سایت مزخرفی دارین.

سلام بر شما مازنی ها من دلم درد گرفته بود از اقای دکتر که به مادرم که مادر بزرگ خودش هم هست گفته غلط نکن مادری که رنج و غم دوران را با عده ایی بی ادب که توانایی های لازم را ندارند در اداره امور ندارن به کول میکشد دنبال ادب در این صفحات به صفحه شما بر خوردم اخه اون کسی که خود را بر تر از دیگران دانسته بر کرسی شورای تکیه زده با ارای قوم و قبیله و هزاران مسءله دیگر او را چه به ادبیات او چه میداند جلسه رسمی یعنی چه باید او گرزی در کنار داشته باشه نه لته تنگ و کلات گشاد هاالنهایت ادب و اندیشه اوس او فیثاغورث میان کلات خود را میبیند با وجود اینها باید شاهد این چیزها بود و من دلم درد گیرد زاین حرکات یاد ان مازنی با اندیشه بخیر در جمعی که مسئول بی اختیار بود به واسطه علتی گفت خوب بعضی با یک نگاه متنبه میشن و بعضی هم با کتک کاری هم اصلا. تنگه لته و پهنه کلا چرا از زبان محلی به جلسه امدی جای اون در مشاجره لفظی بین افراد خاص میبینم نه در شورای شهر

آقا حمید، حرف شما کاملا درست است. اما در این جا یک نکته هم باید اضافه شود و آن این که هر گروه و طبقه ای ادبیات و لهجه خاص خودش را دارد. و انتظار عموم از مسئولین این است که ادبیات مورد نظر رعایت نمایند. اما وقتی به قول b.p "انتخابات ما بر مبنای ارزش -سواد- اصالت تخصص کارشناسی نیست -صرفآ با سفارش قوم و قبیله ای به عده ای راٌی میدهیم" و افرادی با پیش زمینه شغلی و آموزشی خاص وارد این گونه نهاد ها می شوند طبیعی است که ادبیات و لهجه آنها بر جو کلی حاکم می شود. هر چند که ممکن است در بلند مدت این روند دگرگون شود.

گت آقا جان،قرار نیست که این خانم درشت گویی ها را این جا در مطلبش بیاورد!من اگر بگویم فلانی هري"عیبی ندارد اما مسئول اگر نگوید"فلانی بفرما"عیب دارد.انتظارات از آنها بیشتر است.جمله های نمونه شاید برای من وشما عیب نباشد اما گفتن آنها در جلسه رسمی شورا عیب است.باید درست ومنطقی حرف زد.

چیزی بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمکی ؟؟؟
متآسفانه انتخابات ما بر مبنای ارزش -سواد- اصالت تخصص کارشناسی نیست -صرفآ با سفارش قوم و قبیله ای به عده ای راٌی میدهیم-
مَثل همان مَثل عالمان بی عمل است.
در خصوص ادب
بقول ما مازنی ها(بچه عزیزه ادب عزیزتر)

در این که «رعایت ادب» در هر موقعیتی لازم بوده و نشانه وسعت نظر آدمی است، شکی نیست. اما نمونه هایی که در این گزارش بدان اشاره شده است ظاهرا جز لحن تند و ناشی از عصبانیت گوینده یا گویندگانش اشکال دیگری ندارد. مگر اینکه بخشهایی از آن توسط خود نویسنده یا مرجع دیگر سانسور شده باشد.
اما نکاتی چند در مورد نقل قولهایی که موجب نارضایتی و عصبانیت خانم روزنامه نگار شده است:
1. ظاهرا بخش دوم این جمله "یا شعور ما زیر سوال است و یا شعور پیگیری مسائل را ندارید" این گونه خوانده شد " شعور ندارید که مسائل را..." و موجب عصبانیت شده است. به نظر می آید ترکیب " شعور پیگیری نداشتن" در فارسی معیار معنی ندارد. به احتمال زیاد منظور گوینده " قدرت پیگیری" بود.

2. از ضرب المثل مازندرانی "تنگه لته گشاد و پهنه كلا تنگ " هم نمی توان توهین یا عدم رعایت ادب را استنباط کرد. اما نمی توان قضاوت کرد گوینده به جا و در معنای درست آن را بکار برده است.
3. نکته آخر این که ما ایرانی ها هر گاه در مقابل رک گویی و بی پروایی زبانی و حتی انتقاد روبرو می شویم طرف مقابل را به راحتی به بی ادبی مفتخر می کنیم.
اما در هر صورت چون در جریان کل گفتگوها نیستیم و گزارشها نیز به نقل قول های کوتاه بسنده کرده اند، با اطمینان نمی توان بر له یا علیه یک طرف قضاوت نهایی کرد. بنابراین آنچه آمد بر اساس گزارش مختصر فوق بود.

حالا مشکل بی ادبی در تنگه لته است یا در پهنه کلا؟!!!!!!

من هم نه اعضای شورا را می شناسم و نه این خانم را اما نفهمیدم کجای مطلب حاوی بی ادبی و توهین بوده که این آقا را براشفته کرده!؟برادر جان،اصل موضع را که همین خانم در خبرهاش قبلا" آورده ونقل کرده و انتشاریافته، حالا حاشیه زده ونکته اي را گفته،شما چرا ناراحت شدید!

خانم محترم خبرنگار
از ماست که بر ماست

بنده نه اعضای شورای ساری را می شناسم و نه این خانم خبرنگار را، و به عنوان یک شهروند مازندرانی اعتقاد دارم این موضوع در حدی نبود که در اینجا مطرح شود. بهتر بود این خانم اصل موضوع ناهماهنگی ها را بررسی و گزارش می کردند و درکنار آن می توانستند نکات تأدیبی خود را بیان کنند. خود این متن نیز، به شکل محترمانه حاوی توهین می باشد.