دوشنبه 5 بهمن 1383-0:0
مازندران نفرين شده
فرستنده: احسان حسني
مدتي است در فكرم كه ما را چه شده كه نمي توانيم همديگر را تحمل نماييم. چرا بايد هر كسي سعي داشته باشد سر ديگري را كلاه بگذارد. چرا مسايلي نظير همشهري گرايي در اين جا اصل شده و انصاف از برخوردهايمان رخت بر بسته است. چرا نبايد در مقابل مسئولين غريبه موضع جدي داشته باشيم و همانند برخي از استان ها به پرورش نيروهاي داخل استان اقدام نمائيم. چه فرقي مي كند اگر اين نيرو از ساري باشد يا از بابل يا از ساير شهرستان ها. چرا اصالت به توان و امانت داري و قدرت مديريت داده نمي شود؟ چه بلايي بر سر صداقت آورده ايم؟ چرا با رفتن امثال دكتر انصاري هيچ كس در فكر باز گرداندن آقاي مهدي پور بر نيامد؟ چرا نيروهاي مان را در نگاه اداره كنندگان كشور آگرانديسمان نمي كنيم و از حقوق بر حق استان در خصوص داشتن نيرو در سطح بالاي مديريت كشوري دفاع نمي كنيم؟ چرا به موقع در مقابل برخي كاستي ها و ضعف ها موضع اصلاح گرانه نمي گيريم؟ و هزاران چراي ديگر.
به نظر مي رسد مطبوعات مي توانند نقش مهمي در ايجاد اين فضا داسته باشند اما وقتي بسياري از روزنامه ها و هفته نامه ها با اتصال به مسئولين برخي از ادارات رزق و روزي خود را در مي آورند نمي شود از آنان انتظار معاملة يك طرفه را داشت. مگر مي شود مجيز مسئول نگفت و مفت مفت پول در آورد و ساختمان و تشكيلات عريض و طويل براي نشريه راه انداخت؟ روزنامه ها و نشريات كه بايد عامل آگاهي مردم باشند به دليل اين مسئله به عامل فريب افكار عمومي و تخدير مردم تبديل شده اند. فقط گاهي كه پا روي منافع انها گذاشته مي شود از درد ناله اي مي كنند و موج هايي را به راه مي اندازند كه بي اثر هم نيست ولي پس از اخذ نتيجه براي خود اصل مسئله رها شده و زندگي وضعيت عادي پيدا نموده و پرچم ها از حالت سياه و قرمز به رنگ سفيد در مي آيد. نمايندگان اين مردم آدم هاي بيكاري نيستند كه به اين مسايل اعتنا نمايند. اصلاً محض خاطر ژست و نشان دادن به مردم اگر نبود خير يك تذكر و پيگيري را هم مي خوردند. وضعيتي بر استان حاكم است كه انگار هيچ مشكلي در استان وجود ندارد و همه در وضعيتي عالي و بدون اشكالي دارند كار مي كنند. هيچ كس نيست كه سؤال كند علت اين عقب ماندگي ها چيست و چه كساني مسئول اين عقب ماندگي ها است؟ آيا استاندار در مدت دو سالي كه آمده كاري هم انجام داده و يا فقط به تعريف و تمجيد از اين و آن پرداخته و با تاييد مجموعه تحت مديريت حمايت آنان را براي ماندن با خود همراه نموده و با آرام كردن جو نمايندگان كلاه گشادي را كه عادت اصفهاني ها است بر سر آن ها گذاشته و مادة مخدري به آن ها تزريق كرده كه هيچ يك از رنجها و محروميت ها و تحقيرها و عقب افتادگي ها و در راس آن ها بيكاري ها و نگراني خانواده ها از عدم وجود امنيت براي فرزندان در برابر موج ويرانگر فساد را حتي حس نمي كنند. واقعاً دست مريزاد.
Ehsan Hassani - (ehassani@yahoo.com)
Ehsan Hassani - (ehassani@yahoo.com)