پنجشنبه 18 آبان 1385-0:0
اقتصاد ایران و جهل مرکب من!
يادداشتي از:دکتر احمد سيف،استاد اقتصاد دانشگاه لندن.
عزیزی از ایران به من نوشت که زیادی خارج مانده ای و معلوم است که مسایل ایران را درک نمی کنی. با این که اول به من برخورده بود، ولی دیدم دروغ چرا! حق به جانب این عزیزمن است. به حساب هرروزه به روزنامه ها سرک کشیدم. این بخش از فرمایشات معاون اول آقای احمدی نژاد توجهم را جلب کرد. یک بار خواندم. چیزی نفهمیدم. دو بار خواندم، باز هم فایده نداشت. بارسوم که خواندم دیدم نه، این عزیز من حرف خیلی دقیقی زده است. من که نمی فهمم آقای دکتر داوودی چی می خواهد بگوید؟ مخصوصا اگر دقت کنید که عنوان فرمایش ایشان این است: « به اقتصاد سرمایه داری تن نمی دهیم؟
ولی خودتان بخوانید و شما را به جان مادرتان اگر فهمیدید که د کتر داوودی چه می گوید، به من هم کمک کنید که من هم بفهمم. والله گناه دارد که در این « جهل مرکب ام» باقی بمانم!
«معاون اول رئيسجمهور گفت: نظام بودجه تنها در حد حمايتهاى ما مىتواند به بخش تعاون کمک کند در حالى که منابع مردمى که از کانال بانکها جذب مىشود بايد به سيستم تعاون تزريق شود.
به گزارش ايسنا، دکتر پرويز داوودى - معاون اول رئيسجمهور - در مراسم توديع و معارفه وزير تعاون گفت: يکى از اقدامات اساسى دولت نهم اصلاح و سازماندهى نظام مالى و بانکى کشور در جهت کمک به بخش تعاون است تا منابع به سمت اين بخش سوق يابد. وى يکى از نقاط عطف سياستهاى اقتصادى نظام را اصل 44 قانون اساسى ذکر کرد و افزود: اين اصل نقطه تحول اقتصاد در جهت مردمى کردن آن است؛ کدام نظام مالى قدرت حمايت از محقق شدن اصل 44 را دارد؟ نظام بودجه ما نمىتواند پاسخگو باشد در حال حاضر بودجه عمومى کشور 60 هزار ميليارد تومان است در حالى که نقدينگى که نظام بانکى تزريق مىکند 106 هزار ميليارد تومان است اين نقدينگى با سرعت دو در اقتصاد مىچرخد که به معناى 210 هزار ميليارد تومان قدرت خريد است.»
خوب. چی شد حالا؟(niaak)