تعداد بازدید: 5868

توصیه به دیگران 3

جمعه 11 آذر 1390-17:52

مداحي يا کاسبي؟

درآمدهای میلیونی از قبل مداحی،بسیاری از مداحان را بعد از اینکه در بهترین نقطه شهر خانه دار کرده و لوکس ترین ماشین ها را برای شان به ارمغان آورده و چندین بار به حج و عتبات عالیات مشرف کرده ( که خدا قبول کند بی خیال حق الناس) چنان متوقع بارشان آورده که آرزوهای بسیار بزرگ در سر می پرورانند و در هر جا خود را محق و برتر می پندارند!(يادداشتي از ربابه حسين پور،خبرنگار-ساري)


 این روزها حال و هوای دل مان عجیب بارانی است! با فرا رسیدن عاشورای حسینی،حزن و ماتم در قلب های همه ما تجدید می شود.

 در این ایام هر کس سعی دارد به نوعی ارادت خود را به سرور و سالار شهیدان ابراز کند،یکی با حضور در دسته های عزاداری و سینه و زنجیر زنی،یکی با پخش نذور، یکی سقایی و دادن آب به عزاداران حسینی و یکی هم با روضه خوانی و مداحی.

چیزی که بیشتر از همه در انتقال فلسفه قیام عاشورا و تجمع مردمی تاثیر دارد مداحی و روضه خوانی است. مداحي و روضه خواني هنري اسلامي و مقدس به شمار می رود كه از جايگاه ويژه اي برخوردار است،ولي گاه شعر مداحي ها تا مرز كفر هم پيش مي رود، مانند: « ما سگ در خانه زینبیم» «می پرستمت ابوالفضل» « مست مستم من هر چه بادا باد علي پرستم من» «همچو مادرت زهرا، مادرت از همه خوشگلتر است»، «رقاصم و رقاصم عاشق عباسم» «لا اله الا فاطمه، لا اله الا زينب» «آنان که علی خدایشان است کفرش به کنار عجب خدایی دارند».....

در اين مجال بر آن نيستيم راجع به روحانیاني سخن بگوييم که هنور نتوانسته اند جوانان را پای منبر ها بنشانند،قصد داريم از برخی مداحان بگوييم که دکان باز کرده و مداحی برای شان دیگر یک عشق مقدس نیست، یک حرفه پردرآمد است و از این راه چه کاسبی ها که نمی کنند!

درک واقعیت دردناک جامعه مداحان کشور، انسان را می آزارد! برخی از مداحان با استفاده از آلات موسیقی پاپ و ریتم های نامتعارف که هیچ سنخیتی با فرهنگ عاشورایی ندارد و ایجاد شور کاذب و جمع کردن مرید دور و برشان سعی می کنند بر جمعیت دسته خود اضافه و برای خود اسم و رسمی به پا کنند!

برخی از آنان گویی دفاتر تجارت مداحی باز کرده و با ابراز نهایت معرفت خود به ائمه،به صادرات صدای حنجره خود می اندیشند!

درآمدهای میلیونی از قبل مداحی ائمه بسیاری از آنها را بعد از اینکه در بهترین نقطه شهر خانه دار کرده و لوکس ترین ماشین ها را برای شان به ارمغان آورده و چندین بار به حج و عتبات عالیات مشرف کرده ( که خدا قبول کند بی خیال حق الناس) چنان متوقع بارشان آورده که آرزوهای بسیار بزرگ در سر می پرورانند و در هر جا خود را محق و برتر می پندارند!

جای تعجب است که چگونه یک مسلمان شیعه علی و دوستدار خاندان پاکش که همه چیزش حتی حنجره و صدای رسا و زیبایش در گرو لطف خداوند و ائمه به آنها هدیه شده ، برای چند شب مداحی سرورش، این گونه بی چشم و رو می شود و طلب پول های هنگفت می کند!

 از این بدتر شیوه مجلس گرم کنی چنین مدعیان دروغین دوستی امام حسین(ع) است که مجالسی با این قداست را به ریا و تزویر آلوده می کنند!

دوستی به طعنه می گفت: پول هايی که مداحان طلب می کنند فقط خرجی خودشان که نیست، به دور و بری ها هم باید بدهند! پرسیدم: دور و بری ها یعنی چه کسانی؟! گفت: مریدان شان! یا همان مجلس گرم کن هايی که هنگام مداحی با شور و هیجان خاصی بر سر و سینه و پای خود می زنند و با حالت گریه عربده می کشند تا جمعیت را به گریه وادارند و مجلس را گرم کنند ،اما خدا گواه است، خودم شاهد بودم که از چشم آنها حتی یک قطره اشک هم نمی آید!

و این یعنی سردرگمی جوانان که به عشق و شور حسینی وارد دسته ها می شوند اما دریغ از جویی معرفت در برخی از مداحی ها که جوانان را با شیوه درست عزاداری آشنا کنند.

جوانی که تعارض می بیند و در خلوص مداحانی که جزء خواص هستند و الگو محسوب می شوند، شک می کند، نمی تواند به باور درست برسد، در ایمانش خدشه وارد می شود و این خیانتی بزرگ است!

 البته برخی از ما نیز در دامن زدن به این آتش خانمان سوز بی تقصیر نیستیم،وقتی به جای رفتن به سوی دسته های عزادار واقعی به سمت دسته هایی می رویم که اکوی قوی تر، میکروفن امروزی تر،تبليغات و سروصداي بيشتر و وسایل و امکانات بهتر دارند ناخودآگاه از مسیر اصلی منحرف می شویم!

چندی پیش یکی از آشنایان را دیدم که از یک هفته مانده به محرم در تب و تاب خریدن اکوی قوی با مارک معروف و امکانات دیگری برای یکی از دسته ها بود. با تعجب پرسیدم شما که دارید؟ با دلخوری گفت:فلان دسته اکوی قوی تری دارد و جوانان به آن دسته ملحق می شوند! پارسال دسته ما خلوت بود و فقط پیر مردها بودند! گفتم: چرا دسته ها یکی نمی شوند؟ می گفت:هر محله برای خودش یک دسته دارد و نمی شود دسته ها یکی شوند!

خدای من! عمق فاجعه تا به کجاست؟!حتی در عزاداری هم ریا و تزویر و به رخ کشیدن؟! چرا یادمان رفته فلسفه عاشورا و قیام امام حسین( ع) و شهادت 72 گلگون کفن دشت کربلا چیست؟

ما حتی در عزاداری کسی که مولای همه ماست و همه ما را به اتحاد و برادری ، امر به معروف و نهی از منکر می خواند به جای در کنار هم بودن، مقابل هم قرار گرفته ایم و چشم و هم چشمی و فخر فروشی داریم!

بسیار از قافله عقب افتاده ایم.ما مسلمانیم،مسلمان یعنی درد همدیگر داشتن،کنار هم بودن،انسانیت داشتن، وای که کمتر مسلمانی داریم و مسلمانی می کنیم!

 اکنون هنگامه آن است کمی به خود آییم ، بر دلسوزان فرهنگ ناب شیعی واجب است وارد عمل شده و بیماری‌هایی که پیکره مداحی و عزاداری ها را دچار آسیب و رنج جدی کرده جراحی کنند و در این میان رسالت متولیان فرهنگ کشور همچون سازمان تبلیغات اسلامی ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رسانه ها بيشتر است.

ايميل نويسنده: (heyran55@yahoo.com)


  • جوانان دودانگهپاسخ به این دیدگاه 0 1
    شنبه 3 تير 1391-0:0

    با سلام حرفهای شمارا کاملا قبول دارم کسانی که برعلیه شما حرف زدند احتمالا از دنیای مداحی برخی از مداحان خبر ندارندبنده دروبلاگ وبلاگهای روستاهای دودانگه نقدی بر مداحی بعضی از مداحان زده ام آدرس وبلاگ:http://dodangenews.mihanblog.com/post/28

    • پنجشنبه 17 آذر 1390-0:0

      سلام
      من خودم مداح هستم .
      تمامی مطالب مندرج درست است.من کاری به روحانی ها ندارم.چون انصافا درصد کمی از روحانی ها برای پول منبر میرن.من هم صنف های خودمو میگم. دوستان تازه این خانم لطف کرده و دیگه خیلی پته ی ما مداح ها رو روی آب نریخته. بعضی از مداح هایی که تا پول به حسابشون نریزند نمی خوانند. مداحانی که ذره ای از ادب و فرهنگ در وجودشون نیست.مداح هایی که بعد از مداحی قهوه خانه ها پاتوق آنهاست. مداحانی که امام حسین علیه السلام را برای کاسبی میخوان و بس. مداحانی که توی جلسه های خصوصی اونها رو با اخلاقی متفاوت از بیرون میبینیم و مداحانی که .....
      در آخر تنها می توان گفت خدا آخر و عاقبت ما رو بخیر کنه.
      یا حسین

      • پنجشنبه 17 آذر 1390-0:0

        چرا این همه جنجال!!! بابا روحانیون و مداحان هم خرج دارند و تا کی برای دل من و شما فی سبیل الله بخونند.... زندگی خرج داره

        • واقعاً کهپاسخ به این دیدگاه 0 0
          چهارشنبه 16 آذر 1390-0:0

          راستی یادم رفت
          خانم حسین پور،اگر واقعاً راست وحسینی هستید ومنتقد منصف ،چرا از علما ومداحان درجه یک استان وشهرمون ،که دارن با اخلاص کارشون رو میکنن ،بدون هیچ مزد ومواجب. مطلب نمی زنید،امثال حاج آقای طائبی،توکل،مسرور،خطی ،غفاری......ومداحان آقایان رنجبران،خرقه پوش،مهام،ترکمن زاده،هدایتی و.......
          یا علی

          • (واقعاً که)پاسخ به این دیدگاه 0 1
            چهارشنبه 16 آذر 1390-0:0

            آقای حسین رضا با سواد ! خوب مطلب رو خوندی که داری اینطوری اظهار نظر میکنی؟
            این خانم خبرنگار تو همون یه جمله متلکش رو به روحانیون انداخت ! شاید فکر کردی بنده یه روحانی هستم !اینطوری واکنش نشون دادی ،ولی اینطور نیست ،بنده یکی از همین مردم هستم ومشاهدات خودم رو از وضعیت جامعه گفتم!
            ضمناً هیچ کسی حق نداره راجع به رو حانیت حتی حرفی بزنه !اینو مطمئن باش ،ولی شما میتونید از یک روحانی بدون عمل وریاکار بیسواد با ذکر نام ونشانی ،بادرنظر گرفتن حق دفاع ،مطلب بزنید یا ازش انتقاد کنید .....
            الاایحال منظور بنده کلی گوئی این خانم خبرنگار در مورد روحانیون بود......
            با تشکر آنتی حسین رضا

            • حسین صادقی مرشتپاسخ به این دیدگاه 0 2
              چهارشنبه 16 آذر 1390-0:0

              هوالعزیز حاج عمه خانوم خبرنگار! سلام و خسته نباشید. آنطور که از حال و هوای حرفاتون بر میاد، همین تازگیا از اصحاب کهف جدا شدین! الانه این حرفای شما، آدمو میبره سنه ی شصت و اینا. راسیاتش با این فرمایشاتی که رقم زدین، ازتون برمیاد که محصولات غذایی و مصرفی خاصی رو تو سرفه تون(سفره تون) میچینین! ولی خب هر چییم نخورده باشین، دست مردم که دیدین. مخلص کلوم اینکه این حضرات روضه خونای مطمح نظر شوما، به هذالیوم تعلق دارن و فرزند زمان خویشن به مولا. ولیک اشکلاییم که شما قلم زدین، همون که اشاره رفتم، مال سنه شصت و اونطرفاس. حالا، اگه شما دستون به این گوشت اینجور محافل نمیرسه، لااقل نگین برزیلیه! حاج عمه خانوم محترم، مگه نشنیدی که میگن بر جای بزرگون نتوان تکیه زد به گزاف. خب، شمام اینهمه هیئت و تکیه – برین تو یکی از اینا خودتونو به ثواب آلوده کنین. حتما باس برین مجلسی که روضش سانسیه و پن ستاره! خب راتون نمیدن. اگرم راتون بدن، مشکلات آجرک الله سرپایی بی آب و دون داره و خیلی جیزای دیگه. تازه شم مگه نخوندی و نشنیدی که اونوختا سردار سازندگی هم معترف بودن که : «نمی توان از همه انتظار داشت که مانند سلمان فارسی باشند.»(روزنامه حیات نو – پنجشنبه 01/08/82 – سال اول – شماره 239 – صفحه 9) – آخر شاهنومه رو برات بگم که از این حرف و حدیثا واسه فاطی تنبون نمیشه. البت، میشه باهاش ثابت کنی که پرواز رو بخاطر بسپریم ولی اونقده وابسته م میکنی تا بجای ماهیگیری، هر روز بیام واسم در حجره تون و التماس کنم که؛ تورو بخدا، تورو به علی، تورو به امام اولی – نوشدارویی، تریاق عراقی دم دستت داری؟ خب معلومه، تونم میگی : اونوخ که جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود! و این قصه که بالاش ماس بود و پائینش دوغ، سری به درازی هزار و یکشب دارد و حالا هی باس گوسفنداتو بشمری و خوابت نبره که نبره! البت، النهایه - بر منکر جامعه ی بی طبقه ی توحیدی سال 57 هم . . .!

              • دوشنبه 14 آذر 1390-0:0

                اون بهنام خان که در زیر کامنت گذاشته و افاضه فرموده اول ببره قرص هاش رو بخوره بعد بیاد اینجا نظر بده.اون نویسنده مطلب یعنی خانم حسین پور را با نویسنده دیگر خانم فلاحی اشتباه گرفته!آقای محترم همیشه همین جور استدلال میکنی و نظر میدی؟اون خانم،خانم فلاحی بود که پته حسین اسلامی رو رو آب ریخت.این یکی خانم حسین پور است.برو داداش!

                • دوشنبه 14 آذر 1390-0:0

                  چرا کامنت این شخص واقعا که رو در زیر نشان دادید؟بیخود حرف زده!رفته یک خط مطلب رو مثل خبرنامه نویسان حکومتی درآورده و مصادره به مطلوب کرده!بیسوادبرو دوباره مطلب خانم رو بخون.گفته نمیخواد وارد بحث روحانیون بشه.تو رفتی همون رو آوردی که چی؟مطلب درباره بعضی مداحان است.اگر می خواست درباره بعضی روحانی نماها هم بنویسد این خانم که میشناسم توانایی اش را دارد.پس الکی شلوغش نکن.درباره مداحا اگر اظهار نظر داری بگو وگرنه مطلب درباره روحانیها نیست که کامنت گذاشتی.فکر کردی ملت ...اند و حالیشون نیست که داری بهشون خط میدی؟

                  • واقعاً کهپاسخ به این دیدگاه 0 0
                    دوشنبه 14 آذر 1390-0:0

                    خانم حسین پور محترم ،نقد خوبی بود ولی این نظر شخصی شماست بهتر نبود، اول نظر کارشناسان اهل رو می پرسیدید وبعد مطلب رو درج می کردید مثال(در اين مجال بر آن نيستيم راجع به روحانیاني سخن بگوييم که هنور نتوانسته اند جوانان را پای منبر ها بنشانند) این چیزی که نوشتید کلی است و به جامعه روحانیت است ،اگر چشمتان را باز کنید می بینید که اقبال جوانان روز به روز دارد به علما بیشتر میشود ،در همین شهر ساری چندتا منبر می خواهید برایتان معرفی کنم که جوانان پای ثابت منبری دارد چرا تحقیق نکرده مطلب می زنید ،این نشان دهنده عناد شما به روحانیت ومرجعیت است ،البته منکر این نیستیم که عالم بی عمل هم وجود دارد ،اما با عملهاش خیلی بیشتر از بی عمل است لطفاً اگر خواستید مطلب بزنید همه جوانب وظرافتهای نگارش وزوایای دید مخاطب را در نظر بگیرید واز دایره حق خارج نشوید ،چونکه در بعضی جاها اگر اشتباه کنید اولین اشتباه آخرین اشتباه است وآنجاست که جمعی را با خود همراه کرده اید .

                    • يکشنبه 13 آذر 1390-0:0

                      متاسفانه برخی از مداحان اهل بیت به جهالت نزدیک ترند تا به علم و دانش و وقتی میکروفون دست این افراد می افتد حق را با باطل و اشعار کفر آمیز را با اشعار مقدس مخلوط می کنند و جامعه را به سمتی می برند که امام صادق گفت کمر مرا شکستند دو طایفه یکی عالمان فاسد و دیگری مقدس نماهای جاهل . بدون تردید یکی از مقصران این مصیبت خود ما مردم هستیم که سکوت می کنیم و پای منبر هر کسی می نشینیم.

                      • مـــعجزه خامــوشپاسخ به این دیدگاه 1 0
                        يکشنبه 13 آذر 1390-0:0

                        سلام. مثل هميشه مقاله سركارخانم حسين پور حقيقت بود. تشكر. متاسفانه بعضي ها هنوز هم با خرافات زندگي ميكنند!! من نميدونم كجاي اين مقاله توهين به مقدساته؟ !
                        نام اين اين مقاله گوياي واقعيت است: "مداحي يا كاسبي". دوست عزيزي كه با نام ابراهيمي نظر گذاشتن بايد بدونند كه: اين مداح ها هم مثل اون خواننده ها برا جيبشون و دنياشون ميخونند نه برا امام حسين(ع). باز صد رحمت به اون خواننده ها كه ظاهر و باطنشون يكيست و بنام دين و امام حسين(ع) پول در نمي آورن. نكته آخر اينكه: كي گفته اين ها الگو هستند؟ ! ! چه الگويي؟ اصلا تعريف الگو چيه؟ ! "ياعلي"

                        • غلط اندازپاسخ به این دیدگاه 0 0
                          يکشنبه 13 آذر 1390-0:0

                          توی اینهمه نظرات رنگارنگی که ارائه شد غلط انداز می خواهدکمی با پرستیژتر حرف بزنه و امل بازی در نیاره.
                          مداحی به عنوان یک شغل و کسب و کار در جهت اهداف عالیه دولت می باشد و هیچ ایرادی به آن نیست. عرضه هر محصولی بستگی به تقاضا قیمتی پیدا می کنه و در نتیجه قانون عرضه و تقاضا که اصل اساسی اقتصاد کلاسیک است در اینجا رعایت می شود و از این حیث نمی توانایرادی به آن گرفت.
                          به نظر می رسد وزارت ارشاد که طرفدار پر و پا قرص مداحان علیه السلام می باشد باید تلاش زیادی بکند تا درآمدهای آنها مخفی بماند و در نتیجه مشمول مالیات بر درآمد نشوند. لذا زیر آب مداحان را زدن علاوه بر عقوبت های اخروی مشکلاتی را در زمینه افزایش بیماری های خاندانی و نقص عضو و بیماری های لاعلاج در افراد منتقد به مداحان به وجود می آورد که علم پزشکی هم حریف اون نخواهد شد.
                          شما پس از مریض شدن و ارتحال بستگان شما که در اثر همین انتقادات بیجای شما به درآمد مداحان مرحوم شدند بازهم ناز همین مداحان را می کشید تا بیایند و مراسم مرحومتان را گرم بکنند. شماراهی برای گرفتن انتقام از مداحان ندارید و خودتان به دست ادب دو دستی و با کمال احترام پاکت پر از پول را در جیب مداح عزیز قرار می دهید و کلی هم معذرت خواهی می کنید که این مبلغ خیلی ناچیز است و اصلاً قابل شما را ندارد و از اینکه لطف فرمودید و قدم رنجه کردید و چند دقیقه ای مجلس مرحوم یا مرحومه ما را با صدای گرمتون رونق بخشیدید از شما نهایت سپاسگزاری را دارم و از طرف کل خانواده از شما تشکر می نمایم.
                          حالا کدامیک از شما از جمله این ربابه خانم دوست ندارند در مراسم ختم درگذشتگانشان مداحی انجام بگیره و یا بعد از مراسم مانع از تقدیم پول مناسب توسط اخوی یا ابوی می شوند؟
                          مداحی به عنوان یک کسب با درآمد کافی چندین شغل غیر مستقیم را هم ایجاد می کند. یکی اینکه چندتا همراه نیاز دارد که بلندگوهای مخصوص و اکو دار را حمل و جابجا و نصب و تنظیم بکنند تا صدا مداح به درستی و تنظیم شده به گوش شنوندگان برسد.
                          دوم اینکه چندین نفر را نیاز دارد تا با گریه های خودشون در فرازهایی از مداحی بتوانند جمعیت را وادار به گریه بکنند. اصولاً به گریه درآوردن خلایق در چنین مراسمی ثوابش از شادکردن و خنداندن خلایق در مراسم دیگر نه تنها کمتر نیست بلکه خیلی خیلی هم بیشتر است.
                          تعدادی هم باید به دلیل کمبود وقت خریدهای منزل و حتی تمیز نگه داشتن محیط زیست مداح را انحام بدهند و این خود شغل مضاعف را تولید می کند که بر آمار اشتغال استان کلی اضافه می کند و هرچه زودتر ما را به رقم مورد تعهد در برنامه تولید شغل سالیانه نزدیک می کند.
                          مداح به دلیل استفاده از سیستم های مدرن و مناسب صوتی کلی باعث رونق کارخانجات فراملی می شود و در نتیجه تحقیقات آنها برای ساخت سیستم های مدرن تر باعت تولید نسل های جدیدتری از سیستم های صوتی می شود که خیلی حال می ده و کلی شغل خارجی هم ایجاد می کنه.
                          در اثر مداحی زمان مصرف میوه و شیرینی به پایان می رسد و کلی به نفع صاحب عزا تمام می شود. از طرفی چون مداح حسابی مردم را گریانده و بغض گلویشان را گرفته و راه گلو تنگ شده و فعالیت معده متوقف می شود و کلی از اشتها می اقتند و مصرف غذا را کم می کنند و بین باعث می شود که صاحب عزا با خرج بسیار کمتری مراسم را به پایان ببرد. پس می بینید که مداح به اندازه ای که پول می گیرد در کاهش هزینه ها هم موثر هست.
                          بگذریم شما با مخالفت با مداح عملاً در جریان فتنه قرار می گیرد و جزء حریان انحراف محسوب می شوید. فتنه از آن جهت که با دولت و اهداف نظام که تویعه اشتغال است مقابله م معارضه می کنید و جریان انحراف از آن جهت که درست در روزهایی که پیک کار مداحان هست شما این مقاله های ضد مداحی رو کار می کنید و همانند واردات میوه که درست زمان برداشت و فراوانی آن توی بازار محصول خارجی مشابه وارد و روانه بازار می شود تا توی سر قیمت بزند و یک جریان انجرافی در تولید ملی است شما هم عین اینکار را انجام می دهید و دست شما هم توی دست جریان انحرافی و اختلاس 3000 میلیاردی است و با آنها همکاری تنگاتنگ و نزدیک دارید.
                          خدا از سر تقصیرات شما ربابه خانم بگذره که اینهمه غلط انداز رو به زحمت انداختید و حسابی اونو به جوش آوردید.

                          • شنبه 12 آذر 1390-0:0

                            این خانم محترم چرا به مقدسات توهین می کند. خودش یادش رفت سر اسلامی چه بلایی آورد به خاطر این که گفته بود ستارخان چه و چه ...
                            اگر ستارخان برای شما مقدس است مداح ها هم به هرحال برای خیلی ها محترم اند و هرچه درمی آورند نوش جانشان!

                            • ابراهیمیپاسخ به این دیدگاه 1 0
                              شنبه 12 آذر 1390-0:0

                              کلا چند مداح هستند که پول های آنچنانی میگیرند . .
                              1_ حاج عبدالرضا هلالی
                              2_حاج محمود کریمی
                              3_حاج حسین سیب سرخی
                              4_حاج عباس طهماسب پور
                              5_حاج مهدی اکبری
                              6_کربلایی جواد مقدم
                              که البته هرکی ن.ن صداش رو میخوره . .
                              به نظر من حقشون بیشتر از اینهاست
                              چهارتا خواننده میان کنسرت میذارن و معلومم نیست چی میخونن ، پول های میلیونی میگیرند ، حالا چهارتا مداح که دارن برای امام حسین(ع) میخونند نباید انقدر بگیرند ؟
                              نوش جونشون

                              • شیرزاد ساکن گرگان(متولد ساری) پاسخ به این دیدگاه 0 1
                                شنبه 12 آذر 1390-0:0

                                دورد بر شما خبرنگار محترمه که به رسالت خود پایبند هستید و انشاء الله مثل برخی از خبرنگار نماها پولکی و بفکر دریافت هدایا نیستی . چند روز پیش هم مطلبی در روزنامه وزین جمهوری اسلامی از محمد تورنگ با عنوان روضه خوان های میلیونر به چه هدایت می کنند؟ خواندم که از هرچه مداح نما هابدم آمد . اما این مطلب را هم بگویم که ما هم در روستای مرگاب علیا دودانگه ساری مداحی بنام حاج مصطفی شیرزاد از یادگاران و حقیقتا از گنجینه ها ی شهرمان داریم که بدون هیچ چشم داشتی در تمامی مجالس و محافل مذهبی هم ولایتی هایمان حضور دارند و برای دل خودشان و درراه خدا مداحی و سینه زنی می کند. از خدا می خواهمدر این ماه عزیز و بحق آقا امام حسین (ع)هرچه می خواهد به ایشان بدهد.

                                • شنبه 12 آذر 1390-0:0

                                  جان خواخر ! زمانه زمانه بازار است، همه چیز حتی اعتقاد و مذهب هم به قول غربی ها کالایی شده است. در بازار چیزی که حرف اول را می زند پول است و کسب پول. برای بدست آوردن پول هر چیز باید تبدیل به کالا شود و بعد هم به پول. کسب پول هم به رقابت منجر می شود. در شرایط که پول هدف اول زندگی می شود، مسابقه ای شکل می گیرد، در این مسابقات پیروزی ازان کسانی است که بازی را جدی می گیرند. برای پیروزی در این نبرد شکستن حدود عادی می شود و کسانی موفقترند که ...
                                  روی دیگر قضیه را نباید فراموش کرد؛ و آن تسلط رویه ها بر بن ها، تسلط سبکی بر وقار، تسلط شلختگی بر انتظام، تسلط روزانگی بر امر دائمی و .... (انه بوم ته پنداری آوازه "نیما")

                                  • عاشورايي پاسخ به این دیدگاه 0 0
                                    شنبه 12 آذر 1390-0:0

                                    آفرين بر شما شير زن اما بايد خاطر نشان شد كه ما در مسجد 72 تن شهيد بهشتي محله مداحي بنام حاج عباس حقپرست داريم كه يك ريال پول نمگيره و خودش و وقف آقا كرد اما در مجموع از مطالبي كه نوشتي لذت بردم . دستمريزاد


                                    ©2013 APG.ir