سه شنبه 6 بهمن 1383-0:0
بر سر منطقه زيباي يالرور چه مي آيد؟
بزرگراه تهران نور، قلب لار را مي شكافد (اصغر كلاني - hamshahri.net)
اخبار تهديدات زيست محيطي در داخل كشوربه صورت نگران كننده اي رو به افزايش است. روزي خبر ساختمان سازي در قديمي ترين پارك سرخه حصار به گوش مي رسد، فرداي آن اخبار ساخت و ساز در حريم رودخانه هاي تامين كننده آب آشاميدني موجب نگراني مي شود. و آنگاه نغمه هاي احداث جاده اتوبان شمال از قلب دشت بي نظير لار، تن عاشقان طبيعت را مي لرزاند. زماني زمزمه تغيير كاربري باغات بزرگ تهران مطرح مي شود، همينطور ساخت و ساز در حريم كوهستان كه اين روزها با حرص و ولع انجام مي گيرد. خلاصه هر دم از اين باغ بري مي رسد. حاصل اين تلاش بيهوده كه معمولا از مغز عده اي زياده خواه و كوته بين سرچشمه مي گيرد به جز تباهي تدريجي محيط زيست و انقطاع نسل بسياري از حيوانات كمياب كه در نظام خلقت همانند انسان حق حيات دارند نخواهد بود.
اگر بخواهيم در اين مقوله ادامه بحث دهيم، بازگو كردن تراژدي غم انگيز محيط زيست ضرب المثل معروف مثنوي هفتاد من كاغذ را مي طلبد كه ناگزير براي تهيه آن بايد ده ها اصله درخت ديگر را هم قرباني كنيم.
به نفع همه حتي كساني كه به ظاهر خيال مي كنند از تخريب طبيعت به هر دليل سود خواهند برد است كه هر چه زودتر جلوي اين افسار گسيختگي تخريب محيط زيست گرفته شود.
دامنه تجاوز به محيط زيست و بي توجهي به تخريب و آلودگي آن فراتر از توان اين سازمان با تعدادي محيط بان بي انگيزه است. اهميت موضوع آنقدر جدي است كه نياز به بسيج افكار عمومي در ابعاد فرهنگي و نظارتي دارد. يكي از معضلاتي كه امروزه دامنگير محيط زيست شده احداث جاده هاي بدون هدف، غير اقتصادي و خارج از استاندارد است كه گاهي تا قلب مناطق حفاظت شده جنگل ها و مراتع پيشروي كرده است. بدون ترديد كسي مخالف جاده سازي نيست چون جاده ها با هدف جابه جايي به موقع كالا و مسافر، شريان اقتصادي كشور محسوب مي شوند. علاوه بر آن جاده ها در گسترش فرهنگ و ارتباطات و پيونددادن نقاط دورافتاده منشا بركات فراوان هستند اما بايد قبول كنيم يكسو نگري به اين مهم بدون در نظر گرفتن منابع محدود طبيعت كه بعضا تجديد ناشونده نيز هستند، محيط زيست را دچار بحران جدي خواهد كرد. بنابراين نمي توانيم بدون توجه به تبعات زيست محيطي با هر بهانه اي خاك حاصلخيز مراتع و جنگل هاي كشور را زير و رو كنيم. مشكل مي توان پذيرفت جاده سازي در دامنه كوه هاي بلند مثل دماوند، علم كوه، سبلان، درفك و بسياري از قلل با شكوه و بكر سلسله جبال زاگرس كه اكثرا نيمه كاره رها شدند، با هدف اقتصادي احداث مي شود.
مسلما عبور جاده از اين منطقه نه تنها بافت طبيعي اين دشت زيبا را دگرگون مي كند، بلكه تهديد جدي براي نابودي آبزيان كمياب منطقه خواهد بود
براي اينكه تبعات زيست محيطي اين قبيل جاده سازي ها بيشتر آشكار شود به جاده اي اشاره مي كنيم كه قرار است تهران را از طريق اوشان و فشم با عبور از پارك ملي لار به نور مازندران وصل كند. از آنجايي كه پيرامون جاده مذكور كمتر ابراز نظر رسمي مي شود ممكن است خيلي ها از كم و كيف آن اطلاع نداشته باشند. همين قدر مي دانيم اين جاده كه در اوايل دهه 70 از گرما بدر آخرين روستاي شرقي شهرستان فشم شروع شده بود با عبور از مراتع جنوب غربي گردنه خاتون بارگاه به تنگه يونزا رسيد. بعد از حدود 7 سال تلاش كه توسط پيمانكاران مختلف انجام گرفت در نهايت موفق به بريدن صخره عظيم اين تنگه نشدند، شايد به همين دليل يا دلايل ديگر در سال 80 تمام تجهيزات راهسازي را جمع آوري كرده، ظاهرا از ادامه جاده منصرف شدند. توقف پروژه از همه بيشتر دوستداران طبيعت را خوشحال كرد چون قرار بود جاده از دل طبيعت بي نظير لار كه تنها زيستگاه باقيمانده اطراف تهران است بگذرد.
مسلما عبور جاده از اين منطقه نه تنها بافت طبيعي اين دشت زيبا را دگرگون مي كند، بلكه تهديد جدي براي نابودي آبزيان كمياب و منحصر به فردي مانند ماهي قزل آلاي خال قرمز و پرندگان باشكوهي مثل عقاب طلايي كه در واقع فقط در اين منطقه زندگي مي كنند خواهد بود. از ويژگي هاي ديگر اين كوهستان وجود قله هاي با صلابت و بلند است كه به نوعي ريه تنفسي كلانشهر غبارگرفته تهران به حساب مي آيند. علاوه بر آن كوهستان هاي دشت لار تامين كننده آب آشاميدني بخش اعظم شهر تهران نيز هست. در هر حال با تفصيلي كه رفت، ادامه جاده از سمت تهران كاملا متوقف شد. طبعا آن مقدار جاده اي كه با هزينه بسيار و به قيمت تخريب مراتع و باغات فراوان ساخته شده بود، در اثر باد و بوران و ساير عوامل طبيعي از بين رفت. ظاهرا كسي هم بازخواست نشد. بدين ترتيب منطقه موقتا از چنگال بيل مكانيكي جان سالم به در برد و به آرامش نسبي رسيد، اما وقتي بعد از 3 سال توقف جاده از سمت تهران با آن همه خرابي و صرف هزينه حساسيتي ايجاد نكرد، عده اي تصميم گرفتند ادامه جاده را از سمت نور پيگيري كنند؛ يعني تكرار تجربه ورشكسته پيمانكاران سمت تهران! بنابراين با شدت تمام از سمت بدره نور از طريق روستاي يالرور كه يكي از نادر مناطقي است كه توانسته از دست عوامل زمينخوار در امان بماند با شتاب فراوان و قلع و قمع درختان كهنسال پروژه را پيگيري مي كنند. ظاهرا آنقدر عجله دارند كه مجبور شدند با دادن وعده هاي آنچناني به روستاييان منطقه جهت پيشرفت كار، مرغوب ترين زمين هاي كشاورزي را كه به نظر سهل الوصول مي نمود، زير تيغ لودر ببرند، در نتيجه بخشي از زمين هاي مزروعي منطقه از بين رفت وبخش ديگر به وسيله سنگ خاكي كه از دامنه كوه كنده شده، كاملا پر و غير قابل استفاده شدند. باقيمانده درختان و مزارع به علت تخريب نهرهاي آبرسان به طور كلي خشك شدند. از طرفي روستاييان منطقه نمي توانند باور كنند ادامه جاده با توجه به شرايط اقليمي منطقه كه 4 ماه از سال به وسيله برف و بوران مسدود مي شود، جدي است يا بعد از خرابي هاي بسيار سرانجام به سرنوشت سمت تهران دچار خواهد شد. ترس از اين موضوع، مردم منطقه را كاملا نگران كرده است. در هر حال نتيجه هر چه كه باشد بعضي از روستاييان به دلايلي كه رفت بخشي از منابع درآمد خود را كه عبارت بود از مزارع براي كشاورزي و مراتع براي چراي دام از دست دادند. به اين ترتيب چاره اي جز مهاجرت نخواهند داشت اما اينكه اين جاده به قول پيمانكارش به عنوان يك پروژه ملي در دست تهيه است بعد از اتمام بودجه به سرنوشت ساير جاده هاي نيمه كاره كوهستاني كه در مناطق كوهستاني كشور فراوان ديده مي شود دچار خواهد شد يا خير، نياز به ابراز نظر رسمي و كارشناسي وزارتخانه هاي ذيربط مانند وزارت راه، وزارت جهاد سازندگي يا سازمان حفاظت محيط زيست دارد تا ضمن ضرورت ادامه جاده با هدف تامين منافع عمومي، روستاييان منطقه و طرفداران محيط زيست را از نگراني در آورند. اين حق مردم است كه بدانند احداث اين جاده از كارشناسي كافي برخوردار بوده و به صلاح اقتصاد كشور است.