پنجشنبه 22 مرداد 1383-0:0

گنجـينه هاي آب در مازندران

نگاهي به پل هاو منابع آب استان مازندران


1 – پل سنگ پل اين در دوره صفويه توسط ملك تجار بابلي بر روي رودخانه آقا رود واقع در روستاي استر آباد محله قائم شهر احداث شده است هدف از اجراي آن تسهيل در امر عبور و مرور تجار بين شهر ساري و بابل بوده كه امروز به دليل تغيير مسير جاده از حيز انتفاع افتاده و تنها بعنوان يكي از ابنيه تاريخي مورد بازديد قرار مي گيرد . پل سنگ پل از نوع سنگي و ساروج بوده كه نماي خارجي آن را با آجر پوشش داده شد اين پل داراي دو دهنه بوده كه دهانه كوچك آن به دليل پائين افتادن كف رودخانه تالار و كاهش جريان سيلاب رودخانه آقا رود بوسيله خاك مسدود شده و از دهنه بزرگ آن آب جريان دارد . اين پل در گذر زمان تخريب شد ، كه در سال 1356 توسط يكي از اهالي بدون در نظر گرفتن سبك معماري آن مورد مرمت قرار گرفت و در حال حاضر نيز نياز به مرمت دارد . از اين پل در حاضر به دليل پل بتني كه در فاصله يك متري آن ( پائين دست ) احداث شده هيچگونه استفاده اي از آن صورت نمي گيرد . مشخصات فني پل : - طول : 15 متر - ارتفاع : 7 متر - عرض : 2.5 متر 2 - تشتي پل اين پل برروي رودخانه لاويچ رود در جنوب در نور در حوالي مسجد جامع شهر قرار دارد . پل خشتي كه منطقه نور را با چمستان و رويان مرتبط مي كند داراي حدود 30 متر طول و 5/3 متر عرضي و 6 متر ارتفاع بوده و مصالح آن عمدتاً از آجر و ملاط ساروج ميباشد اين پل داراي دو دهانه و به شكل قوسي بوده كه عرض دهانه بزرگ حدود 7 متر و عرض دهانه كوچك آن حدود 4 متر است و در قسمت بالاي پل ديواري به عرض 40 سانتي متر و ارتفاع متوسط نيم متر بعنوان نرده احداث شده پل خشتي در طي گذشت زمان بخاطر عوامل جوي و طبيعي و عبور وسايل نقليه دچار فرسايش شده كه با احداث پل جديد به موازات آن و همچنين مرمت و بازسازي آن در سال 1379 نسبت به علاچ بخشي آن اقدام شد . 3 - پل ازان پل ازان در روستاي ازان جويبار برروي رودخانه سياهرود قرار دارد . اين پل كه مربوط به دوران قاجاريه است داراي شش چشمه طاق بوده كه جشمه مياني ان مرتفع ترين طاقهاست . بطور يكه ارتفاع آن از بلندترين نقطه تيزي طاق از سطح آب رودخانه 6متر مي باشد مصالح بكار گرفته شده در شكل گيري پل عمدتاً آجر و ملاط ساروج است . جهت پل تقريباً شرقي و غربي است و داراي ابعادي به طول 80 متر و عرض 15/3 متر مي باشد گذرگاه پل با پوشش بتني است كه طبق شواهد موجود سابقاً سنگفروش بوده است . در طرفين گذرگاه پل جان پناهي تعبيه شده كه داراي پوشش بتني مي باشد . اين پل روستاي حيدركلا ازان و جاجي كلا را مرتبط مي سازد . گفتني است پل ارزان با شماره 2842 در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد . 4 - پل محمد حسن خان اين پل در جنوب شهر بابل برروي رودخانه بابلرود توسط حد آقا محمد خان قاجار در سال 1168 هجري قمري احداث گرديد . اين پل ابتدا چوبي بوده كه مسعود غزنوي با لشكريانش از آن عبور كرده است پل چوبي به دستور نصيرالدوله شاه قاضي درسال 536تا 558 هجري با پارو و خشت و آهن زده شده است . درسال 1168 هجري قمري توسط محمد حسن خان با 12000 تومان هزينه ساخته شد طول اين پل 100 متر ،‌ عرض آن 6 متر و ارتفاع آن 8 متر است و داراي 8 دهنه چشمه بوده كه جهت احداث آن از مصالح آجر ، خاك رس ، زرده تخم مرغ و ساروج ساخته شده است اين پل در سال 1236 به وسيله زلزله و در سال 1325 بوسيله سيل آسيب ديده و دو تا از طاق هاي آن تخريب شد كه ترميم گرديد . 4 - پل شاهپور اين پل كه مربوط به دوره قاجاريه مي باشد در محور سوادكوه – شهر شيرگاه قرار دارد اين پل كه برروي رودخانه تالار احداث شده در اثر مرور زمان و عوامل جوي و عبور وسايل نقليه دچار فرسايش و تركهاي عميق بر بازوها و بدنه شده است كه در سالهاي اخير شمع بندي بازوهاي پل ، تقويت پي بابتن مسلح ، دوخت و دوز بدنه با تزريق بتن ، مرمت بازوهاي سنگي و اتصال آن با استفاده از بتن مسلح ، مرمت و احياء دست اندازهاي پل ، گذرگاه سنگ فرش گذرگاه يا قلوه سنگ از جمله موارد بود كه جهت استحكام بخشي آن صورت گرفته سات پل شاهپور داراي دو دهنه مي باشد كه دهانه اصلي و بزرگتر يا طاقي از نوع قوس جناتي ثلاثي و دهانه كوچكتر داراي طاقي با قوس جناقي از نوع شاخ بزي است پايه هاي اين پل به منظور فشار آب در دو طرف داراي موج شكنهاي مثلثي شكل است كه براي سبك نمودن بيشتر پايه ها و در بالاي آن فضاي توخالي محصور در بين دو طاق ايجاد شده كه اين امر در استحكام بدنه پل موثر ميباشد اين پل داراي 70/29 متر طول و 7 متر عرض مي باشد و از مصالح سنگ و ملاط ساروچ بنا شده بناي چشمه عمارت بهشهر بناي چشمه عمارت كه از دوره صفويه به يادگار مانده است در جنوب شهر بهشهر قرار دارد اين بناي آجري داراي فضاي مركزي با چهار جهت است كه دهانه آنها 6520 سانتيمتر است و هر صفحه داراي سه درب بر خارج بنا است در چهار كنج بنا چهار اطاق به ابعاد 7*3/5 متر است در وسط عمارت همكف مظهر چشمه ميباشد و آب چشمه از چهار طرف به وسط جويهايي از داخل بنا به خارج روان گرديده و وارد حوض خارج بنا و مقابل ايوانها شده و سپس از جويهايي در پيرامون بنا سرازير به باغ چشمه و مجموعه كاخهاي صفوي بهشهر هدايت مي شده است براساس مطالعات باستان شناسان اين مجموعه ازيك سيستم آبرساني و گردش آب در طبقه اول برخوردار بوده بطوريكه در اين سيستم ابتدا آب را با استفاده از تنبوشه سفالي به طبقه بالا و حوضچه پخش آب منتقل مي كردند از دو طرف اين حوضچه 6 لوله خروجي به دست آمده كه هر كدام از اين لوله ها براي تدفين آب حوضچه هاي طبقه بالا و فواره هاي حوضچه هاي طبقه بالا و فوارههاي حوضچه هاي پايين كاربري داشته اند براساس يافته باستان شناسان آب حوضچه هاي طبقه بالا از پخش آب تامين مي شده و از دو طرف هر حوضچه ، آب به صورت ابشار به چشمه داخل بنا و به حوض خارج از بنا سرازير مي شده است همچنين براي كنترل آب در حوضچه بالا سيستم تخليه قابل توجيهي نيز ايجاد شده به گونه اي كه هر حوضچه علاوه بر دو آبشار داراي دو رشته لوله كه آب را به خارج حوضچه هدايت نموده و در نيمه راه به وسيله يك سه راهي به يك لوله تبديل شده و پشت طاقنما سرازير مي شده است گفتني است بخشي از آب شرب بهشهر هم اكنون از آب چشمه عمارت تامين مي شود و اين بناي كهن درطي تاريخ آسيب فراواني ديده است . تونل لوكا جوب لوكا در زبان محلي ( بومي ) به معني حفره يا سوراخ ميباشد اين تونل واقع در روستاي آغوز كله غرب روستاي قلعه گردن از توابع شهرستان تنكابن مي باشد ابعاد اين حفره يا به عبارتي تونل بعرض 2 تا 3 متر و ارتفاع 5/1 الي 2 متر و به طول 40 الي 50 متر كه قسمتي از آن بصورت رو باز حفاري شده است قدمت اين ساختار در زمان محمد ولي خان سپهسالار تنكابني بوده كه با هزينه معادل حدود پنجاه (50 ) تومان احداث گرديد بنا به اظهار گوينده عمر اين كانال كه حدوداً تا به امروز بيش از يكصد سال ميگذرد اين تونل جهت تامين و انتقال آب زراعي مناطق خرم آباد – سنگر مال – مزرك و پائين خرم آباد وتا روستاي آبگلا كه بيش از حدود 1200 هكتار مي باشد را مشروب مينمايد . تونل فرهاد جوب از زمان پادشاهان پيشدادي يا در زمان سلسه ساسانيان در قلعه فرهاد جوب واقع در روستاي بلده ( قلعه گردن ) از توابع شهر خرم آباد و فرمانداري تنكابن جهت آبياري زمينهاي زراعتي تونلي بطول تقريبي 30 – 40 متر و به عرض 2 متر كه ( در بعضي جاهاي اين عرض به 10 متر گسترش يافته ) و به ارتفاع متوسط 5 متر ساخته شده و آب آن ( نهر موصوف ) از طريق رودخانه و لمرود تامين ميگردد آثار و شواهد گوياي اين واقعيت هستند كه از مقر فرماندهي كه در جوار خانه يكي از افراد منطقه بارها در گذشته مورد توجه كارشناسان باستان شناس قرار گرفته ، كانال يا نقبي وجود داشته كه به توسط زنجيري طويل به مقر نگهبانان وقت كه در بالاي قلعه فرهاد جوب مسئول حراست و حفاظت از دشت و سكنات بودند نصب شده بود كه تا حدودي مي توان واقعيت امر را پذيرفت و اگر از نزديك به بالاي فرهاد جوب گذر كنيم و عميقاً آن را مورد بررسي قرار دهيم متوجه حفره هاي عميق و گوديهاي ژرفي خواهيم بود كه به زير آبشار ( تونل ) فرهاد جوب ختم ميشود حتي در زمان بلشويك ها يعني حمله روسها از اين مكان جهت دفاع استفاده ميكردند و حتي بقاياي اسلحه را نيز در آنجا مشاهده نموده اند و مطمئناً اين آثار ( اريكه ) و همچنين حفر زمينها كه آثار كاشيها و همچنين سفالها ميتواند حقيقتي را آشكار سازد . در مجاورت خانه اظهار كننده حمامي با كاشيهاي بسيار مزين پيدا شد ، كه در گذشته آنرا حفاري نمودند و به موزه ميراث فرهنگي تحويل داده اند. ضمناً اضافه مي نمايد اتصال مكان حاكم وقت كه توسط زنجير به نوك قلعه وصل ميشد ، مي تواند قدمت اين امر را به شاهان پيشدادي يا كمي بعد از آن اطلاق كرد و تذكره اين مقوله مي تواند حفر آبشار ( تونل فرهاد جوب ) را در برگيرد . همچنين آثاري بر روي كاشيها بصورت نوشته كه 10 سال قبل به جهت حفاري در يك قبرستان قديمي و از قبر يك مرده كه متعلق به دختر حاكم وقت و بنام فضه خاتون به سن 18 سالگي انجام شد يافت شده است . و دوم اينكه آثار و شواهدي كه مسئله تقدم و باستاني بودن روستاي قلعه گردن ( بلده سابق ) را اثبات مي نمايد و احياناً در اثر حوادث طبيعي ناشي از زلزله و يا حمله حاكمان وقت بكلي منهدم و از بين رفته است . و مسئله اي كه نوسازي را در گذشته دور بعد از انهدام در اين نقطه قوت مي بخشد جريان نهر فرهاد جوب و فراوان آب در منطقه قلعه گرن بود كه ذهنيت ها را قوت ميدهد يعني قدمت اين واژه فرهاد جوب شايد از 1500 سال نيز گذشته باشد . تا پنج دهه ي پيش ، سازي هم مثل بسياري از شهرهاي ايران آب لوله كشي نداشت مردم در تابستان از آب خنك آب انبار و در فصل هاي ديگر از آب چاه و نهر استفاده مي كردند گاهي نيكو كاري در محله ي خود كنار چاه بزرگ خانه منبعي آجري و سيماني مي ساخت و از آن لوله اي به كوچه مي كشيد و مردم را از آب سالم بهره مند مي ساخت آب نهر شاخه اي از رود تجن بود پس از اينكه به آغاز شهر مي رسيد ، ميراب شهرداري آن را با تقسيم كم و بيش مساوي به نهرهاي اصلي مي انداخت . آنگاه آب از نهر ها به جوي كوچه ها و محله ها مي رسيدو مردم به نوبت حوض و حوضچه خانه هاي خود را از آن پر مي ساختند چون در روز آب نهر از خاك و زباله هاي خيابان ، ناصاف و كثيف مي شد ، مردم شب هنگام حوض هاي خانه را آب مي بستند حوض ها بزرگ و عميق بود و عمق بيشتر انها به چهار متر مي رسيد انگيزه بزرگ ساختن حوض ها يكي زيبا سازي حياط و ديگر ديرتر كثيف و تيره شدن آب بود