چهارشنبه 16 دی 1394-11:9

گفت و گو با محمد رضا اسحاقی

یک روز دیدم موی سرم سفید شده است

 استاد موسیقی مازندرانی گفت: زمانی که 60 ساله شدم متوجه نبودم که سنم به 60 رسیده است. یک روز دیدم موی سرم سفید شده است. آن قدر عاشق کار خودم و این فرهنگ بودم/ امروز نه فقط نگران روستای خودم بلکه نگران مازندران هستم/ موسیقی را وقف کردم و نمی‌خواهم درآمدی از این مسیر داشته باشم/همسرم می گوید چه کنیم که بیمه نیستیم، می گویم نسل امروز آن قدر هم بی‌وفا نیست ما را رها کند و بچه‌ها ما را نگه می‌دارند. بیمه نشدیم که نشدیم. انگار اگر دولت ما را بیمه کند ورشکسته می‌شود/ می‌خواهند کاری کنند بزرگان موسیقی یک ارگ بخرند و به عروسی بروند.


مازندنومه؛ سرویس فرهنگی و هنری، کلثوم فلاحی: برای دیدار با استاد محمدرضا اسحاقی به منزلش در گرجی محله بهشهر رفتیم. او قرار است در کنسرت موسیقی مازندرانی که از 16 تا 18 دی ماه در سینما سپهر ساری برگزار می‌شود، به همراه 6 هنرمند مازندرانی دیگر به اجرای برنامه بپردازد. خنیاگر موسیقی شرق مازندران در این گفت‌وگو از اهمیت برگزاری این کنسرت، ورود سازهای ایرانی و خارجی به موسیقی مازندران، علمی شدن موسیقی مازندران، بیمه مفاخر موسیقی کشور و ... سخن گفت.

کنسرت گروه موسیقی کایر از امروز برگزار می‌شود و شما هم به عنوان یکی از استادان موسیقی مازندران در این کنسرت به اجرای برنامه می‌پردازید. چه نظری درباره این کنسرت دارید؟

این کنسرت بسیار از اهمیت برخوردار است چون هیچ گاه چنین اتفاقی نیفتاده بود که استادان موسیقی ما دور هم جمع شوند، برای ما هم خاطره است و هم آروز. برای دوستان خاطره خوبی خواهد شد. کارهای جدیدی در این کنسرت به مردم تقدیم خواهیم کرد. انتهای هنر پیشکسوتان در این کنسرت نمایان خواهد شد.

چه نظری درباره ورود سازهای ایرانی و خارجی به موسیقی مازندران دارید؟

اینها جزوی از نوآوری است و کار بدی نیست اما به گونه‌ای نشود که فرهنگ ما فراموش شود. امروز صنعت نباید سنت ما را از بین ببرد. سازهای صنعتی قوی‌تر هستند و صدای بیشتری دارند و سازهای ما مظلوم هستند. این طور نشود که جایگزین سازهای ما شود و آیندگان فکر کنند موسیقی ما همین بود و برگرفته از موسیقی غربی است. اگر مداوم  از این سازها استفاده شود خطری برای فرهنگ ما است.

موسیقی مازندران بیشتر به صورت سینه به سینه منتقل شده است. چه پیشنهادی برای علمی شدن موسیقی مازندران دارید؟

نسل آینده باید علمی کنند ما سینه به سینه کار کردیم و هنرمندان ما اغلب سواد نداشتند اما حافظه بسیار قوی داشتند. نسل امروز باید موسیقی را علمی کرده و نت بنویسد وقتی علمی شود ماندگارتر می‌شود. نسل آینده دیگر نمی‌آید 10 هزار بیت شعر حفظ کند آن قدیم بود که اشعار حفظ و سینه به سینه نقل می‌شد.

بهشهر را با استاد اسحاقی می‌شناسند. چرا نیروسازی نشده است؟

یک روز عده‌ای آمدند فیلمی از زندگی من تهیه کنند. با هم رفتیم در جمعی تا صدای افراد دیگر هم ضبط شود. آن روز هیچکس نخواند. به گروه گفتم فردا بدون من بیایید. رفتند و چند صدا ضبط کردند. وقتی علت را از من پرسیدند گفتم هیچکس جلوی من نمی‌خواند.

 با گروه‌های موسیقی خارج از استان هم همکاری دارید؟

با بسیاری از  گروه‌های موسیقی کار کردم و می‌خواهم ثابت کنم که هیچ مشکلی با هم نداریم. بنی آدم اعضای یکدیگرند ما هم پاره تن همدیگر هستیم و هنرمندان ریشه در همدیگر دارند.  افتخار می‌کنم اگر جوانان بیایند و کار یاد بگیرند.

در زمینه حفظ موسیقی مازندران نگرانی ندارید؟

امروز کولی‌ها آمدند موسیقی افغانی را با موسیقی ما مخلوط کردند و جوان فکر می‌کند موسیقی ما همین است، در اصل نوعی فریبکاری است.  دوستانی  که دستی به موسیقی دارند باید تلاش کنند باید توجه بیشتری در این زمینه داشته باشند. به همه هنرمندان گفتم روزی می‌رسد کسی از شما حمایت نمی‌کند اما موسیقی باید عشق باشد و شماعاشق هستید، کاری کنید این فرهنگ حفظ شود. دنبال این نبودم کسی از من حمایت کند. زمانی که 60 ساله شدم متوجه نبودم که سنم به 60 رسیده است. یک روز دیدم موی سرم سفید شده است. آنقدر عاشق کار خودم و این فرهنگ بودم. وقتی به این فکر می‌کردم اگر عده‌ای بخواهند فرهنگ ما را از بین ببرند آینده ما چه خواهد شد، برای فرهنگ سرزمینم گریه‌ام می‌گرفت.   

امروز نه فقط نگران روستای خودم بلکه نگران مازندران هستم که بافت بومی در حال از دست رفتن است. دیگر خبری از بام‌های سفالی  نیست. هزینه کردم تا یک خانه با فرهنگ بومی‌ام بسازم و از خودم به یادگار بگذارم. فرهنگی که پاک و طاهر باشد خداوند هم نظر می‌کند.

سال گذشته از یک منظومه رونمایی کردید. قرار بود کار ادامه داشته باشد. در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

شرکت مهرآوا در این زمینه چند کار بیرون داد. موسیقی را وقف کردم و نمی‌خواهم درآمدی از این مسیر داشته باشم، فقط فرهنگ ما حفظ شود و آینده ما بی‌هویت نباشد. بی هویت بودن خیلی بد است. امروز یک آذری بر روی زبان و موسیقی خود تعصب دارد و مازندرانی‌ها هم به این نتیجه برسند که از راه موسیقی، شعر و زبان،  فرهنگ را حفظ کنیم. وقتی زبان و فرهنگ ما حفظ شود محبت، عشق، خدا، عرفان و ... در موسیقی ما هست. اگر موسیقی آنچنانی وارد مملکت شود نسل آینده دیگر به بزرگتر خود احترام نمی‌گذارد.

مشکل بیمه شما هنوز حل نشده است؟

دیگر گذشتیم. دنبال اینها دیگر نیستیم. همسرم می گوید چه کنیم، می گویم نسل امروز آن قدر هم بی‌وفا نیست ما را رها کند و بچه‌ها ما را نگه می‌دارند. بیمه نشدیم که نشدیم. انگار اگر دولت ما را بیمه کند ورشکسته می‌شود، چون چهار پنج نفر بیشتر نیستیم و بقیه مردند و رفتند. آنها مگر بیمه بودند؟ به دنبال این نبودیم درجه هنری بگیریم یا نگیریم. می‌خواهند کاری کنند بزرگان موسیقی یک ارگ بخرند و به عروسی بروند. ما از کار زده نشدیم و امیدواریم نسل آینده هم از کار زده نشود.