عبور از احمدينژاد يا عبور از ميراث او؟
احمدينژاد شايد بدشانسترين سياستمردي باشد كه در حضورش هر چه ميخواهند به او ميگويند بدون آنكه او بتواند ذرهاي از آنچه را كه ديگران در بارهاش ميگويند،پاسخ بگويد/ احمدينژاد خود تاوان خودش هست. او به هر كس هر چه خواست گفت، بدون آنكه بخواهد پاسخي را بشنود يا اجازه دهد كسي پاسخ بگويد.
مازندنومه؛یادداشت مهمان،رسول معصومی:بعد از 24خرداد،روزگار به شكل ديگري ورق خورد. صداي ورق تاريخ را ميتوان به راحتي شنيد.
در اين مدت ميخواستم به تماشاي روندي بنشينم كه مدتها منتظرش بودم. به اين فكر ميكردم كه عبور از احمدينژاد آيا سخت است، يا آنكه خيلي راحت است؟
تاريخ نشان داده است كه عبور از هر احمدينژادي راحت است. وقتي توافق جمعي باشد هر عبوري ممكن است.
مردم به راحتي از احمدينژاد عبور كردند و در اين مسير پرچم بنفش به دست گرفتند تا به خانهاي برسند كه سالها احمدينژاد در آن جا خوش كرده بود.
پرسش مهم اين است كه چرا همه ميخواستند از احمدينژاد عبور كنند؛ حتي دوستان نزديك او. او چه كرده بود كه پلك چشمها بعد از ديدن صدارت و قدرتش روي هم ميافتد و كورسويي به قرنيه نميتابد؟
احمدينژاد خودش آمده است؟ خودش رفته است؟ كسي آن را آورده است؟ كسي آن را برداشته است؟ او كه بود؟ چه كار كرد؟ چه كارهايي كه بايد ميكرد و نكرد؟ چه كارهايي كرد كه بايد نميكرد؟
او چرا يك تنه همه بازيها را خراب ميكرد؟ چرا همه محو تماشاي بازياش شده بودند؟ او كه تا ديروز به هيچ كس بازي نميداد، چرا امروز كسي او را بازي نميگيرد؟
او در كدام بازي توانمند است؟ در بازي قدرت يا در بازي شهرت؟ آيا او هيچ بازي ورزشياي كرد كه برد و باخت را تجربه كرده باشد؟ چرا به يكباره ايران به او پشت كرد؟ چرا يارانش هم به او پشت كردند؟ او تاوان چه چيزي را دارد ميدهد؟ و او بايد تاوان چه چيزي را بدهد؟
او به كدام قشر وابسته بود؟ از كدام جناح برخاسته بود و كدام جناح او را حتي تكفير هم ميكرد؟ او كي هست؟ كي بود؟ و كي خواهد بود؟ آيا اسمش در تاريخ سياسي ايران ميماند؟ آيا كسي ميتواند نامش را از تاريخ سياسي ايران بردارد؟ آيا او مرد سياست است؟ آيا او يك فرد سياسي است؟ آيا او سياستمدار بود يا سياستمدار شد يا سياستمدار باقي خواهد ماند؟
اصلاً رابطه محمود احمدينژاد با سياست چگونه است؟ چرا او وارد بازي سياست ايران شد؟ آيا او كوتوله سياسي بود يا وزنش سنگين بود و سياست تحمل وزنش را نداشت؟ آيا او كار خوبي هم كرد؟ آيا همه كارهاي او بد بودند؟
باقيات او از صالحات است يا از ناصالحات؟ آيا همه مديران او ناكارآمد بودند؟ آيا برنامههاي او شخصي بود يا تدوين شده از پيش؟ آيا رجزخوانيهاي او تمام شده است؟ بعد از آنكه مشايي را به وزارت كشور برد و خواست كه اداي تاريخي دربياورد و دست اسفنديار خود را بالا برد، آيا چشمش از همان جا تير خورد يا اسفنديارش اساساً باعث شكست اسب قدرتش شد؟
آيا او هم صاحب دوراني شد و این احتمال وجود دارد كه فردا مردم وقتي از مصايبي صحبت ميكنند بگويند دوره احمدينژادي يا وقتي از موفقيتي حرف ميزنند باز بگويند دوران احمدينژادي؟
آيا دوران احمدينژادي به سر آمده است يا دوره احمدينژاد؟ اينها را چه كسي بايد پاسخ بگويد؟ تاريخ؟
وقتي همه دهان ميبندند و سخني نميگويند، تاريخ سخن باز ميكند. آري تاريخ! اگر قرار باشد آياها را ادامه دهم شايد مثنوي هفتاد من نشود، اما وزنش از چندين من بالاتر خواهد رفت.
به هرحال احمدينژاد ديروز، شايد بدشانسترين سياستمردي باشد كه در حضورش هر چه ميخواهند به او ميگويند بدون آنكه او بتواند ذرهاي از آنچه را كه ديگران در بارهاش ميگويند، پاسخ بگويد.
البته پر بيراه نيست كه بگوييم احمدينژاد خود تاوان خودش هست. او به هر كس هر چه خواست گفت، بدون آنكه بخواهد پاسخي را بشنود يا اجازه دهد كسي پاسخ بگويد.
آن مرد بگمبگمهاي ديروز، امروز هيچ چيز در چنته ندارد تا دوباره ملودي خوش خود و به زعم مخالفانش ناخوش بگمبگم را با سازي بخواند.
احمدينژاد يك اتفاق تاريخي در ايران بود كه به گفته دوستانش هزينه زيادي به كشور تحميل كرد. مصداقش را ميتوان در حرفهاي دوستان ديروزش در نشست مناظرهگون انتخاباتي ديد و شنيد.
5تن از مناظرهنشينهاي انتخاباتي بيترديد يك دوره پيش از تماشاي رئيسجمهوری شان خرسند ميشدند و هيچگاه بر هيچ حرف او خرده نميگرفتند.
كافي است روزنامههاي سالهاي 84تا89 و حتي 90را نگاه كنيد، امكان ندارد حرفي از ولايتي، رضايي، حدادعادل و قاليباف آمده باشد كه از كارهاي احمدينژاد انتقاد كرده باشند.
حتي قاليباف كه به نوعي با او از قبل هم مشكل داشت، فقط مشكل شهرداري تهران با دولت را گاهي عمده ميكرد، وگرنه اگر همين آقاي احمدينژاد به او وزارتي ميداد، با جان و دل ميپذيرفت. همانها امروز بيشترين خرده را بر او ميگيرند.
احمدينژاد تنها سيبلي بود كه هر تيري كه به سمتش می زدند،خطا نميرفت. حتي ناماهرترين تيراندازها هم ميتوانستند از پرتاب تير در اين سيبل نمره بالا و مقام برتر بگيرند.
عبور از احمدينژاد در حالي صورت گرفت كه او هنوز بر اريكه قدرت نشسته بود. هيچيك از يارانش در شوراها رأي نياوردند. او كه سعي ميكرد يك جريان يا تفكري را در كشور ايجاد كند، در انتخابات رياست جمهوري غريبهاي بينام ونشان بود.
او حتي آنقدر دلودماغ نداشت كه قبل از ظهر برود پاي صندوق رأي بايستد و رجزي بخواند كه خوشايند دوستدارانش باشد. اما احمدينژاد يك چيز را به خوبي از خود به وديعه گذاشت و آن اينكه آنهايي را كه خودش ميخواهد تا آخرين روز حفظ ميكند و هر كسي را كه نميخواهد به هر شكلش حرام ميسازد. خواه طرف توي هواپيما باشد يا توي بيمارستان.
احمدينژاد بازيگري بود كه به همبازيهاي مطمئن خودش بازي ميداد. حتي كساني را كه ديروز با پاسهاي گل فراوان كاپ قهرماني را به دستش دادهاند، به راحتي آب خوردن از زمين اخراج ميكرد، شايد جرم آنها پاسهاي احتمالي اشتباه بوده باشد.
حال احمدينژاد ميراثي از خود به جا گذاشت كه اگر عبور از خودش سخت نبود، ولي عبور از اين ميراث به راحتي ميسر نيست. اتفاقاً كار مشكل رئيسجمهور منتخب همينجاست.
آقاي روحاني اگرچه به راحتي توانست بر دوستان ديروز احمدينژاد پيشي بگيرد، اما امروز نميتواند به همان راحتي از دست مطالبات همان دوستان احمدينژاد تن و جان سالم به در ببرد.
كساني كه تا ديروز هيچگاه نميآمدند از رئيسجمهور احمدينژاد بخواهند كه به وعدههاي انتخاباتياش عمل كند، اما همه يك صدا (خوانندگان فقط با نگاهي گذرا به تيترهاي رسانهها ميتوانند اين موضوع را به راحتي لمس كنند.) از آقاي روحاني ميخواهند به وعدههاي انتخاباتياش عمل كند.
اتفاقا ما هم معتقديم كه آقاي روحاني بايد به وعدههايش عمل كند، يعني بايد بتواند عمل كند و بايد به او اجازه بدهند كه عمل كند.
روزنامهها و حتي مسئولان در ردههاي مختلف در تريبونهاي گوناگون با ايجاد انتظار از رئيس جمهور آينده ميخواهند كه شعارهای انتخاباتی خود را به اصطلاح با کمک مردم و مسئولان حل كند. يا برخي از آقايان از روحاني ميخواهند كه از بهكارگيري چيزي كه آنها مديران انحصاري مينامند خودداري كند.
گرچه هيچكس از مديران انحصاري رضايت ندارد، اما در دوره احمدينژاد كسي جرأت نداشت اين توصيهها را به او بكند، شايد يكي از دلايلش اين بود كه آنها فكر ميكردند با احمدينژاد ميتوان كشور را به رفاه و به قول آقاي احمدينژاد به عدالت رساند.
اين بحران، بحراني نيست كه روحاني بتواند با آن به راحتي كنار بيايد و موفق هم باشد. ميراث آقاي احمدينژاد در حقيقت بحران بعد از اوست. عبور از اين بحران شايد سختتر از گذشتن از روي پل صراط باشد.
حال چرا عبور از ميراث احمدينژاد سخت است. اول: بايد راهي را كه احمدينژاد رفت، برگشت. هر بازگشتي مشكلاتي دارد. مشكلات اين بازگشت اتفاقا به دوستان احمدينژاد برميگردد.
دوم: بايد چشماندازي ارائه كرد كه بتواند فضاي مناسبي را براي مردم ترسيم كند. اين چشمانداز حاصل نميشود مگر اينكه وضع موجود به سود آينده تغيير كند.
سوم: ابزارهاي پيشرفت در اينجا مديريتي، سياسي و اقتصادي است كه لازم است در دست رئيس قوه مجريه باشد، بدون اين ابزار عملا راه به سنگلاخ منتهي ميشود و آقاي روحاني قادر به عبور از ميراث احمدينژاد نيست. در آن صورت اين ميراث براي ايشان چالش ايجاد ميكند.
بايد به انتظار نشست و ديد كه ميتوان از ميراث احمدينژاد به راحتي آب خوردن عبور كرد. اگر اين آب در گلو گير كند و...
- سه شنبه 18 تير 1392-0:0
حسن سوادکوهی محترم ،شما گویا بغض تان کورتر ازمن بود . مگه من از دوره های قبل تشکر و قدردانی کردم انتقاد من از دولت احمدی نژاد یعنی حمایت از دوره های قبل.!!!! خودتون متوجه اید چی نوشتید. شما اگه مخالفید باید دلایل مخالفتتون رو با تک تک موارد من بنویسید.از شما که ارشد دارید بعیده!! سپاس هم بغض
- پنجشنبه 6 تير 1392-0:0
میراث احمدی نژاد: مقام معظم رهبری در دیدار با رییس قوه قضاییه در مورد دولت احمی نژاد چنین فرمودند: دولت کنوني در کنار نقاط ضعفش، نقاط قوت فراواني نيز دارد و چقدر خوب بود که نامزدهاي محترم با نگاهي منصفانه در کنار بيان نقاط ضعف، به خدمات مهم دولت و کارهاي زيربنايي و سازندگي آن نيز اشاره ميکردند.
پس این قدر آخرت خود را به فروش نرسانیم و قدر زحمات دولتمردان را بدانیم - چهارشنبه 5 تير 1392-0:0
مطالب كيجاي سواد كوهاي نشان دهنده بغض كور مي باشد.تابودي نساجي و بيكاري نزديك به 15 هزار نفر در قائم شهر، ساري، بهشهر . نابودي ذغال سنگ البرز مركزي و بيكاري نزديك به 5 هزار نفر و فروش تمام اموال اين دو شركت تحت عنوان خصوصي سازي در دوره اصلاحات و سازندگي اتفاق افتاد .نزديك به 100 واحد مسكوني ذغال سنگ مركزي در كياسر و چندين هكتار زمين فقط به 120 ميليون تومان به فروش رسيد
من خود يك روستايي تحصيل كرده تا كارشناسي ارشد هستم سوال مي كنم قبل از احمدينژاد در مازندران چند دانشگاه مستقل دولتي وجود داشت و اكنون چند دانشگاه دولتي فعال است.
توسعه دانشگاه علوم پزشكي مازندران و بابل را قبل و بعد از دولت احمدينژاد مقايسه فرماييد ارتقا دانشگاه علوم پزشكي مازندران به تيپ يك و دايرشدن رشته هايي مانند جراحي مغز و فوق تخصصي قلب و گوارش ، اطفال و... از خدمات ارزنده دولت در مازندران مي باشد.
سد ساخته شده كه به فول شما به پاسارگاد لطمه زد قبل از دولت احمدينژاد بود.
اگر در ورزش افراد كثيف وارد شدند چرا براي اولين بار به ليگ جهاني واليبال صعود كرديم، چرا براي اولين بار با بيشترين امتياز به عنوان سر گروه به حام جهاني فوتبال صعود كرديم. چرا بيشترين مدال را در تاريخ در المپيك و پارا المپيك 2012 كسب نموديم چرا در بسكتبال قهرمان آسيا شديم و به المپيك 2008 راه پيدا كرديم.
از خدا بترسيم منصفانه قضاوت نماييم و از زحمات تمام دولت ها ممنون باشيم. تمام دولت ها براي آباداني ايران تلاش نمودند و هيچ كدام قصد لطمه زدن به مردم را نداشتند چه آناني كه به آن صورت نساجي مازندران و ذغال سنگ مركزي را خصوصي سازي نمودند و باعث بيكاري هزاران نفر شدند. - سه شنبه 4 تير 1392-0:0
كامنت حامد ، اگه شما از قشر فقير و روستايي كشور نيستيد حق نداريد به جاي همه اونا نظر بديد. ما قشر متوسط به فقر رسيديم چه رسه به اونا. فقر نسبي در جامعه چقدر رشد داشته اين جوابتو ميده. بزرگترين خيانت به كشاورزا شد كه ناچار به فروش زمين شدن چون كشاورزي درامدي نداشت و به صرفه نبود همون كشاورزي كه فروش زمين رو فروش ناموس ميدونست!!!!!! توليد فلج شد تو همه زمينه چه رسه توليدات كشاورزي. شما از كارهايي نام برديد رشد علمي همش يه سري مقالات تئوريه كه سال 86 جهت بالا بردن نرخ اماري به تمام دانشگاهها نامه زده شد اونم براي انتخاباته 88 بود. سال 88 تو خود مجموعه كاري من فقط حدود 20 نفر از كار بيكار شدن چون به موسوي راي دادن حالا بگير برو تا بالا. سال 90 ايشون نامه اي به تمام روسال دانشگاهها زدن مبني بر ارسال كمك به دولت در كسري بودجه كه روساي خوش خدمت با قطع مزايا و حقوق كارمندان اين خوش خدمتي ميلياردي رو فراهم كردن. اضافه حقوق امسال با وجود تورم وحشتناك اونم در كلان شهرها كه حتي اجاره ها سه برابر شده و خيليا پس افتادن هنوز به ميزان كسر حقوقي كه دولت پارسال انجام داده نرسيده. دادن يارانه ها نقدينگي رو در جامعه بالا و اقتصاد رو قطعه قطعه كرد قشر توليدي دست از كار كشيده به شهر مهاجرت و تعادل شهري روستايي بهم خورد. جانم شما گويا در متن جامعه نيستيد. صحبت اصلي اينه نتيجه اين كارها چي بود. از بنزين ميگي چرا بايد تحريم شيم بعد هول هولي يه چيزي توليد كنيم كه الودگيرو تو تمام ايران به حد اعلا رسوند اونم با چه قيمتي ،من وقتي شمال هم ميومدم يه لايه دود تو هوا بود. كه چقدر ما تو اون دوره ها سقط جنين داشتيم بگذريم از امار مرگ و مير ناشي از الودگي در سالمندان ولي كسي جرات اعتراض نداشت همه جو گير بودن يا محكوم به سكوت. سهام عدالت كه ما نديديم شما ديديد خوش به سعادتتون، يه گنبد به قول شما ثبت كردن هزاران گنبد ويران شد يادتون رفته زيراب رفتن پاسارگاد و تشكيل حلقه انساني براي ممانعت، از خط قرمز ها صحبت شد ما هر جا وارد ميشيم اگه خط قرمزي هست يا نبايد وارد شيم اگر شديم بايد اون خطوط رو هميشه در نظر داشته باشيم. ايشون نميخواستن خط قرمزهارو بردارن بلكه ميخواستن خط قرمز هاي جديدي از نو بنياد كنن. مگه واقعا بين دختر پسرها خط نكشيد مگه مامور تو هر گوشه كناري نذاشت تا دختراي چهارده پونزده ساله رو به جرم بيرون بودن مو به گريه بندازه مادرا رو زابراه كنه تا با چادر بيان دختركشون رو از بين چندتا مامور ببره.......... خوابي يا بيدار !!!!!!!!مسكن مهر كه در شهر هاي شمالي مصادره دلال هاي خود دولت شد تا در زمان مناسب آبش كنن و در كويرها ي بدون ابو امكانات برخلاف وعده با قيمت بيشتر عرضه شد كه اولا تملك اونا دائم نيست دوما به حدي از استاندارد خارجه كه به زحمت سي سال مفيد عمر كنه يعني اين عزيزان بعد از بيست سي سال دوباره بازسازي دوباره دنبال خونه.... ورزش كه نگو مافياي كثيفش بيشتر اهالي ورزش رو خونه نشين كرد از عزل و نصب هاي اني و يه شبه رئيس فدراسيون ها گويا خبر نداريد. هميشه نتيجه عمل رو توجيه ميكنه نتيجه چي بود اقاي حامد!!!!!!!!!!!!
- سه شنبه 4 تير 1392-0:0
آقاي معصومي عزيز مطلب بسيار جالبي بود سپاسگزارم. من اميدوارم اين عبور نه راحت و تند كه آهسته ولي پيوسته باشد.
- سه شنبه 4 تير 1392-0:0
چرا در زمان تبلیغات هیچ کدام از نامزد ها به صورت مصداقی کار های دولت احمدی نژاد را رد نکردند و فقط کلی گویی کردند. در صورتی که همه به بزرگی کاری مانند ،یارانه، سهام عدالت، سفر استانی، مسکن مهر صحه گذاشتند.
احمدی نژاد تاوان آن را داده که از آقازادگان و خانواده زراندوز و زور مدار نبود
احمدی نژاد از جنس مردم کوچه خیابان بود باید مردم و امحدی نژاد تنبیه می شدند
داستان تقلب حالا به کجا کشیده شد.چرا در این انتخاب که با 261 هزار رای پیروز شدند تقلب صورت نگرفت.و انتخاب دموکراتیک برگزار گردید
چرا رییس جمهور احمدی نژاد را در دو دور پیروزی به او تبریک نگفتند. حتی در انتخاباتی که خودشان برگزار کردند.
احمدی نژاد به منطقه ممنوعه وارد شده بود و به هر صورت بود باید خارج می شد. - سه شنبه 4 تير 1392-0:0
احمدی نژاد ماندگار شد،چند سال دیگه همین مردم میگن خدا پدرش را بیامرزد.
- سه شنبه 4 تير 1392-0:0
لطفا به مطالب آقای حامد جواب قانع کننده بدهید نه توهین. کدام مطلبش صحت نداشت و کدام دولت تا این اندازه کارد کرد.
درود بر احمدی نژاد - سه شنبه 4 تير 1392-0:0
این نشانه سعه صدر و ظرفیت بالای احمدی نژاد است
- دوشنبه 3 تير 1392-0:0
اقا حامد راست میگن
در دوره احمدی نژاد گاو همسایه ما که تو دوره خاتمی نمی زائید، دو قلو زائید!
اقای احمدی نژاد هم اصلا به کسی توهین نکرد - دوشنبه 3 تير 1392-0:0
احمدي نژاد در دل ميلو نها مردم فقير و روستايي و شهر هاي كوچك و حاشيه شهر زنده است نام احمدي نژاد در تاريخ ايران هر روز زنده تر خواهد شد . كار هاي بزرگ او مانند صفر كردن واردات بنزين عليرغم افزايش تعداد خودرو - هدفمند كردن يارانه ها - سهام عدالت - مسكن مهر - دريافت آسان وام ازدوج قبل از ايجاد مشكلات اقتصادي ساخته شده توسط زر مداران- جهش علمي - افزايش صادرات غير نفتي - درخشش در ورزش جهان- ثبت هها ميراث فرهنگي و معنوي در يونسكو مانند گنبد سلطانيه - گنبد كاوس - ثبت نوروز - ثبت تعزيه و دهها كار بزرگ و كوچك ديگر خدا را فراموش نكنيم در مورد هركس با انصاف صحبت نماييم ضعف ها بزرگ و كار هاي بزرگ را نديده نگيريم.
اولين توهين تخريب توسط نزديكان هاشمي در سال 84 توسط نوبخت با توهين آشكار به اينكه قيافه ايشان مناسب رياست جمهوري نيست رقم خورد- شعاري كه اگر ايشان رييس جمهور شود خيابان را نصف و مسير زن مرد را جدا مي كند. - دوشنبه 3 تير 1392-0:0
یاد احمدی نِژاد در تاریخ ایران خواهد ماند مانند قرارداد ترکمنچای حمله مغول
- دوشنبه 3 تير 1392-0:0
مي تونستي قشنگ تر و خلاصه تر بنويسي.با اين حال من كاملا باهات مخالفم
- دوشنبه 3 تير 1392-0:0
نگاه متن عميق هست. البته اگر نويسنده به ميراث بجا مانده مرد آراداني اشاره ميكرد خوب بود. شايد متن طولاني ميشد و شايد تصور ميكرد مردم ميدانند ميراث بجا مانده آقاي احمدينژاد چيست. درست. به هر حال شرح بعضي مصاديق بد نبود. اما متن خوب و رسايي بود. دقايق موضوعهاي گفته شده و پرسشهاي طرح شده از روي حساب و جالب بود. به نظر ميرسد كه براي همه آنها بايد پاسخي باشد. اميد كه ما منتظر تاريخ نشويم و در زمان ما به اين سوالها پاسخ گفته شود. سپاس.
- دوشنبه 3 تير 1392-0:0
هر کس وعده ایی داد باید عمل کند اگر احمدی نژاد عمل نکرد ضعف دولتش بود آقای روحانی برگزیده شد تا ضعف دولت قبل تکرار نشه تاریخ تکرار نشه