جناب صادقی عزیز با سلام در آخرین کامنت اینجانب بازدارنده- اشتباها بازندارنده- است- اسن و در خط دوم، آزاد- اراد تایپ شده است. لطفا اصلاح فرمائید تا جناب ناقلای سایتتان از ما ایراد نگیرند...!

زمانی- تهران
جناب آقای محمد علی الله قلی، 1- ادب؛ بازندارنده است! بهتر اسن با نزاکت و احترام نسبت به خبرنگاران محترم و خوانندگان گرامی و اراد و سایت های محترم پیگیر موضوع نقض قانون و تعرض به خبرنگاران محترم برخورد کرده و از استفاده از ادبیات وهن آمیز و مغایر با ادب و اخلاق و مستوجب مسولیت قانونی قویاً خودداری فرمائید. 2- شما که با همنوعان و هموطنان خویش اینگونه و با ادبیات موهن برخورد و قضاوت می کنید چگونه مدعی عضویت در هیات مدیره کانون محیط بانان و حفاظت از حیات وحش و تالاب ها را دارید؟! بهتر است اندکی نسبت به مطالعه اصول و استانداردهای منطقه ای و بین المللی محیط زیست و توجه به جایگاه انسان و بشر در محیط زیست التفات نمائید. در همین رابطه، لااقل مطالعه منشور جهانی طبیعت، اعلامی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورخ 28 اکتبر 1982 ، اعلامیه محیط زیست و توسعه، مورخ 14 ژوئن 1992( اعلامیه ریو) و اعلامیه 1972 استکهلم به شما، سازمان محیط زست منطقه و کشوری و نیز کانون محیط بانان توصیه و پیشنهاد می گردد. 3- برخلاف ادعای غیر واقع جنابعالی، هیچ گونه تعارضی در اظهارات خبرنگاران محترم وجود نداشته و طرح این موضوع از سوی شما، در جهت انحراف از اصل موضوع و حاشیه ساختن مراتب می باشد، گرچه، صلاحیت احراز این مهم نیز از حیث قانونی با جنابعالی یا کانون محیط بانان نبوده و برابر قانون در صلاحیت مرجع محترم قضائی است. 4- ضمن تکذیب اظهارات و گزارش بی اساس و خلاف واقع جنابعالی و تاکید بر مسئولیت قانونی شما و عوامل مربوطه- ضرب و شتم عالمانه و عامدانه تعدادی خبرنگار مجاز و فعالان عرصه رسانه و خبر و نقضِ آشکار و غیر قابل انکار حریم قانونی و حرفه ای آنها و تعرض به حقوق شهروندی، حرفه ای و قانونی آنان، به ترتیب یاد شده فاقد هرگونه توجیه حقوقی و قانونی بوده و علاوه بر مسئولیت قانونی و جزائی عوامل رسمی و محلی مربوطه- استمرارِفعالیت محیط بانی و فعالان مزبور با توسل به روشهای موصوف فاقد هرگونه وجاهت حقوقی و قانونی بوده و از منظر مردم، افکار عمومی و رسانه ها نیز مطرود و محکوم به بطلان است. بدیهی است عوامل محیط بانی و مردم محلی متعرض به خبرنگاران باید ضمن پذیرش مسئولیت محتوم جزائی و قانونی خویش و تحمل مجازات های قانونی مقرر، در مقام جبران خسارات مادی و معنوی وارده به این خبرنگاران محترم نیز برآمده و از هیجان و تنش به وجود آمده در طبیعت و در بین مردم و رسانه ها، از طبیعت، مردم، رسانه ها و خبرنگاران محترم و خبرگزاری های متبوعه آنها نیز رسماً عذرخواهی نمایند. خبرنگاران مزبور نیز حق قانونی خویش را در تعقیب رسمی و قانونی مراتب در مراجع قضائی و قانونی و استفاده از ظرفیت های کامل رسانه ای برای حصول به نتایج نهایی و مجازات عاملین مزبور و ناقضین به قانون و شکنندگان حریم مردم، قانون و طبیعت برای خویش محفوظ خواهند داشت. 5- نیازی نیست شما به جائی تشریف ببرید، قانون و نظامات حقوقی از حیث مسئولیت قانونی شما و محیط بانان و افراد یاد شده قضاوت خواهد کرد. 6- چگونه است بنا به ادعای شما بیش از 500 نفر در هفته از تالاب بازدید می کنند اما مزاحمتی ندارند و صرفا حضور چند خبرنگار و عکاس رسمی رسانه ها موجب ایجاد مزاحمت برای قوها و تالاب ها می گردد؟ اساساً این سئوال مطرح می گردد دلیل وحشت محیط بانان از حضور حرفه ای چند عکاس و خبرنگار در منطقه چه بوده و چرا و با چه هدفی- چند قوی از قبل کشته یا احتمالاً شکار شده طبق گزارشات منتشره از پستوی محیط بانی به ناگهان درآمده و بطور غیر واقعف محمول به برخورد با برق فشار قوی شده است؟ اصولاً] مستند قانونی و رسمی برخورد قوهای مزبور با سیم های فشار قوی چیست و مرجع احراز آن کدامست؟ نکند؛ کانون محیط بانی، صلاحیت معاینه پزشکی و تخصصی حیوانات کشته شده را دارد! 6- بهتر است به جای حاشیه سازی و انکار غیر واقع- با توجه به دلائل و شواهد متعدد و موجود- به قانون تمکین کرده و از ایجاد مسئولیت هر چه بیشتر برای خود و محیط بانان و محیط زیست خودداری نمائید.

ضمن تقدیر و سپاس از اعلام نظر کلیه خوانندگان موافق و مخالف و احترام به دیدگاهها و نظرات همه خوانندگان محترم؛ 1- شایان ذکر است تاکید بر مسئولیت قانونی رئیس جمهور از حیث مسئولیت وی بر اجرای قانون اساسی و نقش و مسئولیت وی بعنوان مجری قانون اساسی در تامین امنیت و اجرای قانون مزبور و حقوق شهروندی مردم و نیز از حیث سیادت عالیه بر سازمان محیط زیست و دوائر دولتی مربوطه است. 2- کسی منکر خدمات پیدا و پنهان و شبانه روزی محیط بانان ساعی و محترم نبوده و ضرورتی به این مهم نیز نیست. با فرض نقض قانون و تعرض به خبرنگاران از سوی چند محیط بان خاطی یا اهالی محلی- نمی توان و نباید این موضوع را به همه محیط بانان یا همه اهالی محترم سرخرود تعمیم داد و بر آن تاکید کرد. 3- نظر به تخصصی بودن حوزه محیط زیست و الزامات علمی و دانشی آن و لزوم برخورداری سازمان محیط زیست و کانون محیط بانان از استانداردهای جهانی محیط زیست وآشنایی و فراگیری آموزش های برنامه سازمان ملل متحد برای محیط زیست(unep) و مرکز آموزش و تحقیق سازمان مزبور(UNITAR) جهت آموزش و تربیت نیروی متخصص در رشته های مرتبط با محیط زیست- ضرورت دارد محیط بانان محترم و مسئولان مربوط به محیط زیست ضمن آشنایی با آموزش و دوره های تخصصی مربوطه، مسئولیت و خدمات سازمانی و حرفه ای خویش را در مراقبت از محیط زیست و حیات وحش حیوانات با استانداردهای علمی و بین المللی هماهنگ و منطبق نمایند و از جلب و جذب نیروهای غیر حرفه ای و ناآشنا با محیط زیست و اصول و استاندارد های علمی مربوطه قویاً خودداری کنند. 3- اقدام مسئولیت زای برخی از محیط بانان و مردم محلی تاثیری بر جایگاه بومی و احترامات مردم نسبت به اهالی محترم سرخرود نداشته و ذره ای از فرهنگ مهر و راستی و طبیعت دوستی آنها و مهمان نوازی همیشگی آنها از مردم و حیات حیوانات در طبیعت نخواهد کاست. 4- بهتر است با رعایت ادب و احترام نسبت به یکدیگر و مردم و خوانندگان محترم صحبت کرد و قضاوت نمود. به باور اینجانب، مردم حق انتقاد نسبت به هم را دارند، اما حق بی احترامی نسبت به یکدیگر را ندارند. به کار بردن برخی از الفاظ موهن و منتسب نمودن ناروای اطلاع رسانی حاضر یا قضاوت های خوانندگان محترم به این و آن در شان خوانندگان محترم و مردم محترم ایران و شمال نخواهد بود. 5- هدف از نگارش و انتشار نوشتار حاضر، نه از حیث محکوم ساختن بلاوجه محیط بانان محترم یا کم رنگ نمودن نقش و خدمات آنها، بلکه از حیث آگاهی دادن به اهمیت و ضرورت حفظ حقوق شهروندی، امنیت مردم و خبرنگاران و ضرورت حفظ و مراقبت توامان از محیط زیست و حیات وحش آن در چهارچوب قانون و جلوگیری از تکرار این وقایع تاسف بار و مسئولیت زاست.

سلام و پاسخی به خانم پریسا که در رابطه با مطلب حاضر در سایت های مختلف کامنت های متعدد گذشاته اند: شما صراحتا در کامنت های خویش در این رابطه، به عدم حضور خویش در روز واقعه اذعان و اعتراف نموده اید. پس مبنای قضاوت بدون دلیل و غیر واقع شما نسبت به این موضوع و نقد غیر منصفانه تان چیست و با چه هدفی مطرح شده است؟
اگر خبرنگاران محترم بنا به ادعای شما و همان محیط بانان محترم با ارائه دلائل اثباتی، با نقض قوانین مربوطه، موجبات مرگ قوهای مورد ادعا را فراهم کرده اند، در مسئولیت قانونی آنها تردیدی نیست و باید برابر قانون، پاسخگوی اقدام مسئولیت زای خویش باشند، اما فراموش نفرمائید این اظهار شما به مانند انها صرفاً یک ادعای بدون دلیل است و فاقد وجاهت حقوقی و اثر قانونی و واقعیت عینی است. با این وجود، با فرض صحّت ادعای غیر واقع شما بعنوان یک فرض محتمل- نقض احتمالی قوانین محیط زیست و تالاب ها از سوی خبرنگاران و عکاسان محترم طبق ادعاهای غیر واقع مطروحه- موجبی برای ایراد ضرب و جرح عمدی آنها و تخریب عامدانه و عالمانه ادوات و تجهیزات عکاسی و خبرنگاری آنها نبوده و همین مهم نیز برابر قانون مستوجب مسئولیت محتوم کیفری و الزام مرتکبین آن به جبران کلیه خسارات حاصل از جرم می باشد که قابل توجه شما نیز خواهد بود. مازندنومه و اینجانب بر خلاف ادعای شما یک طرفه به قاضی نرفته و نظرات مخالفین نیز محل توجه واقع شده است. حتی، نظر یکی از اعضای محترم هیات مدیره محیط بانان نیز صراحتا در مقاله منتشره اینجانب در این باره در نوشتار حاضر، گرچه مقرون به واقع و حقیقت نبوده و دارای تعارضات و تناقضات غیر قابل انکاری نیز هست، در نوشتار مزبور منعکس شده است. ایشان هم از زبان خود و هم به لسان محیط بانان متعرض به خبرنگاران طبق اظهارات آنها- به موضوع پرداخته و نظر ایشان نیز در شمال نیوز هم منعکس شده است. لذا، شایسته است کمی با انصاف و دقت مقاله حاضر را مطالعه فرموده و تحت تاثیر عواطف و هیجانات مطروحه قضاوت نفرمائید. همواره موفق باشید.

در پی تماس آقای سعادت فر، مسئول محترم روابط عمومی سازمان پزشکی قانونی استان مازندران مبنی بر اعلام دلیل عدم پذیرش اولیه خبرنگاران مصدوم و مذکور در نوشتار حاضر در آن سازمان به علت فقدان صدور دستور قضائی در روز مراجعه آنان- از همکاری مناسب با خبرنگاران محترم در روز شنبه،30/10/1391 متعاقب ارجاع مراتب از سوی مرجع محترم قضائی خبر داده اند.گرچه، همکاری بعدی و موخر سازمان مزبور و جناب سعادتی و همکاران محترم ایشان در راستای ایفای وظایف قانونی و حرفه ای آنان شایسته تقدیر است، لکن- کماکان، فرض مطروحه در این مقاله، دائر به عدم پذیرش اولیه خبرنگاران مصدوم و خون آلود در روز پنج شنبه مورخ 28/10/1391 و پذیرش بعدی آنان در روز شنبه و تاخیر 3 روزه در معاینه آنها از زمان تعرض به آنها و احتمال از بین رفتن بسیاری از جراحات و صدمات وارده و تضییع حقوق شرعی و قانونی آنها و مسئولیت قانونی حاصل از آن، جای تاکید دارد.
بدیهی است شان و جایگاه و نقش و خدمات تخصصی پزشکی قانونی به هیچ وجه قابل انکار نیست، اما انتظار این است در راستای تکالیف حرفه ای و قانونی مربوطه و نظر به فوریت های پزشکی حاصله نسبت به معاینه به هنگام و به موقع خبرنگاران مصدوم عنایت و همکاری موثری از روز نخست به عمل می آمد و موجبات تضییع احتمالی و قابل پیش بینی حقوق آنها فراهم نمی شد.با آرزوی توفیق روزافزون.

قربون اون دست که بزوئه و قربون اون پشت که بخرده. نهایت این شکایت و شکایت کشی و تحریکات و تحرکات و دادگاه و پاسگاه کشی و دادسرا و دادگستری بازی و دخالت رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست اینه که اولاً باید رضایت محیط بانان جلب بشه و محیط بان به وظیفه قانونی خودش عمل کرده و باید از آنان دلجویی بشه و خبرنگاران هم باید یاد بگیرند دیگه بدون هماهنگی قبلی با دفتر مرکزی و شخص ریاست محترم سازمان و دستور کتبی و برگه ماموریت با مهرو تائید استان و شهرستان و شهر و بخش و تائید شورای تامین و برداران بالا و نهایت بدون حکم ماموریت ممهور به مهر مشترک استانداری و صدا و سیمای مرکز تبرستان یا طبرستان یا تبرصتان یا طبرصتان و یا تبرصطان و یا طبرصطان و یا تبرسطان و یا طبرسطان و سازمان محیط زیست استان و نیز سازمان گردشگری و حفظ آرامش محیط زیست و همچنین سازمان استاندارد که مهرش حتماً واجب است و با بازبینی توسط گشت شب و کنترل روز و دستورات لازم در هامش حکم مبنی بر امنیتی نبودن موضوع بازدید و تعیین دقیق اوقات استراحت و خلصه یا خلسه قوهای ارجمند که حکم مهمان چند روزه را برای ما دارند و ایضاً بسیار عزیز و لذیذ هستند اصلاً به هیچ وجه من الوجوح به خودشان اجازه ندهند وارد منطقه بشوند و بدانند پاسخ کلوخ انداز سنگ باشد و بازی اشکنک داره و سر شکستنک داره. تهدیدات قضایی هم باید طوری باشه که بازدارنده باشه و فکر نمی کنم این موجب تامین عدالت باشه که همه بسیج بشوند از خبرنگاران عزیز و ارجمند و همیشه در صحنه دفاع بکنند و خواهان اشد مجازات برای محیط بابنان بدبخت و بیچاره که به نان شبشان محتاج هستند و هزار جور گرفتاری دارند بشوند. اصلاً و فی الواقع قانون مجازات دچار ابهام و اشکال است و دادسرا یا هر مرجع دیگر با این قانون نمی تواند به طور خود سر و بدون شاکی حقیقی به پرونده ورود کند و شاکی حقیقی پس از رفع درد و سرگیجه و به خود آمدن و با یک سوغاتی و هدیه از سوی متشاکی و چند تا ماچ و بوسه و حتی چشمان پر از اشک و ناله متشاکی رضایت داده و می گوید نباید خون را با خون شست و کینه ای برخورد کرد و عطوفت و رافت و گذشت را هم برای همین روزها گذاشتند دیگه. حالا باید اصحاب محیط زیست این تمهیدات و تسهیلات را فراهم کنند که اجازه بفرمایند فقط برای یکبار هم که شده برای مختومه شدن پرونده تعدادی از اون قوهای زبان نفهم را که اصلاً گوششان بدهکار فرمان پلیس راهور نبوده و خودشان را عمداً به سیم های برق مسیر می کوبند که به بیت المال خسارت وارد کنند و گاهی هم عامدانه عالمانه خود را در تورهای مورد بحث می اندازند شکار کرده و برای دلجویی از این مجروحان حادثه دلخراش ببرند تا جلب رضایت بشود. اصلاً آیا می دانید که خبرنگاران چقدر موجودات لطیف و نرم و مهربان و دلسوز هستند که حتی بعضاً اونقدر از رقت قلب بالایی برخوردارند که اگر احدی از همراهان آنها اهل سیگار و دود و دم بالاتر هم باشند به رویشان نمی آورند و بدون اینکه خود به آنطرف کشیده شوند آنها را تحمل کرده و اسباب خجالت اونا را که فراهم نکرده هیچ بلکه از جیب خودشان هم که شده محض رفاقت براشون خرج می کنند که به جای خماری که در عالم خلسه بدترین حالت است تغییر حالت داده و نعشه ببخشید منظور همان نشئه شوند. باور کنید با چند تا قو مشکل از اساس حل می شود و این معجزه به عینه قابل رویت است و معرفت محیط بانان هم برای اونا قابل درک می شود. لطفاً به این راه حل ها اهمیت بدهید و موضوع را کدخدا منشی از طریق هیات حل اختلاف حل و فصل بکنید و هی دنبال احکام خشن و محکوم کردن و بریدن جکم زندان و جاری کردن حد و جریمه نقدی و شلاق و داغ و درفش و یوغ و زنجیر و دستبند نروید.

سلام.جا دارد از تلاش ها و پیگیری های پزشکی قانونی استان مازندران و نیز شهرستان محمودآباد که روز شنبه با ما همکاری خوبی کردند تا پرونده پزشکی ما مسیر قانونی خودش را طی کند تشکر کنیم.امیدواریم این همکاری های مثبت با خبرنگاران در سایر ادارات هم مشاهده شود.

از اظهار لطف و عنایت شما خواننده بی نام و نشان سپاسگزارم. عرض بنده، غرض ورزی شما نبوده و نیست. نظر شما هم برای اینجانب محترم است. امید است همواره شاد، سالم و سعادتمند باشید، گرچه، بی نام و نشان بوده و خود را نیز معرفی نفرمائید. مرجع قضائی هم در چهارچوب قانونی به شکایت مطروحه رسیدگی خواهد کرد و جز این انتظاری نباید از مرجع رسیدگی به تظلمات مردم و دادسراهای عمومی و انقلاب داشت.

چناب آقای هادی ابراهیمی . جناب آقای رستمعلی. شما که خود روزی روزگاری لباس خبر نگاری بر تن داشتید . چرا امروز روزه سکوت گرفتید.
امروز ما متوجه شدیم که شما چه قدر حامی خبر نگاران هستید. دست شما مرسی.

مسئول روابط عمومی استانداری مازندران که قبلا" حامی خبرنگارها بود الان مدیرکل شده سرش حسابی شلوغ شده و نمیرسه یه تلفن به این کتک خورده ها بکنه حداقلش!!!شاید هم زده و ما بی خبریم!

اقایان مسئول گمان نکنم هنوز خبری از خبرنگاران مضروب گرفته باشند.اگر میگرفتند که در رسانه ها منتشر میشد.خواب...

ضمن رعایت ادب و احترام به شما جناب آقای زمانی حق بنده فقط این سوال ساده بود و هست که دادگستری( مقامات قضایی به شمول دادسرای عمومی و انقلاب )در قدم اول مسئول رسیدگی به این اتفاق دلخراش و زشت اند ،چرا خطاب به آنان مطلبی نیست و فراموش نکنید که پشت هر سوال که از شما ی حقوقدان می شود لزوماً غرض و مرضی در کار نیست و شما هم در پاسخ به نام و نشان من پرسشگر نیاز ی ندارید .

خواننده محترم و ارجمند، جسارتا ادب اقتضاء می کند حتی، به نامی کوچک خود را معرفی فرمائید و اینقدر، بی نام و نشان در مقام توجیه و دفاع نادرست از اظهارات خویش بر نیائید!. قانع شدن یا نشدن شما مطرح نیست. تکلیف را قانون برای من و شما و همگان روشن کرده است. توضیح اینجانب در پیام قبلی منطبق با موازین حقوقی و قانونی و قانون اساسی است. شاید موازین و قوانین مزبور نیز موجب اقناع ذهنی و نظری شما نگردد! گرچه، نظرتان ولو بعنوان نظر مخالف محترم هست، بهتر است یک بار دیگر نوشتار سایت را با دقت و تامل مطالعه فرمائید، پاسخ به سئوال و ابهام شما در آن نهفته است.
کسی بر خلاف ادعای غیر واقع شما نگفته که دادگستری را کنار بگذارید و به اقای رئیس جمهور شکایت ببرید؟ مرجع رسیدگی به این شکایت برابر قانون نه دادگستری است نه رئیس جمهور! بهتر است کمی با مطالعه قوانین، اندکی به اطلاعات قبلی خویش اضافه فرمائید. برخلاف ادعای شما، مرجع رسیدگی به جرائم ارتکابی از حیث عمومی بودن جرم- دادسرای عمومی و انقلاب محل وقوع جرم و عنداللزوم، دادسرای کارکنان دولت نسبت به عدم رعایت نظامات دولتی و قانونی مرتکبین دولتی آن می باشند که در هر دو حالت، مغایر با نظر جنابعالی نیز هست. به هرحال نباید در مسولیت نهائی رئیس جمهور به دلائل مطروحه بی تفاوت بود.

جناب زمانی با پوزش از شما راستش از جواب شما قانع نشدم . شما فرض کنید ضاربین از کارمندان دفتر ریاست جمهور ند باز هم این حرف درست نیست که شما دادگستری را کنار بگذارید و به آقای رییس جمهور شکایت ببرید . خواهش می کنم مساله را برایمان روشن کنید .

نمی شود مسائل به این مهمی را دید و روزه سکوت غلط اندازی را نشکست. شاید خیلی ها خوشحال باشند که از غلط انداز چیزی نمی شنوند ولی غاط انداز هم خودش خوشحال است که چیزی نمی گوید. این رفتار دوجانبه سودهای فراوانی برای غلط انداز دارد اما دیدن چهره خون آلود خبرنگار جیگر غلط انداز را به آتیش کشید و مجبور شد لالمونی خود را بشکند. اول از همه به خود خبرنگارا می گم که عزیزان من مگه آزار دارید که بدون هماهنگی و سر خود راه میفتید و میروید خلوت قوهای انحصاری برخی از اصحاب محیط زیست را می شکنید؟ شما مگه نمیدونید سالها است که عوامل محیط زیست بیشترین قوها را تحت نظارت خود و خلوتی توسط عوامل خاص برای بالادستی ها شکار می کنند و هم به بالاتر از خودشان تعارف می کنند و هم برای خود و مهمونهایشان مصرف می کنند و پز می دهند که این ها رو از شمال آوردند. آخه شما که نمیدونید که ر فتن شما به اونجا ممکن هستش کار دست اونا بده و افرادی از این رازها آگاه بشه. خاطرجمع باشین که پشت پرده این ماجرا مسائل زیادی است و از فردا داد و هوار بر سر غلط انداز بلند می شود که بابا اینها همه اش اتهام و افترا و تهمت به پاکترین و صافترین و هالصترین و بی غش ترین نیروهای این مملکت است و باید این غلط انداز رو هم گرفت و به روز اون خبرنگار انداخت. البته عوامل محیط زیست قاعده بازی با خبرنگارا رو بلد نبودند و الآن این قاعده رو با تردستی غلط اندازی خودم بهشون یاد می دهم که وقتی جماعتی به عنوان خبرنگار میایند باید کلی منت بر سرشون بگذارند و میهمانی حسابی بر پا کنند و به عنوان سهم حفاظت از این قوهای عزیز برای خود این حق را قائل بشوند که فقط به خاطر گل روی خبرنگارا یکی از اون چاق و چله ها رو بی سر و صدا با ترفندهای ویژه شکار کرده و بساط ناهار یا شام دبش و خوبی رو فراهم کرده و اونوقت توقعات خودشون رو از خبرنگارا مبنی بر رو به راه بودن همه چیز و دقت و فداکاری عوامل محیط زیست در حفاظت از این قوها و ... را مطرح کرده و از فردا صبح می دیدند که تمام سایت ها و روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی و برنامه های رادیویی به تعریف و تمجید از عملکرد محیط بانان پرداخته و روسا هم باد به غبغب انداخته و شانه هایشان را بالا برده و در لایحه بودجه هم رقم بالاتری را تقاضا کرده و برای به نتیجه رسیدنش هم برای هر کدام از عوامل مجلس و دولت و دست اندرکاران و کارشناسان یک قو یا بخشی از یک قو را سوغانی برده و به عنوان هدیه تقدیم کرده تا یکسال مشکلی از نظر بودجه نداشته باشند. غلط انداز تو هم عجب آدمی هستی و همه راهها رو بلدی تو که اینهمه لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمی بره؟ بابا آقای حقوق دان به رئیس جمهور چه ربطی داره که پشت صحنه های اجرائیات کشور چی می گذره مهم اینه که دوستان و عوامل گزارش می دهند همه چیز بر وفق مراده. طبق معمول به خاطر دل شما هم که شده رئیس جمهور گوش این ها رو پیچ خواهد داد.

جرائم کیفری مگر تعریف شده نیست ؟ اگر بود چرا رفسنجانی گفت من شکایت و داد و فریاد خود را به خدا می برم!!! خبرنگاران و عکاسان دیگرتشریف بردند! این قوها احساس آرامش و دوستی می کردند و با ژستهای گوناگون اجازه عکاسی به عکاسان دادند و هیچگونه اتفاقی نیفتاد!!! ( نکنه اتفاق افتاد و آقایان صداشو در نیاوردند!!! ). اما زمانیکه عکاسان و خبرنگاران مازندنومه و ... رفتند عکس بگیرند، به ناگه بوی دشمن و اظطراب و نگرانی و استرس به مشام قوها خورد و سراسیمه هر یک فرار را بر قرار ترجیح دادند و به کابلهای فشار قوی برق خوردند و دار فانی را وداع کردند!!! جایی بسی تعجب است چرا هر پرنده ایی که وارد تالاب های ایران می شود، شیفته و عاشق خودکشی می شود!!! اما در کشورهای پیشرفته جهان عاشق زندگی کردن؟!!!

؟آفرین جناب وکیل.دم نفست گرم.

چرا رییس جمهمور ؟ چرا عریضه به رییس جمهور ؟ حقوقدان محترمی که این نامه را نوشت لطفاً دلیل این کار را برایمان توضیح بدهند . جرائم کیفری مگر تعریف شده نیست ؟ دادگستری کجا است ؟