يکشنبه 20 آذر 1384-0:0
عرفان نيما
احمد ميراحسان-منتقد ادبي- گفت: در بوطيقاي نيما، اصطلاحهاي خاصي ديده مي شود كه نيما آنها را از عرفان اسلامي گرفته است.
ميراحمد ميراحسان كه در چهارمين نشست ماهانه پوئتيكنو و بازخوانيهاي نيمايي سخن ميگفت، افزود: در فرآيند آشنايي جامعه ايران با مدرنيسم شعر جزو اولين چيزهايي بود كه مدرنيسم در آن متجلي شد.
وي ادامه داد: باز شدن دانشگاهها در ايران گسترش شهرها و جنگهاي جهاني در زندگي ايراني بي تأثير نبود و خواه ناخواه در تمام زواياي فرهنگي ما رسوخ كرد كه نيما هم حاصل همين فرآيند بود.
اين پژوهشگر فرهنگي معاصر با بيان اين كه نيما پاسخگوي هوشمند زمانه خودش بود اضافه كرد: او دست به تطبيق آگاهيهاي ما با مدرنيته زد و گونهاي تازه از شعر را به وجود آورد.
ميراحمدميراحسان گفت: نيما حركتهاي كوچك و ناپخته عرصه شعر را با احاطهاي كه به شعر جهان داشت تئوريزه كرد و كم كم شعر از عرصه فردي به بطن اجتماع آمد و حتي از زبان عناصر طبيعت و اشياء شروع به حرف زدن كرد.
وي با بيان اين كه عينيتگرايي در آثار اين شاعر يك شاخصه مهم است اظهار داشت: او شاعران را عدت به ديدن و شنيدن تازه و نو مي كند تاصداهاي نو را بشنوند و چيزهايي نو را ببينند.
ميراحسان تصريح كرد: نيما به 3 چيز رسيده است كه ادراك عيني وصف و روايت آن 3 چيز است او الگوي گفتن شعر به طور طبيعي را از دل واقعيت هاي طبيعي بيرون كشيد و ساختار شعرش را هم تحت الهام از طبيعت به دست آورد.
وي هدف مهم نيما را نگاه نو به جهان دانست و گفت: وزن در شعر نيما ضرورت آزاد بودن از اندازههاي ثابت هميشگي است و به هيچ وجه چيز ثابتي نيست.
ميراحسان بيان داشت: در تجربه عملي نيما اشعار دهه 30 او را موفق ترين شعرهاي او مي دانم كه تو را من چشم در راهم و آي آدمها از آن جمله شعرهاي موفق است.(farsnews)