مازندنومه، سرویس سیاسی: معاون اول رییس جمهوری و شخص دوم کابینه دو روز در مازندران بود و غیر از چند خبرگزاری و صداوسیما، بیشتر رسانه های استان به برنامه های اسحاق جهانگیری دعوت نبودند.

سه پیش فرض داریم؛ 1-سفر جهانگیری جنبه آخر هفته ای و تعطیلات و استراحت شخصی و خانوادگی داشت. 2- سفر او کاری و با برنامه ریزی قبلی بود. 3-سفر معاون اول آمیخته ای از هر دو حالت بود، یعنی هم برای استراحت آمده بود و هم ماموریت اداری داشت.

بازدیدها و سخنرانی های جهانگیری نشان داد که پیش فرض اول نادرست است و گزینه های دوم یا سوم صحیح است. حال این پرسش پیش می آید که اگر تمام یا بخشی از سفر معاون اول کاری بود و برای او چند برنامه اداری چیده بودند، چرا از ظرفیت کامل رسانه های استان برای پوشش جامع سفر بهره گیری نشد؟

البته پاسخ این چرا از منظر روابط عمومی استانداری مازندران مشخص است، جمله های تکراری و صدبار گفته شده نظیر دست ما نبود، از تهران این گونه خواستند، ما لیست دادیم اما خط زددند، جا برای همه نبود، از تهران خبرنگار آورده بودند و ...الخ. دیگر با ادبیات آقایان در چنین مواقعی آشنا شده ایم! وقتی در سفر نفر اول کابینه به مازندران رسانه ها را گلچین می کنند، اسحاق جهانگیری و دیگران که جای خود دارند!

به باور ما مشکل، دستاویزهای گفته شده در بالا نیست، چه این موارد به آسانی قابل حل و فصل است. نمی شود سه سال از عمر دولت گذشته باشد و هنوز برای سفر اعضای کابینه به استان این همه سردرگمی وجود داشته باشد.

در سفر دو روزه جهانگیری که سایت های خبری و از جمله مازندنومه دعوت نبودند، یکی از دوستان که دعوت شده بود، برای ما نوشت: «چیزی را ازدست ندادید. ما را هم حسابی گیج کرده بودند. یک بار گفتند افتتاح دارند در امیرآباد، بعدش گفتند بازدید است، بعد گفتند شاید اصلا جهانگیری نیاید، بعد گفتند فقط عکاس معرفی کنید و آخر هم گفتند خبرنگار بفرستید!»

این وضعیت سیستم اطلاع رسانی دولت در مازندران است! یا به برنامه دعوت نمی شویم، یا اگر دعوت می شویم تا لحظه آخر نمی دانیم چه کاره ایم! اصلا" اگر استانداری مازندران روابط عمومی نداشته باشد مگر وضع از این هم بدتر می شود؟! مشکل کجاست؟

مشکل وضعیت اطلاع رسانی دولت در استان چند وجهی است؛ لیکن اصل قضیه آن است که سیستم استانداری اعتقادی به رسانه، به ویژه رسانه های نوین ندارد. ریشه این وضعیت هم در شخص استاندار وجود دارد که از آغاز صبغه فرهنگی و رسانه ای نداشت. او هرگز از زیرمجموعه نمی خواهد در کارها از نیروی رسانه بهره گیری کنند و این گونه است که انتهای عملکرد رسانه ای شان می شود درج خبر و عکس مدیریت ارشد استان در سایت استانداری و تمام.

بی اعتقادی عملی استاندار به رسانه ها از یک سو و بی توجهی تامش به معدود رسانه های هوادار دولت در استان سبب شده در بزنگاه ها و پیچ های مهم، دولت در استان حامی رسانه ای نداشته باشد و تنور دلسردی و یاس و انتقاد علیه دولت همواره گرم باشد.

اطلاع دادن به رسانه ها برای شرکت در یک جلسه، کار غامض و دشواری نیست، به آسانی با یک پیامک و تلفن هم شدنی است. آقایان روابط عمومی استانداری گمان نکنند این کار مثلا" پژوهش درباره اثر کوانتومي هال یا شارش گرما در مواد مرکب و حل عددي معادله پواسن است یا بر فرض پایان نامه دکترای شیمی با موضوع تهیه تیواسترها توسط پلیمر حاوی سدیم تیو بنزوات است و یا حل مسئله ماتروييد و تريد؛ خیر یک پیامک هم بدهید همکاران خودشان را به برنامه می رسانند!

همایشی با حضور نفر دوم کابینه و برخی بزرگان دیگر در بابلسر برگزار می شود، اما خبر آن تنها از طریق صداوسیما و چند خبرگزاری معدود که اغلب مخالف و منتقد گفتمان این دولت اند پوشش داده می شود. در سایر موارد مطروحه نیز اغلب چنین بوده است.

سیستمی منفعلانه و دچار روزمرگی و باری به هرجهت و آقا بی خیال شو در نظام اطلاع رسانی دولت در استان وجود دارد که بارها گوشزد کرده ایم؛ هر چند می دانیم که هیچ اتفاقی با این تذکرات نمی افتد، مگر این که استاندار بعدی بیاید که اعتقاد به اصلاح امور داشته باشد، آن گاه شاید کمی اوضاع بهبود یابد.