دوشنبه 17 فروردين 1388-0:0

دیدارهای سرزده مدیران

يادداشتي از:محمد فاضلی، مدرس جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی دانشگاه مازندران


برخی مدیران عادت دارند گاهی به صورت سرزده از برخی مراکز بازدید ‌کنند. بدون شرح و تفصیل می‌شود چند نکته درباره این دیدارهای سرزده طرح کرد.

- نمی‌دانم این‌ها چگونه دیدارهای سرزده‌ای است که چند دوربین تلویزیونی و خبرنگاران به وفور در اطراف مدیران سرزده می‌گردند و از دیدارهای سرزده فیلم برمی‌دارند و گزارش تهیه می‌کنند؟

- مجموعه اماکنی که در حوزه مدیریتی یک مدیر ارشد قرار دارند آن‌قدر زیاد است که اگر قرار باشد جناب مدیر از طریق دیدارهای سرزده – حتی بدون وصف فوق – به امور آن‌ها رسیدگی کنند، یک اداره حمل و نقل حداقل ملزومات لازم برای انجام این دیدارهای سرزده است.

- سازمان‌های بزرگ – بالاخص حوزه‌های وزارتی و نهادهای کلان دولتی – معمولا یک دایره بازرسی دارند. این حوزه بارزرسی وظیفه دارد بخش‌های مختلف تحت مدیریت سازمان را بر اساس شاخص‌های مختلف بازرسی کند. سازمان‌ها معمولا اداره رسیدگی به شکایات نیز دارند. حتی نظام‌های خاصی برای رسیدگی به انواع شکایات طراحی می‌شود. پس اگر دیدارهای سرزده توسط مدیران ارشد صورت می‌گیرد، حتما دایره بازرسی و اداره رسیدگی به شکایات خوب عمل نمی‌کنند.

- مدیران ارشد در همه ممالک دنیا برای طراحی نهادی، مدیریت ساختاری و بهبود روش‌ها و رویه‌های کلان گزینش می‌شوند. قرار نیست این رده از مدیران نقش کارکنان ادارات بازرسی خود را ایفا کنند.

- دیدارهای سرزده برای شناخت مشکلات عمیق ساختاری یک سازمان کفایت نمی‌کنند. شناخت این دسته از مشکلات تنها به مدد گزارش‌های کارشناسی دقیق که مدت‌ها وقت صرف تهیه آن‌ها شده است امکان‌پذیر می‌شود. شناخت مشکلات سطحی – که فقط نمود ایرادات ساختاری هستند و رفع آن‌ها در زمره اقدامات مدیریت کلان به حساب نمی‌آید – نیز دو وجه دارد. مدیران یا آن قدر ناآگاه و بی‌تجربه‌اند که مایل‌اند از رهگذر این دیدارها با این دسته از مشکلات آشنا شوند که در این صورت باید در صلاحیت آن‌ها تردید کرد؛ یا آن‌که بر این مشکلات آگاه هستند و لذا این گونه دیدارها تنها به معنای هدر دادن وقت – از منظر کارکردی – است.

تصور می‌کنم این دیدارهای سرزده نه تنها مزیتی برای مدیران به شمار نمی‌آیند بلکه خود نمود ضعف‌های ساختاری و نشانی از تردید در صلاحیت‌های مدیران به شمار می‌آیند. این دیدارها شاخصی از ضعف نظام بازرسی، ضعف پتانسیل‌های کارشناسی سازمان‌ها برای طراحی پژوهش‌های آسیب‌شناسانه برای کسب شناخت عمیق از ضعف‌های سازمان، ضعف نظام‌های رسیدگی به شکایات در سازمان‌ها، فقدان برنامه‌های به دقت تدوین شده و راهبردی برای هدایت رفتارهای مدیریتی مدیران ارشد، فقدان شناخت عمیق مدیران از حوزه‌های تحت مدیریت خود، و فقدان کفایت صلاحیت‌های مدیریتی در مدیران است. شاید تنها دلیل این دیدارها را باید در همان دوربین‌ها و خبرنگاران وافر یافت.