شنبه 21 آبان 1384-0:0
آتش زبالهسوزها در شهرهاي ساحلي
راحله شيراسب
پس از تفكيك، دفن، بازيافت و كمپوست زباله، انبوهي از زبالهها همچنان در بستر زمين باقي ميمانند كه تنها راه نابوديشان سوزاندن به وسيله زبالهسوزها است.
يكي از اهداف اصلي استفاده از زبالهسوز بهرهمندي از انرژيهاي حرارتي حاصل از سوخت زبالههاست. اين روش در بسياري از كشورهايي كه فاقد انرژيهاي فسيلي هستند مرسوم است. با اتخاذ اين سيستم جدا از رفع معضل زباله، بسياري از هزينههاي بالاي تامين و توليد انرژي كاهش مييابد بنابراين انتخاب مجموعهاي از زبالهها كه داراي بازده حرارتي بالا هستند بسيار سودمند است.
زبالههايي كه در رديف زبالههايي با بازده حرارتي پايين قرار ميگيرند تنها باعث آلودگي هوا ميشوند. سوزاندن تركيبي از زبالهها با بازده حرارتي بالا و استفاده از تجهيزات كاهش آلايندههايي همانند فيلترها و صافيها و آناليزكنندههاي مفيد براي محيط زيست مهمترين مسايلي هستند كه بايد در زمان استفاده از زبالهسوزها به آنها توجه شود. از سوي ديگر مكانگزيني زبالهسوزها با توجه به قوانين محيط زيست منوط به قرارگيري كارخانههاي زبالهسوز در شعاع 15 كيلومتري هر موجود زندهاي است، به نحوي كه در 15 كيلومتري اين كارخانه هيچگونه جانداري نبايد زيست كند زيرا گازهاي حاصل از سوزاندن بعضي از زبالهها به مراتب خطرناكتر از زبالههايياند كه در اطراف محيط زيست پراكندهاند.
همواره شهرهاي ساحلي بيش از هر يك از شهرهاي مناطق ديگر ، با مشكلات ناشي از دفع مواد زائد روبهرو بوده اند. اين شهرها از يك سو به دريا و از سوي ديگر به جنگل منتهي ميشوند. در ايران به دليل كوتاهي فاصله دريا تا جنگل و در نتيجه وسعت كم سطح زمين، رطوبت و ناتواني خاك آناليز بسياري از زبالهها در طبيعت به كندي و گاهي در درازمدت انجام ميشود.
كارشناسان و مديران براي رفع اين مشكل، دفع زباله به وسيله كارخانه زبالهسوز را مطرح ميكنند، اين در حالي است كه در بسياري از كشورهاي اروپايي كه استقبال گستردهاي نيز در گذشته از اين شيوه ميكردند امروزه اين روش منسوخ شده است. زيرا آلودگي حاصل از اين راه و هزينههاي بسياري كه براي مديريت شهري به ارمغان ميآورد بسيار زيانآورتر از دفع زباله به روشهاي ديگر است. در هر حال اين مشكلي است كه مديران شهرهاي ساحلي ايران براي دفع مواد زائد همواره با آن روبهرويند.
به گفته يكي از كارشناسان شهرداري ساري موقعيت اقليمي و نبود زمين، تنوع زيستمحيطي و مسايلي همانند اينها سبب شده است كه مديران شهري اين مناطق دائما با معضلي به نام زباله و نحوه دفع آن مواجه باشند.
به گفته اين كارشناس نبود زمين مناسب، مهمترين عاملي است كه بر سر راه تعبيه دستگاه زبالهسوز خودنمايي ميكند. زيرا در صورت در اختيار گرفتن اين سيستم، هيچگونه موجود زندهاي تا 15 كيلومتري آن نبايد زيست كند و يافتن چنين زميني با توجه به اقليم و زيست تمركز موجودات اعم از انسان و حيوان با يكديگر امري غيرممكن است.
با توجه به موارد مذكور طرح جنجالي تهيه زبالهسوز براي شهرهاي ساحلي هم نياز است و هم نافع. از يك سو نياز به شمار ميآيد زيرا شرايط زيست اين مناطق و نيازشان به دفع زباله و جلوگيري از آلودگي آبها به خصوص درياي خزر ايجاب ميكند تا اين روش به عنوان بهترين راهحل براي اين نقاط در نظر گرفته شود.
از سوي ديگر نافع است زيرا پس از «پيمان كيوتو» بسياري از كشورها به دليل دستاوردهاي زيانآور اين كارخانه (زبالهسوز) استفاده از آن را محدود و يا ممنوع كردهاند.
اين در شرايطي است كه قرار است كارخانههاي اغلب دست دوم و فاقد ضوابط زيستمحيطي در برخي از شهرهاي ساحلي كشور در آينده به بهرهبرداري برسند. شنيدهها حاكي است بودجه در نظر گرفته شده براي خريد يك كارخانه زبالهسوز بالاتر از 100 ميليارد تومان است كه با احتساب هزينههاي راهاندازي يك كارخانه كمپوست ميتوان با اين رقم كارخانههاي كمپوست بيشتري را در شهر تعبيه كرد. با اين انديشه آلودگي كمتر به محيطزيست و اشتغالزايي را ميتوان به شهر هديه كرد.
بحث تهيه كارخانه زبالهسوز در شرايطي مطرح ميشود كه ايران به پيمان كيوتو پيوسته است. بر اساس اين پيمان، بين ايران و برنامه محيطزيست سازمان ملل متحد (unEP) ارزيابي و پايش زيستمحيطي، ظرفيتسازي و آگاهيهاي زيستمحيطي، ظرفيتسازي و آگاهيهاي زيستمحيطي، همكاريهاي منطقهاي و زيرمنطقهاي، پروژههاي مربوط به صندوق تسهيلات زيستمحيطي، ارزيابي زيستمحيطي، همكاري منطقهاي حفاظت از محيطزيست درياي خزر و تهيه گزارش جامع محيطزيست ايران همكاريهاي زيستمحيطي شكل ميگيرد.
خطرات ناشي از تعبيه كارخانه زبالهسوز در منطقه اقليمي معتدل ايران، نياز منطقه به سيستمي كه بتوان زبالهها را توسط آن دفع كرد و الحاق ايران به كنوانسيون كيوتو مباحثي هستند كه مديريت شهرهاي ساحلي كشور به تناوب با آن روبهرويند. حل اين مشكل نيازمند گرايشهاي كاملا كارشناسي از موقعيت اين شهرهاست كه توسط كارشناسان زبده شهري قابل تحقق است.
ايران كشوري غني و بينياز از انرژيهاي حرارتي است. شهرهاي ساحلياش معتدل و مرطوب و تاثير آلودگي را بر زيست شهروندان دو چندان ميكنند. اين شهرها متمركز و داراي زيستي متنوعاند ميتوان كارخانههاي كمپوست بيشتري را براي اين شهرها احداث كرد و رونق اقتصادي را همراه با محيطزيستي پاك براي شهروندانش به ارمغان آورد.(uan)
يكي از اهداف اصلي استفاده از زبالهسوز بهرهمندي از انرژيهاي حرارتي حاصل از سوخت زبالههاست. اين روش در بسياري از كشورهايي كه فاقد انرژيهاي فسيلي هستند مرسوم است. با اتخاذ اين سيستم جدا از رفع معضل زباله، بسياري از هزينههاي بالاي تامين و توليد انرژي كاهش مييابد بنابراين انتخاب مجموعهاي از زبالهها كه داراي بازده حرارتي بالا هستند بسيار سودمند است.
زبالههايي كه در رديف زبالههايي با بازده حرارتي پايين قرار ميگيرند تنها باعث آلودگي هوا ميشوند. سوزاندن تركيبي از زبالهها با بازده حرارتي بالا و استفاده از تجهيزات كاهش آلايندههايي همانند فيلترها و صافيها و آناليزكنندههاي مفيد براي محيط زيست مهمترين مسايلي هستند كه بايد در زمان استفاده از زبالهسوزها به آنها توجه شود. از سوي ديگر مكانگزيني زبالهسوزها با توجه به قوانين محيط زيست منوط به قرارگيري كارخانههاي زبالهسوز در شعاع 15 كيلومتري هر موجود زندهاي است، به نحوي كه در 15 كيلومتري اين كارخانه هيچگونه جانداري نبايد زيست كند زيرا گازهاي حاصل از سوزاندن بعضي از زبالهها به مراتب خطرناكتر از زبالههايياند كه در اطراف محيط زيست پراكندهاند.
همواره شهرهاي ساحلي بيش از هر يك از شهرهاي مناطق ديگر ، با مشكلات ناشي از دفع مواد زائد روبهرو بوده اند. اين شهرها از يك سو به دريا و از سوي ديگر به جنگل منتهي ميشوند. در ايران به دليل كوتاهي فاصله دريا تا جنگل و در نتيجه وسعت كم سطح زمين، رطوبت و ناتواني خاك آناليز بسياري از زبالهها در طبيعت به كندي و گاهي در درازمدت انجام ميشود.
كارشناسان و مديران براي رفع اين مشكل، دفع زباله به وسيله كارخانه زبالهسوز را مطرح ميكنند، اين در حالي است كه در بسياري از كشورهاي اروپايي كه استقبال گستردهاي نيز در گذشته از اين شيوه ميكردند امروزه اين روش منسوخ شده است. زيرا آلودگي حاصل از اين راه و هزينههاي بسياري كه براي مديريت شهري به ارمغان ميآورد بسيار زيانآورتر از دفع زباله به روشهاي ديگر است. در هر حال اين مشكلي است كه مديران شهرهاي ساحلي ايران براي دفع مواد زائد همواره با آن روبهرويند.
به گفته يكي از كارشناسان شهرداري ساري موقعيت اقليمي و نبود زمين، تنوع زيستمحيطي و مسايلي همانند اينها سبب شده است كه مديران شهري اين مناطق دائما با معضلي به نام زباله و نحوه دفع آن مواجه باشند.
به گفته اين كارشناس نبود زمين مناسب، مهمترين عاملي است كه بر سر راه تعبيه دستگاه زبالهسوز خودنمايي ميكند. زيرا در صورت در اختيار گرفتن اين سيستم، هيچگونه موجود زندهاي تا 15 كيلومتري آن نبايد زيست كند و يافتن چنين زميني با توجه به اقليم و زيست تمركز موجودات اعم از انسان و حيوان با يكديگر امري غيرممكن است.
با توجه به موارد مذكور طرح جنجالي تهيه زبالهسوز براي شهرهاي ساحلي هم نياز است و هم نافع. از يك سو نياز به شمار ميآيد زيرا شرايط زيست اين مناطق و نيازشان به دفع زباله و جلوگيري از آلودگي آبها به خصوص درياي خزر ايجاب ميكند تا اين روش به عنوان بهترين راهحل براي اين نقاط در نظر گرفته شود.
از سوي ديگر نافع است زيرا پس از «پيمان كيوتو» بسياري از كشورها به دليل دستاوردهاي زيانآور اين كارخانه (زبالهسوز) استفاده از آن را محدود و يا ممنوع كردهاند.
اين در شرايطي است كه قرار است كارخانههاي اغلب دست دوم و فاقد ضوابط زيستمحيطي در برخي از شهرهاي ساحلي كشور در آينده به بهرهبرداري برسند. شنيدهها حاكي است بودجه در نظر گرفته شده براي خريد يك كارخانه زبالهسوز بالاتر از 100 ميليارد تومان است كه با احتساب هزينههاي راهاندازي يك كارخانه كمپوست ميتوان با اين رقم كارخانههاي كمپوست بيشتري را در شهر تعبيه كرد. با اين انديشه آلودگي كمتر به محيطزيست و اشتغالزايي را ميتوان به شهر هديه كرد.
بحث تهيه كارخانه زبالهسوز در شرايطي مطرح ميشود كه ايران به پيمان كيوتو پيوسته است. بر اساس اين پيمان، بين ايران و برنامه محيطزيست سازمان ملل متحد (unEP) ارزيابي و پايش زيستمحيطي، ظرفيتسازي و آگاهيهاي زيستمحيطي، ظرفيتسازي و آگاهيهاي زيستمحيطي، همكاريهاي منطقهاي و زيرمنطقهاي، پروژههاي مربوط به صندوق تسهيلات زيستمحيطي، ارزيابي زيستمحيطي، همكاري منطقهاي حفاظت از محيطزيست درياي خزر و تهيه گزارش جامع محيطزيست ايران همكاريهاي زيستمحيطي شكل ميگيرد.
خطرات ناشي از تعبيه كارخانه زبالهسوز در منطقه اقليمي معتدل ايران، نياز منطقه به سيستمي كه بتوان زبالهها را توسط آن دفع كرد و الحاق ايران به كنوانسيون كيوتو مباحثي هستند كه مديريت شهرهاي ساحلي كشور به تناوب با آن روبهرويند. حل اين مشكل نيازمند گرايشهاي كاملا كارشناسي از موقعيت اين شهرهاست كه توسط كارشناسان زبده شهري قابل تحقق است.
ايران كشوري غني و بينياز از انرژيهاي حرارتي است. شهرهاي ساحلياش معتدل و مرطوب و تاثير آلودگي را بر زيست شهروندان دو چندان ميكنند. اين شهرها متمركز و داراي زيستي متنوعاند ميتوان كارخانههاي كمپوست بيشتري را براي اين شهرها احداث كرد و رونق اقتصادي را همراه با محيطزيستي پاك براي شهروندانش به ارمغان آورد.(uan)