. ترجمه. چاپ سوم. تهران: میترا.
42. گوزن سیاه سخن میگوید. (۱۳۷۸). جان جی. نیهارت. ترجمه. تهران: میترا.
43. جبین بر خاک نِه. (خودنگارهی سرخپوستان). تی. سی. مکلوهان. (ترجمه) (در حال انتشار در سایت www.bamdadesari.ir )
در زمینهی شعر شاملو
44. از زخم قلب... (۱۳۸۸). چاپ ششم. تهران: نشر چشمه.
45. انگشت و ماه. (۱۳۸۱). چاپ سوم. تهران: نشر یوشیج.
46. نام همهی شعرهای تو (در دو جلد). (۱۳۸۸). چاپ سوم. تهران: نشر ثالث.
در زمینههای دیگر
47. بگذار سخن بگویم (۱۳۷۹). دومیتیلا واریوس دو چونگارا. ترجمه با همکاری احمد شاملو. تهران: میترا. چاپ پنجم. تهران: نشر میترا.
۴8. کارگر سیاه در اعماق سیاهی. هوزیا مادسون. ترجمه. ۱۳۹۰. تهران: میترا
49. دگرگونی بزرگ. کرن آرمسترانگ (چاپ دوم ۱۳۸۹. با نسترن پاشایی). تهران: فراروان
50. یک تاریخ جهان در 100 شیء (ترجمه. با همکاری نسترن پاشایی و مترجمان دیگر) (در حال انتشار در سایت www.bamdadesari.ir )
از مجموعهی کمبرگِ تاریخ برای نوجوانان، انتشارات مازیار
۱. انقلاب فرانسه. ریچارد تیمز. تهران ۱۳۵۸.
۲. بولیوار. ریچارد گوبات. تهران ۱۳۵۸.
۳. روشنگری. مالوم یاپ. تهران ۱۳۵۹.
۴. محمد(ص) و امپراتوری عرب. جان داک ورث. تهران ۱۳۵۹.
۵. رشد دولت. مالکوم یاپ. تهران ۱۳۵۹.
۶. کریستف کلمب. دزموند پینتز. تهران ۱۳۵۹.
۷. ناپلئون. ریچارد تیمز. تهران ۱۳۵۹.
۸. ادویه و تمدنها. دونکن تونسن. تهران ۱۳۵۹.
۹. انقلاب مکزیک. جان گوبات. تهران ۱۳۵۹.
1۰. لوتر، اراسم، و لوایولا. پیتر اِمی. تهران ۱۳۶۰.
ترجمه و ویرایش
1. فرهنگ اندیشهی نو. مازیار. (ترجمه و ویرایش) چاپ اول. تهران ۱۳۶۹.
2. فرهنگ ادیان جهان (ترجمه و ویرایش)
3. تاریخ فلسفهی شرق و غرب (جلد اول) ترجمهی خسرو جهانداری،سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول ۱۳۶۷.
4. بهیموت. فرانتس نویمان. ترجمهی محمدرضا سوداگر (ویرایش با همکاری سوسن سرخوش) دنیای مادر، ۱۳۷۰.
تصحیح
5. قیام باکسرها در چین (۱۳۵۷). (با همکاری اسماعیل شکری). تهران: مازیار.
چشم به راه چاپ
1. دانشنامهی آیین بودا (ترجمه و تحقیق)
2. فرهنگ مصطلحات بودایی (ترجمه و تحقیق)
3. دانشنامهی هنر ژاپن (ترجمه و تحقیق) (با نسترن پاشایی)
4. چرخ و نیلوفر گزیدهی متنهای بودایی (ترجمه و تحقیق)
***
و ترجمههایی از برخی فصول کتاب و مقالههایی در نشریات