چهارشنبه 3 تير 1388-0:0

رئیس جمهور شدن به قیمت سرنوشت مردم و مملکت! چرا؟

يادداشتي از: دكتر ميلاد محقق،استاد دانشگاه هاي تهران،متولد رامسر


در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل دولت های متعدد،از یکم تا دهم،رویدادهای مختلفی را از روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شاهد بوده ایم که حوادث اخیر در نوع خود کم نظیر بود.

صرف نظر از همه مسائلی که در محتوا و ظاهر مسئله وجود دارد قصد داریم تا به نکته ای ارزشمند در ارتباط با انتخابات و جریانات قبل و بعد از آن، بپردازیم.

 به طور طبیعی قبل از برگزاری انتخابات که همه کاندیداها و هواداران آنها سرگرم تبلیغات با شیوه های مختلف برای موجه تر جلوه دادن خود به افکار عمومی هستند ممکن است تخلفاتی هم صورت گیرد و حتی ممکن است از دایره اخلاق هم خارج شوند زیرا هم کاندیداها و هم هواداران آنها در شدیدترین التهابات جسمی و روحی ناشی از داغ شدن فعالیتهای تبلیغاتی هستند و در این شرایط کیفیت سیستم کنترل و مراقبت رفتاری افراد مورد بحث، به پایین ترین حد خود کاهش می یابد که این خود یکی از موارد نا مطلوب رقابتهای تبلیغاتی به شمار می رود.

اما پس از برگزاری انتخابات و شمارش آرا، زمانی که یکی از کاندیداها به عنوان پیروز میدان رقابت معرفی می شود رفتار کاندیداهای دیگر که نتوانستند صاحب بیشترین آرا برای کسب مقام ریاست جمهوری شوند برای سرنوشت مردم و مملکت می تواند سرنوشت ساز باشد.

 در این هنگام دغدغه همه افراد جامعه باید مردم و مملکت باشد و برای پیشبرد اهداف ملی همه باید در کنار هم به سعی و تلاش و کوشش بپردازند تا اوضاع فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و سیاسی کشور روز به روز بهتر شود.اما آیا چنین امری اساسا اتفاق می افتد؟

 آنچه ما تاکنون شاهد بودیم بدین قرار است که کاندیداهای رقیب و هواداران شان به جای استراتژی همکاری و کمک برای سازندگی مملت و بهبود اوضاع مردم، راه عدم همکاری را می پیمایند چرا که به زعم آنان اگر به کمک دولت بشتابند در پایان دوره چهارساله کارنامه مطلوبی از مجموعه دولت بر جا می ماند و مردم با مشاهده نتیجه مثبت عملکرد دولت برای بار دوم به رئیس جمهور موفق رای می دهند و بدین ترتیب آنها یعنی رقبا از غافله عقب می مانند.

 البته برخی نیز به عدم همکاری رضایت نمی دهند و با اجرای عملیات تخریبی علیه دولت، سعی در ناکارآمد نشان دادن فعالیت های رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت می کنند و حتی وخیم تر از آن، کلیه موارد منفی مربوط به عملکرد دولت را جمع آوری می کنند تا در روزهای پر تب و تاب تبلیغات قانونی، علیه دولت مطرح کنند و از این طریق جایگاه خود را نزد افکار عمومی بهبود بخشند.

 نمونه موارد فوق را در دوره های گذشته شاهد بودیم و با یک حساب سرانگشتی می توانیم به نتیجه شیرین این محاسبه برسیم که اگر در زمان های پس از اعلام پیروزی انتخابات همه دست به دست هم می دادند تا دولت را یاری کنند هم اکنون شاهد چه وضعیتی از مسائل فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بودیم.

پس اشکال کار در این است که برخی می خواهند ابتدا رئیس جمهوری شوند و یا به سمتی در دولت نائل گردند و آنگاه به خدمت برای کشور و مردم بپردازند و بيچاره مردم كه سي سال در انتظار بهبود اوضاع خود هستند.

آيا ادامه اين راه مي تواند به صلاح و مصلحت كشور باشد؟ و آيا اگر اين اخلاق بد تصحيح نشود ما مي توانم در انتظار آينده اي درخشان باشيم؟

انتظار مردم از كساني كه در شرايط اشاره شده قرار مي گيرند آن است كه تنها مصالح مردم و كشور را ببينند و از پرداختن به اميال شخصي اكيدا پرهيز نمايند زيرا سرنوشت آنها در دست زمامداران است و آينده كوتاه مدت،ميان مدت و بلند مدت نيكو داشتن، حق مسلم مردم است. drmohaqeq@gmail.com