پنجشنبه 21 شهريور 1392-1:20
آقای استاندار! عرصه فرهنگ و هنر را به صاحبان اصلي آن واگذار كنيد!
در سال هاي اخير سيطره بي چون و چراي سازمان ها و دستگاه هاي دولتي بر تمامي جوانب فرهنگ و هنر،آن را به شدت پريشان و آسيب پذير كرده است/با شناختي كه از روحيه اعتدال خواهي دكتر فلاح سراغ داريم، او هرگز دایره خودیهاي فرهنگي و هنري و به ويژه رسانه هاي مكتوب و مجازي را به نور چشمي محدود نمي كند.
مازندنومه؛عليرضا سعيدي كياسري، نمايشنامه نويس و روزنامه نگار:انتصاب دكتر ربيع فلاح به عنوان بيست و يكمين استاندار مازندران توسط دولت تدبير و اميد كه با رويكرد نهادينه شدن اعتدال و عقلانيت در اداره امور استان صورت گرفت، مي تواند نقطه عطفي براي مردم سرزمين تبرستان، به ويژه اصحاب فرهنگ و هنر به شمار آيد تا بخشي از آرزوها و خواسته هاي فراموش شده آنها در ساليان گذشته جنبه عيني و عملي به خودش پيدا کند.
نگارنده اين يادداشت نيز به عنوان يك عضو كوچك از خانواده بزرگ فرهنگ و هنر مازندران ضمن تبريك صميمانه به دكتر فلاح، مواردي را در خصوص بخشي از مسائل اساسي فرهنگ و هنر استان يادآوري مي کند:
فرهنگ و هنر مقوله اي نیست که در قاعده و قانوني هندسي محدود شود و گستره اي براي آن تصور نشود. اگر چنين باشد هرگز نمي توان ظرفيت نامنتهاي جامعه را در آن محدوده تعريف شده گنجاند.
اين چنين است كه باید پايه و مباني كار را به گونه اي فراهم کرد تا حداقل با زاويه ديد، انگيزه و سليقه مردم نزديك باشد كه گزينش و انتخاب دلخواه در اين عرصه امكان پذير شود.
بدون ترديد صاحبان انديشه و خرد داراي ايده هاي تازه و فكر خلاق هستند كه تبدیل به اثر هنري و کالای فرهنگی قابل عرضه به جامعه مي شود.
اگر به خاطر اعمال سليقه هاي شخصي و بهانه هاي بي اساس كه از منظر قانون نيز وجاهتي ندارد، فضای نامطمئن و اضطراب انگيزي براي اصحاب فرهنگ و هنر شكل بگيرد، نبايد شك كرد نه تنها خلاقیتی خلق نمي شود، ايده اي نيز هم جان نمي گيرد.
متاسفانه در سال هاي اخير سيطره بي چون و چراي سازمان ها و دستگاه هاي دولتي بر تمامي جوانب فرهنگ و هنر،آن را به شدت پريشان و آسيب پذير كرده است.
اين در حاليست كه در كشورهاي توسعه يافته جهان، تمام تلاش دولت براي تمركز زدايي و واگذاري امور فرهنگي و هنري به تشكل هاي مردم نهاد و سازمان هاي صنفي است.
به تعبير شايسته دكتر روحاني رييس جمهوری محترم،هنگامي كه فرهنگ ما دولتی است، مسائل حل و فصل نخواهد شد و تا زمانی هم که به جای تعمیق به ترویج بپردازیم مسائل حل نمیشود.
از اين رو لازم است جناب استاندار با بهره گيري از خرد جمعي تدبيري بينديشد تا مديران دستگاه هاي تصميم گيري و اجرايي مازندران و به ويژه متوليان فرهنگ و هنر استان ضمن سياستگزاري كلان، امور مربوط به اين عرصه پر دامنه را به صاحبان اصلی آن یعنی اصحاب فرهنگ وهنر واگذار نموده، براي بهينه نمودن كمي و كيفي برنامه ها و فعاليت ها به صورت همه جانبه از آنان حمایت كنند.
به طور قطع و يقين با شناختي كه از روحيه اعتدال خواهي دكتر فلاح سراغ داريم، او هرگز دایره خودیهاي فرهنگي و هنري و به ويژه رسانه هاي مكتوب و مجازي را به اشخاص و افرادي خاص و البته به تعبيري نور چشمي محدود نمي كند و بستر را براي انجام فعاليت تمامي سلايق با ايده هاي مختلف ايجاد خواهد كرد كه عرصه و فضا برای فعالیت همگان باز باشد تا به خاطر اعمال مميزي هاي فراقانوني وعمدتا سليقه اي برخي متوليان و البته نبود امكانات سخت افزاري مطلوب براي انجام فعاليت تخصصي و فقدان بازار اقتصادي تعريف شده عرصه محصولات فرهنگي و هنري، هيچ نخبه فرهنگي و هنري علي رغم ميل ذاتي خود مجبور به ترك سرزمين مادري اش نشود.
در كمال تاسف بايد اقرار كرد يكي از تجربه هاي تلخي كه مازندران در سالهاي اخير با آن مواجه شد، خروج نخبگان و صاحبان انديشه و خرد از استان و مهاجرت به پايتخت و كلان شهرها بوده است كه موجب شد مردم ديار تبرستان از اين فرصت هاي انساني كارآمد محروم بمانند.
فرهنگ و هنر سرزمين تاريخي تبرستان با غناي بسيار چشمگير و روحنواز پيدا و پنهان خود، مطلوب ترين گزينه براي همدلي و همگرايي با ديگر اقوام ايران زمين است.
هنرمندان مازندران كه آداب،سنن و آيين هاي بومي سرزمين تبرستان را به عنوان ميراث گران سنگ فرهنگي با هنر خلاق خود پيوند مي زنند، مي توانند پيك همدلي و همگرايي در جاي جاي كشورعزيزمان و حتي فراتر از مرزها باشند تا نظر و توجه مردمان را به میراث عظیم و مفاخر بزرگ فرهنگی ما جذب و جلب کنند.
لذا آقاي استاندار مي تواند شرايط مناسب و مطلوبي را براي هنرمندان خلاق رشته هاي مختلف هنري، از موسيقي و نمايش تا هنرهاي دستي و تجسمي استان فراهم بياورد تا به عنوان سفيران شايسته ، ضمن به نمايش گذاشتن داشته هاي غني فرهنگي ، نگاه جستجو گر اقوام متعدد نقاط دور و نزديك كشور و ملل گوناگون آن سوي مرزها را به سوي اين خطه هميشه بهار ايران زمين معطوف کنند.
از سويي اين امكان نيز براي اصحاب فرهنگ و هنر ساير اقوام و ملل به وجود آيد كه آنها نيز با حضور در جاي جاي مازندران از قابليت هاي مختلف اين استان بسيار مستعد در عرصه هاي مختلف آگاهي يابند تا به اين سبب، زمينه هاي مناسب جهت جذب گردشگر و همچنين سرمايه گذاري هاي اقتصادي صورت پذيرد.
ناگفته پيداست، دكتر فلاح بايد تمام همت خود را به كار گيرد تا اين ظرفيت را ايجاد كند كه مازندران با چشم اندازهاي بسيار زيبا و بكر طبيعي و جاذبه هاي تاريخي بتواند سالانه - به معني واقعي- ميليونها گردشگر نه رهگذر را در خود جاي دهد تا درآمد بسيار ارزنده اي براي صاحبان مشاغل اقامتي،رفاهي،خدماتي و تفريحي ايجاد شود.
زيرا در راستاي همين حضور ميليوني گردشگران در طول سال و توسعه صنعت توريسم، بازار سرد اشتغال نيز لذت گرما را خواهد چشيد و بخش قابل توجهي از معضل بيكاري از بين خواهد رفت كه منجر به رونق اقتصادي در استان مي شود.
سخن در حيطه فرهنگ و هنر بسيار است و مجال اندك، به هر تقدير اميدواريم دكتر فلاح به عنوان كليد دار دولت تدبير و اميد رييس جمهوری محترم در استان مازندران، بر خلاف آنچه در گذشته اتفاق افتاد، نيروهايي متخصص،صاحب فكر،متعهد و كارآزموده را براي خدمت در بخش هاي مختلف فرهنگ و هنر استان به كارگيري نمايد كه به سياستهاي كلان و برنامه هاي اجرايي اعلام شده از سوي دكتر روحاني پاي بندي كامل داشته باشند تا در مسير تحقق آرمان هاي دولت يازدهم بكوشند.