مازند نومه گزارش تهيه نكرد بلكه مطلبي تار از يك نشست زد؛ كه قضاوت بود.گزارش تابع قواعدي است كه مطلب نشست اصلاح طلبان در آن نمي گنجد. با اين حال تشكر مي كنيم كه در خصوص آن جلسه ولو تند و جانبدارانه مطلب زديد. نقد شما وارد است كه در اين جلسه از اصحاب رسانه دعوت نشده است.

سیاوش جان جماران را کرذید مرکز ...و امثال شمایان میرید اونجانشست میذارید و حالا دارید از مازندنومه ی که یک سری و اقیعتها را گفته انتقاد می کنید درود بر مدیریت مازند نومه که همیشه منتقد منصفی بودند .نباید افراطیون ... را میدان داد..................

توضیحات سایت تا حدودی قانع کننده به نظر میرسد اما جوابی به این گونه گزارش نویسی ازیک نشست که خواننده از ابتدا وبدون اطلاع بیطرفانه ازآنجلسه فقط باتفسیری تند علیه کسان وکارها ونیتشان روبرو میشودنیست. همچنین روشن نیست چرا نام نویسنده آن نیامده ونظر رسمی سایت را تداعی می کند.

مازندنومه: درود جناب زمانی؛ منبع خبر ما از ابتدا قرار نبود برای مازندنومه گزارش بنویسد که کاغذ و قلم یا رکوردر همراه خود ببرد، پس از نشست از او درخواست کردیم و او از محفوظات ذهنی اش بهره برد و آن گزارش را در اختیار ما قرار داد.

وقتی نشستی با شرکت بیش از 100 اصلاح طلب در استانداری تشکیل می شود و رسانه ای دعوت نمی شود، حتی انتشار یک خط خبر از چنین جلسه ای ارزش خبری فراوانی دارد(و دیدید که داشت و همان چند خط گزارش از محتوای جلسه چه بازتابی پیدا کرد).

اگر قرار باشد تنها نشست های پوششی و رسمی را خبرنگاران بازتاب دهند،خبر بسیاری از جلسه ها مثل همین نشست که در سکوت خبری برگزار می شود، به مخاطب منتقل نمی شود.

شاید گزارش ما از منظر گزارش نویسی ضعف هایی داشت که دلیلش را هم گفتیم، اما آن قدر ارزش خبری داشت که ضعف هایش را تحت الشعاع قرار داد که شاید همین باعث اتخاذ سمت و سوی جدیدی از طرف اصلاح طلب شود و حداقل برنامه های بعدی را خودشان رسانه ای کنند.

این را هم اضافه کنیم که آن گونه گزارش نویسی و بیان واقعیت ها در مواقعی که خبرنگار حرفه ای در برنامه ای حضور ندارد، امری مرسوم و پذیرفته شده در رسانه هاست.

در ضمن عدم درج نام گوینده آن مطلب به درخواست خود او بود، با این وجود مسئولیت آن مطلب چه با نام و چه بدون ذکر نام، با سایت است.

ما که از بیکاری میایم تو این سایت ولی بعضیا خیلی به خودشون گرفتن

"سعی کردیم همواره تریبون آنانی باشیم که تریبونی ندارند، به همین دلیل معمولا خلاف جهت آب شنا کرده ایم! "
آقای غلط انداز(...) تفسیر کنند!
به نظرم سایت مازند نومه در چاهی که اصولگراها براش کندند دارن می افتند!1
- خیلی نگرانم!
-یکی بهم قوت فلب بده!

این جارو داشته باش

سایت پر مخاطب! مازند نومه

معيار اصلاح طلبي چيست و كيست؟///



اصلاح طلب نبايد خودبين باشد..



از نقد فرار نكند..

برادران اصلاح طلب بعضي از شما سابقه اتان معلوم است در انقلاب 57 فقط فكر منافع اتان بوديد در تيم اصلا ح طلبي شما برادران جند نفر نقش دارند كه فقط براي خودشان تلا ش مي كنند كه با تو جه به اينكه بازنشست هم هستند واز جند جا ه اين كشو ر حقوق مي گيرند وهمسر شان هم كارمند هستند هجگاه نسل جوان را كه درزمان انتخا بات براي حزب زحمت مي كشيدند را نمي بينيد از ليست ...حالا انجا كارتان تمام شد باز دلوابس ديگر دوستان شد يد كه همه را الكي دكتر مي خوانيد... جه ربطي داره شما اصلاح طلبان نان به نخر روز مي خوريد ان در مسجد جامع ساري مردم عزيز شاهد بودند شما ديديد كه صحفه از دستان در رفت در دقايق اخر خودتان را به مسجد جامع رسانديد باز هم دلتان بيش ان اقاي كانديدا مورد نظر تان بود كه مجبو ر شد استعفا بدهد باهمت وتلا ش يا ران با وفاي دكتر ربيع فلا ح اين بازي شكل گرفت همان مردان بي ادعا

خاموش کنید این ... افراطی را، مازند نومه جان شما را به خدا اینچنین مطالب های را این افراطیون ذارند می نویسند شما نشرش ندهید هرچی داریم می کشیم از دست این افراطیون است ...

آقای شهیری شما که گفتید در این جلسه نبودید، پس چطور گزارش مازندنومه را غیرمنصفانه خواندید!!! حالتان خوب است برادر؟ اگر شما هم از غیر شنیدید، اعتماد نکنید به ان گفته ها.

هر آدم منصفی میدونه آدم های این جلسه و حتی بعضی از غایبینی که در حلسه نبودند و به این جلسه می تازند به دنبال اسم و رسم از دست رفته ی 8 ساله هستند! و بسیارند اصلاح طلبانی و اصولگرایان و مستقلانی که دنبال راهی هرچند کوچک برای پیشرفت ایران هستند اما باز هم مثل این 8 سال خانه نشین خواهند ماند! چون به فکر عرضه کردن خود نیستند!

دعوای این کامنت ها خود گواه این مدعاست!

مازندنومه زمستان نیست همچون بهار می ماند و رو سیاهی هم به ذغال!

بازهم سیاوش گفت ......................................

توی این شلوغ کاری ها و عصبانیت های غیر قابل کنترل و مهار ناپذیر من هم فیلم یاد هندوستان کرده و خرده فرمایشات خودم رو به صورتی کاملاً شفاف و آزاردهنده عرض می نمایم.

1- حق نظر و انتقاد برای مخالف و موافق باید آزادانه وجود داشته باشد و مازندنومه عزیز که خیلی عزیز است نباید به خود اجازه بدهد که به عنوان سانسورچی عمل کند مگر در مواردی که نوشتجات مخل به مبانی اسلام و کشور باشد و از خط قرمز ها عبور کند.

2- تندی های آقا سیاوش تازگی ندارد و مطالب ایشان خوب اما یکطرفه است و همه جانبه نگر نیستند. ما از موضع دقیق غلط اندازی با هر زور غلط اندازانه ای که بود می خواستیم ایشان را اول مورد اصلاح قرار دهیم ولی زور غلط انداز آنقدر زیاد نبود که اثر کند. چرا که غلط انداز گاهی این ضرب المثل را زمزمه می کند که "نرود میخ آهنین فرو در سنگ"

3- این دوستانی که بر آقای دکتر ملکیان دامپزشک خرده می گیرند که چرا با داشتن تخصص دامپزشکی در امور اقتصاد و بازرگانی و تجارت مداخله کرده و نظرات تخصصی می دهند باید عرض نمایم که سخت در اشتباه هستند. چه کسی گفته اگر کسی در دامپزشکی دکترا گرفته نمی تواند مباحث تخصصی اقتصاد را بفهمد یا در جامعه شناسی و روانشناسی نمی تواند دوره طی کرده و صاحب نظرات باشد؟ حر خیلی مفت و ارزانی است که فکر کنیم انسان فقط توان فرا گیری یک تخصص را دارد و بس و چیز دیگری حالیش نمی شود. انسان این قدرت را دارد که ضمن اینکه دارای تخصص در علوم عقلی است در علوم نقلی هم صاحب فهم و تخصص باشد. مهم این است که حرفی را که می زند صحیح باشد. اگر توان دارید اصل ادعا را نقد کنید. هیچ ایرادی به گوینده یک سخن صحیح نمی تواند وارد باشد.

4- مازندنومه یک فرصت است برای ابراز نظرات و از صداقت و درایت گردانده سایت همین بس که بار تندی های من و شما را بر دوش می کشد و گاه تا مرز بسته شدن پیش رفته. نمی گویم بدون ایراد است و یا در همه موارد دارد درست عمل می کند ولی در مجموع متعادل است و اگر برخی از یکدندگی ها و کجروی ها و کج سلیقگی ها را نداشته باشد و در ظرف مناسبی حرکت کرده و به هوای هواداری های متعصبانه حقایق را زیر پا نگذارد در مجموع سایت فوق العاده ای است و باید همه از آن حمایت کرده و او را در وادی تنهایی رها نکنیم.

5- غلط انداز به تنهایی خودش بزرگترین مشکل است و در مثبت بودن مازندنومه همین بس که حرف های غلط انداز را با همه سبک مغزی هایی که در آن است منتشر می کند و کلی خوانندگان محترم خود را آزاز می دهد.

6- نه اصلاح طلب بد است و نه اصولگرا و نه اصلاح طلب مطلق است و نه اصولگرا مهم تنظیم حرکت های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی بر مبنای صحیح و اصولی منطبق با آموزه های مردمسالاری دینی است. ما که غلط انداز باشیم اینطور می اندیشیم که سکولاریته راه گمراهی را نشانمان می دهد و عملاً امکان حذف دین از زندگی و سیاست و ... وجود ندارد. حالا ما که تخصصمان چند وجهی است و مولتی پروفشنال هستیم. در وجه ابراز عقاید تخصصی خویش خرده فرمایشی داریم که به هیچ وجه توی کتمان نمی رود که از سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع بتوانیم دین را حذف کنیم و به خاطر منافع عده ای عقاید درست اسلامی را بازیچه هوس های خودمان قرار بدهیم و با نتانیاهو و اوباما و مرکل و ... همراه شویم و برای برخورداری از حمایت آنها دست به غیرت فروشی و حراج دیدگاههای انقلابی بزنیم و برای رسیدن به نتایج خیالی اقتصادی رو به جو سازی و خیالپردازی بیاوریم و نام تسلیم طلبی را مذاکره برای رسیدن به صلح بنامیم. ما که می گوییم تجربه گرانقدر ما نشان می دهد از دشمن نمی شود با التماس و دریوزگی توقع مطالباتی را داشت بلکه باید صلابت و عزت و شرف انقلاب را حفظ کرد و سختی ها و کمبودها و فشارها و تحریم ها را تحمل کرد. آخرش می ترسم تسلیممان بکنند ولی ما را با تحریم بیشتر مواجه سازند تا به غلط کردم غلط کردم بیفتیم. درست است کار ما غلط اندازی است ولی اینقدر را دیگه خوب می فهمیم و جزء تخصص ما است که باید سر به دار بدهیم و تن به کار ندهیم. ما که تسلیم زور نمی شویم. آقا سیاوش بداند که با اصلاح طلب اصلاح طلب گفتن کسی اصلاح طلب نمی شود ولی یک سیاست باز حرفه ای می شود که نان را به نرخ روز می خورد و خود را در دل طرف پیروز جا می کند تا یکبار دیگر در یک جریان صاحب موقعیت و شخصیت بشود.

بنده هم جزو مدعوین این نشست بودم اما به دلیلی نتوانستم شرکت کنم . وقتی هم گزارش «مازندنومه »را دراین باره خواندم، واقعاً شگفت زده شدم. باورنمی کردم وبسایتی که به سلامت فکر درمیان ینگاههای خبری استان شهره است وباوجود داشتن جهت گیری سیاسی مشخص، هیچگاه به دامن افراط و تفریط نیفتاده، گزارشی چنین یک جانبه و غیرمنصفانه ارائه کند! اکنون که اززبان مسئولان این سایت خواندم که آن گزارش را یکی دیگر نوشته، نفس راحتی کشیدم.

واقعیت این است که حضور خبرنگار در چنین مجامعی لازم است. به نطر من، مشکل اصلی در مدیریت روابط عمومی استانداری است که درپی اقناع افکار عمومی وخبررسانی بهنگام از اینگونه جلسات به رسانه هانیست. روزی که اصلاح طلبان بابلی با استاندار دیدار داشتند، من هم حضور داشتم ولی هرچه گشتم یک نفر از اصحاب روابط عمومی را در اتاق استاندار، درحال نوشتن گزارش ویا عکسبرداری نیافتم. به ناچار خودم ازمطالبی که فیمابین گذشت، یادداشتهایی برداشتم و پس از تنظیم به مازندنومه ارسال کردم که بدون کم وکاست به چاپ رسید.

بااحترام عرض میکنم،گزارش آقای سوادکوهی مقدمه خوبی داشت ولی مابقی ،همه اش مداحی بود تا ذکر جزییات ومباحث بدردبخور جلسه!! من نمی دانم ایشان چکاره اند اما میتوانم پیش بینی کنم که کار خبرنگاری نکرده اند(اگرچه قلم روان و رسایی دارند)

ونکته آخر اینکه ضرورتی ندارد که بی جهت برای دشمن فرضی خط ونشان بکشیم وبخش عمده ای از انرژی مان رابرای کوبیدن آن صرف کنیم. همه جریانات سیاسی درایران به دلیل عدم وجود حزب وتشکیلات، هنوز ازراه نرسیده به ورطه اختلاف می افتند. مشکلی که دامنگیر اصول گرایان واصلاح طلبان کشورشده است. ما یا نباید وارد معرکه سیاست شویم یا اگر می شویم،تبعات سیاسی شدن را هم بپذیریم. اختلاف جز لاینفک عرصه سیاست است .

اقای مازندنومه. چقدر شما عصبانی و بی تدبیر هستید.خجالت اوره.اولا فامیلی بنده سید محسن غلامی هست.گفتم که بدانید ساکن تهران هستم و چند سالیست در نشریات قلم میزنم.پس اگاه باشید و بدانید در کجا ایستاده اید

مازندنومه: آقای محسن ب یا محسن غلامی یا...؛ ما از شما فامیلی تان را نخواستیم که این جا قید کردید! کامنتی در زیر گذاشتید که برخی مخاطبان از سر لطف،به شما پاسخ دادند. شما را نمی دانیم،اما مطمئنیم ما جای بدی نایستاده ایم. به بقیه بخش های نوشته تان هم اهمیتی نمی دهیم، ولی در کل خوب نیست اصلاح طلب، برافروخته و عصبانی باشد!

شایسته ترین فرد اعضای جبهه پایداری هستند که همچنان بر استان ریاست می کنند

آقای محسن که فکر می کنم فامیلیت ب...باشه، شما اصلاح طلبها بازی بلد نیستید و با هم اختلاف شدید دارید. در همین جلسه هم کلی غایب داشتید. الان هم شما چند تا سایت اصلاح طلب دارید مثل ... و... و... که هیچ کدام شان ناخن کوچیک مازندنومه هم نمی شوند. اگر توانایی داشتید تا حالا اینکار را میکردید.بر فرض هم سایت بزنید تا بخواهد جا بیفتد 5سال طول میکشد و دولت بعد می اید. موضوع این است که امثال جنابعالی خودشیفته و مغرور و تازه به دوران رسیده هستید وگرنه این مازندنومه می توانید جای سایت مثلا فراگیر شما را هم پر کند . اگر عاقل باشید  بر سر شاخ بن نبرید

قابل توجه اصلاح طلب مستقل: شما احتمالا شناختی از دکتر ملکیان ندارید، ایشان 15 سال است در حوزه صنعت و تجارت فعالیت می کندو دارای دو کتاب در زمینه بازرگانی است که کتاب " مزیت و الزامات تجارت خارجی در استان مازندران" تنها کتاب کارشناسی است که در باب مزیت های استان در تجارت خارجی نوشته شده است وی علاوه بر ده هامقالات کاربردی در عرصه اقتصاد و تجارت مقالات وی در سمینارهای تجاری بین المللی پذیرفته می شود و اگر سری به اتاق بازرگانی استان بزند متوجه می شوید ایشان علاوه مدیریت بر آموزشهای بازرگانی اتاق استان عملا بعنوان یک کارشناس و مشاور در خدمت فعالین صنعت ، معدن تجارت است. در ضمن مدرک تحصیلی وزیر صنایع ما نعمت زاده هم محیط زیست است

دوست اصلاح طلب غیر حزبی و ...

درود بر شما.

راستش مدتهاست مرزهای تخصصی در کشور ما بفراخور ساختار سیاسی اجتماعی مان تغییر و از اینکه افراد گوناگون در رشته های مختلف اظهار نظر و حتی در جایگاههای مدیریتی نامرتبط با رشته های تحصیلی شان مشغول کار و فعالیت باشند نباید متعجب شد. اینکه حضرتعالی چگونه اینمورد را درخصوص دکتر ملکیان برنمی تابید کمی عجیب به نظر می رسد.

حقیر به عنوان یک فعال اقتصادی در تولید با توجه به نوع ارتباطاتم با اتاق بازرگانی در زمینه های صادرات و واردات، اتفاقاً ایشان را می شناسم و ایشان را در عین بی ادعایی در خصوص مسائل اقتصادی در این زمینه بسیار بروز و مطلع یافته ام. البته اینکه حقیر ایشان را بروز بدانم مسلماً سنجه مناسبی برای قائل شدن کردیت دانش اقتصادی ایشان محسوب نمی شود همانگونه که تقبیح و انتقاد شما از ایشان نیز نمی تواند دلیلی بر عدم آشنایی ایشان با مبانی اقتصاد و نیز روال جاری آن در کشور باشد. اما تالیف کتب و انتشار مقالات مرتبط ، گواه خوبی بر اشراف هر کس بر موضوع منتشره محسوب و ایشان نیز بفراخور دگردیسی اجباری که جبر روزگار بر ایشان تحمیل نموده در این فیلد مشغول و از قضا مفید به فایده نیز عمل می کنند. مجالست با افراد مرتبط با تجارت و اقتصاد و البته هوش کافی و پشتکار مثال زدنی ایشان توانسته از ایشان یک صاحب نظر اقتصادی ساخته و اگر واقعاً گمانه زنی شما در خصوص امکان جلوس ایشان بر یکی از صندلیهای مدیریت اقتصادی استان درست باشد واقعه ای میمون در حال وقوع است چرا که این پست ها علاوه بر شم اقتصادی و برخورداری از دانش اقتصادی در این حوزه ها نیازمند قدرت تعامل با تشکل ها و برخورداری از گوش و هوش مناسب است که در ایشان بحمدالله دیده می شود .

شاید اگر من و شما هم چشم هامان را بشوییم، ایشان را اگرچه که در قواره "کینز و آدام اسمیت " نباشد ولی می توانیم در اندازه های یک خدوم سالم و آگاه و از همه مهمتر معتقد به جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد ببینیم و مثبت تر بیاندیشیم.

درود بر رهبری درود برخاتمی درود بر هاشمی درود بر روحانی

بسيار خوب اومدي استاد قلم آقاي سياوش اسلامي. اگر اينا تعريف بكنند تملق نيست ولي جنابعالي از وزن جلسه و آدمهاش حرف زدي تملقه!!!!!!!!!! من در جلسه بودم و حرفهاي جنابعالي را تاييد ميكنم.

ای بدبخت ... بخاطر پاچه خواری هات هیچ دولتی تو را آدم حساب نمی کنه

آقا محسن ، اصلاح طلبی یک تفکر و گفتمان و رفتار است و نه صرفا ادعاهایی از این دست که محدود به تشکل های حزبی باشد. آن هم تشکلهایی که نه تنها فراگیر نیستند و قدرت بسیجگری اجتماعی آنان اندک است ، بلکه از عمق خالی است . شما که در کنار ادعاهای نویسنده این مقاله ، توضیحات مازندنومه را برنمی تابید و نوای وای وویلا سر می دهید ، ظاهرا خود نیازمند اصلاحات هستید برادر. خلا فکری و رفتاری خود را پر کنید و......./

لزوم سايت فراگير اصلاح طلبان اين جا خودش را نشان داده و بزودي اتفاق مي افتد تا در خلاء رسانه اي شاهد چنين برخوردي نباشيم. فرصتي كه رخ مي دهد آن وقت وزن مازند نومه معلوم خواهد شد.

در مورد آقای قمی راست می گویید

فیلم ایشان در راهپیمایی بعد از فتنه سال 88 در محکومیت سران فتنه در نوشهر و چالوس دست به دست شده و مورد تقدیر افکار عمومی است ایشان فردی معتقد به مبانی انقلابند

نویسنده محترم این یادداشت چند نکته را از توجه دور داشتند: نخست آنکه جناب دکتر ملکی نه و دکتر ملکیان صحیح است. و صحیح تر اینکه ایشان یک دامپزشک و اساسا فاقد دانش تخصصی در مسایل اقتصادی هستند. اینکه ایشان دو مقاله در حوزه اقتصادی نوشته باشند که نامشان در کنار نام بزرگان اقتصاد آمده باشد الزاما تخصص وی در اقتصاد را اثبات و احراز نمی کند تا چه رسد با بزرگ نمایی از او به عنوان یک اقتصاد دان یاد شود. همین توهمات است که یکی از آسیب های بخشی از تشکلهای موسوم و مدعی اصلاح طلبی است. سخن بر این است که اتفاقا همین آقای ملکیان روی سخنش بر آن بود تا با وانمایی خود به عنوان یک چهره صاحب نظر اقتصادی احتمالا به استاندار تفهیم و شاید تحمیل کند که گزینه مناسبی برای یک پست مدیریت ارشد اقتصادی در استان است. دو دیگر آنکه وقتی نویسنده ادعا میکند که اصلاح طلبان - به مفهوم تشکلهای سیاسی - بیشترین سهم را در پیروزی 24 خرداد داشتند به وضوح نقش دیگران را با تخصیص بیشترین نقش به هم سلکان خود که مدعی بیشترین نقش و سهم شده اند به کمترین سهم و نقش تقلیل داده و فروکاستند که این نیز خود توهم مضاعف است . سه دیگر آنکه شایسته بود در آن نشست از کلیات و عرش فرمایشات انتزاعی به فرش مطالب و مطالبات انضمامی نزول اجلاس می فرمودید تا با آسیب شناسی وضع موجود راهکارهایی کارآمد برای برون رفت از تنگناها و خطرهای احتمالی و پیش رو ارایه می شد. وانگهی شایسته بود نویسنده محترم و همفکرانش به جای صدور بیانیه سیاسی و شعارگونه هم در نشست خود با استاندار و هم با مخاطبان خود در مازندنومه مانیفستی از منشور اصلاح طلبانه برای پیشبرد اهداف توسعه و گفتمان های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را ولو به اجمال و ایجاز طرح می کردند. ضرورتی که در بسیاری موارد از سوی بسیاری از مدعیان اصلاح طلبی با ساده انگاری به آن بی اعتنایی و از آن عبور می شود.