یادداشت های پراکنده/کم گوی و گزیده گوی
دو یادداشت/یکی از آفت های سخنرانی مطول کردن و کش دادن سخن است که مخاطب را خسته و دلزده می کند.این در حالیست که واقعا" برخی از برنامه ها و مراسم به سخنران نیاز ندارد+ بستن و توقیف روزنامه ها و نیز احضار و به دادگاه کشاندن اهالی مطبوعات و رسانه(که کاری جز قلم زدن بلد نیستند و هر چه می نویسند در دسترس است و چیزی برای پنهان کردن ندارند)فزونی گرفته است.
مازندنومه،سردبیر:چندی است که بستن و توقیف روزنامه ها و نیز احضار و به دادگاه کشاندن اهالی مطبوعات و رسانه(که کاری جز قلم زدن بلد نیستند و هر چه می نویسند در دسترس است و چیزی برای پنهان کردن ندارند)فزونی گرفته است.
نمونه این فشارها بستن روزنامه شرق بود که حتی داد رییس جمهوری را هم درآورد و به خاطر این اقدام،از وزیر ارشاد خودش نیز انتقاد کرد.
در برخی رسانه ها نیز آمده بود که به تازگی موج جدیدی از احضار فعالان فضای مجازی به دادسرای فرهنگ و رسانه آغاز شده است. تعدادی از وبلاگ نویسان و کاربران شبکههای اجتماعی در تهران به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده اند.
احمدی نژاد چندین بار تاکنون تاکید کرده که مسئولان دولتی اگر شکایتی از رسانهها کردند،شکایات خود را پس بگیرند؛هر چند با وجود این حرف ها اقدام عملی کم تر مشاهده شده است.
متاسفانه بستن روزنامه ها و دستگیری و به زندان انداختن فعالان مطبوعاتی در ایران از مدت ها پیش باب شده و این مسئله به حیثیت کشور خدشه وارد می کند.
در حالی که کشورهای غیر دموکراتیک منطقه هم به این نتیجه رسیده اند که برخورد حذفی با رسانه ها غلط است و در سال های اخیر در کشورهای عرب منطقه خاورمیانه قوانینی جدید برای نظارت بر رسانه ها در نظر گرفته شده،در ایران هنوز افراد حقیقی و حقوقی در قبال کوچک ترین نظر و انتقاد و حتی کامنتی که مشخص نیست نویسنده آن کیست،به سمت دادگاه می روند و گاه دادگاه علیه رسانه حکمی شدید صادر کرده است!
در بسیاری از موارد می توان با جوابیه و توضیح و تذکر،مساله را فیصله داد،اما عده ای که متاسفانه برخی دولتی ها نیز در شمار آن ها هستند غیر از شکایت و توقیف چیز دیگری نمی دانند.
در استان ما نیز علی رغم تاکیدهای استاندار فرهنگی و رسانه دوست و معاون سیاسی،امنیتی اش که از قضا خود صاحب روزنامه است،شکایت کنندگان،کم شمار نیستند و به تازگی فعال تر هم شده اند.
تعداد قابل توجهی از همکاران رسانه ای ما پرونده ای در شرف تکمیل یا در حال نتیجه دارند و به جای این که وقت و انگیزه خود را به تمامی به رسانه اختصاص دهند،در راهروهای دادگستری یا پلیس فتا در حال جواب دادن و دفاع از خود هستند و علاوه برا استرس کاری،باید استرس و فشاری مضاعف را خود و خانواده شان تحمل کنند!
همین امروز 16 مهر ماه برای دو خبرنگار مازندنومه در بابل و ساری دو احضاریه آمد که باید ظرف سه روز خود را به بازپرسی معرفی کنند و جالب این که یکی از همکاران،نه شاکی را می شناسد و نه می داند اصلا" موضوع چیست!
من هم چند شکایت را پشت سر و پیش رو دارم و تا چند وقت دیگر هم باید در دادگاهی حاضر شوم و در قبال دو کامنت مخاطبان از خودم دفاع کنم!
اطمینان دارم تعداد دیگری از همکاران رسانه ای نیز در استان بسان من و دو خبرنگار ما هستند.این گونه شکایت ها و حکایت ها هم در کار اثر منفی می گذارد و هم فرد و خانواده اش را هفته ها و ماه ها سرگردان و مضطرب می سازد.
این همه هزینه های مالی و روحی و روانی در ازای چند سطر خبر یا عکس و کاریکاتور، حرفه خبرنگاری را آسیب پذیرتر کرده است.
*کم گوی و گزیده گوی،چون در!
برخی سخنرانان همایش ها و برنامه ها و جشنواره های داخلی،به جای پرداختن به اصل موضوع،به حاشیه می روند و گریزهای نامناسب می زنند و پرانتزهایی وسط صحبت باز می کنند،نیز چند بار تا مرز خداحافظی پیش می روند،ولی به وعده اتمام سخن وفا نمی کنند، مسائل سیاسی را پشت تریبون،شعاری مطرح می کنند و در یک جمله کم محتوایی و کم مایگی از سخن شان می بارد.
یکی از آفت های سخنرانی مطول کردن و کش دادن سخن است که مخاطب را خسته و دلزده می کند.این در حالیست که واقعا" برخی از برنامه ها و مراسم به سخنران نیاز ندارد و اطاله کلام و اطناب و زیاده روی در حرف زدن،باعث خستگی مخاطبی می شود که اصلا" برای گوش دادن به حرف فلان مسئول و بهمان مدیر به سالن نیامده است.
آخرین مورد این گونه زیاده روی ها،سخنرانی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران در مراسم افتتاحیه هفته هنر مازندران در فرهنگ سرای نیاوران بود که در اصل برای خیرمقدم گویی روی سن رفت،لیکن بیش از اندازه حرف زد و مردم نشسته و سرپا ایستاده در سالن را دلزده کرد.کم تر کسی آن شب به سخنرانی گوش می داد و بیشتر منتظر بودند تا برنامه بعدی شروع شود!
پس از این سخنرانی بود که مجری برنامه گفت:در ده دقیقه اول شنونده هم گوش می دهد و هم دل می دهد؛در ده دقیقه دوم فقط گوش می دهد و دل نمی دهد و در ده دقیقه سوم نه گوش می دهد و نه دل می دهد و شاید فحش هم بدهد!
در مراسم روز خبرنگار امسال نیز برخی پیشنهاد دادند که برنامه بدون سخنرانی برگزار شود و حتی استاندار مازندران نیز موافق اجرای مراسم بدون سخنرانی بود،اما هستند مدیرانی که عاشق گوش مفت اند تا 45 دقیقه و یک ساعت پی در پی حرف بزنند؛حتی در همایش ها و برنامه های ويژه ای که آن ها چندان تخصصی در آن ندارند و گاه به سخنران نیز نیازی نیست.
ای کاش برخی مدیران ما حداقل باب هفتم کتاب گران سنگ قابوسنامه را بخوانند که در آن آمده:«...بسیار دان و کم گوی باش نه کم دان و بسیار گوی که گفته اند:خاموشی دوم-سلامت است و بسیار گفتن دوم-بی خردی!از آن که بسیار گوی اگر چه خردمند باشد،مردمان عامه او را از جمله بی خردان شناسند.»
با اینکه سخن به لطف آب است/ کمگفتن ِ هر سخن صواب است
آب ارچه همه زلال خیزد/ از خوردن پر، ملال خیزد
کم گوی و گزیده گوی چون دُر/ تا ز اندک تو جهان شود پُر(نظامی)
- چهارشنبه 19 مهر 1391-0:0
هر وقت که می شنوم از خبرنگاری شکایت شده است خنده ام می گیرد...برخی خبرنگاران درآمدشان ماهی 100 هزار تومان نمی شود و چرا باید بخاطر نقد یا واقعیت نویسی این اتفاق های ناگوار بیافتد؟!!!امیدوارم که روزی بشود که هیچ دستگاه یا مدیری از واقعیت فرار نکند و با شکایت از خبرنگار صورت مسئله را پاک نکند!!!
- سه شنبه 18 مهر 1391-0:0
دوست ناشناس گرامی.اساتید و دوستان صاحبنظر زیادی در استان حضور دارند که می توانند توضیحات و تحلیل های کاملتری در این باره ارایه کنند.به همین دلیل در این موضوع وارد بحث نشدم. پیرامون موضوع شکایت از خبرنگاران علی صادقی عزیز اشارات کاملی داشتند. بحث در این باره نیازمند نشست هایی برای بررسی دیدگاه ها و نگرش مدیران به اصحاب رسانه، شناساندن اثرگذاری این قشر بر مدیریت جامعه و اندیشه های همگانی و دایره فعالیت های خبرنگاران به مسئولان و خود اصحاب رسانه با حضور هر دو طیف است. ضمن این که در گفت و گویی که خرداد ماه امسال با علی صادقی انجام شد و در روزنامه همشهری در قالب گفت و گو و در سایت مازندنومه با عنوان «انتقاد موضع گیری جناحی تعبیر می شود» منتشر شد به همین موضوع هم پرداخته شد. این بحث نیازمند یک واکاوی مجدد در بینش و نگرش همه افراد جامعه به ویژه مسئولان به رسالت خبرنگار و رسانه است. اگر مسئولان، خبرنگاران را فقط در بیان و گفتار بازوی مدیریت ندانند و در عمل هم این قشر را فقط تریبونی برای بازتاب عملکردها و دیدگاه های خود نبینند قطعاً نگاه بهتر و مناسب تری به این بخش به وجود خواهد آمد. در مقابل خبرنگار هم موظف به رعایت حریم ها و مقرراتی است که باید به آن ها عمل کند. اما همانطور که گفته شد این مشکلات ریشه ای، ریشه در اندیشه ها، دیدگاه ها و آینده نگری های مدیریتی که ادبیات مدیریت هم یکی از شاخه های آن است دارند.
- سه شنبه 18 مهر 1391-0:0
در تعریف آزادی آمده است که آزادی تا جایی مجاز است که به آزادی دیگران لطمه و صدمه ای وارد نکند. اگر نویسنده ای تعمداً یا در اثر غفلت و یا خود را به جهالت زدن مطلبی را منتشر کرد که با آبرو و اعتبار فردی بازی کرده و قصد نابود کردن اعتبار او را داشته باشد منطقاً باید در برابر قانون پاسخگو باشد. اگر فردی از طریق رسانه بر علیه کشور جاسوسی کرده و دستورات کارگردانان دستگاههای جاسوسی غرب را به مورد اجرا می گذارد و مصالح و منافع کشور برایش اهمیت نداشته و از طریق یک رسانه محفلی درست کرده که هر روز خدا کارش فقط بی اعتبار کردن مسئولان و دست اندارکاران نظام باشه و اگر رسانه ای با هدف اخلالگری در امور اقتصادی و فرهنگی و سیاسی فعالیت می کند و ادله های محکمی هم برای اثبات آن وجود داشته باشد، باید در برابر کارکرد خود در محاکم مورد نظر پاسخگو باشد. اما رعایت حال رسانه ها ایجاب می کند در مورد رسانه ها فقط دادگاه اختصاصی بررسی آن را بر عهده داشته باشد و نسبت همه عادلانه و بدون تبعیض برخورد نماید. هیچکس را به خاطر دیدگاه مشخص مورد مواخذه قرار ندهند و امکان تفکر و اندیشه را از بین نبرند. قانون مطبوعات باید برای همه رسانه ها لازم الاطاعه باشد و خود رسانه ها و نویسندگان آنها باید پاسدار قانون باشند. قبل از احضار مدیران به دادگاهها این دادگاهها هستند که باید با مراجعه به دفاتر رسانه ها نسبت به رفع تفاهمات و تفهیم اتهامات اقدام نمایند.
- دوشنبه 17 مهر 1391-0:0
آقای جهان آرای
از شما انتظار داشتیم درباره شکایت از خبرنگاران حرف بزنید برادر - دوشنبه 17 مهر 1391-0:0
سخنرانی و سخنوری هنری است که قطعاً هر کسی از عهده آن بر نمی آید. گاهی کسی مدتی طولانی سخنرانی می کند و شنونده احساس خستگی نمی کند و گاهی 5 دقیقه هم برای یک سخنران کافی است تا شنوندگانش از او خسته شوند.ویراسته و سودمند سخن گفتن یکی از ضرورت های سخنرانی است. در واقع یکی از دلایلی که شنوندگان از یک سخنرانی خسته می شوند قرار نداشتن سخنان سخنران در یک مسیر درست و مشخص است.شاخه به شاخه پریدن در سخنرانی آفت سخنوری است. امری که برخی از سخنوران به خوبی آن را بلدند و به گمانشان پیوند زدن چند بحث به واسطه ی یک پل مشترک بین دو موضوع می تواند به سادگی یک سخنرانی یکپارچه را تشکیل دهد. سخنوری و نگارش تا حدود زیادی به هم مرتبط و شبیه هستند. در نگارش تلاش بر این است که واژه ها و جمله هایی که نبودنشان به ترکیب و مفهوم متن آسیب نمی رساند حذف شوند. در واقع ساده نویسی با تکیه بر داشتن یک پشتوانه دانشی و دایره واژگانی گسترده بهترین شیوه برای نگارش است. در سخنرانی هم بی تردید همین گونه است. در تجربه گفت و گوهایی که با برخی افراد داشتم نمونه های گوناگونی از گفتار را مشاهده کردم. برای نمونه از حدود 50 دقیقه گفت و گو با یک شخص یک متن حدود 3 صفحه ای استخراج شد و در گفت و گویی با شخصی دیگر بیشتر از 3 صفحه متن ویراستاری شده از 9 دقیقه گفت و گو تنظیم شد. تفاوت در سرعت سخن گفتن نبود. بلکه شسته و اندیشیده سخن گفتن و آگاهی داشتن و تسلط مصاحبه شونده از موضوع مورد بحث موجب شد تا تقریباً تمام گفتارش به شکل یک متن کامل و تنظیم شده به مصاحبه گیرنده منتقل شود. پرهیز از جمله ها و فعل های تکراری، آگاهی داشتن از جنبه های گوناگون موضوع مورد بحث، دوری جستن از بیان مسائل غیر مرتبط مانند سپاسگزاری های متعدد و طولانی، بیان ایده ها و اندیشه های نو پیرامون موضوع با تکیه بر استنادات درست، آگاهی از شیوه خوانش واژه ها (مانند آنچه جناب مهدی پورعمران مثال زدند) و زمان به کار بردن آن ها، در نظر گرفتن شرایط و موقعیت مکان و سطح آگاهی شنوندگان و ارتباط دادن موضوعات مرتبط با بحث به گونه ای که شنونده بتواند ارتباط دو موضوع را درک کند، فقط چند مورد از مواردی هستند که می تواند یک سخنرانی را برای شنوندگان جذاب کند. البته موارد بسیاری در جذاب کردن سخنرانی و افزایش آستانه تحمل شنوندگان وجود دارند که بحث پیرامون آن ها جایگاهی مستقل و حضور صاحبنظران صاحب سخن را می طلبد. زیرا سخنرانی ها بسته به شرایط، الزامات خاصی را می طلبند. سخنرانی انتخاباتی، مذهبی، علمی، مدیریتی و ... هر کدام محورهای جداگانه ای برای شکل و شیوه سخنرانی نیاز دارند. اما چند نمونه ذکر شده تقریباً نیازهای ضروری همه سخنرانی ها هستند. نکته مهم تر و مرتبط با یادداشت سردبیر، سخنرانی مدیریتی و مدیران است که لازمه درست اجرا شدن آن داشتن «ادبیات مدیریت» است. ادبیات مدیریت مقوله ای است که می تواند بر انتقال درست و تاثیرگذاری مفاهیم مدیریتی بر عموم نقش بسزایی ایفا کند.
- دوشنبه 17 مهر 1391-0:0
متاسفانه باید گفت این روزها برخی قلم ها برای خوشایند افراد زده می شود برای رضای شخص خاصی است نه رضای خالق!!! این اسیب در حال رشد در بین جامعه نویسندگان نشریات هست متاسفانه !!!برای اینکه به مطامع شخصی برسند از فرصت نشریات برای تهدید وابروریزی فلان مسئول استفاده می کنند!
البته از حق نباید گذشت که هستند نشریاتی که فقط برای رضای خالق برای پیگیری درد مردم قلم می زنند. امیدوارم ما هم اینچنینی باشیم.
امیدوارم جامعه خبرنگاری هم سالم وبدور از هرگونه الودگی وپلشتی باشد چر اکه رسالت بسیار بزرگی دارند. - دوشنبه 17 مهر 1391-0:0
خودم دریک سخنرانی حاضربودم که یکی از بزرگان چندبار گفته بود : " شرایط این طور ایجاد ! می کند " که البته منظورش " ایجاب " بود . ودرپایان نیز دوبار گفته بودند : " ازاین که مصدق اوقات شما شدم ..." که مرادشان همان " مصدع " بود . ویک بارهم دریک مجلس شادباش نوروزی نشسته بودم . کسی که درمقام معاونت وزیر بود آخر دعای تحویل سال را این گونه خواند : " هول حالنا..." hole halena... هدفم از یادداشت این چندجمله این است که علاوه بر درازگویی واطاله ی کلام ، بعضی از سخنرانان به عات قرارگرفتن درجایگاهی که اسبابش را آماده نکرده اند ، گاهی " گاف " هایی می دهند که درنهایت به منزله ی بی احترامی به مستمعین است .
- دوشنبه 17 مهر 1391-0:0
ماهيت هر دو محور اين نوشتار چالش بر انگيز است و مي شود ساعت ها به علت العلل آن پرداخت
متشكرم سردبير عزيز - دوشنبه 17 مهر 1391-0:0
سلام اقای صادقی
متاسفانه مدیران استان فقط شعار می دهند همین و بس