دوشنبه 28 ارديبهشت 1388-0:0

انتخابات و اتهامات

يادداشتي از:صادقعلی رنجبر،استاد دانشگاه-ساري


انتخاباتی دیگر در راه است؛ انتخاباتی که طی آن قرار است مردم ، دهمین رئیس جمهور را انتخاب کنند، رئیس جمهوری که طبق قانون اساسی دومین مقام قدرتمند نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود .

در تمامی حکومت های دمکراسی و یا همان مردم سالار دنیا ، انتخابات را ویترین حاکمیت و حلقه اتصال مردم و حکومت تلقی می کنند و برای آن میمنت و مبارکی قائل بوده و در اصل با آن به عنوان یک جشن ملی مواجه می شوند .


حکومت ها ، بسیاری از خطاها و ناکامی ها و کژروی های خود را با برگزاری یک انتخابات سالم و حداکثری جبران شده می دانند و دوباره از نو پروژه های راهبردی شان را کلید می زنند .


عده ای می گویند ، انتخابات نوعی پوست اندازی سیاسی و تجدید قوای جدی است که طی آن ،حاکمیت ، با رفورم نرم ، از موانع گذر می کند و در یک فرآیند دو سویه ، هم به داخل و هم به دنیای خارج توجه تازه نشان داده و قادر به اجرای فازهای جدید اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و غیره می شود.

 این تجربه ی ارزشمند ، در کشور ما نیز ده ها بار به وقوع پیوسته و جامعه ما از مواهب آن بهره مند شده است و طبعا" نمی توان مبارکی آن را انکار کرد .

 نکته ای که نگارنده را نگران کرده ، کژ کارکردهای آن است که متاسفانه در انتخابات سالهای اخیر رو به تزاید گذاشته و طی آن ستادها و نامزدهای انتخاباتی و نیز طیف های همراه نامزدها برای تحکیم مواضع خویش به تخریب رقبا پرداخته و به آسانی از مرز انصاف گذر می کنند که این با تفکر دینی ما در منافات کامل و از مصادیق بارز حرام الهی است .


شاید ریشه این تخریب ها خیلی عمیق نبوده و بیشتر از انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری آغاز شده باشد که طی آن اتهام زدن به همدیگر باب شد .


اعتبار بخشی به این پدیده شوم با واژه هایی مثل عملیات یا جنگ روانی ، رقابت های حرفه ای ، روانشناسی تبلیغ ، بزرگ کردن گافهای حریف و غیره ، عملا به نهادینه شدن این اخلاق غیر حرفه ای کمک کرد تا جایی که گاهی به جای احساس یک غرور ملی از انتخابات ، شبهه ی یک مصیبت عمومی در ذهن تداعی می شود که این امر به هیچ و جه مترادف با روح این همه پرسی و نتایج شیرین آن نیست .


این روزها هر خبری که رسانه ای می شود ، بلافاصله به آن جهت انتخاباتی داده شده و تلاش می شود که له یا علیه یکی از نامزدها بکار گرفته شود .


به نمونه هایی از آن توجه کنید :
- آزادی رکسانا صابری یک حرکت انتخاباتی به نفع احمدی نژاد بود .
- به صحنه آمدن محسن رضایی ، برای کاهش رای احمدی نژاد و یا جمع کردن ریزش رای ایشان و عدم واریز به حساب میر حسین موسوی بود .
- سفرهای استانی احمدی نژاد یک حرکت انتخاباتی است .
- صدا و سیما ارگان انتخاباتی احمدی نژاد است .
- کثرت استقبال از سفرهای استانی میر حسین موسوی ، به خاطر فراخوانی طرفدارانش از استان های مجاور است .
- دولت نهم جز فرصت سوزی هیچ دستاوردی نداشته است.
- موسوی وام دار مشارکت و مجاهدین است .
- کروبی برای گرم کردن تنور انتخابات آمده و به نفع میر حسین کنار خواهد رفت .
- اعضای ستاد کروبی قرار است در ایام نزدیک انتخابات طی یک کودتایی وی را تنها گذاشته و به ستاد میرحسین موسوی بپیوندند .
-مردم ما عاقل تر از آنند که به گذشته ( میر حسین موسوی ) برگردند .
- میر حسین موسوی هیچ حربه ای جز تخریب دولت ندارد .


سوال اینجاست که :
اولا: این گمانه زنی ها چقدر صحت دارد و تا کجا باید ادامه یابد ؟
ثانیا: این اتهام زنی ها چقدر رقیب را خراب می کند و چقدر تهمت زننده را ؟
ثالثا: چرا به جای ارائه برنامه های جامع ، به عملیات روانی متوسل می شویم ؟
رابعا: چرا در معرفی خود چیزی برای گفتن نداریم اما برای تخریب رقیب همه کار می کنیم ؟
خامسا: آیا بهتر نیست که قاعده های رقابت را یاد بگیریم و اخلاق را پاس بداریم ؟
سادسا: چرا آمدن چهره های متفاوت را به فال نیک نمی گیریم و پیروزی خود را در حذف رقبا می جوییم ؟
سابعا: چرا منطقی نمی اندیشیم و به حضور حداکثری مردم فکر نمی کنیم ؟
ثامنا: کدام رقیب به حداکثر بهره برداری از فرصت هایش در رقابت های انتخاباتی نمی پردازد که ما این را بر رقبای خود خرده می گیریم ؟
تاسعا: چرا جنگ فرشته و دیو راه می اندازیم ؟ آیا در این آشفته بازار گل بی خار پیدا می شود ؟
عاشرا: صد بار بدی کردی و دیدی ثمرش را /خوبی چه بدی داشت که یکبار نکردی؟


بسیار جای تاسف است که تبعات هر انتخابات در کشور ما جدای از آثار و ثمرات درخشان و گران سنگی که به جا می گذارد ، متاسفانه وحدت شکنی ، ترور شخصیت افراد موجه و مدیران خدوم ، خودزنی ، تخریب و انکار دستاوردهای نظام ، خوراک دهی به رسانه های استکباری ، جسور سازی بیگانگان ، شبهه افکنی در افکار عمومی، استیصال در نیروهای نوجوان و جوان و افراد کم مطالعه و کشیدن خط ممتد فاصله بین جناح ها و طیف های رقیب تا انتخابات بعدی و شاید تا همیشه است !


آیا بهتر نیست به گذشته برگردیم و یکبار دیگر خودمان را واقع نگرانه مرور کنیم و در نگریم که این کژ کارکردهای انتخاباتی چقدر بین دوستان دیروز فاصله و یا حتی خصومت ایجاد کرده و تا چه اندازه توان مدیریتی نظام را دچار آسیب جدی نموده است ؟


آیا نباید از گذشته درس بگیریم و با دیدن ریزش تاسف بار نیروهای سالم نظام که به حاشیه رانده شده اند آینده را مثل گذشته تباه و پتانسیل نظام را فسیل نسازیم ؟


آیا بهتر نیست به جای گدایی پر هزینه و بعضا خجالت آور رای از محافل غیر خودی تحت هر عنوان آن را در خودمان بجوییم و با داشته ها ونداشته های مردم خود کنار بیاییم و این گونه با زبان درازی متهمان دیروز و مدعیان امروز قلب دلسوزان نظام را نشکنیم؟


با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب در سفر کردستان باز هم همه ی نامزدهای مورد تایید شورای محترم نگهبان را صالح معرفی فرموده اند، آیا زمان آن نرسیده است که آنها با پس زدن تند رو ها و کنار نهادن تند روی های غیر منصفانه و نابخردانه ، اصلح شدن را تمرین نمایند تا یکی از گزینه های قطعی مردم در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران باشند ؟


به هر حال اگر این حضور تکلیف است پس شایسته است که تکلیف مدارانه عمل شود تا خدای نکرده نامزدهای فهیم همانند تماشاگر نماهای احساساتی ورزشگاه ها بغض ناکامی های خود را در تلخکامی موفقیت های حریف و یا تخریب امکانات عمومی و دستاوردهای ملی نترکانند.