چهارشنبه 29 بهمن 1393-6:19
صنعت خرافات در سبک زندگی
به نظر می رسد خرافات مربوط به دوران جاهلیت و انسان بدوی است، ولی می بینیم در سبک زندگی مدرن امروز هم نه تنها با خرافات مبارزه نمی شود و در ماهواره ها و در شبکه های اجتماعی تولید و باز تولید هم می شود.
مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، دکتر عیسی کشاورز، استراتژیست مد و سبک زندگی: خرافه از ریشه خرف به معنی امر بی اساس و بی بنیاد است و در اصطلاح به باورها، اعتقادات و نمودهای بی پایه در افکار و رفتار فردی و جمعی گفته می شود که از نظر عقلی غیر معقول ، از نظر دینی غیر مشروع، از نظر عرفی غیر مقبول و از نظر شعور اجتماعی و فرهنگی بیهوده است.
عقل، به مدد تجربه، آزمایش و خطا، درک علی و معلولی، سنجش و ابطال پذیری گزاره ها به تبیین و تفسیر جهان هستی می پردازد و در برابر غیر امور تجربی یا آن را مسکوت می گذارد و یا آن را مردود اعلام می کند.
دین، چون ساحت قدسی دارد امر خرافه را عاری حقیقت و فرزند جهالت انسان و تلاش انسان در فهم هستی می داند و خرافه را از عنصر حقیقت دینی خارج دانسته، اما عقاید دینی را اگر چه ممکن است عقل بشری توان ربط علی و معلولی و سنجش آن را نداشته باشد به لحاظ هدفی و ماهوی از خرافات جدا می کند.
عقلانیت دینی معتقد است : عقل سلیم و عقل کل، فهم تمام حقایق و فلسفه اعمال و مناسک دینی را دارد و ما حکم بالعقل حکم بالشرع و ما حکم بالشرع حکم بالعقل منتها این عقل ، عقل ابزاری مقید به مکان و زمان با روش پوزیویستی و ابطال پذیری توان فهم همه حقیقت دینی را ندارد.
چون بسیاری از امور خرافی و امور دینی در فهم عقلانی بشر قابل فهم و درک و تفسیر نیست بیشترین خرافات در سبک زندگی دینی ممکن است فرصت تولید و گسترش پیدا بکند. عاطفه گرایی ، هیجانی شدن ، فهم ناقص و ظاهری از دین از جمله عواملی است آلوده شدن دین به خرافات باشد . پس لازم است در موارد شبهه ناک مناسک، با رجوع به عقل و کمک عالمان دینی،آنها را مورد واکاوی قرار داده تا خرافاتی به نام دین تولید و باز تولید نشود.
در گذشته ناتوانی عقلی بشر در فهم و درک هستی و تفسیر تعاملات با طبیعت، چون پاسخ شایسته و مقبول نمی یافت، به اوهام و ربط این اتفاقات به ماورای طبیعت، موجودات وهمی وباورهای خرافی پناه می برد ، تا پاسخی برای توجیه ترس و همزیستی خود پیدا کند.
زمانی که این تجربه زیسته، به نسلهای بعدی منتقل شد، این باورهای خرافی نوعی مقبولیت و اعتقادات جمعی تبدیل شد که انکار آنها و یا تخطی از آنها با مجازات همراه شد. طبعاً گروه هایی ممتاز و طبقاتی شکل گرفتند که برای این آگاهی دروغین مناسک رسمی و دایمی تشکیل دادند .
کاهنان معابد، جادوگران ، باطل کنندگان سحر و جادو متولد شدند که این خرافات ابزار تولید ثروت و قدرت آنان و دستاویزی برای منفعت گرایی و سود جویی آنان را به بهترین شکل تأمین می کرد .
با ظهور ادیان الهی و آسمانی ، پیامبران راستین سعی می کردند حیات انسانی را از جهل و خرافات بزدایند و انسانها را با حقیقت راستین خلقت آشنا کنند . ظهور اسلام و تلاش های خاتم الانبیا پیامبر اعظم (ص) ، در راستای تکمیل و اتمام تلاشهای انبیای الهی حول دو ابزار دین و علم مورد توجه قرار گرفت .
در آموزه های اسلام اعتبار عقل به عنوان رسول باطنی از قدر و منزلت بسیاری برخودار است و پذیرش اصول دین بدون اجبار و براساس پذیرش عقلانی منطبق است. این عقل و شرع دو بال انسان مسلمان در پرواز به سوی حقیقت راستین خلقت است.
به نظر می رسد خرافات مربوط به دوران جاهلیت و انسان بدوی است، ولی می بینیم در سبک زندگی مدرن امروز هم نه تنها با خرافات مبارزه نمی شود و در ماهواره ها و در شبکه های اجتماعی تولید و باز تو لید هم می شود.
نحس بودن عدد سیزده ، اعتقاد به خوش یمنی نعل اسب ، نحس بودن صدای جغد و.... امروز در اروپا و حتی در تخصصی ترین مراکز علمی و فناوری، طرفداران بی شماری دارد و در غول پیکر ترین و مدرن ترین هواپیماها که به مدد عقل و دانش امروز ساخته شده در شماره گذاری صندلی ها ردیف سیزده وجود ندارد و یا در پای پله هواپیماها نعل اسب درج می کنند. یا در شماره تلفن همراه که عدد سیزده در آن وجود داشته باشد در پیشرفته ترین کشورهای اروپایی زیر قیمت فروخته می شود.
ویل دورانت معتقد است که جوامع هیچ وقت از خرافات خالی نمی شود، بلکه از نسلی به نسل دیگر متفاوت می شود . اینکه چرا در جهان امروز با این همه پیشرفت علمی هنوز خرافات وجود دارد و حتی تولید و باز تولید هم می شود دلایلی وجود دارد .
یکی این است که، خرافات بازترین و آزادترین منطقه گفتگو و تعاملات فکری و رفتاری انسانهاست که هیچ قانون و هنجاری در مورد ان ارزش گذاری نمی کند. خرافات بکرترین و عادی ترین کنش رفتاری انسانها هستند که انکار، رد کردن، به تمسخر گرفتن، لذت جویی، اسباب خنده و سرگرمی قرار دادن انها هیچ مجازات و ناراحتی ارزشی را به دنبال ندارد.
امن ترین منطقه سرگرمی و اسباب اوقات فراغت فرهنگها و جوامع برای کشمکش هستند و محلی باز برای ورود به دنیای شخصی افراد و ایجاد ارتباط دو طرفه بدون اینکه ورود از این دروازه فرهنگی حساسیت زا و یا مخل ارتباط تلقی شود، هیچ تعصب قومی ، قبیله ای ، دینی و فرهنگی از آن پشتیبانی نمی کند.
دلیل بعدی گرایش مردم به خرافات در سبک زندگی امروز این است که خرافات در ته نشست های ذهنی افراد قرار دارد و به خاطر اینکه عموماً از گذشتگان به ارث رسیده، مورد احترام و تقلید قرار گرفته است. چون کنشهای عادتی هستند و بر حسب عادت، همانند مخدر ها و رفتارهای اعتیاد آور نوعی تخدیر ذهنی و نوعی آرامش روانی کاذب به همراه شادی و رضایت خاطر کاذب را به افراد منتقل می کنند.
امروز عقیده برخی افراد بر این است که همه انسانها خرافاتی هستند، منتها درجه این خرافات در انسانها متفاوت است.
فقدان ادله خواهی، بی حوصلگی افراد در باز اندیشی به این رفتارها، بی آزار بودن این خرافات درهمنشینی آن در کنار مجموعه رفتارهای افراد و جامعه - البته در ظاهر امر- توجیه گری انسان در پاسخ به سوالات و ابهامات دیگر مبانی رفتارها، نقش عاطفی و هیجانی بودن آنها، همرنگ جماعت شدن، شادابی و سر خوشی، شرطی شدن افراد و موارد دیگر از این دست باعث می شود خرافات بخشی از سبک رفتارهای زندگی امروز جوامع باشد .
شاید مهمتر این باشد که بدانیم خرافات سازان چه کسانی هستند و چرا آن را باز تولید می کنند؟!
اینکه در شبکه های اجتماعی ، ماهواره ها و رسانه های جمعی این خرافات تولید و باز تولید می شود، دلایل جدی و مهم می توان برشمرد.
در نظام سرمایه داری تمام چیزها می توانند در روابط کالایی قرار گرفته و به صنعت و اقتصاد تبدیل شوند. در نظام سرمایه داری، فکر، باورها و آگاهی ها و حتی ناآگاهی ها و غفلت ها، محصول اجتماعی و قابلیت داد و ستد دارند. خرافات یکی از بهترین کالای اوقات فراغت و اسباب سرگرمی، همانند کالا تولید، توزیع و مصرف می شود.
صنعت خرافات و اقتصاد خرافات هر چند نا معقول و نا مقبول، همانند کالا در بسته ها و با تبلیغات گسترده به مصرف انبوه در سبک زندگی امروز در جهان می رسد .
دلیل دیگر رواج خرافات توسط خرافه سازان، دین ستیزی و یکسان دانستن هر امری غیر عقلانی در جهان امروز است.
این رسانه ها با هدف عرفی سازی و تقدس زدایی مناسک دینی و مناسک خرافی در جوامع دین سالار، دین را با خرافات یکسان تبلیغ کرده و در میان ذهنیت جامعه دین و خرافات ترویج می شود تا باورهای دینی جنگ هفتادو ملت، ره حقیقت افسانه شود.
از منظر دیگر، با دامن زدن به خرافات، علم ستیزی و عقل ستیزی را هم رواج می دهند. برای به یغما بردن ثروت ملی کشورها به غفلت و نا آگاهی ملتها نیاز دارند پس برای جهالت، عقل گریزی و نا اگاهی از مناسبات حاکم بر جهان، نفهمیدن حقایق راستین زندگی باید به خرافات دامن زده شود .
هرچه افراد و جوامع غیر عقلانی تر و علم ستیز تر باشند، مصرف کننده بهتر و راحت تر نظام سرمایه داری و آماده ترین مردم برای استثمار و استعمار هستند .
بخشی از اهداف خرافه سازان، جنگ نرم و ابراز سلطه است. با دامن زدن به این خرافات غرور ملی، توانش منطقی و عقلانی فرهنگها، اعتماد به نفس ملی کشورها را در مناسبات جهانی به تمسخر گرفته می شود و نوعی عقب ماندگی، بی فکری، عقیم ماندگی فرهنگی و نوعی بدویت و جهالت آنها را در اذهان جهانی ترسیم می کنند.
خرافات دینی، قومی، قبیله ای و تعصبات بی منطق آنان بهترین محمل برای فروش اسلحه و سلاح های کشتار جمعی ،آتش افروزی، فروش محصولات و کالا به این کشورهای خرافات زده است.
خرافات و ناآگاهی ها ابزار مهم نظام سلطه برای این چپاول جهانی است. پس طبیعی است که در شبکه های اجتماعی و هویت های مجازی ساخته شده در سبک زندگی ،خرافات نه تنها مورد نکوهش قرار نمی گیرد، به عنوان ابزار سرگرمی و اوقات فراغت، به فرصتی طلایی برای تحقق اهداف و منافع امپریالیسم تبدیل می شود.
دقیقا نمی دانیم در این شبکه های تعاملی و شبکه های مجازی و در صنعت خرافات چقدر ثروت و قدرت برای نظام سلطه تولید و باز تولید می شود اما آثار مخرب آن در وضعیت امروز جهان دراروپا، خاورمیانه ، افریقا ، امریکای لاتین و.... تاسف بار و متاثر کننده است.
لازم است عمیقا بیندیشیم بازیگر کدام نظام فکری و خرافی قرار داریم! مصرف کننده صنعت خرافات نباشیم.