اینجا ایران است ، هنر ایران ریشه در سنت و یا اساطیر اساطیر دارد و اگر غیر این عمل شودهنر بهصورت عام و تئاتر به صورت خاص مرده است .

ای مسئول و مسئولان دلسوز فرهنگ وهنر ایرانی خود را در قبال خداوند باریتعالی مسئول بدانید و در حق فرهنگ وهنر ی که زنده کننده نام ایران و ایرانی است خیانت نورزید که از جمله زیان کاران قرار خواهید گرفت و نتیجه عملکرد دیگران را که اینچنین کردند بر منصه ظهور خواهید گذاشت.

والسلام

آقاي استاندار خواهش مي كنم با چشماني باز و با حوصله و گرفتن مشورت از اصحاب فرهنگ و هنر دست به انتخاب مديران فرهنگي بزنيد

بنام حق

اعیار زر چو زرمندان شناسند

هنر را گو هنرمندان شناسند

هنر بازیچه خوب و بدان شد

هنر مقتول قاتل بی نشان شد

هنر را با هنر گردن بریدند

هنرمندانه اندامش بریدند

در طول مدیریت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در چهارساله اخیر شاهد این بودیم که در راس و حتی در قعر این اداره کل افراد نا کار امد بر پست ها گماشته شدند و دست به کار هایی زدند که موجب تخریب هنر بالاخص هنر تئاتر در سطح اسستان شده ایم و زمانی که شاهد تغییر دولبت بودیم برای سیاه نمایی نیز اقدام به نوشتن نامه ای مبتی بر کارکرد خوب تئاتر در استان شد که با امضاء کردن دویست نفر بر پای این نامه پوشش بر عملکرد منفی خود بگذارند.

موضوعی دیگر اینکه وقتی کتاب طرح استقرار در کشور بچاپ رسید اینان حتی در مقدمه بخش مازندران حتی از اسامی کسانی که برای تئاتر استان زحمت کشیده اند اپرهیز کردند به خیال خودشان که می توانند واقعیات را با جعلیات خودشان مخفی کنند.

در این دوره حق کمادی هنرمندان اداء نشد و خیلی از هنرمندان دستمزد خود را دریافت نکردند و از حق خود محروم شدند.

امیدواریم که در دولت اعتدال و امید اعتدال نیروهای متخصص و ارزشی بر روی کار بیایند و سر و سامانی بر تئاتر استان داده و از انحصار طلبی برخی از اشخاص بیرون آورند.

به امید تحقق اعتدال در زندگی

يعني ميشه روز خبرنگار سال بعد مديران جديد فرهنگي مازندران با كليد تدبير و اميد يه مراسم پرشكوه و آبرومند در شان اصحاب رسانه استان بگيرن كه اينهمه سال تحقير و توهين آقايون متولي فرهنگ و هنر مازندران در شيوه گراميداشت روز خبرنگار، از ذهن همه خبرنگاران پاك بشه و خاطره خوشي براشون رقم بخوره؟!!

آنچه از دل بر آید بر دل نشیند...بسیار سپاس برادر کیاسری

ممنون از شما آقاي سعيدي كياسري كه صاحب نظر هستيد و مثل هميشه از ساليان گذشته تا كنون، اين دغدغه هاي درست و بجا را به موقع براي مديران و مردم بيان كرديد و درود بر مديريت محترم سايت وزين مازندنومه كه با رويكرد و رسالت دلسوزانه به انتشار اين ديدگاه ها مي پردازد.

همه مشاهده كرديم وزير ارشاد دولت تدبير و اميد مسئوليتها در زير مجموعه وزارت ارشاد را به متخصصان و صاحب تجربه ها ي فرهنگي و هنري در هر بخش واگذار نمود.

قطعا اين حركت درست مي تواند الگويي براي جناب آقاي دكتر فلاح بعنوان استاندار مازندران باشد كه به اصحاب فرهنگ و هنر استان كه داراي تخصص ، تجربه ،صاحب نظر و البته تعهد هستند اعتماد نمايد و مسئوليت خدمت در اين عرصه را به آنان واگذار نمايد.

اميدواريم براي فرهنگ و هنر مازندران اتفاقات خوب رقم بخورد....انشاالله

شما رو به خدا آقاي دكتر فلاح استاندار محترم مازندران دستور بدهند تا دستگاه هاي نظارتي و قضايي بيايند تحقيق و تفحص توي كانون پرورش فكري كودكان و اداره كل كتابخانه هاي مازندران داشته باشند و در خصوص بكارگيري فرزندان و بستگان مديران اين دو دستگاه فرهنگي و عزل و نصب هاي غير مسئولانه و فاميلي در شهرهاي مختلف از جمله بابل و كانون هاي زبان استان وابسته به كانون پرورش فكري بررسي دقيق نمايند كه در اين چهار سال گذشته چه سوء استفاده هايي صورت گرفته است.

لطفا فراموش نكنيم كه جايي مثل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان زمينه ساز كشف و رشد و هدايت استعدادهاي فرزندان ما هستند كه در رشته هاي گوناگون پيشرفت نمايند.اما متاسفانه در اين چند سال گذشته كاون پرورش فكري استان با مديريت ضعيف و يكسويه نگر، بجز انجام كارهاي مناسبتي و مسئولين پسند و هم چنين بخشي نگري در نوع برنامه هاي كانون،هيچ قدم موثر و مطلوبي براي عملي نمودن اهداف اصلي كانون انجام نداده است. براي نمونه بررسي صورت گيرد كه در بخش سينما، موسيقي و تئاتر چه توليدات قابل توجهي صورت گرفته كه در استان و كشور مورد استفاده كودكان و نوجوانان قرار بگيرد؟ اگر كانون پرورش فكري با مديريت صحيح و متخصصانه هدايت شود و دست به تربيت و پرورش شهروند خوب زند، قطعا هدفمندي فعاليت و كار آينده كودكان و نوجوانان بهينه مي شود و بازار اشتغال جامعه نيز با تربيت افراد متخصص در عرصه فرهنگي و هنري رونق مي گيرد و حتي شايد بخشي از آسيبهاي جامعه هم كمتر شود.

آقاي دكتر فلاح بعنوان استاندار حتما بايد در بخش مديريت فرهنگي تمام دقت نظر خود را بگيرد و فضاي راكد فرهنگي و هنري استان مخصوصا براي كودكان و نوجوانان را از اين حالت راكد و كسالت انگيز و نا اميد كننده خارج نمايد و با كسي هم رودرواسي نداشته باشد تا عاقبت بخيري براي خودش بجا بگذارد.

مازند نومه با بررسی آرا و نظرات اهالی فرهنگ و هنر در مورد گزینه مدیریت ارشاد استان همانطور که برای استاندار حرکتی موثری داشت. گام بردارد

بدون شک تاخیر در این امر موجب پشیمانی خواهد بود

براي اداره كل ارشاد يك استان بايد فاجعه باشه كه علاوه بر شهرهاي مختلف،در چندين شهرستان كه صاحب فرمانداري هستند ،حرفي از تئاتر نيست و جوانان علاقمند به هنر آنجا براي انجام فعاليت تئاتري سر وساماني ندارند.براي نمونه ميشه به شهرستانهايي مثل : شيرگاه، عباس آباد،كلاردشت،مياندرود،فريدونكنار اشاره كرد كه امكانات فعاليت هنري ندارند.آخه اين مديران فرهنگ و ارشاد مازندران توي اين سالها چيكار مي كردند كه فكري به حال جوانان هنردوست نمي كردند؟

ترا بخدا فردی را مدیرکل معرفی کنید که فقط به موقعییت خودش فکر نکند بلکه به نقش هنرمندان در جامعه توجه کند.

من هم نگاه آقاي دكتر رنجبر را درست مي دانم كه در همه حيطه ها مديريت به اهلش واگذار شود.اما گرفتاري و دغدغه هاي بچه هايي كه در زمينه هاي مختلف هنري استان كار مي كنند آنقدر زياد است كه يكي دو تا نيست.انتظار اين است كساني براي انجام امور هنرمندان استان به كار گمارده شوند كه صاحب تجربه در عرصه هنر باشند و همه مشقات آن را كامل درك كرده باشند. ضمن اينكه من هم مثل دكتر رنجبر موافق اين قضيه هستم كه افراد لايق،متعهد،متخصص و كاربلد در اداره امور، سكان هدايت فرهنگ و هنر مازندران را به دست بگيرند

آقای سعید اشاره خوبی به مسئله فرهنگ و هنر داشتند .

انتخاب شایسته افراد جهت امور فرهنگی و هنری می تواند ثمرات خوبی را به همراه بیاورد .

ما هم اکنون شاهد معضلات زیادی در عرصه هنر بخصوص تئاتر هستیم که اداره کل فذهنگ ارشاد اسلامی با انتخاب روسای بی کفایت در ادارات شهرستان آسیب های جدی بر هنر و جوانانی که جویای هنر بودند وارد ساخته است و اگر نیرو های ارزشی انتقادی را به همراه داشتند از عرصه فعالیت های هنری خارجشان می ساختند تا اینکه به اهداف شوم خود برسند که در استان ما شاهد چنین موضوعی هستیم ، روسای بی کفایت که سر رشته ای از هنر ندارند با نفوذ برخی از افراد دست به کار هایی زده اند که ترمیم ان در اینده بسیار مشکل است و این را اقای سعیدی درک کرد و با این نوشتار خود می خواهند حقانیت هنرمندان را به اثبات برسانند.

موفق باشی اقای سعیدی

با تشکر از مطلب قابل تامل و بجای اقای سعیدی باید فکری هم در رابطه با موسسات فرهنگی شود که عملا در راستای اهداف ارشاد نمیتوانند کار کنند یکی از مشکلات این موسسات برگزاری مراسم مختلف اعم از کنسرت همایش کارگاه اموزشی و غیره است که در این چند سال گذشته با موانع بسیاری مواجه بودند برای گرفتن مجوز از نهادها هم باید مبلغ زیادی پول پرداخت کنند وهم از 7 خوان رستم عبور که بسیاری از موسسات عطای ان رابه لقای ان میبخشند . لذا امید است جهت ایجاد اشتغال هم که شده بهای بیشتر و حمایت بیشتری را برای این قشر تاثیر گذار قایل شویم لذا افرادی باید در این حوزه به مدیریت برسند که نگاهی توام با پویایی و نشاط البته با حفط اصول را داشته باشند اگر جامعه ایی بانشاط میخواهیم به این مسله اهمییت دهید اگر بر همین منوال طی شود قطعا درب موسسات بسته خواهد شد

آفرین بر جناب سعیدی عزیز.انشاء الله در آینده نزدیک شاهد جلسه تخصصی اهالی فرهنگ و هنر با جناب استاندار در ارتباط با اجرای بهینه و چشم انداز سیاستهای فرهنگی دولت در پیشرفت مازندران خواهیم بود.

جانا سخن از زبان ما میگویی.

دردمند عرصه فرهنگ و هنر.

عدل چبود وضع اندر موضعش

ظلم چبود وضع در ناموضعش

لطفاً با استاندار همکاری کنید. بزرگی فرمود مرا با نقدهایتان یاری کنید. ظرفیت بزرگی در استاندار وجود دارد. صبور باشید و نتیجه کار را ببینید. همانطور که گفته شد استاندار در چند جهت ممکن است با چالش های سنگین مواجه شود. خودمان با دستهای خودمان این چالش را تسریع نکنیم. نه تنها فرهنگ و هنر باید به اهلش واگذار شود، بلکه اقتصاد، سیاست، مسائل بزرگ عمرانی و آموزش و پرورش، ... همه باید به اهلش واگذار شوند. اما اهل کیانند و چه کسانی اهلیت دارند؟ تشخیص این اهلیت با کیست؟ اگر طرف اهل قیلم و سینما و تئاتر و عکاسی و ... بود آیا کفایت می کند که بر موضوع کتاب و مجلات و نشریات و ناشرین و ... مدیریت کند و یا بالعکس اگر طرف اهل شعر و ادبیات و یا نقاشی و خطاطی و ... بود آیا می تواند بر امور سینما و هنرهای مرتبط با آن مدیریت کند؟ همه اینها نشان می دهد که نمی توان انسانی را یافت که جامع مسائل باشد. یک متخصص در هر رشته ای بالاخره به یک مسئله هنری متصل است و اگر بنا بر اهلیت باشد خود را مدعی اهلیت میداند. چگونه می توان اهلیت مورد نظر را دریافت کار مشکلی است. موافقت و مخالفت را کاری ندارم، سوابق نشان می دهد که هر کدام از ارشادیون در موضوعی اهلیت داشتند و غالباً‌ هم یا روحانی بودند یا در علمی که به حوزه و روحانیت مرتبط است دستی داشتند. همانطوز که فرمودید آنقدر بار مشکلات سنگین است که رسیدگی به آن را باید تسریع کرد. اشتغال مهمترین آنها است، اقتصاد استان، تنظیم محصولات صادراتی و وارداتی، اداره امور جوانان، ورزش در رشته های مختلف، تربین نسل آینده در آموزش و پرورش، رسیدگی به امور دانشگاهها، رسیدگی به امور دستگاههایی که نقش مواظب برای سایر دستگاهها را دارند، مسائل مربوط به روحانیت، فرهنگ و هنر به معنای اعم و اخص، صدا و سیمای استان، مطبوعات و نشریات مکتوب و مجازی، حمل و نقل و جابجایی، مخابرات و ارتباطات، گردشگری و مسائل امنیتی و ... همه و همه از اولویت های بالایی برخوردار هستند که استاندار باید در برابر همه آنها نقش هدایتگرانه داشته باشد. لذا صبوری شرط عقل است.

با تشكر از آقاي سعيدي كياسري، بحث بسيار خوبي را مطرح نمودند.متاسفانه در اين چند سال اوضاع فرهنگ و هنر مازندران به شدت يك بام و دو هوا بود و كسي به داد هنرمندان نمي رسيد.مگر مي شود با سخنراني و توجيه و ارائه آمارهاي خودساخته فرهنگ و هنر اين استان هنر خيز را بسط و گسترش داد؟خدا كند استاندار جديد بتواند به وضعيت اداراتي نظير: ارشاد اسلامي ، ميراث فرهنگي و گردشگري ، كانون پرورش فكري كودكان و اداره كل كتابخانه ها كه دچار قهقهرا و ركود ريشه اي شده اند و فقط به يك سري كارهاي ظاهري و سطحي مي پردازند سر و سامان ببخشد