شنبه 3 تير 1385-0:0
قدمتان روي چشم!
يادداشتي از:مسيح علينژادقمي،روزنامه نگار بابلي.
با صدايي گرفته و البته لحني صميمي خودش را به خبرنگاران ميرساند و آنچه كه بر او در راهروهاي پارلمان گذشته است را با اهالي رسانه و خبر در ميان ميگذارد.
خبرنگاران نيز ميدانستند كه اين كار برايش دشوار است چرا كه او هرگز به حضور و توقف در ميان خبرنگاران و مصاحبهها و گپ و گفتهاي كوتاه در راهروهاي پارلمان عادت نداشت، اما اين بار بر ترديدش غلبه كرد و آمده بود تا بگويد پس از نطق انتقادياش عليه وزير پيشنهادي احمدينژاد براي تصدي وزارت كشور، در راهروهاي پارلمان تهديد شده است و ما نيز نوشتيم: "الياس نادران تهديد شده است."
از توصيه مقام معظم رهبري مبني بر اين كه نبايد با كساني كه "حرف تازه"اي ميزنند با "جنجال" برخورد كرد نيز تنها يك روز گذشته بود و اينك آنچه در محك قضاوت افكار عمومي قرار ميگيرد اين است؛ در مجلسي كه همواره اصلاحطلبان و ديگراني خارج از دايره اصولگرايي متهم به ضديت با ولايت فقيه ميشوند "حرف تازه"
50 اقتصاددان كشور، با چنان "سخناني" محكوم ميشود كه گويي نماينده مذكور حجم كوچك جايگاه ناطق پيش از دستور در ساختمان بهارستان را چنان سنگري تصور ساخته است كه حتي سه دقيقه از وقت نماينده ديگري را قرض ميكند تا با استفاده از وقت اضافه دوست، دشمن فرضي را در فراز پاياني نطقش چنين مورد حمله قرار دهد:
"اين همه پشتك و وارو زدن نميخواهد... خيال كردهاند ميتوانند با هجمه به دولت اصولگرا، دوباره كشور را عرصه تاخت و تاز طرفداران آمريكا و اسرائيل قرار دهند..."
در تمام مدتي كه نادران خود را در ميدان رزم فرض كرده و خود را مقابل كساني ميديد كه آنها را "براندازان" كشور و "بلندگوهاي آمريكا و اسرائيل" خطاب قرار داده بود، هيچ نمايندهاي شعار "مرگ بر آمريكا" و يا "مرگ بر ضد ولايت فقيه" سر نداد.
همان شعاري كه به كرات بر زبان اصولگرايان مجلس هفتم عليه ديگراني كه نطق و سخنرانياش را نميپسنديدند جاري شد و حتي در همين هفتهاي كه گذشت نيز پيرموذن نماينده عضو فراكسيون اقليت كه پس از يك سال سكوت لب به انتقاد از دولت گشود از اين شعار بينصيب نماند.
باز هم حكايت تكراري بيصبري و اتهامسازي ناصبوران است كه اگرچه اين گونه متهم شدنها و انگخوردنها براي منتقدان عادت شده است اما اين بار ماجرا به گونهاي ديگر رقم خورد. چنانكه گويي سكانداران عرصه يكپارچه اصولگرايي بستر نزاع و سنگر حمله خويش به منتقدان سياستهاي اقتصادي دولت را بر پيكره نزار و بيمار اقتصاد كشور گذاردهاند و خود هم اميد چنداني به اصابت درست و صحيح تيرهاي رهاشده از كمان خويش ندارند، ورنه مگر ميشود پاي را بر روند ملموس افزايش قيمتها و افسارگسيختگي تورم گذاشت، آنگاه هشدار مقام رهبري به كارگزاران چپ و راست كشور مبني بر همكاري براي مهار همين "تورم" را شنيد اما باز هم گراني و تورم را انكار و در مقابل نگرانيهاي اقتصاددانان كشور سينه سپر كرد؟
مگر ميشود از يك سو در كميسيونهاي اقتصادي مجلس، چگونگي مهار تورم و گراني، شكست طرح تثبيت قيمتها، و اصلاحيه اخير شورايعالي كار نسبت به اشتباه گذشته خود در افزايش حقوق كارگران كه منجر به اخراج فلهاي آنان شده است بحثهاي جدي خود اصولگرايان باشد اما در ديگر سو گراني، تورم و اقتصاد بيمار كشور را تنها فضاسازي رسانهاي و جوسازي و سياهنمايي طرفداران اسرائيل و آمريكا خواند؟
در فضايي كه كشور بيش از همه نيازمند آرامش و وحدت است، در فضايي كه مردمش خسته از بيصبري و بحرانهاي پس از آنند و در فضايي كه مردمش منتظر لمس عدالت، رفع تبعيض و بهبود معيشت و رفاه خويشاند آيا آنان كه پس از يك سال سكوت در قالب نامهاي علمي و عاري از ادبيات گزنده به رئيسجمهوري نسبت به روند نگرانكننده اقتصاد كشور امر به معروف و نهي از منكر ميكنند، براندازند؟
نطقي كه از بلندگوهاي مجلس با ادبياتي انتقامگيرنده به گوش رسيد همانند زمينهسازي براي يك عمليات جديد بود كه فردا اگر سايه سياه گراني و تورم بر زندگي توده مردمي كه راي خويش به سبد اصولگرايي ريختند، چادر انداخت، متهمان اصلي در پس اين نزاعهاي عبث پنهان بمانند. ورنه برانداز خواندن، عوامل بيگانه پنداشتن و اتهاماتي از اين دست، زخم كهنهاي است كه در روزهاي نخست شكلگيري كابينه نهم، نادران و ديگر تكچهرههاي همفكرش را نيز دلآزرده ساخته بود، اما آقاي نادران آن روزها قدمت روي چشممان بود وقتي كه پس از انتقادات از "برادران"اصولگرا از تهديد شدن سخن گفتي و ابراز نگراني كردي اما اين روزها كه با ادبياتي نامهربانانهتر و صد البته دلآزارتر بر رقباي فكريات خرده گرفتي آيا باز هم تهديد شدي؟(roozna)