چهارشنبه 22 آذر 1396-8:51
دبیر علمی پنجمین کنفرانس ملی ماهی شناسی ایران:نگاه جامعه و مسئولان به ماهی و صنعت شیلات باید تغییر کند
دکتر صابر وطن دوست: پنجمین کنفرانس ملی ماهیشناسی ایران امروز در دانشگاه آزاد بابل آغاز به کار کرد/برای نخستین بار در ایران یک نرمافزار ریختسنجی ماهی طراحی شده که در کنفرانس معرفی و ارائه میشود/ 16 گونه از ماهیان آبهای داخلی ایران در لیست قرمز بینالمللی حفاظت از حیات وحش قرار دارند که 8 گونه مربوط به دریای خزر هستند/ نزدیک به 300 گونه تزیینی غیر بومی وارد کشور شده است و حتی یک ماهی ایرانی از آبهای شیرین نداریم که در این صنعت باشد.
مازندنومه؛ سرویس اقتصادی، گفتگو از: اشکان جهانآرای+علی صادقی: پنجمین کنفرانس ملی ماهیشناسی ایران امروز در دانشگاه آزاد بابل با حضور کارشناسان و پژوهشگرانی از سراسر کشور آغاز به کار میکند. نخستین دوره این کنفرانس سال 92 در دانشگاه صنعتی اصفهان، دومین دوره سال 93 در دانشکده منابع طبیعی کرج، دوره سوم در سال 94 به میزبانی دانشگاه شیراز و دوره چهارم سال گذشته در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. نخستین بار است که این کنفرانس علمی و تخصصی در مازندران و همچنین به میزبانی یک واحد دانشگاهی دانشگاه آزاد برگزار میشود.
پیشینه برگزاری این کنفرانس به فعالیت انجمن علمی ماهیشناسی ایران برمیگردد. این انجمن سال 91 شکل گرفت و از سال 92 برگزاری کنفرانس علمی ماهیشناسی را آغاز کرد. در حال حاضر پروفسور «حمیدرضا اسماعیلی» تنها پروفسور ماهیشناس ایران و استاد دانشگاه شیراز رئیس انجمن علمی ماهیشناسی است. هیأت مدیره انجمن 7 عضو دارد که یکی از این اعضا دکتر «صابر وطندوست» پژوهشگر و ماهیشناس مازندرانی و دبیر علمی پنجمین همایش ملی ماهیشناسی ایران است. دکتر «همایون معتمدی» رئیس دانشگاه آزاد واحد بابل ریاست کنفرانس را به عهده دارد و دکتر «رضا چنگیزی» معاون پژوهشی این دانشگاه دبیر اجرایی کنفرانس است.
وطندوست سالهاست که در حوزه ماهیان ایران پژوهشهای گستردهای را انجام میدهد و تا کنون نیز همراه با همکارانش توانسته 10 گونه نویافته از ماهیان بومزاد ایران را کشف، توصیف و ثبت کند. او امسال از سوی مرکز آموزش و پژوهشهای توسعه و آیندهنگری استانداری مازندران به عنوان یکی از 5 پژوهشگر برتر در حوزه منابع طبیعی انتخاب شد. وطندوست پیش از این نیز در یازدهمین دوره جایزه ملی محیط زیست به عنوان متخصص برگزیده معرفی شد و از دوازدهمین دوره جایزه دکتر «تقی ابتکار» که معتبرترین جایزه غیر دولتی محیط زیست است جایزه پژوهشگر برتر را دریافت کرد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد بابل و دکترای شیلات بیش از 80 مقاله ISI،ISC و علمی پژوهشی، راهنمایی و مشاوره نزدیک به 100 پایاننامه و چاپ بیش از 120 مقاله در کنفرانسهای منطقهای، ملی و بینالمللی را نیز در کارنامه دارد. به بهانه برگزاری پنجمین کنفرانس ملی ماهیشناسی در بابل با دکتر «صابر وطندوست» عضو هیأت مدیره انجمن علمی ماهیشناسی ایران و دبیر پنجمین کنفرانس ملی ماهیشناسی در دفتر همشهری مازندران گفتوگویی داشتیم:
کنفرانس ماهیشناسی چه هدفی را دنبال میکند؟
هدف اصلی این است که پژوهشگران فعال در این عرصه یافتههای خود را عرضه کنند. کنفرانسهای مرتبط با این حوزه در دنیا کم نیست. یکی از دلایلی که دنیای غرب پیشرفت بیشتری دارد به خاطر همین نگاههای تخصصی است. ولی ما همیشه عمومی کار کردیم و به جانورشناسی بیشتر از دستهبندی جانداران پرداختیم. نیامدیم روی جوندگان، خزندگان، پستانداران، ماهیان و پرندگان جداگانه کار کنیم. در این زمینه تقریبا ماهیشناسان پیشرو هستند. هدف کنفرانس این است که در درجه نخست اثبات شود ما هم میتوانیم تخصصیتر در موضوعات مختلف کار کنیم و گردهمایی سالانهای برای همه پژوهشگرانی که روی گونههای ایرانی ماهی پژوهش میکنند داشته باشیم تا آخرین دستاوردهای علمی را عرضه کنیم و تبادل اطلاعات و تجربیات اتفاق بیفتد. کاری که در دنیا انجام میشود.
هدف دیگر کنفرانس این است که جامعه از شنیدن نام ماهی فقط یاد سفره و غذا نیفتد. ماهی جنبههای اقتصادی مختلفی دارد که ما خیلی از این موارد را حتی نمیشناسیم. بیش از 34 هزار نوع ماهی در دنیا توصیف شد و قطعیت حضورش مشخص است که نزدیک 60 درصد مهرهداران دنیا را تشکیل میدهند. همین موضوع اهمیت ماهیان را نشان میدهد.
برنامهریزی برای بخش جنبی و اصلی همایش چگونه است؟
نمایشگاه عکسی از ماهیان خلیج فارس داریم. 50 قطعه عکس که توسط عکاسان برجسته مانند «سید علی محترمی» عکاس شاخص اهل بابل و ساکن جنوب کشور از ماهیان خلیج فارس ثبت شده در نمایشگاه عرضه میشود. یک کار خوب هم که این دوره با همکاری آقای ابراهیمی کارنامی مدیرکل محترم حاظت محیط زیست مازندران انجام میشود برگزاری کارگاه ویژه آموزشی ماهیشناسی در مورد ماهیان حوزه خزر برای 30 تن از محیطبانان است. چون جریمهای که برای هر ماهی ثبت میشود با ماهیان دیگر متفاوت است و محیطبان باید نوع ماهی را دقیق بشناسند تا به مراجع قضایی گزارش دهد. این محیطبانها هم در کنفرانس حضور خواهند داشت و هم در کارگاه آموزش میبینند.
5 پنل تخصصی برای 2 روز در نظر گرفتیم. امروز صبح افتتاحیه برگزار میشود و عصر پنلها را خواهیم داشت. «تنوع زیستی حفاظت از ماهیان»، «زیستشناسی و بومشناسی ماهیان»، «بیوسیتماتیک و ردهبندی ماهیان»، «ژنتیک، فیزیولوژی و تکوین ماهیان»، «تکثیر و پرورش و تغذیه ماهیان» و «بهداشت، بیماریها و انگلهای ماهیان» محورهای اصلی همایش هستند.
استقبال پژوهشگران چطور بود؟
بیشترین میزان مقالات برای این کنفرانس نسبت به 4 دوره اخیر را دریافت کردیم. نزدیک به 6 ماه است که دبیرخانه را تشکیل دادیم. دریافت مقاله از اردیبهشت آغاز شد و تا 7 آذر ادامه داشت. نزدیک به 350 مقاله به دبیرخانه رسید. 30 مقاله برای سخنرانی انتخاب شد و بقیه به صورت پوستر ارائه میشود. انتخاب و ارزیابی مقالات هم توسط 85 داور از دانشگاههای مختلف کشور انجام شد.
بین مقالات نویافته یا دستاورد علمی جدیدی هم وجود دارد؟
کشف گونهها معمولا در همایشها ارائه نمیشود. اما دستاوردهای جدیدی در عرصه تغذیه و بهداشت و بیماریهای ماهی دیده میشود. مثلا برای نخستین بار در ایران یک نرمافزار ریختسنجی ماهی طراحی شده که در کنفرانس معرفی و ارائه میشود.
خروجی این کنفرانسها چیست؟ آیا دستاوردها مورد توجه نهادهای مرتبط قرار میگیرد؟
معمولا سازمان شیلات و حفاظت محیط زیست ارتباط مستقیمی با این کنفرانس پیدا میکنند. شیلات که در زمینه بهرهبرداری و پرورش آبزیان و به ویژه ماهیان میتواند خروجی خوبی دریافت کند و به آخرین دستاوردهای مطالعاتی و پژوهشی در زمینه ماهی دست یابد. سازمان حفاظت محیط زیست هم که حفاظت از ماهیان به ویژه در آبهای داخلی و دریایی را بر عهده دارد فرصت خوبی برای دریافت دادهها و روشهای نو دارد. سازمان دامپزشکی هم میتواند از خروجی این کنفرانس برای بهداشت و درمان ماهیان و پیگیری از اپیدمی بیماریها استفاده کند. تا کنون با سازمان محیط زیست تعامل زیادی داشتیم که از دستاوردهای کنفرانسها استفاده کنند.
این کنفرانس برای نخستین بار در مازندران برگزار میشود. استانی که ماهیهای آن زبانزد است. در منطقه شمال کشور چند گونه ماهی داریم؟
ما حوزه آبریزی بررسی میکنیم. یعنی از سرچشمه تا پایاب یا جایی که آب وارد میشود که در مجموع به آن حوزه آبریز میگوییم. در مازندران حوزه آبریز خزر یا کاسپین را داریم. خزر چون به آبهای آزاد وصل نیست آن را آب داخلی میدانیم. از طرفی آب دریای خزر هم شور نیست و در دسته آبهای لبشور قرار میگیرد. یعنی 13 گرم نمک در لیتر میانگین شوری آب خزر است. تا 30 گرم نمک در آب، لب شور حساب میشود و زیر 3 گرم نمک در یک لیتر هم آب شیرین است. در حوزه آبریز کاسپین به عنوان پرتنوعترین حوزه آبهای داخلی ایران بیش از 120 گونه ماهی داریم. من و دوستانم در تیمهای علمی مختلف تا کنون توانستیم 10 گونه ماهی جدید را برای نخستین بار از ایران توصیف و ثبت جهانی کنیم.
نامگذاری این گونههای جدید چگونه انجام میشود؟
همه موجودات زنده دنیا یک اسم علمی دارند که در همه جای دنیا مشترک است. انتخاب این نامها معمولا به چند معیار بستگی دارد. یکی ویژگیهای خود ماهی است که میتواند به ظاهر و خاستگاه ربط داشته باشد. یا اینکه به نام مفاخر و شخصیتهای شاخص نامگذاری شود. در نام علمی هم دو بخش داریم. نام اول نام جنس است و نام دوم نام گونه. مثلا گونهای از خانواده کوبیتیس در همدان توصیف کردیم که با پیشنهاد خودمان به نام ابن سینا ثبت شد و اکنون به نام «کوبیتیس اَویسِنّا» cobitis avicennae ثبت شده است.
از مازندران هم گونهای با نام مرتبط با مازندران ثبت شده است؟
من گونهای را به این نام ثبت نکردم. اما یکی از همکاران گونهای را با نام تبرستان ثبت کرد که نام علمی آن «آلبرنوییدس تبرستانِنزیز» Alburnoides tabarestanensis ثبت شد. چون خاستگاه آن مازندران است. از این گونهها با نام شخص یا خاستگاه نمونههای دیگری هم داریم.
گونههای ماهی در معرض خطر هم در حوزه آبریز خزر داریم؟
سازمان بینالمللی حفاظت از حیات وحش که بر اساس اطلاعاتی از داخل کشورها و برآورد پژوهشگران بینالمللی گونهها را دستهبندی میکند یک لیست قرمز یا Red LIST دارد که در آن گونههای در معرض خطر ثبت شدهاند. 16 گونه از ماهیان آبهای داخلی ایران در لیست قرمز این سازمان قرار دارند که 5 گونه خاویاری خزر، 2 گونه سَس ماهی یا همان اورنج خودمان و یک گونه کپور وحشی دریای خزر جزو گونههای در معرض خطر هستند. به عبارتی 50 درصد ماهیهای در معرض خطر ایران مربوط به حوزه آبریز خزر هستند. دلیلاش هم این است که ماهیان خزر ماهیان اقتصادی با ارزش و رودکوچ هستند. یعنی برای تخمگذاری به رود میآیند. وضعیت رودخانهها هم معلوم است، یا آلودهاند، یا سد ایجاد شده، یا بستر به خاطر برداشت شن و ماسه تخریب میشود یا اینکه در رودخانه توسط صیادان غیر مجاز صید میشوند.
راهی برای خروج این ماهیان از لیست قرمز وجود دارد؟
علاوه بر رعایت مسائل زیستمحیطی به نظرم باید نگاهمان به ماهی را تغییر دهیم. نباید صرفا به عنوان غذا به آن نگاه کنیم. دنیا دیگر به ماهی چنین نگاه مطلقی ندارد. من با همین هدف در حال ثبت یک سازمان مردم نهاد ملی به نام انجمن حفاظت از ماهیان هستم که از 9 نفر هیأت مؤسس 7 نفر متخصص این حوزه هستند.
کمی پیشتر هم به ارزش اقتصادی ماهیان اشاره کردید. منظورتان فرآوری و صنایع تبدیلی مرتبط با ماهی است؟
نه فقط این بخش. یکی از مهمترین جنبههایی که ماهی دارد بحث زیبایی و تزیینی بودن آن است. امروز صنعت ماهی تزیینی یک صنعت پردرآمد و پرسود است که همچنان رشد میکند. در ایران از این صنعت واسطهها بهرهبردرای زیادی میکنند. دائما در حال واردات ماهی تزیینی هستیم و سودش هم به واسطهها میرسد. در حالیکه ماهیان متعددی در آبهای داخلی داریم که قابلیت تبدیل شدن به ماهی تزیینی را دارند و روی آنها کار نشد. یک بخش به خود ما پژوهشگران برمیگردد که باید در این بخش فعالتر باشیم و بخش دیگر هم به نهادهای دولتی که میتوانند به این قضیه کمک کنند. همه جای دنیا دولتها از پژوهش پشتیبانی میکنند. خیلی از بودجههای پژوهشی میتواند استفاده شود که در این زمینه فعالیت کنیم تا درآمد و اشتغالزایی داشته باشیم. بسیاری از این ماهیهای داخلی را میتوانیم به چرخه صنعت پرسود ماهیان زینتی وارد کنیم.
حتی ماهیان شمال؟
بله. در ماهیان شمال هم از این گونهها کم نداریم. نزدیک به 300 گونه تزیینی غیر بومی وارد کشور شده است و حتی یک ماهی ایرانی از آبهای شیرین نداریم که در این صنعت باشد. البته ماهیان خلیج فارس در این زمینه استفاده میشود، اما ماهی آب شور است. ضمن اینکه به سادهترین شکل عرضه میشود. یعنی ماهی را صید میکنند و میفروشند. نه اینکه تکثیر و پرورش در کار باشد. در حالیکه خودمان باید تولید کننده باشیم، چرخه تکثیرش را به دست بیاوریم و تولید کنیم. ظرفیتهای گونهای هم در ایران بسیار زیاد است. مثلا سیچلاید یک گونه زیبا و خاص از ماهیان است که تخم ماهی در دهان ماهی نر و ماده به نوزاد تبدیل میشود.
حتی در دوران نوزادی هم در دهانشان از بچه ماهیها نگهداری میکنند. این یک رفتار جذاب است که میتواند در صنعت ماهیان زینتی درآمد زیادی ایجاد کند. از این خانواده دهانپرور ماهیان دو گونه در هرمزگان داریم. ما هیچ کاری روی این گونه نکردیم، اما یک غیر ایرانی گونهای از این ماهی را به خارج از کشور برده و تکثیر میکند و جفتی 500 دلار میفروشد.
اگر بتوانیم در این زمینه کار کنیم بخشی از مشکل اشتغال به ویژه در استانی مانند مازندران حل میشود. به نظرم استانداری میتواند با حمایت از چند پژوهش در این زمینه برای مردم بومی مناطق مختلف مازندران تولید ماهیان زینتی را مورد توجه قرار دهد و با عرضه و فروش این گونهها درآمد قابل توجهی نصیب استان شود. در مناطق دیگر کشور هم این موضوع میتواند مورد توجه قرار گیرد.
مثلا در زابل چاهنیمههایی داریم که آب آشامیدنی زابل را تامین میکنند. نوعی سگماهی در این چاهنیمهها و هیرمند وجود دارد که طولشان به 40 تا 50 سانتیمتر میرسد. در حالی که بزرگترین سگ ماهی به جز اینگونه در دنیا 17 سانتیمتر است. یا نوعی ماهی وجود دارد که به «داکتر فیش» معروف است و با چسبیدن به بدن انسان، پوست مرده بدن را میخورد. در کل منطقه غرب کشور این ماهی را فراوان داریم. اما خودمان برای استفاده درمانی آن را وارد میکنیم. توجه به اشتغال در بخش تولید ماهیان زینتی بومی در اشتغالزایی و مسائل اجتماعی تاثیر زیادی میگذارد.
البته تا همینجا هم اقتصاد شیلاتی در استانی مانند مازندران چندان مورد بیتوجهی قرار نگرفت. مزارع پرورش ماهی زیادی در استان داریم.
خب نظر ما این است که حتی روی بحث ماهی خوراکی باید روی گونههای بومی کار کنیم. نخستین بند اقتصاد مقاومتی به اقتصاد بومی اشاره میکند. چرا پس ماهی تیلاپیای غیر بومی را وارد میکنیم و بعد چرخه تولیدش را بالا می بریم که بگوییم تولیدمان بالا رفت. البته قزلآلا هم گونه وارداتی محسوب میشود. ما گونهای ماهی به نام سونگ داریم که از دسته اورنج ماهیان است. در جنوب و جنوب غرب اورنجهایی داریم که به 180 کیلو میرسد. چرا روی این گونههای بویم نباید کار کنیم؟ اینها کمی خوش فکری میخواهد و باید دیدگاه حاضری خوری را کنار بگذاریم.
صبحت از مزارع پرورش ماهی شد. درست است که میگویند در مزارع پرورش ماهی از داروهای ممنوعه استفاده میشود؟ بعضیها هم میگویند ماهی دریایی آلوده است. مردم چطور ماهی انتخاب کنند؟
برای سلامت همه مواد غذایی استانداردهایی داریم. سازمانهای بهداشتی جهانی دوزی از آلایندهها را تعریف میکنند. عمدهترین آلودگیها بحث فلزات سنگین است که بیشتر به آلودگیهای نفتی ربط دارد. تا کنون هیچ مستند علمی قابل اتکایی وجود ندارد که اثبات کند آلودگی ماهیان دریایی ما از حد مجاز بیشتر است. حتی میگویند اگر هم آلودگی دارد میزان مصرف باید سقف داشته باشد تا آلودگی از حدی که زیانآور است بیشتر وارد بدن نشود. در مطالعات هنوز دیده نشد که ماهیان دریا آلودگی خطرناک داشته باشند. شاید همین که پولک دارند یک سپر حفاظتی محسوب شود.
در بخش ماهیان پرورشی هم سلامت ماهی به تغذیه بستگی دارد. طبیعی است که نمیشود در همه مزارع همه ماهیها را چک کرد. اما متاسفانه در برخی پرورشدهندگان از داروهای ممنوعه به صورت غیررسمی استفاده میشود. مثلا مصرف داروی «مالاشیت گرین» سالهاست که منسوخ شد. اما برخیها در کشور به صورت غیرررسمی هنوز استفاده میکنند. چون پیشگیری قوی و خوبی نداریم ناچاریم درمان سنگین داشته باشیم. در کشورهای دیگر پیشگیری قوی است و اجازه نمیدهد ماهی به آن حد از آلودگی برسد تا درمان سنگین داشته باشد.
پیشنهاد شما برای انتخاب و مصرف ماهی چیست؟
دانستن این نکته خوب است که ماهی هرچه در هرم غذایی از سطوح پایین تغذیه کند سالمتر است. پایه غذایی هم همیشه گیاه است. ماهی فیتوفاگ یا کپور نقرهای یا آزاد سالمترین ماهی است. شاید خیلی خوشمزه نباشد. اما از کاملا سالم است، چون تولید گیاهی و فیتوپلانگتون میخورد. عمر فیتوپلانگتونها هم 10 روز است و طبیعی است که فرصت آلوده شدن نخواهند داشت. کودی هم که در مزارع پرورش ماهی میریزند غذای ماهی نیست، بلکه برای تغذیه فیتوپلانگتونهاست تا ماهیها آنها را بخورند. برای سایر گونهها هم با توجه به اینکه مستندی از آلودگی بیش از حد مجاز دیده نشده، به نظرم اگر مصرف رعایت و تنظیم شود مشکلی ایجاد نخواهد شد. بهتر است وزن ماهی کمتر باشد، چون طبیعتا کمتر در محیط بود و درگیری آلودگی کمتری داشت.
مهمترین فرآوردهای که از ماهی در بازار کشور وجود دارد کنسرو ماهی تن است. فرآورده دیگری هم میشود از ماهیان به ویژه ماهیهای شمال کشور داشت؟
نکته خیلی خوبی است. در دنیا بیش از 200 فرآورده از ماهی تهیهمینند. ما هم این ظرفیت را داریم. البته اخیرا روی کیلکا ماهیان و ماهیان خاویاری این کار در کشور توسعه یافت. اما هنوز تمرکز بازار بر ماهی تن است. فرآوردهها باعث میشوند ارزش افزوده محصول بیشتر شود. متأسفانه در شمال کشور 90 درصد کیلکای صید شده خوراک دام میشود. در حالیکه این گونه ارزش غذایی بالایی دارد. فیشبرگر، مربای ماهی، پفک ماهی، چیپس ماهی و حتی بستنی ماهی میتواند در کشور هم تولید شود. این فرآوردهها باعث میشود سرانه مصرف ماهی هم افزایش یابد و ذائقههای مختلف بتوانند این ماده غذایی را مصرف کنند.
نظرتان در مورد ماهی وارداتی تیلاپیا چیست؟ تولید آن در کشور میتواند مقرون به صرفه باشد؟
تیلاپیا در آمار فائو دومین ماهی از نظر میزان فروش است. در ایران هم بازار خوبی به دست آورده و به خاطر بلوغ زودرس و گوشته خوبی که دارد و همهچیزخوار بودن برای تولید مقرون به صرفه است. اما گونه بومی نیست. مخالفتها باعث شده پرورش زیرزمینی آن در کشور رواج یابد. اخیرا شنیدم که در 5 نقطه استان پرورش زیرزمینی این ماهی انجام میشود. یکی از مشکلات اینماهی حساس بودن آن به سرماست. در دمای پایینتر از 8 درجه سانتیگراد میمیرد. با توجه به تعداد زیاد زاد و ولد و تراکمپذیر بودن آن، احتمال مرگ دسته جمعی آنها در ایران زیاد است. آن وقت ممکن است عوارض زیست محیطی زیادی در پی داشته باشد. به نظرم باید پس از فروکش کردن تب مصرف تیلاپیا در ایران، با حفظ اولویت گونههای بومی راه حلی برای این گونه وارداتی یافت. اولویت ما گونههای بومیمان باید باشند. ماهیهایی مثل گونههای خاویاری بیش از 200 میلیون سال است که در زمین ساکن هستند و فسیل زنده مسحوب میشوند. از میلیونها سال پیش از همه ناملایمات عبور کردند و امروز در حال زا بین رفتن هستند. این گونه کم از میراث ملی ندارد. در واقع میراث طبیعی ما هستند و باید حفظ شوند.