سخنی با مردم فهیم مازندران و کسانی که این نوشته را می خوانند:

برادران و خواهران عزیز،این روزها شاهد تبلیغات کاندیداها به هر نحو ممکن هستیم که به طریقی ادعای خدمت به مردم را در سر دارند و به نوعی سنگ مردم را به سینه می زنند،ولی هیچ یک برنامه مدونی برای حل مشکلات مردم ارائه نمی کنند.

 آقای فلانی با کشاندن همسرش به دنبال خود می خواهد بگوید من به خانم ها اهمیت می دهم و به نوعی می خواهد از این طریق بازار گرمی کند.

 فلانی با کشاندن افراد مختلف به دنبال خود می خواهد بگوید ای مردم فلان شخص با من است و از من حمایت می کند،پس شما هم به من رای دهید.

 سال۷۶ را هیچ وقت فراموش نمی کنم، آن زمان دانشجوی یکی از دانشگاه های تهران بودم ،سیدی آمد حرف های قشنگ و لعاب داده نثار دانشجویان کرد که شما امید ایران هستید، شما باید این کشور را بسازید و.....ولی همه اینها حباب روی آب بود که بعد از انتخابات از یادشان رفت.

 الان نیز آقایان به طریقی دانشجویان فهیم و انقلابی را دارند بازی می دهند، ولی نباید بازیچه دست این ها شد.

آقایان شهر به شهر و استان به استان می روند و فریاد دادخواهی سر می دهند که ای مردم اگر تا الان حق شما از بین رفته من منجی شما هستم، پس به من اعتماد کنید.

 شما که دنبال حق مردم هستی چرا آن زمان که در راس کار بودی برای مردم قدمی برنداشتی؟ آقای کاندیدا، چرا فکر می کنی که اگر فلانی را به معاون اولی انتخاب کنی مردم به شما رای می دهند؟

چرا فکر میکنید مردم ما این موارد را نمی فهمند؟ چرا لباس پیغمبر را دستاویز قرار می دهید؟ آیا لباس سبز فاطمه این قدر بی ارزش شده است که باید بر دست و سر یک آدم بی حجاب باشد؟

به چه قیمتی مقدسات ما را دستاویز کرده اید؟ پوشیدن تی شرت بر تن مردان و روسری بر سر زنان یعنی چه؟ چرا کاسه داغ تر از آش می شوید؟ شما را چه شده است؟ کجای اسلام آمده که از دین و ارزشهای دینی باید سوء استفاده شود؟

نمی دانم با کشاندن رهنوردها و کرباسچی ها به دنبال چه چیزی هستند؟ چرا این آقایان فکر می کنند که مردم ما باید به خاطر خاتمی یا به خاطر کرباسچی باید به آنها رای بدهند؟

 آیا آنها فکر می کنند شعور مردم ما در همین حد و اندازه است؟ در این چند شب که فیلم های این کاندیداها پخش می شد تنها چیزی که در متن فیلم نبود ، مردم بودند و تنها کسانی که بودند خودشان بودند و بس.

آقای موسوی، به قول شما که دلسوز مردم هستید و می خواهید برای مردم کار کنید چرا طی این سالها قدمی برنداشتید؟

چرا طی این سالها به فکر معیشت مردم نبودید؟ چرا دلسوز کشاورزی و صنعت کشور نبودید؟ شاید بگویید من سمت اجرایی نداشتم ولی شما که دوره خاتمی مشاور ایشان بودید؟

 اگر این آقایان دلسوز مردم هستند به قران کریم قسم یاد کنند و قران را بین خود و مردم قاضی قراردهند که هدفشان خدمت به مردم است، ولی بعید می دانم جرات این کار را داشته باشند.

حالا که که به فکر خدمت به مردم هستید چرا تخریب می کنید؟ مگر کسی دوران نخست وزیری شما را زیر سوال برد که شما و طرفداران شما به خودشان جران می دهند خدمات دولت را زیر سوال ببرند؟

 تخریب به چه قیمتی؟ رفاقت با رقابت سیاسی چه مشترکاتی دارند؟ اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید.

وقتی شخصی آمده و احقاق حق می کند شما چرا آن را گداپروری قلمداد می کنید؟

 اگر مردم ما گدا باشند امثال جنابعالی و دولت های گذشته این بلا را سر مردم آورده اند؟

چرا باید فاصله طبقاتی مردم ما و فرزندان طرفدران و نزدیکان شما تا آسمانها باشد؟ آقایان دروغ و تزویر بس است.

 شهر به شهر گشتن و از مردم دلجویی کردن و شنیدن مشکلات شان به نوعی بازی دادن مردم است؟چرا؟

  شما از همه ما بهتر می دانید که مشکلات مردم چیشت؟ پس چکمه پوشیدن و رفتن به زمین کشاورزی و باغات چای آخر...است.

مردم فهیم و دوست داشتی، مبادا ظواهر امر و کلمات زیبا که پشتش هزاران تزویر است شما را از اعتقادات راسختان جدا کند.

 اگر مسلمان و پیرو ولایت فقیه هستید، ببینید که ملاک ولی امر مسلمین جهان در مورد خصوصیات رئیس جمهور چه بیاناتی دارند.
فرستنده:رضا