يکشنبه 8 دی 1387-0:0

مولا ويلا نداشت

 آري برادر مولا ويلا نداشت، حزب الله ويلا ندارد ، اصولگرا ويلا ندارد ، احمدي نژاد هم ويلا ندارد.(يادداشتي از هادي ابراهيمي،صاحب امتياز ومديرمسئول هفته نامه صبح مازندران)


مولا از جنس مردم بود. بري الذمه نسبت به زراندوزان و تجمل گراها. مع هذا ، منزل مولا هم بي پيرايه و بي آلايش بود.

نامه پرمحتواي مولا و آموزه هاي مهم سياسي واخلاقي در آن نسبت به خريد منزل هشتاد ديناري از سوي شريح بن حارث براي جامعه امروز ما نسخه شفابخشي است. هيهات كه نامه مولا به اشعث بن قيس ، كارگزار آذربايجان توسط نخبگان و رسانه ها تبيين نمي شود.

جماعتي نيز با علم به محتواي نامه مولا به عبدالله بن عباس فرماندار بصره و زيادبن ابيه خود را به بي اطلاعي و ندانم كاريها نمي زدند؟ امّا اين تجاهل العارفي بقاي چنداني نخواهد داشت.


مع الوصف ما از خود و شرايط جامعه خويش مي گوييم ،عدالتخواه و مستضعف زاده از شرايط تبعيض آميز و ناعادلانه جامعه خويش در برخي از بخش ها بانگ بر مي آوريم و شكوه و انتقاد از ((مسابقه رفاه و تجمل گرايي)) در بين بخش هاي خاصي از حيات اجتماعي و سياسي خود داريم.

 آناني كه هن هن كنان در پي كسب سرمايه و ثروت هاي بادآمده از گذشته تاكنون بوده و هستند در يك موقعيت و اُكازيون مناسب سياسي با خواندن يك ((اجي مجي لاترجي)) صاحب ميلياردها تومان دارايي و سرمايه هاي بادآورده شدند.

رفتارهاي انحصارطلبانه و خارج از گفتمان عدالت طلبي در گذشته نوعي هارموني را براي عدّه اي در هپل هپو كردن بيت المال مسلمين و تضييع حقوق توده هاي محروم و مستضعف جامعه ايجاد كرد. تلسلّط يكسويه، عدواني و تجاوزكارانه جريان قدرت و ثروت در قالب بورژوازي هم كفو با كارگزاران ، مشاركتي ها ، مجاهديني ها و همچنين جناح راست سنتّي نوعي اليگارشي را براي سيادت اقتصادي و سياسي عده اي ايجاد كرد تا خاندان هزار فاميل ، فئودالها و برخي از ملوك الطوايفي هاي سياسي در نقاط شمالي كشور از قبيل كلاردشت ، رامسر ، بابلسر ، نور و محمودآباد و ايضاً لفور سوادكوه و منطقه لنگر كياسر شهرستان ساري ويلاهاي مجلّل با كرّ و فر برپا كنند تا محرومان ،حزب اللهي ها و پرولتاريا صرفاً نظاره گر باشند و خون دل بخورند.


مع هذا آيا مي شود نسبت به اين تبعيض و آپارتايد بي تفاوت بود و نگاه ابسولوتيسمي(استبدادي) را در اين بخش به غمض عين نگريست؟ آدمهاي بي بضاعت و يك لاقبا در حاشيه ي اين ويلاها مجلّل و پرطمطراق تحت شديدترين و سخت ترين فشارهاي زندگي با عجز و لابه تامين معيشت نمايند امّا عدّه اي با طايفه خود در ناز و نعمت.


اين سخن بي دولتانه نسبت به مديران و مسئولان كشور در حال و گذشته نيست. مگر نه اين است كه بايد به اتحّاد مقدّس سرمايه داري و زراندوزي در فرهنگ انقلابي و شيعي تاخت. به راستي اگر مديري ، كارگزاري ، وزيري در منازل لوكس و ميلياردي و درالتجاه ثروت و قدرت سنگر بگيرد مي تواند نسبت به امنيت مردم و كشور ، معضلات جامعه و دردهاي مردم پاسخگو باشد؟


اينجاست كه با نامه ي مولا به شريح بن حارث ، اشعث بن قيس و عبدالله بن عباس رشته هاي اصولگرايي و اصلاح طلبي در قالب يك ترمينولوژي واقع گرايانه خود را در معرض افكار عمومي قرار مي دهد و الا اين منشات و نوشته ها بلاطائل و بي فايده است.

آري ! وجوباً نقطه به نقطه اين سير در تئولوژي و تئوكراسي اسلامي ما وجه مميزي است با نظامهاي كاپيتاليستي ، ماركيستي ، اومانيستي و ليبراليستي !

مع الوصف با باد و دم و با غرور و خودستايي نمي شود لاف اصلاح طلبي و اصولگرايي زد. اصلاح طلبي و اصولگرايي هر دو در گرو مردمداري ، ورع ها ، ساده زيستي و پرهيز از زخارف دنيوي و لوكس نشيني است. الله اعلم بالصواب (خدا به حق و صواب داناتر است).


شميم دلنواز عدالت و عدالت گستري زماني در جامعه استنشاق مي شود كه بساط نامبارك ثروت اندوزي و تجمل گرايي سخت رخت بربندد نمي شود مديري را با مترلي ميلياردي اصولگرا و يا اصلاح طلب ناميد. اگر ثروت اندوزي و تجمل گرايي و رفاه طلبي زشت و ناپسند است فرقي ندارد از چه جنس و گروهي است. خواه اصلاح طلب باشد خواه اصولگرا.


آري برادر مولا ويلا نداشت. مگر نه اين است كه ثروت اندوزي ، بي عدالتي و شكمبارگي معطوف به اگزيستانسياليسم و ليبراليسم است.  اينجاست كه شيخ انصاري ملّقب به خاتم الفقها و المجتهدين مولف بيش از 30 كتاب و رساله حتيً بعد از رحلتش فرزندانش به علّت عدم استطاعت مالي قادر به برگزاري مراسم سوگواري براي او نبودند و در روايتي است به نقل از يكي از مراجع عظام تقليد كه تمامي ما ترك شيخ انصاري برابر با هفده تومان ايراني بوده و معادل همان مقدار نيز به ديگران بدهكار بوده است.


آري برادر مولا ويلا نداشت: اينجاست كه معمار كبير انقلاب اسلامي به عنوان معين الاسلام در برابر ابوجهل ها ، اختاپوس ها و مرفعان بي درد و زراندوز نداي عدالت گستري و ساده زيستي را در دنياي افيون زده و پاتريمونيال طنين انداز مي شود.هموكه در خانه اي محقّر و ساده در جماران سكُني مي گزيند و بساط بورژوازي ، فئودالها و جريان استبداد زده اتوكراسي را به هم مي ريزد. آري خميني(ره) ويلا نداشت مگر نه اين است كه او به مصدر غرب سرمايه داري و شرق كمونيسم تاخت و داعيه دار اردوگاه شرق را در جماران سرافكنده و مبهوت كرد.


به راستي آناني كه اونيفورم زراندوزي ، انحصارطلبي و تجمل گرايي را متحّدالشكل بر تن كرده اند هيچ وقت از گسترش عدالت و فقرزدايي در كشور راضي و خرسند نيستند. آنان برحسب سنت گذشته خويش عدالت گستري را گداپروري مي خوانند و مدام در خصوص شرايط كشور شبيه خواني مي نمايند.

فارغ از اينكه انسداد گفتمان عدالت قرار گرفتن در مسير تجمل گرايي ، مصرف زده گي و اشرافيگري است. اينجاست كه پديده ي شوم ، ناهنجار و دردآور زير خط فقر نسبي نموداري را ترسيم مي كند كه هفتاد درصد سرمايه كشور فقط تحت تملك 30 درصد جامعه است.


آري برادر مولا ويلا نداشت ؛ مولايمان خامنه اي عزيز (مدظله العالي) نيز در ساده زيستي، مردمي بودن و بي پيرايگي به مثابه توده هاي مردم زندگيش عادي و معمولي است. زندگي شرافتمندانه و عارفانه معظم له الگوي بي بديلي براي نسل هاي آينده و حاضر است ، در ساده زيستي و پرهيز از اشرافيگري شمس العرفا و شمس العلما است.


غم و شادي مولايمان با غم و شادي محرومان و فقرا گره خورده است. او غمگسار محرومين است. اگر فرش خانه ي مولايمان كهنه و مندرس است ، اگر مراسم جشن عروسي فرزند مولايمان آقا مجتبي در نهايت ساده گي و بي پيرايگي است ، اگر همسر و فرزندان مولايمان از تجملّات و كرّوفر زندگي بي بهره اند ، اگر سفره منزل مولايمان به مثابه سفره فقرا و محرومان است ، ناشي از كريم النفسي ، كريم السجايا بودن و كريم الشيم بودن است.

 آري معظم له كهف الامم و آفتاب عالتماب براي محرومين و مستضعفين عالم است.آري برادر مولا ويلا نداشت ! احمدي نژاد (اعلي الله) ، نيز كيخسرو خوبان است او نيز ويلا ندارد ، صريح اللهجه و مقاوم در برابر مافيا و دنياطلبان ايستاده است و بساط باباشمل هاي سياسي و اقتصادي راكن فيكون كرده است.


بي خور و خواب در برابر عافيت طلبان و زرسالاران اقتدارطلب ايستاده است. او گفتمان عدالت امام و انقلاب را احيا كرده است. نه از پچ پچ كردن آرتيست بازيهاي دنياي سياست مي هراسد و نه از كت و كلفت هاي دنياگرا و به اصطلاح متمدّن.

 آري برادر مولا ويلا نداشت، حزب الله ويلا ندارد ، بسيجي ويلا ندارد ، اصولگرا ويلا ندارد ، محرومين ويلا ندارند ، احمدي نژاد ويلا ندارد ، خون دل خورده ها و زخم زبان شنيده ها هم ويلا ندارند.


آري برادر هنوز به سختي صداي فين فين كردن نفس هاي فقرا ، محرومين و بي بضاعتها را در برابر اژدهاي هفت سر مافيا و غولهاي بي شاخ و دم مي بينيم و مي شنويم.

هبوط و صعود انسانيت معاصر به رفاه ، تجمل گرايي و اشرافي طلبي نيست. و امروز صداي شكسته شدن استخوانهاي نظام سرمايه داري را نظاره مي كنيم و مي شنويم شايد آن زمان كه نظريه پردازاني چون والرشتاين گوندر فرانك و سميرامين نظريه نظام جهاني را تئوريزه مي كردند روزي تصور نمي كردند كه اين چنين متروپل هاي سرمايه داري عاطل و باطل و شل و شيت ورشكستگي خود را نظاره مي كنند.