دوشنبه 11 ارديبهشت 1385-0:0

درياى خزر،قزوين يا مازندران؟

غلامرضا كيامهر


دراكثريت قريب به اتفاق اطلس هاى جغرافيايى جهان، از درياى بسته واقع در شمال ايران كه ما ايرانيان و به دلايلى نامعلوم آن را درياى خزر نامگذارى كرده ايم، با نام (Caspian SEA) يعنى درياى كاسپين كه شكل مستفرنگ شده درياى قزوين است، نام برده شده است.
عرب ها هم در نوشته ها و مكاتبات و محاورات رسمى خود از درياى شمال ايران با نام بحرالقزوين ياد مى كنند.
جالب تر از همه آن كه از ديدگاه مردم كشورهاى آسياى مركزى و جمهورى آذربايجان هم نام اين درياى بسته، درياى قزوين يا همان كاسپين فرنگى هاست و بزرگترين جمهورى آسياى مركزى يعنى جمهورى قزاقستان، شبكه خبرى ماهواره اى خود را (Caspionet) كه مخفف كلمه « Caspean Network» است نامگذارى كرده است.
در سفرنامه هاى سياحان معروف و آثار به جامانده از مورخان و جغرافيادانان قديم ايران هم همه جا از درياى شمال ما با نام درياى مازندران و بعضاً درياى قزوين ياد شده و به ندرت نقشه يا كتاب هايى مربوط به سده هاى گذشته را مى توان پيداكرد كه درآنها ذكرى از «درياى خزر» به ميان آمده باشد.


نويسنده به درستى نمى داند كه روس ها چه نامى برروى اين دريا گذاشته اند اما باتوجه به قرينه جمهورى قزاقستان كه به مدت چند قرن زير سلطه امپراتورى روسيه و پس از آن اتحاد شوروى قرارداشته، مى توان حدس زد كه روس ها هم از نام درست و تاريخى قزوين يا كاسپين درمورد اين دريا استفاده مى كنند.


درباره وجه تسميه درياى قزوين، روايت هاى گوناگونى در كتاب هاى تاريخى وجوددارد كه به موجب آنها ريشه نامگذارى اين دريا به هزاران سال پيش و به زمانى بازمى گردد كه سواحل جنوبى اين دريا ده ها كيلومتر بيشتر از وضعيت كنونى آن در خاك ايران پيشروى داشته و به دليل آن كه در آن روزگار قزوين نزديكترين شهر بزرگ و آب به ساحل اين دريا بوده، مورخان و جغرافيادانان آن را درياى قزوين نام نهاده اند و البته در همان برهه از تاريخ بخش هاى وسيعى از سرزمين هاى واقع دركرانه هاى شرقى و غربى درياى قزوين جزو قلمرو ايران محسوب مى شده و امور آنها را فرمانداران ايرانى اداره مى كرده اند.


حتى اين احتمال وجوددارد كه كلمه كاسپين در زبان فارسى باستان در ناميدن اين دريا به كار مى رفته كه اظهارنظر درباره آن در صلاحيت زبان شناسان است.
به موجب اسناد تاريخى، خزر برگرفته از نام قبيله اى ستيزه جو به نام خزران بوده كه قرن ها در بخش وسيعى از سرزمين هاى واقع درحدفاصل رود ولگا، درياى سياه و سواحل درياى كاسپين مى زيسته اند و دايماً با همسايگان خود كه ايران باستان هم ازجمله آنهاست، درجنگ و ستيز بوده اند.


در عمر حكومت ساسانيان بر ايران، دولت ساسانى به منظور جلوگيرى از تجاوزات و تاخت و تازهاى خزران، ناچار شده بود قلاع و استحكامات نظامى نيرومندى در منطقه قفقاز كه جزئى از قلمرو امپراتورى ايران محسوب مى شد، ايجادكند. حتى اقوام اسلاو در روسيه و سرزمين هاى شرق اروپا كه نياكان روس هاى امروزى محسوب مى شوند، از شر تاخت و تازها و خونريزى هاى خزران در امان نبودند.


به روايت آرتوركسلر* مورخ برجسته آلمانى، در دوره بعد از اسلام خزرها نقش يك قدرت بازدارنده درمقابل پيشرفت سپاهيان اسلام در منطقه قفقاز و شرق اروپا را ايفامى كردند و جنگ هاى ميان مسلمانان و خزرها در اين مناطق حدود يكصدسال به طول انجاميد و يكى از عواملى كه از فروپاشى امپراتورى رم شرقى (بيزانس) در برابر سپاهيان اسلام جلوگيرى كرد، همين جنگ طولانى با خزرها بود.
به موجب همين روايات تاريخى در قرن هشتم ميلادى پادشاه و ديگر بزرگان قوم خزر كه حالا براى خود به قدرت بزرگى تبديل شده بودند به آيين يهوديت گرويدند و دين يهود، دين رسمى خزرها شد.


مورخين عقيده دارند كه خزرهاى يهودى درواقع نياكان يهوديانى هستند كه درطول قرون و اعصار جوامعى را در سرزمين هاى شرق اروپا تشكيل دادند و به همين سبب اين يهوديان را نمى توان از نژاد سامى و از تبار حضرت ابراهيم (ع) به حساب آورد و اين امر درمورد اكثريت قريب به اتفاق يهوديان مهاجر به سرزمين فلسطين مصداق پيدامى كند.
درهرصورت، شايد نيازى نباشد كه ما ايرانيان همان حساسيتى را كه همواره نسبت به تحريف نام تاريخى خليج فارس ازسوى برخى از همسايگان عرب خود داشته ايم، درخصوص نام درياى واقع در شمال كشور كه سه استان گلستان و گيلان و مازندران سواحل جنوبى آن را تشكيل داده اند از خود بروز دهيم.


اما باتوجه به اين كه بسيارى از ديگر كشورهاى ساحلى اين دريا نيز از آن با نام درياى كاسپين ياد مى كنند و در بعضى از نقشه هاى جغرافيايى هم نام درياى مازندران درباره اين دريا به كار رفته است، اين وظيفه وزارت امورخارجه ماست كه ازطريق مذاكره و رايزنى با روسيه و ساير كشورهاى ساحلى اين دريا، در اقدامى مشترك نام تاريخى درياى كاسپين را به آن بازگردانند و نام خزر را كه يادآور نام يك قوم مهاجم و متجاوز براى كليه ملت هاى اين منطقه بوده، از روى اين درياى مشترك بردارند.


* خزران نوشته آرتور كسلر Arthur Kesler، ترجمه محمدعلى موحد از انتشارات خوارزمى