يکشنبه 23 دی 1386-0:0

تخريب استاندار مازندران به نفع چه کسي است؟

در حاشيه SMS هاي طنز وجدي روزهاي اخير که به بهانه بحران گاز ساخته و ارسال مي شود.


هم اکنون سيلي ازپيامک ها واخباربرضد مسوولين استان درحال انتشاروپخش است که درشرايط کنوني نه تنها دواي درد مردم مازندارن نيست بلکه افزودن دغدغه ونگراني براي ايشان بشمارمي رود.

سرما وبحران گاز و نان درمازندران موجب شده تابرخي ازمنتقدين مسوولين اين استان بويژه شخص استاندارشمشيررا از رو براي وي ببندند.

 ازآغازبحران گازونان برخي رسانه هاکه ازجمله رسانه هاي اصولگرا نيزبه شمارميروند باکشيدن تيغ به روي شفقت قصد دارند نقطه انتهاي انتقادات خود را ازفرصت پيش آمده مورد هدف قرار دهند.

 هم اکنون سيلي ازپيامک ها واخبار برضد مسوولان استان درحال انتشاروپخش است که درشرايط کنوني نه تنها دواي درد مردم مازندارن نيست بلکه افزودن دغدغه ونگراني براي ايشان بشمارمي رود.

متوني که گاها ازچند منبع مختلف به دست ميآيد نشان دهنده سازماندهي اين مطالب براي تخريب استاندار است به طوري که حتي به صراحت از زبان مردم خواهان عزل يا استعفاي اين مديران مي شوند.

پس از ارسال خبر گلايه مردم مازندران به رئيس جمهور وتقاضا براي تغييرمديريت کلان استان , درتازه ترين مطلب نيز معاون استاندارتهران بابيان عجيبي مسوولان اين استان را مورد خطاب قرارداده و گفته است : "مسئولان استان مازندران براي جرز لاي ديوار خوبند!"(http://www.mazandnume.com/?PNID=V8083)

اگر ازادبيات نامناسب مورد استفاده قرار گرفته آقاي صفرلو بگذريم , عرفا وقانونا درشرايط بحران براي هرشهرواستان اولين مجموعه اي که مي بايست به کمک منطقه بحران زده بشتابدشهرواستان همجوار است .

 حال سوال اينجاست که استانداري تهران وشخص معاون استاندار تهران که درجبهه نقد اين چنيني استانداري مازندران قرار گرفته است بهتر نيست ابتدابراي مردم روشن نمايد به عنوان استان همجوار تاکنون ارسال کننده چه کمک هايي به اين استان سرمازده بوده است ؟

 جناب آقاي صفرلو !آيا اصحاب رسانه ,مردم کشورومازندران ازشماسوال نخواهند کرد درشرايطي که يک هفته ازبحران نان وانرژي همسايه شمالي شما که عمدتا بعنوان تفرجگاه شهرونداني به شمارمي رود که عمرمفيدخود را صرف بهبود اوضاع سياسي ,اجتماعي واقتصادي منطقه تحت مديريت جنابعالي مي کنند , وبراي گذران اوقات فراغت و رفع خستگي هاي روزمره خود ازاين استان استفاده مي نمايند , چه مقدار سوخت ,نان و وسايل گرمايشي ارسال داشته ايد؟

 واگراين چنين نيست حداقل بيان شود که مسوولين استانداري تهران چند بار با استاندار ومسوولين استان مازندران تماس گرفته ودرخصوص همکاري باايشان براي رفع بحران اعلام همکاري کرده اند.

قطعا ايشان بهترازهرمسوولي دراستان ميان بحرانهاي غيرقابل پيش بيني و بحرانهاي قابل پيش بيني فرقي قايل بوده ومي دانند که قطع گازکه اصلي ترين دليل وجودبحران دراستان مازندران بوده ارتباطي به مديريت فردي نداشته وندارد .

و اگرصرفا اساس سخنان خود را برپايه تخريب چهره ها بگذاريم مي توانيم به راحتي مثالهايي مانند ازکارافتادن جايگاههاي انتقال گاز CNGو اخبارجنايي منتشره در جرايد کثيراالانتشارکه عمدتا درشهرستانهاي استان تهران بوقوع مي پيونددونه تنها همه ساله بلکه همه روزه دراين استان تکرار مي شود را درتابلو "انتقادوتخريب " نقاشي کرد.

بدنيست سوال شود قطع گاز شهروندان نه ! بلکه اگر گازصرفا نانوايي هاي شهري مانند تهران ,کرج وهشتگرد هم نه !بلکه اگردرشرايط کنوني گازنانوايي هاي شهري مانند رباط کريم يا حتي پاکدشت که ازشهرستانهاي رتبه چندم تهران به شمارمي رود قطع ونانوايي ها قادر به پخت نان نباشند چه اتفاقي درپايتخت کشور رخ خواهد داد و مسوولين استان براي اتفاقي که مي شود ازهم اکنون براي آن پيش بيني هاي لازم را نمود چه اقدامي کرده اند؟

آيا بايد چشم ها را بست ودهان را بازکرد؟ وآيا درچنين شرايطي بهترنيست بجاي شمشيربستن از رو آن هم درحوزه اي که هيچ ارتباط کاري با آن نداريم مرهمي هرچند کوچک برزخم مردم بحران زده مازندران باشيم.(alborznews )