چهارشنبه 15 فروردين 1397-13:13

نگاهی به پایتخت 5

پیشقراولان مدارا

مایه افتخار است که مازندرانی ها پیشقراولان تحمل و مدارای اجتماعی در کشور هستند و با واکنش منطقی، به همگان تحمل اجتماعی را می آموزند. امروز مازندرانی ها نشان داده اند هر چند ممکن است پایتخت گاهی پا را فراتر از برخی حریم ها گذاشته باشد، آنان تحمل شوخی را داشته و خود را به عنوان مردمی باظرفیت به ایرانیان اثبات کرده اند. مدل تحمل اجتماعی که مازندرانی ها در طول 6 سال اخیر به نمایش گذاشته اند، می تواند به عنوان یک الگوی همزیستی قومی مورد استفاده قرار گیرد.


 مازندنومه؛ سرویس اجتماعی، احسان شریعت: باز هم برای چندمین بار سریال پایتخت در جغرافیای فرهنگی مازندران فضایی چند وجهی را به وجود آورد. فضایی که هر بار با پخش سریال پایتخت شروع شده و با اتمام آن نیز فروکش می کند. این وسط نیز تقریباً افراد، گروه ها و تفکرات مشخصی هستند که هر بار با پخش این مجموعه زبان به انتقاد گشوده و دلسوزانه نامه می نویسند، سخنرانی می کنند، نقد می کنند و در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی جریانی را به راه می اندازند.

موضوع «قومیت» در ایران از قدیم الایام محل بحث بوده است. حقیقت این است که ایرانیان از گذشته تا امروز مشکل چندانی در این زمینه نداشته و ایرانی بودن برای تمامی اقوام به عنوان شناسنامه هویتی مورد تأیید است. تمام اقوام مورد احترام هستند و باید در جایگاه خود به آنان ارج نهاد. آنچه در «پایتخت» محل اشکال قرار گرفته این است که مخالفان اظهار می کنند این سریال فرهنگ مازندرانی را مورد استهزاء قرار داده و مازندرانی ها را مردمی ابله معرفی کرده است. در واقع مخالفان و موافقان پایتخت در اینکه باید به همه قومیت ها و فرهنگ ها احترام گذارد مشترک اند. این گزاره مشترکی است که همه بر آن اصرار داشته و با آن موافقند. منتهی اختلاف بر سر کاربست این گزاره در مورد سریال پایتخت آغاز می شود.

مخالفان اذعان می کنند سریال پایتخت به این گزاره مهم پشت کرده و با انواع طنزها و شوخی های نابجا فرهنگ مازندرانی ها را مورد بی احترامی قرار داده است. اما موافقان، شوخی نابجا و تمسخری در این سریال ندیده و کلیت داستان را با اغلب جزییات آن می پذیرند.

آنها معتقدند پایتخت به فرهنگ مازندرانی بی احترامی نکرده و با طنزی فاخر توانسته تصویری دلنشین از زندگی مازندرانی ها ارائه کند. منتهی این تصویر به دلیل ذات طنزگونه سریال بیشتر بر شوخی ها و خنداندن مخاطب استوار است. خنداندنی که توانسته با حفظ حرمت ها، به جنبه های مختلفی اشاره کرده و مخاطبان را با خود همراه سازد. برای مثال پایتخت توانسته شهرستان سوادکوه شمالی (شیرگاه) و شهرهای اطراف را تا حد زیادی به مردم دیگر استان ها معرفی کرده و موجب جذب گردشگر در این مناطق شود.

بنابراین آنچه در تحلیل مواضع دو دسته بسیار مهم جلوه می کند این است که پایتخت از منظر دامنه ی حرمت شوخی ها نگریسته شود. درواقع کارشناسان بیطرف باید از نگرش فرهنگی به بررسی جزییات و کلیت دامنه ای که در آن شوخی ها به تصویر کشیده بپردازند. این دامنه می تواند برای دسته ها، گروه ها و تفکرات مختلف به طور گوناگونی تفسیر و اندازه آن بر روی پیوستار تحمل جابجا شود.

به همین خاطر است که چند دستگی در مورد تفسیر تمسخرآمیز یا غیر تمسخرآمیز بودن پایتخت وجود دارد. عده ای آنرا تمسخرآمیز و عده ای دیگر آنرا قابل پذیرش و فاخر می دانند. در حقیقت اصلی ترین پرسش بنیادین در این قصه این است که پرسیده شود آیا پایتخت به فرهنگ مازندرانی توهین می کند؟ مخالفان می گویند بله، موافقان می گویند خیر، و عده زیادی در میانه این پیوستار قرار دارند. از بله تا نه.  

اگر به این پرسش پاسخ داده شود می توان تا حد زیادی تکلیف را مشخص کرد. یعنی اینکه بررسی کلی از واکنش جفرافیای فرهنگی مازندرانی (از مازندرانی های ساکن در استان تا مازندرانی های مقیم در تهران و دیگر نقاط) صورت پذیرد. 5 پایتخت تاکنون از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده که می تواند از حیث روش شناسی نمونه آماری مناسبی برای بررسی وجهه نظرهای مازندرانی ها نسبت به آن باشد. هر آنچه از واکنش های مختلف توان بروز داشته می توانسته در این 5 پایتخت عملی شود. بنابراین 5 پایتخت پخش شده که در طول تقریباً 6 سال پخش شده، نمونه کاملی است که می توان به وسیله آن وجهه نظرها و نگرش های مردم مازندران را سنجید.

در بررسی وجهه نظرها باید نوعی تفکیک خاص و عام به وجود آورد. آنچه در 5 پایتخت اخیر از واکنش های مردم مازندران بروز و ظهور یافته، نشان می دهد عامه جامعه تقریباً نگرش مخالفی به این سریال نداشته و مردم مازندران بینندگان پر و پا قرص این مجموعه بوده اند. اغلب مخالفان پایتخت از میان خواص و الیت سیاسی یا هنری مازندران هستند که مطمئناً با دلسوزی و از سر غیرت به فرهنگ مازندرانی انتقادات خود را رسانه ای می کنند. به هیچ عنوان هدف این نیست که گفته شود این الیت محدود به دنبال موج سواری است؛ اما آنچه آنها نادیده می انگارند این است که آنان به نگرش کلی مردم مازندران نگاه نمی کنند. آنها این را در نظر نمی گیرند که براساس نظرسنجی ها قاطبه بدنه مردم مازندران دید مثبتی به این سریال دارند. آنچه آنها نمی بینند این است که 5 پایتخت پخش شد، اما حتی یک تظاهرات اعتراضی محدود نیز در شهرهای مازندران انجام نشد.

اینجاست که می توان گفت پایتخت فی نفسه محل بحث نیست. در حقیقت واکنش مردم مازندران به پایتخت محل بحث است. آنچه در ظاهر می توان مشاهده کرد این است که واکنش مردم مازندران به سریال پایتخت واکنشی مثبت است. نمی توان گفت مازندرانی ها مردمی بی تفاوت به تعصبات فرهنگی هستند و محتوای فرهنگ اصیل تبرستانی برایشان چندان اهمیتی ندارد. خیر، به هیچ عنوان نمی توان چنین گزاره ای را مطرح کرد. پس این پرسش مطرح می شود که چرا مازندرانی ها در برابر پایتخت موضع گیری احساسی و عجولانه انجام ندادند؟ چرا برخی از دیگر اقوام ایرانی گاه در برابر کمترین شوخی واکنش های هیجانی خود را به خیابان ها می کشانند، اما مازندرانی ها به چنین اعمالی دست نزدند؟

 پاسخ این پرسش را باید در مفهوم «دامنه مدارا» که از اصلی ترین مفاهیم علوم اجتماعی در قرن بیست و یکم است جستجو کرد. مدارا یا تحمل اجتماعی امروز یکی از مهم ترین مفاهیمی است که اندیشمندان اجتماعی و فرهنگی برآن اصرار می ورزند و آنرا حلقه مفقوده سامان یافتگی و آرامش جوامع می دانند.

صاحبنظران اذعان می کنند مردم، اقوام و فرهنگی های مختلف در جوامعی می توانند در عین آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و به پیشرفت دست یابند که حد بالاتری از تحمل و مدارا را نسبت به یکدیگر ابراز کنند. این مدارا که در فرهنگ دینی و ملی ایرانیان نیز ریشه ای تاریخی دارد، امروز جوامع غربی را در سطوح مختلف فکری، عقیدتی، ایدئولوژیک، سبک زندگی و دیگر شئون حیات اجتماعی تا حد زیادی از کشمکش های بی فایده نجات بخشیده است.

آنچه امروز در واکنش نسبت به پایتخت مشاهده می شود، همین فرهنگ پیشرفته و اصیل مردم مازندران است که آنان را مردمی اهل تفکر، آرامش، مدارا و با محتوا نشان می دهد. فرهنگی که از درون دارای محتوای غنی است از شوخی نمی هراسد و برآشفته نمی شود.

  بسی مایه افتخار است که مازندرانی ها پیشقراولان تحمل و مدارای اجتماعی در کشور هستند و با این واکنش منطقی، به همگان تحمل اجتماعی را می آموزند. امروز مازندرانی ها نشان داده اند هر چند ممکن است پایتخت گاهی پارا فراتر از برخی حریم ها گذاشته باشد، اما آنان تحمل شوخی را داشته و خود را به عنوان مردمی باظرفیت به ایرانیان اثبات کرده اند.

مدل تحمل اجتماعی که مازندرانی ها در طول 6 سال اخیر به نمایش گذاشته اند، می تواند به عنوان یک الگوی همزیستی قومی مورد استفاده قرار گیرد. همزیستی مسالمت آمیز اقوام در کنار یکدیگر با حفظ احترام و آرامش یکی از بزرگ ترین لوازم مدرنیته ایرانی و پلکانی برای پیشرفت هر چه بیشتر کشور محسوب می شود.