برخي اظهارات و رفتارهاي آقاي اسفنديار رحيم مشائي در دوران معاونت رئيس جمهور و رياست سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در سال هاي 84-88 موجب شد تا تعدادي از طرفداران رئيس جمهور از نامبرده آزرده خاطر شوند.

آن ها انتظار داشتند تا آقاي احمدي نژاد ايشان را تعويض نمايد . در ضمن  مخالفان رئيس جمهور هم  فرصتي پيدا كردند تا به بهانه گفتار و رفتار آقاي مشائي شخص رئيس جمهور را آماج حملات قرار بدهند.

       در مقطعي كه انتقادات از مشائي از دو سو افزايش پيدا كرده بود تصور برخي بر اين بود اگر احمدي نژاد او را تغيير نمي دهد حداقل حضور او را كمرنگ كند،در حالي كه عكس آن مشاهده شد.

 در يك سال اخير كه دوران اوج انتقادات از مشائي بود حضور او پررنگ تر هم شد. در همه اجلاس مهم داخلي و خارجي او در كنار و شانه به شانه رئيس جمهور ديده شد که براي منتقدان اين برداشت بود كه تعمدي در كار است .

      بعد از انتخابات دهم رياست جمهوري هم موافقان و هم مخالفان به خود اطمينان مي دادند در دولت دهم آقاي مشائي حضور ندارد،ليكن در كمال ناباوري در اخبار سفر رئيس جمهور به مشهد شنيدند آقاي مشائي ارتقا پيدا كرده و به پست معاونت اول رئيس جمهور منصوب شده است.

 از آن روز موافقان احمدي نژاد اسب را زين كردند تا مشائي را از قدرت به زير بكشندو بعداز چند روز تلاش بي وقفه و كوتاه نيامدن رئيس جمهور متوسل به مقام رهبري شدند تا به احمدي نژاد نشان بدهند در بازي شطرنج مهره ها را خوب حركت نداده است.

      در تاريخ بيست وهفتم تيرماه امسال مقام رهبري در نامه اي خطاب به احمدي نژاد از ايشان خواستند در حكم مشائي تجديدنظر كنند و در كمال صراحت اعلام كردند :" انتصاب ايشان برخلاف مصلحت رئيس جمهور و دولت مي باشد."

با اين اوصاف همگان منتظر بودند يا آقاي مشائي انصراف خود را اعلام و يا آقاي احمدي نژادحكم را لغو كند، ليكن در عمل هيچكدام تحقق پيدا نكرد تا اين كه در شامگاه روز جمعه دوم مردادماه در پخش خبر ساعت 9 شب  شبكه 1 سيماي جمهوري اسلامي ايران پيام رهبري خوانده شد .

      در پي آن مشائي كناره گيري خود را كتبا" به رئيس جمهور اعلام كرد و احمدي نژاد به اطلاع رهبري رساند .

 رئيس جمهور هم بلافاصله در حكم ديگري خطاب به مشائي مرقوم داشت :"با توجه به خدمات ارزشمند و از اين كه انساني مومن و فداكار و مورد اطمينان كامل هستيد  به سمت مشاور و رئيس دفتر رئيس جمهور بر گزيد ه مي شويد ".

       تركش اين حوادث تا كنون به دو تن از وزراي مخالف انتصاب مشائي اصابت كرده و وزراي اطلاعات و ارشاد اسلامي مصون نماندند وبركنار شدند( البته به جهاتي از بركناري وزير ارشاد منصرف شدند)

       هدف از بيان مطالب فوق اين است كه به نظر نگارنده اوضاع مملكت در شرايط خوب قرار ندارد.البته نمي خواهم ادعا كنم بحراني است وليكن مطلوب هم نيست .

بعد از انتخابات و اعتراضات به عمل آمده در مورد انتخابات اولين وظيفه دولت اين است که آرامش را برگرداند و اعتماد سازي كند و از هر حركتي كه سبب نا آرامي  شود خودداري ورزد .

متاسفانه تحركاتي كه آقاي رئيس جمهور در روز هاي اخير انجام داده در راستاي  آرام سازي نبود و بر عكس نا آرامي را در واپسين روزهاي دولت نهم در جامعه و اردوگاه طرفدارانش پديدار ساخته که اين رويدادها به نفع مملكت نخواهد بود.

1-     با توجه به حساسيتي كه روي آقاي مشائي وجود داشت لازم نبود ايشان در دولت دهم مسئوليت چشمگيري داشته باشد و آقاي رئيس جمهور مي توانست تا مدتي در سايه از نظرات ايشان استفاده كند و اگربعد از مدتي حساسيت كاهش پيدا كرد از ايشان استفاده نمايد.اصرار بر موضوعات اصولي و منطقي از نكات مثبت است وليكن اصرار بر موضوعاتي  كه جامعه حساسيت دارد به نفع موقعيت بالاترين مقام اجرائي كشور نخواهد بود و به حساب لجبازي گذاشته خواهد شد.

2-     احمدي نژاد بعد از اين كه نامه رهبري را دريافت كرد و از نظرات ايشان مطلع شد مي بايست از وقت كشي خودداري مي كرد؛ يا آقاي مشائي استعفا مي داد و يا محترمانه ايشان را عزل مي كرد. اگر چنين مي كرد احتمالا عزل وزرا رخ نمي داد.

3-     عزل وزير اطلاعات در شرايطي كه اين وزارت خانه مسئوليت  آرام سازي در اوضاع ملتهب فعلي دارد به مصلحت نخواهد بود و بهتر بود رئيس جمهور سعه صدر به خرج مي داد و اين چند روز را تحمل مي كرد.

4-     عزل وزرا اين شائبه را به وجود مي آورد كه رئيس جمهور در اين روزها بسيار ملتهب و عصبي است و تحمل مخالفت دوستان نزديك- كه قريب 4 سال با هم كار كردند- را ندارد پس چگونه مي تواند در آينده مخالفت ها را در هيئت دولت  و مردم تحمل كند؟!

5-     بلافاصله صدور حكم جديد براي مشائي در مقام مشاور و رئيس دفتر به عنوان بي اعتنائي به مخالفان مشائي حتي در جمع طرفداران رئيس جمهور  تلقي مي شود. ممكن است  اين گروه سكوت کنند وليكن نمره منفي را در كارنامه آقاي احمدي نژاد ثبت خواهند كرد.

6-     برخي از افراد تحليل مي كنند حوادث اخير در اتتصابات و تحولات بعدي ساختگي است تا توجهات از پي آمدهاي انتخابات منحرف شود و روي مسائل جانبي و حاشيه اي متمركز شود. به نظراين جانب اگر فرضا چنين هدفي وجود داشته در مقطع فعلي كه مملكت بيش از هر زماني به آرامش نياز دارد سناريوي خوبي نبود.دولت بايد براي تشكيل كابينه اي متعهد،متخصص و غيرسياسي اهتمام بورزد تا اعتماد از دست رفته را تا حدودي باز گرداند.