مازندنومه؛یادداشت مهمان،سیدعماد جوادی: دولت امید مستقر شد تا امید از دست رفته ملت ایران را بازگرداند.

 بیماری رخوت و سستی و بی نشاطی مردم و عزلت گزینی مهتران و شایستگان باید هرچه سریع تر درمان شود.

در هشت سال گذشته در استان مازندران این بیماری بسیار شایع شده بود. اپیدمی شدن این بیماری همه دستگاه های اداری استان را در بر گرفت و حتی مراکز بهداشتی درمانی استان را دستخوش این مزمن ترین بیماری کرد.

 به عنوان مثال دانشگاه علوم پزشکی بابل ضمن کوچکترشدن حوزه تحت پوشش آن، مدیریتی بسیار ضعیفتر از سایر دستگاه های استان را تجربه کرد.

ضعف و ناکارآمدی و ناتوانی تیم مدیریت دانشگاه علوم پزشکی بابل را می توان به عنوان case study عملکرد هشت ساله دولت در استان مازندران مورد مطالعه قرار داد.

در این بین به دلیل شیوع بیماری ناتوانی در سایر دستگاه ها ازجمله فرمانداری شهرستان و استانداری مازندران، امکان نظارت و اقدام شایسته گزینی، یا ازبین رفت یا از ابتدا مدنظر نبود، که ان شاا... دولت تدبیر و امید در اولین اقدام نسبت به شناسایی و معرفی مدیران شایسته، توانمند و کارآمد و انتصاب شایسته ترین آنها دردی از دردهای مردم و ناکارآمدی مدیریتی کم کند.

نمونه بیماری ذکرشده فوق در سایر دستگاه های تخصصی نیز وجود دارد که نیازمند عزم جدی در به کارگیری افراد مناسب در سطوح بالای تصمیم گیری استان مازندران است، زیرا رای بالای مردم مازندران به جناب آقای دکتر روحانی واکنشی مدنی به رفتارهای ناشایست و ضعف و ناکارآمدی دستگاه ها، مشابه آنچه بر دانشگاه علوم پزشکی بابل در این هشت سال گذشت، نیز می باشد.

 باتوجه به صداهای مختلفی که ازبیش از یک میلیون نفر مازندرانی از اردوگاه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان حامی دکتر روحانی می رسد، ضرورت دارد افراد توانمند با خاستگاه دولت تدبیر و امید اداره امور بخش های مختلف استان را عهده دار شوند و ظرفیت تحمل مخالفان هرچند اقلیت کمتر از 20 درصدی در استان را داشته باشند.

البته این تحمل به معنای تحمل مدیران بدون بلیت برخی دستگاه ها در جایگاه فعلی اداری شان نیست، بلکه تحمل آنها و احترام گذاشتن به آنها به عنوان مسئولان سابق مدنظر است.

 ان شاا... پس از شکل گیری کابینه این اتفاق میمون و مبارک در استان مازندران باید بیفتد و افراد جدیدی منصوب شوند ولی باید شاخص های یافتن شایستگانی که با فشار همین افراد ضعیف به کنجی خزانده شدند تبیین شود تا بازهم شاهد حضور افرادی ضعیف در یک دستگاه تخصصی نباشیم.

 هرچند طی کردن این مسیر ممکن است با هوچی گری غوغاسالاران همراه شود که باید گزارش عملکرد غلط هوچی گران به صورت شفاف در اختیار مردم قرار گیرد.

به نظر نگارنده، در مدیریت استان حتما باید فردی گمارده شود که مورد اجماع همه اصلاح طلبان و اعتدال گرایان باشد، وزانت و تخصص لازم را برای اداره امور استان و فهم درستی از تخصیص منابع داشته باشد و اولویت تخصیص اعتبارات استان برای زیرساختهای اساسی همانند آب، راه و بهداشت را درک کند.

 مدیریت فعلی به نابودی زیرساخت ها به دلیل بی توجهی جدی و نبود تشخیص اولویت ها و یا تغییر اولویت ها به منظور خاص پرداخت و بعد از هشت سال سوانح جاده ای، نداشتن آب شرب سالم و بهداشتی برای شهرهایی مثل ساری و بابل و پروژه های کلنگی و... به عنوان اولویت هایی که مورد بی مهری قرار گرفت، گریبانگیر مدیریت آتی استان است.

 ضرورت دارد با نگاه ملی و فرابخشی به مسائل یاد شده نگریسته شود و در مواردی که مربوط به تعیین استاندار لایق برای مازندران و مدیران لایق برای دستگاه های تخصصی استان است به رفع بیماری یاد شده در ابتدای یادداشت اندیشید.

بنابراین ابتدا باید جلوی شیوع این بیماری را گرفت و سپس حتی المقدور بیماری را درمان و بلکه ریشه کن کرد.

بدین منظور تعیین استاندار لایق و توانمند غیر بومی یا غیرساکن که قابلیت به کارگیری همه کاندیداهای اصلاح طلب و اعتدالگرای استانداری مازندران را داراست و در چارچوب های متاسفانه تنیده شده در حلقه هریک از کاندیداهای مطرح استانداری قرار ندارد، راهگشا خواهد بود.

 ضرورت استفاده از استاندارلایق غیر بومی در دولت قانونگرا و برنامه محور می تواند به عنوان یک راهبرد استراتژیک برای برون رفت از این فضا و ایجاد یکپارچگی در تصمیم گیری های مدیریت استان با رعایت اولویت ها ( نه آنچه در حال حاضر جاری است) و به کارگیری ظرفیت حلقه های مفقوده دستگاه های اجرایی شهرستانی و استانی کمک نماید.

ضرورت دارد بسیاری از دستگاه های استانی از جمله استانداری که به دلیل بیماری پیش گفته دچار رخوت شدید شدند، به سازمانهایی چابک و آباد تبدیل شوند که نیازمند بررسی دقیق تر بر روی موضوع استاندار لایق غیربومی یا غیرساکن است تا با تدبیر، امیدایجاد شده در استان مازندران با رای میلیونی به دکتر روحانی به دستاوردهای بزرگتر و بهبود وضعیت مردم و تعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی منجر شود.