شنبه 4 ارديبهشت 1395-19:0

انتقال آب دریای خزر: زخمی به روی زخم های قدیمی!

در فضای پسابرجام نه تنها چیزی به مازندران نمی‌رسد، بلکه قرار است باز زخمی به زخم‌های قدیمی اضافه شود. دلارهای ارزان و دولتی که با توجیه کشاورزی بودن مازندران و ترس از آسیب زدن به محیط زیست آن در استان های دیگر سرمایه گذاری شده، حالا به بار نشسته و سود حاصل از آن سرمایه گذاری ها قرار است به مازندران بیاید و آب دریای آن را به استان صنعتی مجاور ببرد.


مازندنومه؛ سرویس اجتماعی،عباس مهاجر فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه صتعتی شریف: بالاخره پس از کش و قوس های فراوان برجام امضا شده و کشور ما در فضای پسابرجام قرار می گیرد. هیئت‌های خارجی به قصد شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری به سوی مملکت هجوم می‌آورند. هر روز خبر جدیدی از توافق فلان شرکت یا کشور خارجی برای سرمایه‌گذاری در استان‌های پیشرو در جذب سرمایه‌گذار به ‌گوش می‌رسد. طرح‌های مختلف صنعتی و تجاری در زمینه های مختلف آماده امضا می‌شوند. اما، ناگهان خبری جالب، مسخره و درعین حال تاسف‌آوری نظرها را به سمت مازندران جلب می‌کند. خبری بی نهایت منزجر کننده: شاه اراذل و اوباش مازندران پس از انتشار کلیپ هایش دستگیر شد!

تعطیلات نوروز فرا‌می‌رسد. مازندران، که دولت در سفر استانی خود صنعت گردشگری را محور توسعه آن قرار داده است، آماده پذیرایی از هم وطنان مان می‌شود. آسمان عید مازندران ابری و بارانی است. مسوولان هر روز آمار اسکان در استان و تردد در محورهای اصلی را اعلام می‌کنند. آمارها چشمگیرند.

به واسطه حجم بالای سفرها خبرهایی در رابطه با نامناسب و ناکافی بودن زیرساخت‌ها و امکانات گردشگری استان بیشتر جلب توجه می کنند. انتشار عکسی از اسکان فرهنگیان آموزش و پرورش در سالنی ورزشی اصلا و ابدا حالت خوشی ندارد. معلمانی که بعد از عمری زحمت باید به جای اقامت در هتلی با حداقل امکانات رفاهی با خانواده های شان در سالن ورزشی و یا کلاس های مدارس شب را بگذرانند. در ضمن مازندران هنوز هم هتلی پنج ستاره ندارد.

خبرها ادامه دارند...ایجاد پنجره واحد سرمایه گذاری، چرایی معرفی نکردن منطقه آزاد در مازندران و پیدا کردن مقصر آن، گزینه های جانشین استاندار و دها موارد دیگر که به شماره نمی‌آیند.

این بار اما خبری تکان دهنده دیگری توجهات را به سوی سمنان جلب می‌کند. آقای رییس جمهوری از طرح انتقال آب دریای خزر به استان مادری خودشان محکم دفاع کردند. گویی بار دیگر سقف انتظارات ما به جای پیگیری توسعه، پیشرفت و سرمایه گذاری دراستان، ایجاد اشتغال و رفع معضلات اجتماعی باید تا حد مراقب از داشته های مان، طبیعت و محیط زیست پایین بیاید.

در فضای پسابرجام نه تنها چیزی به مازندران نمی‌رسد، بلکه قرار است باز زخمی به زخم‌های قدیمی اضافه شود. اگر با واقع بینی و صداقت روستایی بتوان صحبت کرد می‌توان گفت: دلارهای ارزان و دولتی که با توجیه کشاورزی بودن مازندران و ترس از آسیب زدن به محیط زیست آن در استان های دیگر سرمایه گذاری شده، حالا به بار نشسته و سود حاصل از آن سرمایه گذاری ها قرار است به مازندران بیاید و آب دریای آن را به استان صنعتی مجاور ببرد...

اما گویا، این بار مسئله‌ای که دیگر وقعی به آن نهاده نمی‌شود محیط زیست و طبیعت مازندران است. مازندرانی که فارغ التحصیلان بیکار در آن بیداد می کند، مازندرانی که برخلاف دیگر نقاط کشور، اکثر تیم های ورزشی آن متعلق به بخش خصوصی بودند و اما حالا فوتبالیست‌های آن در تیم‌های دیگر جوانمرگ می شوند، مازندرانی که کماکان محور ترانزیتی سوادکوهش در حال ساخته شدن است، مازندرانی که بازار محصولات کشاورزی روسیه را به دلیل تعلل و نبود کانتینر یخچال دار به ترکیه واگذار کرده است، مازندرانی که برقی شدن راه آهن آن به اما و اگر وابسته شده، مازندرانی که مسئولانش برای فرودگاه گاو دشت، برای عنوان شهر بهار نارنج و شهر آرش با هم کل کل می کنند. آی مازندران...