يکشنبه 1 اسفند 1395-19:43

پس از کش و قوس های فراوان؛

آیین اربعین الله هاشمی رفسنجانی در نوشهر برگزار شد

غلامحسین کرباسچی: شاید در تاریخ ایران و به صورت قطع در 37 سال گذشته، هیچکسی به اندازه هاشمی مورد اهانت و انتقاد و بدگویی قرار نگرفت/ جامعه ما آن چنان که باید هاشمی را نشناخت/ بهشتی توسط تعداد محدودی ضد انقلاب، مورد توهین قرار گرفت اما هاشمی را چه کسانی مورد توهین قرار دادند و چند سال و چقدر ایستاد در مقابل چند جناح؟


 مازندنومه، سرویس سیاسی: پس از کش و وقوس های فراوان و مانع تراشی امام جمعه و برخی نهادها با برگزاری مراسم اربعین آیت الله هاشمی رفسنجانی و سخنرانی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی کشور در نوشهر،، با دو تغییر مکان، این برنامه در همان ساعت وعده داده شده اجرا شد.

غلامحسین کرباسچی ساعت 16 یک شنبه در در سالن شهید باهنر  نوشهر سخنرانی کرد، در حالی که مدیرکل سیاسی و انتخابات استانداری مازندران، فرماندار نوشهر، دبیر حزب کارگزاران سازندگی مازندران و جمعی از چهره های اصلاح طلب در این مراسم شرکت کرده بودند.

همکار ما در غرب استان -صفر لفوتی- فایل این سخنرانی را برای ما ارسال کرد که پس از پیاده شدن و تنظیم، فرازهای مهم اظهارات کرباسچیدر زیر در اختیار مخاطبان قرار می گیرد:

*سوره محمد (ص) این بشارت را می دهد که آثار اعمال گم نمی شود و بزرگترین معجزه قرآنی را در زندگی و مرگ هاشمی دیدیم. بارها عرض کردم در این ایام که قطعا در ایران و شاید در تاریخ ایران و به صورت قطع در 37 سال گذشته، هیچکسی به اندازه هاشمی مورد اهانت و انتقاد و بدگویی قرار نگرفت.

*هم راست و هم چپ و مععتدل و شاید همه ما به نوعی، آنچه که لقب دادیم و لقب دادند و چه بسا نقص ها و نارسایی ها به این شخصیت بزرگ نسبت دادیم ، 38 سال شدیدتر از بهشتی و حتی امام راحل و مقامات و رهبر انقلاب، به آقای هاشمی توهین شد.

*امروز هنوز گرم هستیم و عظمت هاشمی را در فقدان هاشمی و در بحران ها خواهیم فهمید. همیشه فقدان شخصیت های بزرگ و رهبران عظیم، مردم را به وحشت می اندازد. نه از سر تاثر برای آن فرد بلکه تاثر برای خودشان و اینکه بعد از این ما چه کنیم. این وحشت و نگرانی را در همه جا در رهبران بزرگ دیدیم و می بینیم. بعد از آقای هاشمی همه نگرانیم و  بعد از رحلت امام راحل هم این نگرانی بود که حالا چه می شود. بعد از رحلت آقای هاشمی، هر کسی به بنده رسید از تلفن و حضوری، می گفتند حالا چه اتفاقی می افتد.

*40 روز را بدون آقای هاشمی طی کردیم و خداوند ایشان را قرین رحمت کند و همان طور که 40 شب و 40 روز مردم ایران و جهان و بسیاری از رهبران جهان، جز خیر و خوبی و یاد نیک از او نگفتند خداوند هم با این ذکر خیر مردم، هاشمی را قرین رحمت خواهد کرد.

*مرسوم است که بعد از 40 روز، دوره احساسات و ناراحتی گذشت حالا میراث یک مرحوم که مورد علاقه و احترام است، خانواده می نشینند و می خواهند این میراث را برای خود نگه دارند و این میراث از بین نرود.  امروز باید فکر کنیم میراث هاشمی برای ما چیست؟ ما خانوده ای هستیم که بعد از انقلاب، هیچ وقت انقلاب را بدون هاشمی و بدون ذکر وی، نداشتیم. امروز که این شخصیت را از دست دادیم به عنوان پدر معنوی، شاید همه ما و همه ملت ایران، به عنوان یکی از بنیانگذاران انقلاب، شاید در این چهلم بهترین کار این باشد که ببینیم میراث هاشمی چیست و چه چیزی از او برای ما باقی مانده است.

*امروز از گردش اطلاعات، همه مستفیض می شویم که کشور و شرایط ما چه وضعیتی در سطح جهان و داخل دارد و چه نگرانی هایی در داخل داریم. در چنین شرایطی چگونه می توانیم از میراث هاشمی استفاده کنیم.

بینش خدامحورانه و اعتدالگرایانه هاشمی، بینشی است که می تواند برای همیشه میراث ماندگار باشد. با همتی که آقای هاشمی داشت از زندگی ایشان، ترسیمی به صورت کتاب ها و آثاری که به عنوان خاطرات است با همه حرف های ناشایستی که ممکن است برخی افراد ناآگاه بگویند اما این میراث ماندگاری است که توصیه می کنم محافل سیاسی و روشنفکری ما، به این مسئله بپردازند و این شخصیتی است که جزو نوادر روزگار ما است. ما چون همزمان با آقای هاشمی هستیم امروز متوجه نمی شویم و جامعه ما آن چنان که باید هاشمی را نشناخت.

اولین ویژگی که از هاشمی درک می کردیم خدامحوری در زندگی هاشمی بود و به معنای واقعی کلمه، خدا را قبول داشت و این را در زندگی ایشان می دیدیم نه با اعمال ریاکارانه و نمایشی. برای هاشمی این مهم بود. در زندگی خود نگاه کنیم اگر می خواهیم از میراث هاشمی استفاده کنیم ببینیم چه اندازه خدامحور هستیم.

خدامحوری هرگونه جسارت را به هاشمی داده بود. در اوج مبارزه با استبداد، زیر شکنجه از انقلاب نگذشته بود.مهمتر از این مبارزات و خدامحوری ها، شاید افراد نسبت به مال خطرات بسیاری کنند اما نسبت به آبرو، حساسیت ویژه ای دارند

هاشمی در برابر وظیفه از آبرو بردن و آبرو ریختن، واهمه نداشت. مظلومیت بهشتی و هاشمی قابل مقایسه نیست. بهشتی توسط تعداد محدودی ضد انقلاب، مورد توهین قرار گرفت اما هاشمی را چه کسانی مورد توهین قرار دادند و چند سال و چقدر ایستاد در مقابل چند جناح؟

*پس از شهادت بهشتی خیلی احساسی شده بودیم و می‌گفتیم «دشمن در چه فکریه، ایران پر از بهشتیه»، اظهار کرد: ولی آیا واقعاً ایران پر از بهشتی بود و ما بعد از بهشتی توانستیم کسی را جایگزین او کنیم.

 درباره هاشمی هم همین‌گونه است که در برخی از سایت‌‌ها می‌نویسند که «هر روز هاشمی‌‌ها به دنیا می‌آیند و هاشمی‌ها از دنیا می‌روند» و یا «هاشمی یک فکر بود»، آری هاشمی یک فکر بود ولی آن فکری که در یک آدمی تبلور پیدا کند و بتواند مجسم شود و بیاید در زندگی ما است.

اگر بخواهیم میراث هاشمی در جامعه باشد باید کار اندیشه ای انجام دهیم و تفکر کنیم وضعیت ما چیست، شرایط ما در کشور شرایط عادی نیست. وضعیتی که به عنوان ملت مستقلی که امام راحل برای این ملت ایده آوردند،

*ملت سوریه و عراق شدن که یک مرتبه تقابلی 11 میلیون ملتی را دربه در کند خیلی دور نیست. ما ممکن است با هم اختلاف سیاسی داشته باشیم اما این طور فاصله نداریم باهم و باید در کشور در کنار هم زندگی کنیم.

*باید به سازندگی و آبادانی کشور توجه کنیم. هاشمی نسبت به بدترین مخالفان سیاسی اش، کینه ورزی نداشت و اصولا در دل کینه نداشت.

*هاشمی از هیچکس در مقابل این همه توهین و آلودگی که به دهان آوردند در برابر این مرد بزرگ، شکایت نکرد. زمانی او را اکبرشاه نامیدند. دادستان شکایت کرد، اما هاشمی گفت شکایت لازم نیست. او از کسی شکایت نمی کرد.

*خداباوری، علاقه به ایران، اعتقاد به کار مداوم و ناامید نشدن و هیچگاه سنگر از دست ندادن و پای آرمان و عقاید ایستادن و از همه اینها مهمتر، تحمل انتقاد و انتقادپذیری و شجاعت به اعتراف اشتباه از ویژگی های هاشمی بود.

*هاشمی در مسائل، فکر نکرده، اظهارنظر نمی کرد و به نظرات دیگران احترام می گذاشت حتی اگر قبول نداشت. فکر کنیم راه صحیح و بدون تعصب را انتخاب و ایستادگی و مقاومت کنیم.

*دور نبینیم از خود این نوع اختلاف بینش هایی که نتوانیم بنشینیم و حل کنیم. گرفتاری هایی که داریم جز با نگاه عمل چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب و روحانی و غیرروحانی، همه باید کار کنیم شاید این گرفتاری ها رفع شود.

*در سال 84 همین برادرانعزیز گفتند رفتیم پیش آقای هاشمی، گفتم آقای هاشمی چیزی به شما چیزی نگفت؟ گفتند ما از شرم آب شدیم چون چیزی به ما نگفت. شما این همه نوشتید این همه توهین کردید.

*او شجاعت اعتراف به اشتباه را داشت. آقای هاشمی بارها گفت اگر تجربیات سیاسی امروز را داشتیم، نمی گذاشتیم حوادث اول انقلاب تکرار شود.

*هاشمی به فکر و نظرات دیگران احترام می گذاشت. ما هم باید فکر کنیم که راه درست کدام است و بدون تعصب قدم برداریم.

* کشور گرفتاری های بزرگی دارد که اگر همه اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و روحانی و ولایی و همه دست در دست هم بگذاریم، شاید بتوانیم به سلامت گذر کنیم؛ این قدر گرفتاری های ما بزرگ است. مثلا" همه توان را اگر دولت به کار گیرد سالی 700 هار شغل می تواند ایجاد کند، در حالی که سالی یک میلیون جوان به کار نیاز پیدا می کند.