شنبه 21 شهريور 1394-20:37
پژوهشگر تاریخ و فرهنگ مازندران خبر داد:ایجاد کرسی مازندرانشناسی در دانشگاه دولتی روسیه
طیار یزدان پناه لموکی: قرار شد ما هر سال یک تا دو دانشجوی دوره دکترا به روسیه اعزام کنیم و دانشمندان آنان برای ادامه پژوهش به مازندران سفر کنند و ما نیز مقدمات سفر دانشگاهیان زبانشناس، نویسندگان، هنرمندان و پژوهشگران مازندرانی را به مسکو فراهم کنیم/در هیچ یک از دانشگاههای مازندران یا کشور واحد درسی مازندرانشناسی نداریم . البته این بیاعتنایی آشکار به تاریخ، فرهنگ، هنر و زبان مازندران منصفانه نیست.
مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، عادل جهان آرای: طیار یزدانپناه لموکی از پژوهشگران فرهنگ و آیین مازندران است و چندین اثر قابل توجه به نامهای «تاریخ مازندران باستان» که به چاپ پنجم رسید و «افسانههای مازندران» را میتوان در زمره کارهای مقوم و موثق مازندرانشناسی برشمرد.
یکی از کتابهای قابل توجه او به نام «فرهنگ مثلهای مازندرانی» توجه «دانشکده کشورهای آسیایی و آفریقایی دانشگاه دولتی مسکو» را به خود جلب کرده است. او علاوه بر این کتاب، بیش از 100 مقاله و رساله در باره تاریخ سیاسی–اجتماعی مازندران، ایران و به ویژه جنبش اجتماعی خاورمیانه که در نشریههای داخلی و همچنین نشریه بینالمللی «دوستان لوموند دپیلو ماتیک» به چاپ میرسد، منتشر شد. ضمن آنکه میتوان به مقالههای دیگری مثل «تأثیر جنبش بردیا (= گئوماتا) در پارت و مازندران باستان» و «مقدمهای بر تاریخ بخش خصوصی در مازندران دوره قاجاریه(1260-1386)» اشاره کرد.
بهار امسال دانشکده کشورهای آسیایی و آفریقایی دانشگاه دولتی مسکو از یزدانپناه دعوت کرد که در آن دانشکده سخنرانی کند. در باره دعوت دانشگاه دولتی مسکو، سخنرانی او و قول و قرارهایی که با آن دانشگاه صورت گرفته است، با این پژوهشگر فرهنگ و ادب مازندران به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
آقای یزدانپناه از ماجرای سفر به مسکو بگویید و اینکه این سفر چرا انجام شد و چه کارهایی کردید؟
راستش رفتن من به مسکو و سخنرانی در آنجا براساس یک اتفاق نبود. پژوهشگران دانشگاه دولتی مسکو برای تحقیق در زمینه فرهنگ و فولکلور مردم مازندران به دانشگاه مازندران در بابلسر رفتند و از مسئولان آن دانشگاه خواستند کتابهایی را که در حوزه فرهنگ مردم مازندران نوشته شده است به آنها معرفی کنند. در میان کتابهای معرفی شده، یکی از کتابهای مرا که حدود 18سال پیش از سوی نشر فرزین منتشر کردم و بیش از 7سال برای گردآوری مثلها و تحقیق روی آن کار کرده بودم، به محققان روس نشان دادند. روسها هم از کل کتاب عکسبرداری کردند. برای آنکه روسها به اطلاعات بیشتری نیاز داشتند و کسی را میخواستند که آشنایی بهتری از فرهنگ و فولک مازندران داشته باشد، با معرفی دکتر مینا رضایی که پیش تر روی واژههای دخیل زبان مازنی و روسی تحقیق کرده بود و من هم ایشان را در این زمینه کمک کردم و به اشاره دانشگاه مازندران، آنها به خانه ما آمدند.
بعد از دیداری که داشتیم متوجه شدند نویسنده کتابی که از آن عکسبرداری کردند، این جانب هستم. سپس کارهای دیگرم را دیدند و مقالههایی را که با محوریت مازندران منتشر کرده بودم، به آنها ارائه کردم. بعد از آن براساس صحبتهایی که کردیم قرار شد همکاری ما ادامه داشته باشد. آنها در دیدار اولی که داشتیم نزدیک به 7ساعت با بنده صحبت کردند و بیشتر مسائلی را که میپرسیدند ضبط میکردند. سال بعد دو باره از مسکو به قائمشهر آمدند و حدود 4ساعت با هم در باره مسائل مختلف زبان مازنی، تاریخ و ساختار آن صحبت کردیم. بخشی از تحقیقات آنها در باره زبان مازنی به این صورت بود که بیشتر بر ایرانی بودن زبان مازنی استوار بود. ولی با دلایل مختلف زبانی و ساختاری آنها دریافتند که زبان مازندرانی یا تبری جزو زبانهای ایرانی نیست، بلکه جذب این زبان شده است.
یعنی آنها قبلا روی این موضوع مطالعه نکرده بودند؟
چرا مطالعات زیادی دارند. مثلاً دیاکونوف محقق بنام روسی به مهجوری کلمات و اصوات و تفاوتش با زبان فارسی باستان اشاره کردند، البته نه به معنای زبانی مستقل، بلکه به عنوان یکی از شاخههای زبان ایرانی که به لحاظ باستانشناسی تا پیش از هزاره اول پیش از میلاد قابل تردید است.
بعد آنها شما را به مسکو دعوت کردند؟
بله. بهار امسال دعوتنامهای از دانشکده کشورهای آسیایی و آفریقایی دانشگاه دولتی مسکو به دستم رسید که از من خواسته بودند در آنجا سخنرانی کنم. جالب اینجاست حتی زمان سخنرانی را هم تعیین کرده بودند. در دعوتنامه که امضای پروفسور «ایگور ایشِنالییویچ آبیلگازییف» رئیس دانشکده را داشت، آمده بود که «جناب آقای طیار یزدانپناه لموکی، پژوهشهای علمی جنابعالی در حوزه زبانهای حاشیه دریای خزر برای زبان شناسانروسی شناخته شده است. به ویژه، کتاب شما در خصوص ضربالمثلهای مازندرانی تحت عنوان «فرهنگ مثلهای مازندرانی، انتشارات فرزین، تهران،1997» در جامعه علمی ما دارای اعتبار فراوانی است.
دانشکده کشورهای آسیایی و آفریقایی دانشگاه دولتی مسکو از حضرتعالی دعوت میکند تا ضمن بازدید از دانشکده ما در نیمه اول ماه مه سال 2015 میلادی(اردیبهشت)، مجموعه سخنرانی پیرامون وضعیت کنونی زبانهای حاشیه دریای خزر، مطالعات صورت پذیرفته در این زمینه و فولکلور این منطقه به انجام برسانید.» در همین دعوتنامه اعلام کردند که اولین سخنرانی بنده 5مه(15اردیبهشت) راس ساعت 10:40 در سالن شماره 333 در محل دانشکده برگزار میشود و البته در باره سخنرانی بعدی وقتی به مسکو رفتم برنامهریزی کردند. چیزی که برای من جالب بود، نظم و برنامهریزی دقیق آنها بود.
چند سخنرانی داشتید و موضوع آنها چی بود؟
دو سخنرانی داشتم. سخنرانی اول درباره تاریخ ، فرهنگ ، هنر و زبان مازندرانی بود و در سخنرانی دوم در باره تاریخ مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری ایران با روسیه پس از سال 1918 و برشمردن اقداماتی که آنان پس از فروپاشی تزار در ایران داشتند، پرداختم. مانند لغو کاپیتولاسیون ، بخشیدن تمامی اموال دولت تزار و سرمایهداران روسی به ایران، ساخت سیلوها ، کارخانه ذوبآهن و کشیدن راهآهن به مقدار 1100 کیلومتر.
چه شد که این موضوع را انتخاب کردید؟
در حقیقت میخواستم یک نوع پل تاریخی بین دو کشور ایجاد کنم و نقبی به حافظه تاریخی بزنم تا به محور فرهنگ هم برسم.ضمن آنکه نگاهم به حسن روا بط همجواری و مناسبات مسالمتآمیز بود.
عنوان سخنرانی اول چه بود؟
عنوان سخنرانی اول «تاریخ، فرهنگ، هنر و زبان مازندران باستان پیش از ورود آریاییها» بود که در آن به طور مبسوط به تاریخ و زبان مازندران پرداختم.
در دیدارهایی که با مستشرقان و خصوصاً زبانشناسان آنجا داشتید، چه مواردی نظر شما را بیشتر جلب کرده بود؟
توجه و آگاهی آنها علمی به فرهنگ زبان و تاریخ و هنر مازندران بود. آنها به دقت و بهویژه روی زبان مازنی و انواع گویشهای موجود در کرانه جنوبی دریای خزر به صورت علمی کار میکنند. دولتشان برای این کارها هزینه میکند. در این زمینه هم از پژوهشهای دانشمندان پیش از خودشان که در روسیه و غرب کار میکردند به صورت کتابخانهای بهره میبرند و هم کار میدانی میکنند. پژوهشگران آنها اغلب در مازندران و دیگر استانهای ما کار میکنند، کتاب ترجمه میکنند، عکس میگیرند و حتی صداها را ضبط میکنند.
آنها چقدر زبان تبری را میشناختند؟
آنان ، صاحب ارثیه ای از پژوهشگران خود حداقل از قرن هجدهم به بعد هستند، بنابراین برای شان مهم است که بدانند زبان مازندرانی در طی دوقرن اخیر چه فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. مثلاً در مورد افسانه به زبان امروزی، کتاب « افسانههای مازندران» این جانب نظرشان را جلب کرد که تصمیم به ترجمه آن گرفتند. زیرا بیان روایتهای سابق را پژوهشگران پیشین جمع کرده بودند، با این حساب دوبارهکاری آنها چیز تازه ای نبودند.
نشستهای شما با مسئولان دانشگاه دولتی چه پیامدها و ره اوردهایی داشت؟
کوششم این بود که از فرصت ایجاد شده حداکثر بهرهمندی فرهنگی را برای استان مازندران داشته باشم؛ بنابر این در انتهای سخنرانی دومم درخواست کرسی مازندرانشناسی کردم و دکتر اسماعیلپور که در آنجا حضور داشتند، از درخواستم حمایت کردند و آکادمیسینهای فرهنگستان و دانشگاه دولتی مسکو با نهایت بزرگواری پذیرفتند و قرار شد در این ارتباط ما هر سال یک تا دو دانشجوی دوره دکترا به آنجا اعزام کنیم و دانشمندان آنان برای ادامه پژوهش به مازندران سفر کنند و ما نیز مقدمات سفر دانشگاهیان زبانشناس، نویسندگان، هنرمندان و پژوهشگران مازندرانی را به مسکو فراهم کنیم. چاپ و ترجمه کتاب هم جزو برنامه است. مهمتر از این داشتن فصلنامه به 2زبان روسی - مازندرانی است که از جمله رهاورد این سفر محسوب میشود. با اشاره پرفسور «مالچانوا» قرار شد اساسنامه را اینجانب بنویسم که این کارتحت عنوان «انجمن فرهنگی – پژوهشی کاسپین – سی ( تپه / کوه )» تدوین شد و مورد تایید هیات امنا قرارگرفت .
حتما دانشجو باید مازنی باشد؟
-برای ما مهم است کسی که از طرف ما به روسیه میرود، زبان مازنی را بشناسد.اگر آنها چیزی از او پرسیدند دانشجو دیگر به ما زنگ نزند و چیزی نپرسد.
برای فصلنامه و کارهای علمی و پژوهشی که میخواهیدانجام بدهید، چه برنامهای دارید؟
برای کرسی هیأت امنای علمی تشکیل قرار اساسنامه آن هم تدوین شد. در این هیأت امنا 4نفر از آکادمیسینهای روسی به نامهای خانم پروفسور مالچانوا، پروفسور ایوانف، دکتر سوفیا وینوگرادا و دکتر لیلا دادخوایا(تاجیک) حضور دارند.
از طرف ایران هم خانم دکتر کتایون مزداپور، دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور، دکتر زهره زرشناس و دکتر مینا رضایی و بنده اعضای هیأت امنای آن را تشکیل میدهیم.ضمن آنکه هیأت علمی را به 3 کارگروه تقسیمبندی کردیم. کارگروه زبان مازندرانی هم شامل دکتر اسماعیلپور، دکتر زهره زرشناس اهل آمل(مدرس زبان سغدی) دکتر مجتبی منشیزاده اهل آمل(استاد دانشگاه علامه طباطبایی) و بنده هستیم.
در کارگروه زبان روسی، دکتر آبتین گلکار(استاد دانشگاه تهران)، دکتر مینا رضایی(دانشگاه مازندران-بابلسر) و مهدی مهرآرا حضور دارند. اما در کارگروه زبانهای ایرانی دکتر اسماعیلپور، دکتر زرشناس، دکتر مزداپور و دکتر منشیزاده هستند. کارگروه هیأت علمی روسها را 4 نفر تعیین کردیم. لازمه انتخاب اعضای کارگروه داشتن اثر منتشر شده یا کارنامه پژوهشی است که همه این اساتید این ویژگی را دارند.
آیا قرار است آنها دانشجویی به ایران بفرستند؟
نخیر. چنین درخواستی از جانب آنان نشد . فرض بر آن بگذاریم که آنان چنین تقاضایی داشتند ما به کدام دانشگاه مازندران میتوانستیم آن دانشجو را بفرستیم؟ در هیچ یک از دانشگاههای مازندران یا کشور واحد درسی مازندرانشناسی نداریم . البته این بیاعتنایی آشکار به تاریخ ، فرهنگ ، هنر و زبان مازندران منصفانه نیست. یک موضوع مهم را هم باید بگویم که قرار است سایتی راهاندازی شود. البته کار چون خیلی مهم است، باید با حوصله و به آرامی جلو برود.سایت را باید راهاندازی میکنیم.
به نظر شما این کار تا کجا و کی ادامه خواهد داشت؟
-ما کوشش خود را انجام میدهیم. نه سقف زمانی تعیین میکنیم و نه میتوانیم بگوییم که محدوده کار تاچه کرانهای را در برمیگیرد. به هر حال مسئولان هم باید کمک کنند
*این گفت و گو در شماره امروز روزنامه همشهری منتشر شد که برای بازنشر در اختیار ما قرار گرفت.