چهارشنبه 20 شهريور 1392-20:49

سکوت طلاست

چند نکته درباره استاندار بیست و یکم،دیدار ربیع فلاح با کیومرث نیاز آذری و اظهارات نسنجیده احمدعلی مقیمی/ربیع فلاح با مخالفانی تا به دندان مسلح از نماینده مجلس گرفته تا برخی علما و رسانه های غیر همسو پا به مازندران می گذارد. آینده او چگونه خواهد بود؟/نمی دانم در کدام بخش از وظایف نماینده های مجلس نوشته شده که انتصاب استاندار در شمار وظایف آنان قرار دارد و کجای قانون به آن ها اجازه داده که گزینه معرفی کنند؟!


مازندنومه،سردبیر:دوشنبه هفته آینده مراسم معارفه ربیع فلاح برگزار می شود و او جای علی اکبر طاهایی را می گیرد، اما مرکب حکم استاندار جدید هنوز خشک نشده، عده ای شمشیر را از رو بستند و نه در خفا و با پیغام و پسغام،بلکه علنی مخالف خوانی ها و مانع تراشی ها را آغاز کردند.

نمی دانم ربیع فلاح خبر دارد یا نه که فضای سیاسی استان به نفعش نیست و هنوز نیامده، برایش خط و نشان می کشند.(مثلا" همین امروز نماینده بهشهر و نکا و گلوگاه حسابی موضعش را در قبال او مشخص کرد.)

 پیش تر به برخی دوستان گفتم که طاهایی زمانی که به مازندران آمد، اندک مخالفی نیز نداشت و همه خرسند بودند که استانداری باتجربه وکاربلد را پذیرا شده اند، اما اکنون همو کمتر موافقی در استان دارد و حتی معدود کسانی که بخواهند در وصف مثلا" اخلاق و ادب او هم بنویسند، مورد حمله تند منتقدان و مخالفان قرار می گیرند، که ننویسید، مگر او چه کرده است؟!

حال ربیع فلاح با مخالفانی تا به دندان مسلح از نماینده مجلس گرفته تا برخی علما و رسانه های غیر همسو پا به مازندران می گذارد. آینده او چگونه خواهد بود؟ آیا او قادر است فضا و آرایش سیاسی استان را به نفع خود تغییر دهد و از تعداد مخالفان خود بکاهد یا این که همین تعداد موافقان او نیز به زودی به صف منتقدانش خواهند پیوست؟

فلاح باید بداند اگر معاونان و مشاوران و مدیرانی کاردان و معتدل و باتجربه را به خدمت نگیرد، اگر متزلزل باشد و ثبات مدیریتی نداشته باشد، اهل مشورت و تعامل نباشد، اگر برنامه ای مدون و نقشه راه نداشته باشد و باج دهد و مقابل تمامت خواهان کوتاه بیاید، کلاهش پس معرکه است و به سالی نکشیده قافیه را خواهد باخت.

همه منتظرند ببینند استاندار بیست و یکم چه می خواهد بکند، در کجا قرار دارد و به کجا می خواهد برسد. می خواهند ببینند اطرافیان او کیانند و دور و برش را چه افرادی تشکیل می دهند،از چه کسی/کسانی خط می گیرد و انتصاب هایش بر اساس چه معیاری خواهد بود.

ربیع فلاح علاوه بر این که باید فضای استان را زودتر بشناسد تا بتواند بهتر برنامه ریزی کند، باید تیم کاری(حرفه ای)و همكارانش را هم سریع تر بشناسد، از ظرفیت های موجود و گروه های مختلف مردم نهاد و جریان های فعال استان کمک بگیرد، روحیه کار تیمی ایجاد کند و...در یک جمله همه کارهای این استاندار باید حرفه ای و براساس متد رییس جمهوری باشد، حتی حرفه ای لباس بپوشد و زود بیاید و دیر برود.

ربیع فلاح برای شروع، امروز حرکتی درخور انجام داد و به رسم ادب و مردانگی به دیدار رقیبش -کیومرث نیازآذری- در دانشگاه آزاد رفت.این دیدارها کوتاه هم باشد، مفید و اثربخش است و بوی همدلی و اتحاد و وفاق می دهد.

عکس:ارسالی روابط عمومی دانشگاه آزاد ساری

این دیدارها و ملاقات ها مثل هوا برای فلاح ضروری است! تا دیرتر نشده او باید به دیدار نماینده ولی فقیه در مازندران و بزرگان دیگر استان هم برود تا به تدریج تنش ها را بخواباند و مواضع منتقدانه و تخریبی علیه خود را اصلاح کند.

عکس:ارسالی روابط عمومی دانشگاه آزاد ساری

بالا گفتم احمدعلی مقیمی که نشان داده نماینده ای سهم طلب است و پیش تر نیز در اصل سر همین انتصابات، سردمدار طرح تحقیق و تفحص از استاندار قبلی شد، هنوز ربیع فلاح وارد ساختمان استانداری نشده، موضع گیری اش را آغاز کرد و شاید دیری نخواهد گذشت که سایر هم قطارانش را نیز با خود همراه خواهد کرد.(نمایندگان مازندران نشان دادند بر سر هر چیزی با هم توافق نداشته و اختلاف داشته باشند،حداقل سر عزل و نصب ها و سهم خواهی ها با هم حساب مشترک دارند!)

نماینده مردم بهشهر،نکا و گلوگاه گفت:«فلاح  یکی از شش گزینه مجمع نمایندگان بوده، ولی گزینه مطلوب و نهایی مجمع نبوده است.»

نمی دانم در کدام بخش از وظایف نماینده های مجلس نوشته شده که انتصاب استاندار در شمار وظایف آنان قرار دارد و کجای قانون به آن ها اجازه داده که گزینه معرفی کنند؟! تازه نماینده هایی که یک نفرشان در انتخابات گذشته با دکتر روحانی نبودند و حامی تابلودار گزینه های دیگر از جمله قالیباف، ولایتی و جلیلی بودند!

مقیمی امروز این را هم گفت که «خوب نیست فرد یا افرادی برای تصدی پست و مسئولیتی به آب و آتش زده و با طومار جمع کردن، بخواهد تصدی یک مسئولیتی بزرگ مثل استانداری را بگیرند، بنابراین مدیر لایق همواره شیفته و علاقه مند دارد و هیچگاه دنبال نیروهای سیاسی، برای جلب و جذب خود ندارد.»

پرسش این است که فضاسازی رسانه ای و بهره گیری از امکانات مختلف برای اثبات شایستگی ها و رسیدن به نقطه نظر مطلوب، مگر خلاف قانون و عیب است؟ و مگر همین نماینده ها در مجلس و جاهای دیگر لابی نمی کنند؟ امضا جمع نمی کنند؟(که بعضا با دریافت سیگنال ها و وعده هایی امضای شان را پس هم می گیرند!)چگونه است که فضاسازی رسانه ای برای شما و بقیه آزاد و مباح است و برای ربیع فلاح حرام؟!

نماینده بهشهر که این حرف ها را می زند، در همین گفت و گویش مطالبه ای را هم مطرح می کند:«او در عین حال از تعدادی مدیران استانی و شهرستانی حوزه انتخابیه خود بدون ذکر نام آنان انتقاد کرد و خواستار تغییر سریع آنان از دستگاه اجرایی مورد نظرشان شد.»

متاسفانه همه بحث ها و دعواها بر سر همین جمله آخر است! برخی نماینده ها با اعمال فشار و لابی گری،ابتدا فردی را به سمتی می گمارند، مدتی بعد دوباره با اعمال فشار، همان شخص را برکنار کرده و فرد دیگری را راس کار می آورند و این تسلسل ادامه دارد. همین می شود که اوضاع استان و شهرها و روستاهای ما این گونه است؛نمایندگان نه به فکر منطقه و بهبود اوضاع، بلکه در اندیشه سیاسی کاری و عزل و نصبند.

سه روز پیش یادداشتی را با عنوان "بهشهر،مانده در گذشته، باز مانده از آینده" از یکی از محققان و فعالان فرهنگی بهشهر انتشار دادیم(http://www.mazandnume.com/?PNID=V16065) که در واقع رنج نامه ای است از اوضاع نامطلوب فرهنگی و میراث فرهنگی و نیز مسایل شهری این منطقه. خوب است نماینده چند دوره این حوزه انتخابیه آن مطلب را سرسری هم شده، بخواند و بداند آن جا چه خبر است!

سکوت طلاست، گاهی بهتر است سکوت کرد و چیزی نگفت تا نظرها را علیه خودمان بسیج نکنیم.

در پایان یادآور می شویم که مازندنومه به عنوان یک پایگاه مستقل و اندیشه ورز خبری و تحلیلی، عقد اخوت با هیچ کس نبسته است. ما در انتخابات مجلس قبل بنا به دلایلی از احمدعلی مقیمی به شدت حمایت کردیم و اگر لازم باشد دوباره از او حمایت خواهیم کرد، ولی این موضوع دلیل نمی شود در قبال تندروی ها و مواضع اشتباه و سهم خواهی های نسنجیده او و سایر نمایندگان ساکت بنشینیم.

همین وضعیت برای ربیع فلاح نیز مترتب است و اگر احساس کنیم راه را اشتباه طی می کند از او هم نقد خواهیم نوشت؛ چرا که کار و شغل ما همین است و به قلم مان سوگند یاد کرده ایم.