كه جسم كوچه درد مي كند هنوز
ستارگان تو را به شوق/ تو را به شرم /به اخگر جهيده در افق/ نشان مي دهند...(در رثای بانوی دو جهان فاطمه زهرا(س)؛شعری از کمال رستمعلی)
جسم كوچه درد مي كند هنوز
و اسم آخري كه بچه هاي هور
بچه هاي فكه و طلاييه،
سر به خاك و غرق خون،
در حرير واژه مي سپردنش به باد،
مي سپردنش به متن نامه هاي آخرين دعا،
آخرين سلام!
كه جسم كوچه درد مي كند هنوز،
كه درب خانه ها ي ما گرچه رنگ و روي شان
سمت و سوي شان
فرق مي كند،
تمام شان
ولي در هراس كوبشي غريبه اند
در هراس كوبشي كبود و دير ساله اند!
ستارگان تو را به شوق،
تو را به شرم در زمين و آسمان،
صبح و شام،
نشان ِ اشك هاي آخرين سلام ِ نامه هاي ِ سر به خاك مي دهند
كه بي نشان ِ پرنيان ِ باد،
فاطمه!
آشناي سمت و سوي آسمان،
مادر ِ مدار ِ مهرباني ِ مدام،
فاطمه!
سوسن ِ صميمي ِ سلام ،
فاطمه!
ستارگان تو را به شوق،
تو را به شرم
به اخگر جهيده در افق
نشان مي دهند
و صبح از دعاي هر شب تو چادر سپيد مي كشد به سر!
كه آب، از زلال قامتت،
پر به چشمه ي غريب كوهسار مي كشد مدام،
مادرم!
- چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391-0:0
فاطمه زنی است که سعی داشت مردی او را نبیند؛ دختری که از پدرش هم بیشتر به فکر ادای دین بود؛ زنان ما هم فاطمی می شوند.
- چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391-0:0
ته جان دور کمال که در این تشنا بهار
مره برمه بیاردی...!
من پیر سری چشمه سر خنه دار بیمه
هر صبح جمندر تا ونه او ره سلام نکنم
شه دفتر سراغ نشومبه....اخه ( او ) امه
مار مهریه بییه !
ته اسم دور کمال که ( کمال ) مطلوبی.... - چهارشنبه 6 ارديبهشت 1391-0:0
شهادت فاطمه مرضیه (س) بر عموم مسلمین و مومنین تسلیت باد.
http://www.sariuni.loxblog.com
sariuni110@yahoo.com
گزارش کنگره زبان‌شناسی اوراسیا 
نخستین نمایش فیلم مستند کارگردان مازندرانی در سینما حقیقت؛ 
دربارۀ استاد «فردوس مجیبی» 
نویسنده و پژوهشگر فرهنگ عامه مطرح کرد: 
