يکشنبه 1 مرداد 1385-0:0
جهاني شدن و انعطافپذيري بازار كار
يادداشتي از: مهندس محمدعلي خدادادي ،دبير كانون كارگران و كارفرمايان شوراي هماهنگي و استاد قانون كار مراكز آموزش عالي.
امروزه تحولات پيچيده و پرشتاب ناشي از روند سريع جهاني شدن موجب گرديده است تا كشورهاي مختلف جهان تلاش كنند، بيش از پيش خود را براي برخورد مناسب با تحولات مذكور آماده سازند.
دگرگوني هاي اخير در تغيير فرهنگ مصرف، فشارهاي جمعيتي، نوآوري هاي لحظه به لحظه، پيچيدهتر شدن فرايندهاي مديريتي و تصميمگيري، نياز به تصميمگيريهاي آني، ضروري و تجارب حاصل از فعاليتهاي كارگاه ها و شركتهاي خرد و متوسط و انعطافپذيري و توان مندي اين شركت ها براي مقابله با چالش هاي مذكور اهميت آنها را بيش از پيش مشخص ساخته است.
تفكر برپايي و فعال نگه داشتن شركتهاي بزرگ كه تا چند دهه پيش به عنوان يك امتياز بزرگ اقتصادي تلقي ميشد، و برپايه آن شركت هاي غول پيكري چند مليتي شكل گرفته ميشد، امروزه دگرگون شده است. موفقيت شركت هاي كوچك در ايجاد اشتغال تماموقت و نيمهوقت براي افراد جوان، سالمند، بانوان، كاركنان پاره وقت و حتي افراد معلول، امكان ايجاد گروه هاي مختلف كاري بدون نياز به برنامهريزي و تغييرات گسترده در ساختارآن و هزينه پايين بيرون آمدن از صنعت براي اين گونه شركت ها در مقايسه با شركت هاي بزرگ باعث شده كه دولت ها توجه ويژهاي به آن داشته باشند.
در دنياي امروز بيش از 70% اشتغال، ثبت اختراعات، نوآوري و افزايش صادرات توسط اين شركت ها انجام ميپذيرد. در اين ميان روي كار آمدن دولت آقاي دكتر احمدينژاد كه مهمترين شعارهايش عدالت و ايجاد اشتغال براي همه قشرهاي جامعه است، و انتظار افكارعمومي از دولت نهم براي حل معضل بيكاري فرصت مطلوبي را فراهم آورده است تا پديده شركت ها و بنگاه هاي اقتصادي كوچك با توجه به ماهيت كارآفريني و اشتغالزائي آن به مردم شناسانده شده و با حمايت هاي راهبردي از آن امكان حل مشكل بيكاري فراهم شود.
نوشته حاضر چالش هاي ايجاد يك بنگاه اقتصادي اشتغالزاي كوچك را بررسي و در صدد معرفي نوع جديدي از يك بنگاه اقتصادي و كارآفرين است كه با حذف بسياري از حاشيههاي زائد، افزايش ضريب ريسكپذيري كارآفرينان، انعطافپذيري بسيار بالا و بهرهوري مطلوب، از ظرفيت هاي بسيار بالائي در تقابل با جهاني شدن برخوردار است.
وقتي آناتومي يك بنگاه اقتصادي كوچك و اشتغالزا مورد بررسي قرار ميگيرد، عوامل ذيل بخشي از جزء لاينفك تأسيس يك بنگاه اقتصادي موفق كارآفرين قرار ميگيرند:
1- شخص كارآفرين: کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقیای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک - اغلب مالی - را دارد و می تواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند.
از ديگر ويژگي هاي شخصيتي يك فرد كارآفرين خود اتکایی، نیاز به انجام دادن و به دست آوردن، استفاده از نهایت بهره وری، تحمل ریسک، نیاز به پیشرفت دائمی، توانایی بالایی در کنترل خود ، خوش بینی، شجاعت، قدرت تحمل و انگیزه بالاست؛ بنابراين وجود مركزي كه بتواند اشخاص كارآفرين را شناسايي، تشويق، سازماندهي و حمايت نمايد ضروري به نظر ميرسد.
2- ايده فعاليتي: بسياري از كارآفرينان به دليل ويژهگيهاي شخصيتي ذكر شده توانايي و زمينه لازم براي تاسيس يك بنگاه اقتصادي زودبازده و كارآفرين را دارند، اما در زمينه انتخاب نوع فعاليت هاي كاري مبتدي و نياز به اطلاعات و مشاوره اساسي دارند تا با توجه به علايق خود و نياز جامعه زمينه فعاليت هاي كاري خود را آغاز كنند.
در بسياري از كشورها شوراي تحقيقات آن كشور بازوي مؤثر در توسعه نوآوري هاست با همكاري دانشگاه ها به تهيه توصيههاي استراتژيك ميپردازند. هم چنين سايت هاي اطلاعاتي وزرات صنايع اين كشورها مهم ترين منبع كارآفرينان و مديران است.
3- قوانين حمايتي: وجود نهادهاي مالي با قوانين و تسهيلاتي كه براي حمايت از بنگاه هاي كوچك و متوسط شكل يافته و به تامين مالي براي اين گونه شركتها بپردازند بسيار ضروري است، هم چنين قانون كار فعلي كشور پنج برابر قوانين كار برخي از كشورهاي دنياست، و در مواردي عملاً ريسكهاي مرتبط با سرمايهگذاري را افزايش ميدهد كه لزوم اصلاح آن روز بروز آشكارتر مي شود.
4- مهارت هاي مربوط به بازاريابي و فروش: بسياري از مديران بنگاه هاي اقتصادي پس از شكلدهي آن فاقد مهارت هاي مرتبط با بازاريابي، تبليغات ومديريت فروش بوده يا به اهميت آن واقف نيستند. اين امر عمدتاً يكي از مهم ترين مباني توجيه شكست هاي شركت هاي جديدالتأسيس بوده و ريسك هاي مرتبط با آن افزايش ميدهد.
عوامل مذكور حداقلهاي لازم براي تاسيس يك بنگاه اقتصادي كارآمد است. بنابراين توجه نکردن به همه عوامل مؤثر بر ايجاد يك بنگاه اقتصادي موفق در نگاه مسؤلان افسوس تدوين كنندگان طرح مذكور را در آينده به همراه خواهد داشت و همانند گذشته پيشبينيهاي مربوط به اجراي سياست هاي اشتغال جامه عمل نخواهد پوشيد .
وظيفه همه فعالان ، كارشناسان و دلسوزان جامعه كارگري كشور آن است كه همه زواياي پنهان مربوط به ايجاد اشتغال مولد را براي مسؤلان و سياستگزاران حوزه كار و اشتغال مشخص کنند.
گفته شد كه جهاني شدن مترداف با تغييرات سريع در روش ها، تغيير فرهنگ مصرف، فشارهاي جمعيتي، نوآوري هاي لحظه به لحظه، پيچيدهتر شدن فرايندهاي مديريتي است. تغييرات مولد افزايش ريسك و كاهش ميل به تأسيس واحدهاي اقتصادي خواهد بود.
بنابراين به نظر ميرسد به نوع جديدي از يك بنگاه اقتصادي نياز است تا با انعطافپذيري، خود را با شرايط جهاني شدن وفق داده و به حيات اقتصادي خود ادامه دهد. بنابراين براساس تجارب و يافتههاي پژوهشي نوعي جديد و منحصر به فرد از يك بنگاه اقتصادي به نام «شركت هاي مجازي» معرفي خواهد شد كه از مزاياي عمده آن كاهش بيسابقه ريسك برنامهريزي و سرمايهگذاري، سادگياجرا، نياز به سرمايه اوليه بسيار پايين است.
در اين شيوه ابتدا اشخاص كارآفرين حقيقي و يا حقوقي پس از انتخاب يك ايده توليدي از محصول يا محصولاتي كه از مونتاژ تعدادي معين از قطعات حاصل ميشوند، ابتداي فضايي مناسب اجاره نموده سپس به تعداد اوليه مشخص قطعات تشكيلدهنده محصول را به توليدكنندگان حرفهاي سفارش ميدهند و در مرحله سوم به كمك نيروهاي انساني كه از شركتهاي پيمان كاري انتخاب شده است به صورت قرارداد پرداخت به ازاء مونتاژ معيني از محصول، محصولات مونتاژ شده انبار مي شود.
روش توليد به اين شيوه را با يك مثالي ساده روشنتر ميشود. فرض شود توليد مورد نظر ما يك صندلي ساده باشد كه داراي بدنهاي فلزي و كفي و پشتي چوبي از نوع چند لايي باشد. ابتدا يك شخص كارآفرين فضايي را كه مثلاً براي مونتاژ و انبار 500 عدد صندلي كافي باشد، براي مدتي محدود كه قابل تمديد باشد اجاره مي کند.
سپس 500 عدد بدنه فلزي را كه از عمليات برشكاري و جوشكاري پروفي هاي فلزي تهيه مي شود به كارگاه هاي حرفهاي توليد اين قطعات به صورت مناقصه سفارش ميدهد . قطعات چوبي هم به كارگاه هاي تخصصي چوب سفارش داده ميشوند و در نهايت با پرداخت مبلغي به ازاي مونتاژ هر صندلي به شركت هاي نيروهاي انساني كه قبلآ عقد قرارداد با آنها انجام گرفته است مونتاژ شده و به انبار فروش منتقل مي شود.
مشخص است كه توليد به اين شيوه داراي مزايا و محاسن بسياري نسبت به شيوه متعارف امروز است در حالت معمولي بايد ابتدا مكاني تهيه شده و با خريد دستگاه هاي برشكاري ، خم كاري جوش كاري و برش كاري چوب ونصب آن در كارگاه آمادهسازي و پس از انتقال قطعات از انبار مواد به قسمت توليد، آمادهسازي، مونتاژ شده و به انبار فروش منتقل ميشوند.
مشخص است كه در حالت اخير اگر كارگاه مذكور در فروش و بازاريابي محصولات با مشكل شود لاجرم بابت ركود و تعطيلي كارگاه ، معوقههاي مربوط به دستمزد كارگران و اقساط وام ها و... ضررهاي فراواني را متحمل خواهد شد. ترس از شكست و ناكامي در موارد مذكور مهم ترين مباني توجيه اقبال پايين كارآفرينان به تاسيس بنگاه هاي اقتصادي در كشور است.
بديهي است در صورت فعاليت با شركت هاي مجازي توسط كارآفرينان با توجه به مزاياي بسيار آن از جمله:
1- كارآفرينان براي تأسيس و آمادهسازي كارگاه نيازي به خريد فضاي كارگاهي، تجهيزات و نصب آن ندارند و در تهيه كارگاه نياز به فضاي لازم براي انبار مواد اوليه يا آمادهسازي محصول نيست و زمان لازم براي خريد مواد اوليه حذف مي شود.
هم چنين حاشيههاي مربوط به تقابل قانون كار در اداره نيرو انساني حذف شده و در نتيجه بخشي زيادي از انرژي كارآفرينان صرف بهينهسازي توليد و مديريت فروش ميشود.
بديهي است در صورت اقبال بازار، توليد به شكل اخير رونق مييابد وبرعكس در صورت جمع بندي كارآفرين به اقبال نکردن بازار خطوط مونتاژ با انعطافپذيري بالا براي توليد محصول ديگر تغيير مييابد و يا در صورت تعطيلي كارگاه توليدات مانده حداقل با قيمت تمام شده به فروش ميرود، فضاي كارگاه به مالك آن تحويل ميشود و قرارداد با شركت پيمان كاري نيروي انساني براساس بندي كه امكان الغاي قرارداد، يك ماه پس از اعلام به كارفرما ميدهد پايان مييابد و كارگاه وجود خارجي نخواهد داشت. در اين حالت ريسكپذيري كارآفرينان كاهش مييابد.
ملاحظه ميشود كه شركت هاي مجازي با انعطافپذيري بالا به خوبي ميتوانند خود را در مقابل جهاني شدن تطبيق داده و براحتي فعاليت هاي خود را گسترش، تغيير، و يا با حداقل ضرر وزيان اقتصادي جمعآوري شوند. دولت هم ميتواند با اجاره سالن توليد، ارائه آموزش هاي فني و حرفهاي و بازاريابي و... به حمايت اين شركتها برخيزد.
طرح توصيف شده صورتي بدوي و اوليه دارد كه لازم است توسط كارشناسان و فعالان جامعه كارگري مورد نقد قرار گرفته و سپس از بلوغ و پختگي لازم به افكار عمومي و كارآفرينان عزير معرفي شده و براي رفع بيكاري و اشاعه اشتغال مولد بكار گرفته شود .
- (m_a_khodadadi@yahoo.com)