سه شنبه 30 مهر 1392-1:17
از شر زباله به سمنان پناه می بریم!
یک نامه از چهاردانگه/ 7 سال مداومت و پیگیری کردیم برای حل مشکل زباله، 7 سال تسامح به خرج دادیم به امید فردای بهتر، 7 سال تحمل کردیم ننگ زبالهای شدن زادگاه مان را... و اکنون با چه رویی شمای مسئول تصمیم گرفتهای محدودهی روستائی جدید را افزون بر روستای قبلی به عنوان محل دفع زباله در نظر بگیری؟
مازندنومه: مطلب زیر را یکی از اهالی چهاردانگه برای ما میل کرده است. فحوای نامه خطاب به مسئولان استان است و موضوع آن نیز بحران زباله در منطقه خوش آب و هوای چهاردانگه. بخوانید.
من امیرحسین.الف از منطقهی نرمابدوسر چهاردانگه هستم. مدت هفت سال است که شهرداری ساری نمیدانم با کدام مجوز مبتکرانهای تصمیم به انتقال زبالههای شهر به بخش چهاردانگه گرفته است.
تصمیمی که ابتدایش با تطمیع مردم بود و ادامهاش هم با خلف وعدهها و امروز و فردا کردنها، نمیدانم تا به کی خواهد بود.
اکنون مسئولان با مسئولیت شهر ساری بعد از 7 سال چنان مامنی برای زبالههای ساری یافتهاند که گویی قصد دل کندن از آن تصمیم نادرست و عمل به وعدهها را ندارند.
اینان نه تنها برای جامهی عمل پوشاندن به قولهای قبلی قصد در پیش گرفتن راه حل تازه برای زبالههای ساری را ندارند، در تصمیمی تازه میخواهند مکانی جدید در چهاردانگه برای انتقال زبالهها در نظر بگیرند.
صحبتی دربارهی هشدارهای مکرر کارشناسان محیط زیست در این هفت سال نمیکنم بلکه میخواهم از خشم و تعجبی که این تصمیم یعنی اتنخاب مکانی دیگر (افزون بر مکان قبلی) برای دفع زبالهها، برانگیخته است، بگویم.
7 سال مداومت و پیگیری کردیم برای حل مشکل زباله، 7 سال تسامح به خرج دادیم به امید فردای بهتر، 7 سال تحمل کردیم ننگ زبالهای شدن زادگاه مان را... و اکنون با چه رویی شمای مسئول تصمیم گرفتهای محدودهی روستائی جدید را افزون بر روستای قبلی به عنوان محل دفع زباله در نظر بگیری؟ با کدام مجوز اخلاقی؟ مگر محل زندگی ما زبالهدان شماست؟
آقای شهردار و آقایان عضو شورای شهر ساری که تعدادی از شما اتفاقا چهاردانگهای هم هستید، ولی عین خیال تان نیست، صبر و تحمل مردم منطقه حدی و طاقتها طاقی دارد.
در چند سال اخیر همانطور که میدانید مسئولان استان سمنان به بهانههای مختلف از جمله حل همین معضل زباله و خنثی کردن تصمیمات مسئولان مازندرانی به روستاهای ما آمدند و آن زمان که شما به فکر تصمیمات و جلسات و پروژهها و طرحها و هزار اهداف پایان ناپذیرتان بودید، پای حرف مردم نشستند و مسئلهی الحاق روستاهای مان را به استان سمنان پیش کشیدند. اما ما در تمامی سایت ها و رسانههامان دستی سرد بر چراغ سبزشان گذاشتیم که تا زبانمان مازندرانیست، جزء همین مازندران میمانیم و همهی کمیها و کاستیها را تحمل میکنیم.
شاید در اشتباه بودیم... چون فکرش را نمیکردیم کمی و کاستی روزی تبدیل به توهین شود، آن هم نه یک توهین، بلکه توهینی پشت توهین دیگر!
آقایان مسئولان استان مازندران، همهی کاستیها و محرومیتهائی که به ما تحمیل کردید صرفا به خاطر عرق مازندرانیمان، به خاطر اصالت زبانمان، به خاطر چشمهی سورتمان که دوست داشتیم در همیشهی تاریخ به نام مازندران بجوشد و فوج فوج گردشگر از سراسر ایران و جهان جذب کند، تحمل کردیم.
همین اصالتمان به ما اجازهی تحمل توهین را نمیدهد. آنجا که محرومیتها و کاستیهای تحمیلی شما بوی توهین به خود بگیرد به اغماضهای مان که در حق تصمیمها و اقدامهای شما روا میداشتیم پایان میدهیم.
اعضا و رؤسای شوراهای اسلامی منطقهی تلمادره قول دادهاند که این بار دست در دست هم به هیچ عنوان اجازهی زبالهای کردن روستائی دیگر و پیشه کردن یک بیقانونی دیگر را به مسئولان استان مازندران نخواهیم داد و برای ستاندن حقمان در پاکیزه و خوشنام نگه داشتن زادگاهمان، به تاسی از همان اصالت یادشده از مراجعه به استانداری سمنان و نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی هم، دریغ نخواهیم کرد.
نه به شوق آنکه مانند روستاهای همسایهمان در استان سمنان از بودجههای آنچنانی برخوردار شویم که تحمل ریگ آموی به خاطر عشق به مازندران زیر پایمان پرنیان میآمد همی، بلکه با هدف پاکیزه و خوشنام نگه داشتن محل زندگیمان و پاگ کردن ننگ زباله از تارکش.
این نکته هم ناگفته نماند که از مهمترین علل مرگبار شدن تصادفهای جادهی کیاسر در سالهای اخیر همین شیرابههای زبالههاست که از کامیونهای حامل میچکد و سطح جاده را به هنگام مهآلود شدن هوا لغزنده و مستعد تصادفات به خصوص برای مسافران ناآشنا با جاده میکند.
مرگ و میر درجادهی کیاسر در سالهای اخیر دست کمی از جادهی دریای ساری نداشته است.