چهارشنبه 22 آذر 1385-0:0
آقاي رييس جمهور!فرياد مظلومان را هيچ كس نمي شنود
رنجنامه يک کارگر مازندراني:آقاي رييس جمهور؛بركارگران روزگار چنان مي گذرد كه نگوييد و نپرسيد.
در پي سفر رئيسجمهور به استان مازندران، نماينده كارگران اين استان("دريابيگي" كه هم اكنون نامزد انتخابات شورا در قائم شهر شده است ) در تشريح مشكلات فراروي كارگران رنجنامهاي را خطاب به دكتر احمدينژاد ارسال كرد.به دنبال انعكاس اين مطلب نامه هاي متعددي از سوي كارگران اين استان خطاب به رييس جمهور ارسال شد كه در ذيل متن كامل نامه يك كارگر بازخريد شده از نظر گرامي تان مي گذرد.اين نامه را خبرگزاري كار منتشر كرده است:
آقاي رئيسجمهور!
حقير در حالي كه در بدترين شرايط روحي و رواني در سوگ جانگداز پسر چهارده ساله ام نشسته بودم از طرف مديريت شركت نساجي شماره (2) قائم شهر كه حقير سابقه 22 سال كار در اين واحد رادارم نامه اي دريافت كردم مبني بر اين كه وضعيت اين واحد وخيم و در حال ورشكسته شدن است .
در اين شرايط چكي به مبلغ 6 ميليون تومان دادندو بازخريدم كردند؟!
آقاي رييس جمهور!
حقير را با 6 سر عائله بيكار كردند و اعتبار دفترچه بيمه ام نيز به پايان آمده است و آن چه به جايي نرسد فرياد است وبس! و گوشي كه فرياد مظلومان را بشنود .
آقاي رئيسجمهور!
نان من و زن و بچه هايم را بريدند و...راستي گناه من وامثال من چيست؟
آقاي رئيس جمهور!
سلام مرا بپذيريد و دوستي ام را باور كنيد و بدانيد كه به خاطر تشنه خدمت بودنتان دوستت داريم!
آقاي رئيسجمهور!
خواهشم اين است آن موقع كه از سر تضرع با خدا به گفتگو مي نشيني از قول من بهش بگو بر بنده اي چون حقير روزگار چنان مي گذرد كه نگو و نپرس.