پنجشنبه 18 مرداد 1397-11:46

یادداشت عضو هیات علمی دانشگاه مازندران

جایگزین سوال از رییس جمهوری و استیضاح

کسانی ‌که طرح سؤال از روحانی را مطرح می‌کنند یا دنبال استیضاح وزیر کار هستند باید اعلام کنند برای تغییر شرایط نامطلوب اقتصادی کشور و گستردگی فقر و بی‌کاری چه برنامه‌هایی دارند؟ مشکل اقتصاد ایران فقدان کارشناسان توانمند نیست.


 مازندنومه؛ سرویس اقتصادی، دکتر زهرا کریمی، استاد اقتصاد دانشگاه مازندران: بحران کاهش شدید ارزش ریال در پی خروج آمریکا از برجام و نگرانی از وخیم‌ترشدن اوضاع اقتصادی در ماه‌های آینده در جامعه شیوع گسترده‌ای یافته و به نارضایتی مردم از گرانی، بی‌کاری، فساد و تبعیض دامن زده است.

برخی از سیاسیون به فکر افتاده‌اند که چگونه می‌توانند با کمترین هزینه نارضایتی را به سوی جناح رقیب هدایت کنند و با پرداخت هزینه از جیب رئیس‌جمهوری و اعضاي کابینه از این موج خطرناک بگذرند و حتی منافعی هم کسب کنند.

تلاش برای انداختن تقصیر جهش قیمت ارز بر دوش ولی‌الله سیف، طرح سؤال از رئیس‌جمهوری و استیضاح وزیر کار بخشی از این سناریو است. متأسفانه انجام این‌گونه اقدامات نشانگر آن است که برخی در کشور توجهی به عمق تحولات اجتماعی-سیاسی ندارند و بر این باورند که نارضایتی از گرانی و بی‌کاری را مثل همیشه! می‌توان گفتاردرمانی کرد.

اعتراضات دی‌ماه و ناآرامی‌های هفته‌های اخیر به وضوح نشان می‌دهد که با تداوم روند گذشته و بدون تحولی اساسی و ایجاد چشم‌اندازی مثبت و روشن نسبت به آینده، جلب همراهی مردم برای تحمل فشارهای سخت اقتصادی و پذیرش شکاف فزاینده سطح زندگی ایرانیان با برخی از کشورهای همسایه نیاز به راهکارهای عملی دارد.

تقریبا اختلاف‌نظری وجود ندارد که عملکرد اقتصادی ایران آن‌گونه که باید موفقیت‌آمیز نبوده و درآمد سرانه امروز از سال 1355 کمتر است. این نبود موفقیت را نمی‌توان به پای این یا آن دولت نوشت.

متأسفانه با وجود تغییر دولت‌ها، ایجاد تحولی مثبت و پایدار در اقتصاد ایران ناممکن بوده است. اگر در این سال‌ها اولویت کشور، رونق اقتصادی کشور می‌بود، اقتصاد پررونق ایران به‌عنوان الگویی موفق می‌توانست مسیری جدید به سوی بهروزی مردم مسلمان به‌ویژه در منطقه خاورمیانه باشد. ولی همان‌گونه که آقای ناطق‌نوری به درستی گفته است، اکنون با گسترش فقر و انواع آسیب‌های اجتماعی در ایران چگونه می‌توانیم الگویی برای مردم کشورهای مسلمان جهان باشیم.

تجربه نشان می‌دهد بروز بحران، بزنگاهی برای تصمیم‌گیری‌های جدید و پذیرش راهکارهای نوین است، زیرا در دوره بحران تداوم سیاست‌های گذشته عموما به حل مشکلات یاری نمی‌رساند.

انتظار می‌رفت که بحران اقتصادی اخیر، مسئولان ارشد کشور را به بازنگری سیاست‌های گذشته رهنمون کند. تجربه دیگر کشورها می‌تواند روشنگر این راه باشد. جمهوری خلق چین در فاصله سال‌های 1949 تا 1979 کشوری فقیر و فلاکت‌زده بود؛ درحالی‌که همسایگانش ژاپن و کره، به نحو معجزه‌آسایی پیشرفت کرده بودند و شکاف میان اقتصاد چین و اکثر کشورهای آسیای جنوب‌شرقی بسیار عمیق شده بود.

انجام اصلاحات در چین اجتناب‌ناپذیر بود. دنگ شیائو پینگ، رهبر اصلاحات، اعلام کرد که چین برای بازسازی اقتصاد کشور به 50 سال صلح با دیگر کشورهای جهان نیاز دارد. رشد اقتصادی در اولویت قرار گرفت و تمامی اقدامات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در خدمت تسریع آهنگ رشد و توسعه اقتصادی طراحی و اجرا شد.

از آغاز اصلاحات چین تاکنون کمتر از 35 سال می‌گذرد و معجزه اقتصادی چین تحسین همگان را برانگیخته است. مردم چین امروزه به چینی‌بودن خود افتخار و با تمام توان برای پیشرفت سریع کشور خود تلاش می‌کنند.

کسانی ‌که طرح سؤال از روحانی را مطرح می‌کنند یا دنبال استیضاح وزیر کار هستند باید اعلام کنند برای تغییر شرایط نامطلوب اقتصادی کشور و گستردگی فقر و بی‌کاری چه برنامه‌هایی دارند؟ مشکل اقتصاد ایران فقدان کارشناسان توانمند نیست.

مقایسه ایران با جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکیه و حتی چین مشخص می‌کند یکی از عوامل اصلی رشد سریع اقتصادی در این کشورها ارتباط گسترده تجاری با جهان غرب، بهره‌گیری از تکنولوژی پیشرفته و دسترسی به بازارهای وسیع این کشورها بوده است.

در اکثر این کشورها فساد گسترده همچنان یکی از معضلات اساسی است، ولی رشد اقتصادی را متوقف نکرده است.  درعین‌حال ارتباط وسیع با ‌هزاران شرکت خارجی به شفافیت و توانمندی بنگاه‌های خصوصی و دولتی این کشورها یاری رسانده است.

درحالی‌که وجود تنش در روابط بین‌المللی سبب فرسودگی بخش بزرگی از صنایع ایران و ازمیان‌رفتن توان رقابتی تولیدات داخلی شده است. به جای طرح سؤال از رئیس‌جمهوری و استیضاح وزیران کابینه برای تغییر مسیر اقتصاد ایران به سوی رشد و رونق باید هرچه‌سریع‌تر توافق FATF را نهایی کرد، با اتحادیه اروپا به تفاهمی بسیار محکم و شفاف رسید و مذاکره با آمریکا را آغاز کرد.

اقتصاد ایران برای رونق به آرامش و ثبات نیاز دارد نه به گسترش بی‌ثباتی و نااطمینانی ناشی از تضعیف دولت. در شرایط کنونی و در صورت تداوم تنش‌های بین‌المللی، قطعا هیچ فرد و کارشناسی قادر به ایجاد رونق در تولید و افزایش فرصت‌های شغلی مولد و پایدار در ایران نخواهد بود.

*این یادداشت در شماره روز گذشته روزنامه شرق منتشر شد که از سوی نویسنده برای بازنشر در اختیار ما قرار گرفت.