تعداد بازدید: 6105

توصیه به دیگران 4

شنبه 13 فروردين 1390-23:53

دايه هاي مهربان تر از مادر

...در این میان عده ای نیز فکر می کردند گوی سبقت را باید از دیگری بربایند و یک بیانیه يا نوشته حتی چند سطري هم که شده بايد عليه سريال "پايتخت"صادر کنند تا خدای نکرده فرهنگ مازندران و مازندرانی خدشه دار نشود!(يادداشتي از عاطفه خیرخواه،روزنامه نگار)


 نوروز امسال شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، سریال پایتخت را در فهرست پخش برنامه های نوروزی خود داشت که آخرین قسمتش را شب 13 فروردين به تماشا نشستیم.

اين مجموعه طنز با واکنش های بسیاری در استان مازندران روبه رو شد، از شخص دوم استان – معاون سیاسی امنیتی استانداری مازندران- گرفته تا دو-سه نماينده و چند امام جمعه و برخی که می گویند استاد دانشگاه اند وعضو هیات علمی،نيز بعضی انجمن های دانشجویی و ...

اين ها هر یک به نوعی مراتب اعتراض خود را به این سریال اعلام داشتند و ساخت و پخش سريال پايتخت را توهین به مازندرانی ها برشمردند و با استفاده از واژه هايي که بهتر است نامش را کلمات حساسیت برانگیز بگذارم بر سیر داغ و پیاز داغ آن افزودند.

 در این میان عده ای نیز فکر می کردند گوی سبقت را باید از دیگری بربایند و یک بیانیه يا نوشته حتی چند سطري هم که شده بايد صادر کنند تا خدای نکرده فرهنگ مازندران و مازندرانی خدشه دار نشود!

به احتمال اعتراض کنندگان به سال های نه چندان دور مروری نداشتند که این گونه دست به اعتراض زدند؟! سال های اولیه دهه 80 خاطرتان هست؟ فیلم گارفیلد وقتی به زبان محلی مازندرانی دوبله شد چه میزان طرفدار را به خود جذب کرده بود؟

دوبله گارفیلد و پس از آن فیلم های هندی و ... که دوبله ای طنز بر آن گذاشته بودند و کلمات مضحک و اصطلاحات خنده آوری که فقط برای سرگرمی بینندگان از شبکه طبرستان پخش می شد و اتفاقا آن برنامه ها از اقبال عمومی خوبی نیز برخوردار بود.

 از معترضان این سوال را دارم آن روزها شما به چه می خندیدید؟ به هنر دوبله محلی یا کلمات و اصطلاحاتی که به لحن محلی بیان می شد و مایه سرگرمی تان شده بود؟

 از آن سریال ها بگذریم، انیمیشن های سیا ساکتی و ... را که دیگر به خاطر دارید؟ باید خوب به خاطر داشته باشید چراکه وقتی آن انیمیشن ها به زبان مازندرانی دوبله شد سی دی هایش دست به دست و خانه به خانه می گشت و برخی اصطلاحاتش ورد زبان کوچک و بزرگ شده بود.

 از آن دوبله ها هیچ چیز عاید بینندگان نمی شد،جز خنده های مضحک به زبان خودمان! خودمان به خودمان می خندیدیم! آن روزها چرا صدای کسی بلند نمی شد؟ چرا دلسوزان فرهنگی استان آن روز قلم و کاغذ به دست نگرفته و پشت تریبون های شان سخنرانی ها نکردند؟

حال که سریالی با محوریت مردم خونگرم و مهمان نواز مازندران ساخته شده که موسیقی مازندران را با تمام غنا و پیشینه ای که دارد به نمایش می گذارد، باید هیاهوی بسیار راه بیندازیم و قضاوتی غیرمنصفانه داشته باشیم؟!

 چرا به ویژگی های برجسته اخلاقی این خانواده توجه نمی کنیم؟ آیا همراهی و حمایت های بی شائبه پیرمرد مازنی از عروس و پسرش را نمی بینیم؟

 مردانگی و احترام به پدر را در جای جای این فیلم مشاهده کردیم که نقی چگونه حرمت پدر را نگه می داشت و برای همسر نیز به عنوان شریک زندگی احترام خاصی قائل بود، این ها ویژگی های بارز و قابل پردازش نبود و باید تنها به نوع حرف زدن ها اکتفا کرد؟

 همبستگی یک خانواده مازنی در شهر غربت درحالی که اسیر چنگال رفتارهای ناجوانمردانه و غیرمنصفانه عده ای شهروند پایتخت شدند نباید به چشم بیاید ؟

 روحیه شاد و نشاط درونی مازنی ها در زمان بروز مشکلاتی که تماشا کردیم نمی تواند هویتی برای ما باشد که در هر شرایطی مازندرانی ها با اعتماد به نفس روحیه خود را حفظ می کنند و کانون خانواده شان را گرم نگه می دارند؟

نکند می خواهیم با خودمان رو راست نباشیم؟ بررسی هزار توی این سریال نشان می دهد عوامل ساخت آن با تحقیقات کامل و بهره گیری از مشاورانی مازندرانی به ساخت پايتخت دست زدند.

همين قسمت آخر...رها کردن سبزه در جوي روان،عشق پيران مازني به پابوسي امام رضا(ع) در پايان کار زراعي(اين جا پايان کار خانواده نقي معمولي در پايتخت)،13 را در طبيعت بدر کردن،کايري و کمک و تعاون به يکديگر در اسباب کشي و...آيا اين ها بازتاب فرهنگ و خرده فرهنگ ما مازني ها نيست؟ما براي ترويج فولکلور و فرهنگ مان چه مي خواهيم که اين سريال براي مان انجام نداده است؟

اصلا" مي خواهيد فهرست بلند بالايي از فولکلور و ادبيات محلي و باورها و خرده فرهنگ هاي ما مازندراني ها را که در سکانس به سکانس و صحنه به صحنه سريال پايتخت،از قسمت نخست تا قسمت پاياني،به آن ها اشاره شده بود، براي تان شمارش کنم؟

کمی روراست تر باشیم، چند نفر از همان معترضان کنندگان در خانه خود با فرزندان شان به زبان شیرین مازنی گفت و گو می کنند؟

چند نفر از شما مسوولان در جلسات خود به زبان مازنی صحبت می کنید که حالا این سریال را توهین به زبان مازنی می دانید؟

 وقتی پسر خردسالم در جمع تعدادی از همکاران و دوستانم ابراز کرده بود موسیقی مازندرانی دوست دارد برخی مرا مورد شماتت قرار داده بودند که چرا باید پسرم این قدر آهنگ ها و موسیقی مازندرانی را دوست داشته باشد؟

اگرچه مرا به پایتخت زدگی متهم می کنند اما به عنوان یک مازندرانی افتخار می کنم که مربی موسیقی پسرم در مهد کودک به واسطه علاقه وافر او به موسیقی محلی مازندران از من درخواست تعدادی آهنگ مازندرانی کرد تا فرزندم در کلاس های موسیقی مهدکودکش شرکت کند.

 افتخار می کنم که ملت ایران با مشاهده سریال پایتخت با موسیقی محلی استانم آشنا شدند و نسبت به ویژگی های خوب اخلاقی هم استانی هایم معرفت بیشتری یافتند.

افتخار می کنم برای دقایقی نوای ساز مازندرانی در خانه ایرانیان نواخته می شد و ايرانيان فهميدند ما مازني ها مردمي باصفا،بي پيرايه،صادق،خونگرم،مذهبي،خانواده دوست،رو راست و ...عاشق هستيم.

"پايتخت" افتخار ما مازندراني ها بود.


  • دوشنبه 15 فروردين 1390-0:0

    تکیه کلامها بعد از هر سریالی از بین میره.برره یادتان نیست؟طبیعی هست که تکیه کلام این سریال الان رایج باشه.این هم شد استدبلال که بعضیها می گویند که تکیه کلام پایتخت را همه کمی گویند پس بدرد نمیخوره؟!!یه کم سطح معلومات خودتان را بالا ببرید بعد اظهار نظر کنید.از مازندنومه به شدت دفاع می کنم که از این سریال دفاع کرده.بچه ها متشکریم

    • اکبر سیفیپاسخ به این دیدگاه 0 0
      دوشنبه 15 فروردين 1390-0:0

      نوشته خوبی بود.مخالفان سریال بیخودی حساس شده اند!...نیست چه خبره

      • دوشنبه 15 فروردين 1390-0:0

        متن جالب بود.به خصوص آنجا که گفته شد مازندرانیها در خانه با بچ ههایشان فارسی حرف می نزنند و حالا متوقعن که کن فیکون شود.به نظر من سریال عالی به مازندران پرداخت و بعد از چند سال توانستیم خود را در رسانه ملی خوب وهنرمندانه تماشا کنیم

        • دوشنبه 15 فروردين 1390-0:0

          واقعا از شما بعیده خانم خیرخواه ! اصلا شما از فرهنگ و زبان مازندرانی چیزی میدانید ؟ یک کمی از اصفهانی ها و ترک ها یاد بگیرید ، که هیچ کارگردانی ، دیگر جرات ندارد زبان و لهجه آنها را به سخره بگیرد ! این مازندرانی ساده !

          • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

            آقای کندلوسی، شما اگر واقعا خودتون رو مازندرانی می دونید باید ضعف و قوت هاش رو باهم بخواهید، در ضمن اهالی غرب استان که اصلا خودشون رو مازندرانی نمی دونن وگرنه داعیه جدایی سر نمی دادن.اگر امثال شما اعتماد به نفس ندارن و جلوی این مسائل شرمنده می شن دلیلی نداره که بگین سریال مورد داشته. خودتو درست کن برادر

            • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

              با عرض تبريك سال نو به شما همكار گرامي
              خانم خير خواه شما چرا با چند ماه رفتن به پايتخت مدافع شديد وكاسه داغ تر از آش ودايه مهربان تر از مادر، ظاهرا اصلت را فراموش كرده ايد ونوشابه تهران شمارا گرفته است. توهين به فرهنگ مازندران، به تمسخر گرفتن شخصيت روستائيان با صفا و گمرراه نشان دادن بزرگ خانواده در هنگام پيري سيلي محكمي است كه بر صورت سرخ مازني هاي دريا دل زده شده است، شما سريال كارتوني گارفيلد را با سريال پايتخت مقايسه مي كنيد؟!!! تيتراژ پاياني كدام موسيقي مازني بوده است كه شما را به نواي وطنتان دلگرم كرده است؟ فوتبال تيم نساجي چه ربطي به علي آباد كتول استان گلستان داشت كه در ديالوگ ها بيان مي شد؟ شماره پلاك 62 كاميون چه ربطي به استان گلستان داشت؟ آيا شما تائيد مي كنيد كه مردم مازندران آنقدر لودگي دارند كه حاضرند طنز يك كشور قرار گيرند؟ كمي عاقلانه وبا ديد گاه رسانه اي به اين فيلم توجه مي كرديد اين سريال مورد تائيد شما قرار نمي گرفت.

              • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                کسی به زبان این فیلم کاری نداره ، اما له هالو گیر آوردن مازندرنیها اعتراض داریم
                منظورتان از چند امام جمعه نماینده ولی فقیه در استان هم هست !
                سرکار خانم مواظب نوشتارتون باشید

                • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                  نظر من را به سبک دوستان صدا سیمایی تان سانسور کردید. ممنونم./موسوی/

                  • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                    فردی را می شناسم که چند سالی است در جوار رحمت حق تعالی سکنی گزیده و خدایش بیامرزد. در عنفوان جوانی وقتی بنا به دلیلی فردی نافهمی کرده و فحش نثارش می کرد (زشت ترین فحش های ممکن) او در برابر فقط می خندید و می گفت یکی دیگه هم بگو. وقتی تعدادی غیرتی شده و به ایشان در دفاع از نوامیس تذکر می داد جواب می گفت اینها نفهمی کردند و دلشان خوش است که به من فحشی داده اند و من برای مسخره کردن آنها می گویم یکی دیگه هم بگو.
                    حالا قصه ماٰ این خواهران و آن برادران که فحش خورشان ملس شده این است که اصلاً‌ مدعی هستند کجای این سریال اهانت بوده و آقایان نماینده محترم ولی فقیه، ائمه جمعه و برخی از علمای دیگر و اندیشمندان اصلاً نه فیلم را می فهمند چیه و نه ضرورت های طنز را درک می کنند.
                    واقعاً که با بسیج چند تا از این دست خبرنگار و قصه بافتن از اینکه پسر این حاجیه خانم و آن آقا ماشاء الله می توان نتیجه بازی را عوض کرد و توپ را در زمین مازندرانی ها به بازی در آورد که باید از سازنده این سریال ها تقدیر هم بکنند همان قصه های قدیمی است که باید از قاتل امام حسین تشکر هم کرد چون اگر امام را به قتل نمی رساند ما کجا با دائر کردن حسینیه اینهمه عزاداری و مرثیه سرایی و نوجه خوانی و مجالس عزا و ... می توانستیم داشته باشیم؟ واقعاً که استدلال از این بدتر هم پیدا نمی شه!!!

                    • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                      من کامنت ها را خواندم.به یک نتیجه رسیدم.این که هر چند نقی و ارسطو و پنجعلی نماینده مازندرانیها نبودند و تنها یک شخصیت کمیک بودند،اما با این توهین ها و ناسزاها و تخریب های کامنت گذاران من به این نتیجه رسیدم که ما واقعا:...هستیم!!ما واقعا:...هستیم!تحمل 4 قسصمت فیلم طنز را نداریم.بهتره به همون مجلس گریه و زاری و مجلس ختم بریم که خنده به مردم ما نیومده!

                      • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                        سپاس دخترم.مطلب خوبی بود.مثل همه مطالبت.

                        • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                          من نمی دانم چرا مخالفان پایتخت خود را داخل پیله ای محبوس کرده اند و چشم بسته دارند مخالفت می کنند.این همه دلیل و برهان درست و حسابی همین مازندنومه نوشته/خب بخوانید و سر به راه شوید.این جوری اگه کس دیگه ای بخواد برای ما فیلم بسازه می ترسه.آخه ما چقدر بی ظرفیتیم.

                          • سیاهدشتی-قائمشهرپاسخ به این دیدگاه 0 0
                            يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                            نوشته جالب ومتینی بود.اصلا" مازندنومه در این چند روز چندین نوشته خواغندنی را راجه به این سریال نوئشته و در حالی که دیگرتان قصد تخریب رسانه ملی را به بهانه سریال پایتخت دارند این سایت به تنهایی با منطق و هوشیاری جلو رفته است.از خانم خیرخواه بخاطر این مطلب خوب تشکر می کنم.

                            • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                              به نظرم این کامنت گذارها استدبلال مننطقی ندارند و به توهین و ناسزا روی آورده اند.جالب اینه که بسیاری از کسانی که اوایل می گفتند سرییال بد است الان یواشکی می گویند چندان هم بد نبود و خوب هم تمام شد.عجله در هر کاری مضر است.به خصوص اگر از جانب خبرنگارها باشد.مایوسم کردند بعضی از این خبرنگارهاي بی منطق و...

                              • محمدحسین ملایی کندلوسیپاسخ به این دیدگاه 0 0
                                يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                                خانم خیرخواه دوبله فیلم گارفیلد به صفا و پاکدلی مردمان روستایی را مورد تمسخر و اهانت قرار نداد که بخواهد باعث رنجش خاطر ما مازندرانی ها شود.آیا شما می دانید در ایام نوروز در محوطه پارک موزه کندلوس تهرانی هایی که برای خوشگذرانی به این منطقه آمده بودند و یا در ساحل نوشهر در میان مردم مازندران با کمال وقاحت و حالت تمسخر آمیز تحت تاثیر سریال پایتخت زبان و گویش مازندران را مورد اهانت و تمسخر قرار می دادند؟ آیا واقعا یک مازندرانی روستایی در مواجهه با شرایط تهران با آن حالت مضحک که در فیلم به نمایش گذاشته شد از خود واکنش نشان می دهد؟این سریال علاوه بر به تمسخر گرفتن لحن و فرهنگ مازندرانی ها خصوصا روستاییان پاکدل و مهربان و بی آلایش ، فرهنگ رفتاری مازندران را نیز مورد تمسخر و اهانت قرار دادند.

                                • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                                  خانم اینکه نکات مثبت قضیه رو گرفتید خیلی خوبه ولی یادتون نره 70 خوبی رو یک بدی می تونه خراب کنه .
                                  این مجموعه سریال خوبی بود ولی در بعضی از بخش ها چنان مازنی ها رو ادم های احمق و مونگولی نشون دادکه من حدس میزنم ماجرای پدر کشتگی در میون باشه.
                                  مثلا در مورد نقش آقای خمسه ، آیا وقتی ما در باره لر ها و کردها هم فیلم درست میکنیم افراد مسن اون ها رو ادم مونگول و خرفتی که فقط دنبال خوردن چیزی است و یا وقتی ازش سوال میشه خنگ است و نمیتونه جواب بده نشون میدیم ؟ یا این که اون ها رو پدر بزرگی خردمند و با تجربه نشون میدیم ؟
                                  کمی واقع بینانه تر به مسائل روز نگاه کنید و همگام با مردم قدم بردارید

                                  • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                                    سرکارخانم
                                    از شما تعجب می کنم!
                                    آیا می توان از معرفی فرهنگمان با هر روشی ابراز خوشحالی نمود!
                                    اگه اون چند صحنه رو هم نشون نمی دادن که باید واقعاً به حال ضرغامی گریست!
                                    درست نیست با قلم خود عقده گشایی نموده و مشکلات کاری خود را در مازندران اینگونه جلو ه دهید.

                                    • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                                      با سلام.به نظر من این سریال دو طیف مخاطب داشت.یه عده موافق و یه عده مخالف که همشون تا ته سریالو دیدن و خندیدن جه به خنده مثبت چه به حالت تمسخر.اما ایا این سریال به قول شما بیانگر نکات مثبت مازنی ها بوده درست.اما توجه به این نکته هم بد نیست که قبول کنیم نگاه پایتخت نشینها به مردم ما یه نگاه بالا به پایینه.اگه این سریال تونست یه درصد این نگرشو تغییر بده موفق بوده در غیر این صورت ....
                                      اما در مورد گارفید و بقیه بچه ها باید عرض کنم شما یه مسئله با بازتاب استانی رو با یک سریال که در سطح یک کشور پخش میشه رو نباید مقایسه کنید.اونم در سطخ رسانه ملی.مثل مقایسه قدرت انفجار به خمپاره با بمب هسته ای

                                      • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                                        باز كه كه شما يكي از يمين يكي از يسار گفتي با دو سه كلمه بازي كردن واذا ذر اوردن كه نميشه جواب علمي داد شما اگر ميخواي جوابيه صادر كني حداقل سطح مطا لعه ات را بالا ببر متاسفا نه اين سريال مردم مازنران را انسانهايي ساده لوح وبعضا دروغگو واهل بلوف پنداشت مرد سالاري كه جاشني سريال بود خانم خير خواه فكر ميكند شخص مهمي هست كه مردم فكر نكنن پايتخت زده شده باشد نه دخترم كمي علمي صحبت كن

                                        • يکشنبه 14 فروردين 1390-0:0

                                          مشکل از لهجه نیست مشکل شکم چرانی احمق ساده لوح نشان دادن مازنی هاست.
                                          کارشناس ارشد مردم شناسی


                                          ©2013 APG.ir